سلام دوباره به زندگی با «رکس»، «جکی»، «کرونی» و رفقا

سگ‌های تجسس هلال‌احمر 67 زلزله‌زده بم را زنده از زیر آوار نجات دادند

«کرونی»، «جری»، «جیمی»، «رکسی»، «سنتو»، «جو»، «جکی»، «پیتر» و «سزار» اولین سگ‌های زنده‌یابی هستند که به همراه مربیانشان توانستند در زلزله بم ۶۷ فرد زنده را از زیر آوار نجات دهند و اجساد بسیاری را هم از زیر آوار پیدا کردند. کرونی، تنها سگی بود که در زلزله بم ۱۳ نفر را زنده از زیر آوار نجات داد. پس از زلزله بم به مرور واحدهای آنست در دیگر نقاط ایران هم تشکیل شد. آذربایجان شرقی و غربی، گیلان، مازندران، سنندج، کردستان، بندرعباس، شیراز و اصفهان از اولین نقاطی بودند که از سگ‌های زنده‌یاب در حوادث کمک گرفتند. حالا تیم آنست در تمام شهرهای کشور با دو قلاده سگ فعال است و تهران با 6 قلاده بیشترین سگ‌های زنده‌یاب و آموزش‌دیده را در اختیار دارد.

روز جمعه 5 دی‌ماه سال 82 ساعت 5 و 26 دقیقه صبح زلزله‌ای به بزرگی 6.6 ریشتر شهر بم را لرزاند و تیم‌های امدادی از سراسر دنیا برای نجات مردم نجیب بم خود را به منطقه رساندند. تیم آنست جمعیت هلال احمر نیز از همان ساعات اولیه انتشار خبر وقوع زلزله راهی بم شدند. این اولین ماموریتی بود که آنها حضور داشتند. آن روزها «امیر امیری» مثل دیگر همکارانش همراه با «رکسی» سگ آموزش‌دیده خود راهی منطقه شد: «آن سال امکانات جمعیت مانند امروز نبود. سازمان امداد و نجات تنها دو بالگرد در اختیار داشت. دو تن از اعضای تیم آنست با بالگردها راهی منطقه شدند و 6  نفر دیگر از راه زمینی خود را به بم رساندند. تیم ما اولین ماموریت رسمی خود را بعد از راه‌اندازی واحد تجسس سگ‌های زنده‌یاب انجام می‌داد.»

خبرهایی که از بم می‌رسید حکایت از تخریب کامل شهر داشت. نجاتگران دل توی دل‌شان برای رسیدن به منطقه و کمک به زلزله‌زده‌ها نداشتند: «در چند کیلومتری شهر خبری از ویرانی‌ها نبود. حتی دیوار نخلستان‌ها هم سالم بود. باورمان نمی‌شد خبرهای رسیده از ویرانی بم حقیقت داشته باشد، اما همین که به داخل شهر رسیدیم همه چیز فرق کرد. تا چشم کار می‌کرد خرابه‌های به جا مانده از خانه‌ها بود و گرد و غبار برخاسته از این ویرانی‌ها. صدای شیون از هر گوشه و کنار شهر به گوش می‌رسید. برای چند دقیقه‌ای مات و مبهوت این صحنه غم‌انگیز ماندیم. جمعیت کثیری برای طلب کمک به سمت خودروی ما می‌آمدند. چشم‌هایشان از غم و اندوه خون بود، اما فریادهای بلندشان برای کمک‌خواهی و پیداکردن عزیزان‌شان توسط سگ‌های زنده‌یاب، ما را از این بهت بیرون کشید.»

در کنار تیم آنست جمعیت هلال احمر، تیم‌های مشابه از کشورهای دیگر هم حضور داشتند، اما همه زلزله‌زده‌ها برای کمک گرفتن از این سگ‌ها به سراغ تیم جمعیت هلال احمر می‌رفتند چون زبان مشترک با نجاتگران به آنها این امکان را می‌داد که خواسته‌هایشان را بیان کنند: «جمعیت زیادی دور خودروی حامل سگ‌های زنده‌یاب جمع شده بودند. هر کس با التماس و تمنا اصرار داشت اول سراغ ویرانه‌های خانه او برویم تا بتوانیم عزیزانش را نجات دهیم. بچه‌های تیم آنست به همراه اهالی شهر خانه به خانه، کوچه به کوچه و محله به محله شهر را بدون استراحت و وقفه دنبال افراد زیر آوارها می‌گشتند. فرصتی برای ماندن و آواربرداری نبود. به محض اینکه سگ‌ها نشانه‌گذاری می‌کردند، توسط اهالی منطقه بر سر آوار دیگری برده می‌شدند. بدون استراحت!»

پیرزن 90 ساله را کرونی زنده پیدا کرد

سگ‌های تیم آنست با پیدا کردن زلزله‌زده‌های زنده از زیر آوار، آن هم بعد از گذشت چند روز، حسابی باعث شادی دل مردم بم شدند: «یکی از شیرین‌ترین خاطره‌های ما در آن عملیات پیدا شدن پیرزن 90 ساله‌ای از زیر آوار توسط کرونی، سگ یوسف انصاری بود. این پیرزن بین کمد زیر آوار گرفتار شده و 6 روز تمام در این وضعیت مانده بود که توسط کرونی پیدا شد. وقتی پیرزن را از زیر آوار بیرون آوردند، زنده‌بودنش معجزه‌ای بزرگ بود. هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنیم اولین خواسته او بعد از نجات از آن شرایط سخت چای تازه‌دم بود که باعث شد همه اعضای خانواده و نجاتگران برای لحظه‌ای در میان غم و اندوه آن روزگار خنده‌ای از سر ذوق کنند.»

رکسی هم جان‌های زیادی نجات داد

خود امیر هم همراه با رکسی، سگ زنده‌یابش در جریان پیدا کردن زلزله‌زده‌ها زیر خروارها خاک حاصل از ویرانی خانه‌ها خاطره‌ای شیرین دارد: «چند زن و مرد نسبتا جوان ما را سر ویرانه‌ای بردند که مادرشان زیر آن گرفتار شده بود. کسی امیدی به زنده بودن پیرزن بیچاره نداشت. وقتی تلاش رکسی برای پیدا کردن رد و نشانی از او به جایی نرسید همه ناامید شدند. اما من هنوز امیدی برای پیدا کردن مادرشان داشتم. شروع به سوال و جواب از فرزندانش کردم و از آنها پرسیدم فکر می‌کنید در ساعت وقوع زلزله مادرتان کدام قسمت خانه بوده است؟ همگی با هم حیاط خانه را نشان دادند و اظهار کردند مادرمان در این ساعت برای وضو گرفتن به حیاط می‌آمد. خوب که به حیاط خانه دقت کردم، متوجه آب‌انبار قدیمی خانه شدم. رکسی را به این نقطه بردم و او در فاصله کوتاهی موفق شد محل دقیق حضور این پیرزن را پیدا کند. آواربرداری شروع شد و خوشبختانه مادر خانواده صحیح و سالم از پشت در آب‌انبار که به خاطر ریزش آوار مسدود شده بود، نجات پیدا کرد. پیرزن که به علت گرسنگی جانی نداشت، توضیح داد که برای وضو گرفتن به حیاط آمده بود. زمین شروع به لرزیدن کرده و تنها جایی که به نظرش امن رسیده آب‌انبار خانه بوده است. همین که داخل آنجا می‌شود زلزله شدید و خانه بر سرش آوار می‌شود.»

به گفته امیری، تیم آنست در زلزله بم موفق شد 67 نفر را به صورت زنده از زیر آوار نجات دهد و این حضور موفق در زلزله بم بهانه‌ای شد برای تقویت اداره سگ‌های تجسس و افزایش تعداد این سگ‌ها برای امدادرسانی در زمان حادثه‌های مختلف.

البته ماموریت نجاتگرانی که در قالب تیم آنست به منطقه زلزله‌زده بم سفر کرده بودند تنها به جست‌وجو دنبال انسان‌ها زیر آوار خلاصه نمی‌شد: «ما در 6 روز نخست کار جست‌وجو با سگ‌های زنده‌یاب را انجام دادیم، اما بچه‌های تیم ما 20 روز در منطقه حاضر بودند و در کنار دیگر امدادگران به خدمات امدادی به زلزله‌زده‌ها می‌پرداختند.»

 

حضور سگ‌های تجسس ایران در عملیات‌های بین‌المللی

4 سگی که در ابتدا وارد ایران شدند تکثیر شدند و تعدادشان به 30 قلاده رسید. در ابتدا 10 مربی کار آموزش آنها را عهده‌دار شدند. این مربیان زیر نظر مربیان آلمانی که طی تفاهمنامه‌ای بین جمعیت هلال احمر و صلیب سرخ به ایران آمده بودند، آموزش‌های لازم را دیدند. البته مربیانی که با این سگ‌ها شروع به کار کردند، سعی کردند از تجارب نیروی هوایی در تربیت سگ‌های نظامی هم برای تربیت سگ‌های تجسس کمک بگیرند. این پشتکار و تلاش آنها برای تربیت سگ‌های تجسس باعث شد تا اداره امور سگ‌های تجسس به صورت تخصصی ماموریت‌های خود را پیش ببرد.

یک سال بعد از زلزله بم، تیم سگ‌های زنده‌یاب هلال احمر ایران برای امدادرسانی به زلزله‌زدگان اندونزی به این کشور اعزام شدند و در سال ۸۴ به یاری حادثه‌دیدگان زلزله پاکستان رفتند و موفق به شناسایی یک فرد زنده از زیر آوار شدند.

در همین سال، یعنی در سال ۲۰۰۵ اولین‌بار مربیان آلمانی برای آموزش سگ‌های زنده‌یاب به ایران آمدند. روند آموزش با حضور مایکل کیلو، مربی آلمانی، تا سال ۲۰۰۷ ادامه داشت تا اینکه دو مربی ایرانی، بدون سگ برای گذراندن دوره آموزشی سرمربیگری به مدت یک ماه به آلمان رفتند و در نهایت در سال ۲۰۱۴ پس از ارزیابی تیم سگ‌های زنده‌یاب توسط مارک هافمن از صلیب سرخ در اصفهان، تصمیم به برگزاری دو دوره حرفه‌ای در ساوه و شهریار گرفته شد. به این ترتیب با برگزاری دو دوره در آلمان و دو دوره در ایران، آخرین تمرین مشترک ایران و آلمان با حضور ۴ سگ آلمانی و مربیان‌شان در آذرماه سال ۹۷ انجام شد. این نقطه آغازی بود تا ژرمن‌شپردهای ایران، آموزش‌های بین‌المللی را از سوی صلیب سرخ آلمان فرا بگیرند و هنوز هم این آموزش‌ها ادامه داشته باشد.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.