«بوتاکس» به علت روند شوکهکنندهاش نیز در یادها میماند. شوکهایی که برخلاف روند آرام و بطئی فیلم هر از چندی پیش میآیند و مخاطب را در مرزی از باور و ناباوری گرفتار میکنند. فیلم در آغاز داستان دو خواهر و یک برادر را روایت میکند که با هم زندگی میکنند، اما خیلی زود این شرایط عوض میشود و این دو خواهر خبر از مهاجرت برادرشان میدهند. اتفاقی که در همان دقایق آغازین فیلم رخ میدهد و روابط فیلم را دچار بحران میکند
نگار باباخانی، شهروندآنلاین: «بوتاکس» را بسیاری یک فیلم جنایی نامیدهاند. بسیاری دیگر نیز فیلمی اجتماعی یا روانکاوانه. راست اما این است که «بوتاکس» هیچ کدام از اینها نیست، در حالی که همه اینها هم میتواند باشد.
درباره «بوتاکس» ساخته کاوه مظاهری، مهمترین چیزی که میتوان گفت این است که این فیلم نه به خاطر نوع و مسیر داستانگوییاش، بلکه به واسطه جنس خاص روایتش در ذهن میماند. روایتی که با اینکه داستان تکاندهندهاش نیز در پیشرفت آرام و بطئی خود در شکلگیریاش نقش دارد، ولی اصل وقوع این داستان در مرز توهم، رویا و واقعیت است. رویکردی که «بوتاکس» را تبدیل به فیلمی منحصربهفرد کرده که شبیه هیچ فیلم دیگری نیست. حتی شبیه فیلمهای قبلی کارگردانش نیز نیست.
با اینکه شباهت تام و تمامی به خود کارگردانش دارد که در کلیت کارهایش نشان داده دلبسته جنایتهای ناگهانی خانوادگی و نقش عمیق این نوع رفتار در زندگی کاراکترهای داستان است. یا به گویشی بهتر راوی داستان اعضای یک خانواده که یکی از آنها -به هر دلیل- با خشونتی ناگهانی بحرانی بزرگ در زندگی به وجود میآورد. موضوعی که در نگاهی عمومی بیشباهت به رخدادهای یکی از فیلمهای کوتاه کارگردانش نیز نیست. در واقع در «رتوش» هم یک شخصیت زن را در فیلم میبینیم که در یک موقعیت ناگهانی و پیشبینینشده دست به اقدامی باورنکردنی علیه همسرش میزند. با این تفاوت که «بوتاکس» به خاطر زمان بیشتر امکان بیشتری برای پرداخت به این رابطه -و لحظه- شوکآور دارد و به همین دلیل هم گفته میشود که به نوعی نسخه تکمیلشدهای از فیلم «رتوش» است.
«بوتاکس» همچنین به علت روند شوکهکنندهاش نیز در یادها میماند. شوکهایی که برخلاف روند آرام و بطئی فیلم هر از چندی پیش میآیند و مخاطب را در مرزی از باور و ناباوری گرفتار میکنند. فیلم در آغاز داستان دو خواهر و یک برادر را روایت میکند که با هم زندگی میکنند، اما خیلی زود این شرایط عوض میشود و این دو خواهر خبر از مهاجرت برادرشان میدهند. اتفاقی که در همان دقایق آغازین فیلم رخ میدهد و روابط فیلم را دچار بحران میکند. این اولین شوک فیلم است.
ناپدید شدن برادر، آنهم در حالی که ما ماجرا را ندیدهایم و تنها و تنها از طریق تاثیری که این واقعه در رفتارهای دو کاراکتر دیگر گذاشته، تاثیر عمیق و تکاندهنده چنین اتفاقی را بر دو شخصیت دیگر متوجه میشویم. این شوک ناشی از ندیدن کلیت ماجراست، البته میتوانست به شیوه دیگری نیز رخ دهد. در حقیقت شوکهای پشتسرهم «بوتاکس» ناشی از روندی است که برخلاف انتظار و حدس تماشاگر پیش میرود.
حرکت برخلاف انتظارات تماشاگر الگوی کلی فیلم «بوتاکس» است و کارگردان برای ابراز وفاداری به این الگوی کلی که خود طرح و اجرا کرده، گاه از امکانات موجود در فیلم نیز (به سادگی؟) میگذرد. چنانچه در همان دقایق اول، کارگردان که میتوانست با نشان دادن قتل برادر توسط دو خواهر، یک شوک به مراتب بزرگتر به تماشاگر فیلم وارد آورد، تنها و تنها به این دلیل که این شوک بزرگ فیلم را در مسیر یک درام جنایی قرار میداد -و این طبق الگوی روایی فیلم نبود- از این کار خودداری کرده و روند بطئی فیلمش را بر هم نزده است. روندی که در دقایق و رخدادهای بعدی فیلم نیز استمرار یافته و میبینیم که حوادث بعدی داستان نیز به شکلی کاملا درونی و به دور از جنجال و هیاهو رخ داده و در روند روایت فیلم قرار گرفته است…