کولبری هم دیگر درآمد ندارد

از همان دو دهه پیش که کولبری باب شده، عده‌ای برای منبع درآمدشان روی آن حساب کردند. «قبل از این به این اندازه فراگیر نبود، اما حالا با افزایش کولبری درآمد‌ها پایین آمده است.» کولبری باب شده، اما پاسخگوی اقتصاد این روزها نیست. «سال گذشته خانواده‌ای یک فرزندش را می‌فرستاد کولبری، امسال مجبور است سه فرزندش را بفرستد.»

لیلا مهداد- کولبران، جمعیتی که آمار دقیقی از آنها در دست نیست، به‌خصوص وقتی طرف صحبت زنان کولبر باشد. جمعیتی اغلب ساکن در مرزهای ثلاث‌باباجانی، پاوه، نوسود و جوانرود. مرزهایی که در همسایگی‌شان عراق بازارچه‌های مرزی به خود می‌بینند. اگرچه اجناسی هم هستند که اجازه ورود ندارند و پنهانی سوار بر کول کولبران به این سوی مرز می‌رسند.

تنها راه امرار معاش‌شان همین کولبری است. امرار معاش از مسیرهای صعب‌العبور و کوهستانی. کالاهای از راه رسیده عراق در مرز  ایران دپو می‌شوند. مجوزدارها از مبادی قانونی وارد کشور می‌شوند، می‌مانند بی‌مجوزها و کولبران. به گفته رئیس کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای استان کردستان اجناس دو صاحب دارند؛ یکی تاجر عراقی و تاجر ایرانی. تجار با هم مبادله می‌کنند و از طرق مختلف اجناس و پول‌ها جابه‌جا می‌شوند، انتقال هم می‌افتد به گردن کولبرها.

اردشیر محمدی کولبری را کاری سخت و پرخطر می‌خواند. «راه‌ها صعب‌العبور و کوهستانی است، به‌خصوص در زمستان که مسیر برف‌گیر است.» در هر بار رفت‌وآمد جان‌شان در خطر است برای پول ناچیزی که آخر کار دست‌شان را می‌گیرد. «سال گذشته از مرز ثلاث تا ایران هر بار 200 تا 300هزار تومان قیمت داشت.»

محمدی ریشه کولبری را در بیکاری می‌داند؛ بیکاری مناطق مرزنشین. اگرچه موقعیت جغرافیایی این مناطق هم امکان توسعه اقتصادی و صنعتی را از اهالی دریغ می‌کند. «ساخت کارخانه در مناطق کوهستانی ارزش‌افزوده ندارد، بنابراین بخش خصوصی چنین ریسکی نمی‌کند. بخش دولتی هم مشکلات خودش را دارد.»

به باور محمدی، طلاق به عنوان یک آسیب اجتماعی در شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک هم رسوخ کرده است. «در اورامانات طلاق بالاست. درواقع مرز سنتی و مدرنیزه خیلی وقت پیش جابه‌جا شده است.» حال اقتصاد خوب نیست؛ حال بدی که کانون خانواده را نشانه رفته است، چه در شهرها، چه روستاها. «کولبری شغل دم‌دستی است که تا حدودی نیاز خانواده را برطرف می‌کند.»

اقتصاد بحران‌زده خانواده‌ها و زنان سرپرست خانوار

صحبت از مرز و مرزنشینی که می‌شود خبری از صنعت نیست، بخش کشاورزی هم تعطیل است، چون زمینی برای زراعت نیست. دامداری و باغداری را هم خشکسالی به یغما برد. «شرایط اقلیمی تاثیر بدی بر مشاغل سنتی و بومی داشته و دامداری و باغداری را حذف کرده است.»

خشکسالی عامل اصلی است، اگرچه شرایط اقتصادی هم دیگر جوابگو نیست. «این مشاغل به مرور تعطیل شدند، تنها شغلی که باقیمانده قاچاق کالاست آن هم در پوشش کولبری.» به گفته رئیس کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای استان کردستان کولبری زنان پدیده جدیدی است. «زنان 5-4سالی است وارد این کار شده‌اند، در حالی که مردان دو دهه است این کار را انجام می‌دهند.»

از همان دو دهه پیش که کولبری باب شده، عده‌ای برای منبع درآمدشان روی آن حساب کردند. «قبل از این به این اندازه فراگیر نبود، اما حالا با افزایش کولبری درآمد‌ها پایین آمده است.» کولبری باب شده، اما پاسخگوی اقتصاد این روزها نیست. «سال گذشته خانواده‌ای یک فرزندش را می‌فرستاد کولبری، امسال مجبور است سه فرزندش را بفرستد.»

محمدی بر این باور است مخارج زندگی در روستاها پایین نیست، چون همان اقلامی را مصرف می‌کنند که در شهرها هست. «بحث اصلی اوضاع اقتصادی است. اقتصاد خانواده دچار بحران شده.» البته نباید از بی‌سرپرستی هم غفلت کرد، زیرا بسیاری از زنان این مناطق سرپرست خانوارند. «بحث سرپرستی زنان نتیجه فروپاشی نظام خانواده است.»

به باور محمدی، طلاق به عنوان یک آسیب اجتماعی در شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک هم رسوخ کرده است. «در اورامانات طلاق بالاست. درواقع مرز سنتی و مدرنیزه خیلی وقت پیش جابه‌جا شده است.» حال اقتصاد خوب نیست؛ حال بدی که کانون خانواده را نشانه رفته است، چه در شهرها، چه روستاها. «کولبری شغل دم‌دستی است که تا حدودی نیاز خانواده را برطرف می‌کند.»

کولبر مرز پاوه باشی بارت چای و پارچه است. از جوانرود و ثلاث باباجانی کولبری کنی وسایل سنگین برقی روزی‌ات است؛ یخچال، تلویزیون، ظرفشویی. زن و مرد هم ندارد، مهم رسیدن سلامت بار به مقصد است، خواه کولبر زن باشد یا مرد. «برای صاحب بار فرقی ندارد. زن‌هایی که کولبری می‌کنند اعلام آمادگی می‌کنند پابه‌پای مردان با همان کیفیت بار ببرند و بیاورند.»

مسیرهای ناشناس و صعب‌العبور

قول‌وقرار می‌گذارند برای سفر شبانه. مسیر از قبل مشخص نیست. همه یکجا جمع می‌شوند برای سفر مرگبار. «از مسیرها، بَلَده‌ها اطلاع دارند.» انتخاب مسیر و رفت و برگشت به عهده سرتیم‌ها و بلده‌هاست؛ مسیرهایی که به بهانه شناسایی‌نشدن اغلب صعب‌العبورند.

شاید در میانه راه این مسیرها روستاهایی باشند برای کمی دمی آساییدن، اگرچه همین هم نصیب خیلی از کولبرها نمی‌شود. «کولبرها در گروه‌های 6-5 نفری و نهایتا 10 نفری می‌روند. بیشتر باشند شناسایی می‌شوند.»

کولبر مرز پاوه باشی بارت چای و پارچه است. از جوانرود و ثلاث باباجانی کولبری کنی وسایل سنگین برقی روزی‌ات است؛ یخچال، تلویزیون، ظرفشویی. زن و مرد هم ندارد، مهم رسیدن سلامت بار به مقصد است، خواه کولبر زن باشد یا مرد. «برای صاحب بار فرقی ندارد. زن‌هایی که کولبری می‌کنند، اعلام آمادگی می‌کنند پابه‌پای مردان با همان کیفیت بار ببرند و بیاورند.»

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.