حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران: همتی اگر امیرکبیر می‌شد سر از حمام فین در می‌آورد

در اداره اقتصاد ایران آقای همتی را از آقای روحانی موفق‌تر ارزیابی می‌کنم

به گزارش اقتصاد نیوز، سیدحسین مرعشی، دبیرکل جدید حزب کارگزاران بی‌پرده و صریح حرف می‌زند، او ابایی ندارد از اینکه عملکرد اقتصادی دولت روحانی را نقد کند و حتی بگوید همتی در اداره اقتصادی کشور می‌توانست بهتر از روحانی عمل کند، او تغییر قیمت بنزین را از اشتباهات اقتصادی بزرگ دولت قبل می‌داند.

آقای مرعشی! به سال 97 برگردیم، نظر شما درمورد سیاست های اقتصادی دولت آقای روحانی چیست؟ شما بیانیه ای در سال 97 منتشر کردید و در آن از سرگشتگی دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی حرف زدید اینکه دولت آقای روحانی اقتصاد آزاد را به رسمیت نشناخته است، همزمان اقتصاد ارشادی را هم به رسمیت نمی شناسد و حتی طرفداران اقتصاد اسلامی هم منتقد دولت هستند. این را ناشی از این دانستید که سیاست اقتصادی دولت آقای روحانی مشخص نیست و دولت سرگشته است، این موضوع در این اتفاقات چقدر دخیل بود؟

از اول خدمت آقای روحانی پیشنهادی دادیم و این پیشنهاد را من به آقای رئیسی هم که 6 ماه پیش آمدند دادم؛ تجربه کشور این است که اگر ستاد اقتصادی (رئیس کل بانک مرکزی، رئیس سازمان برنامه و وزیر اقتصاد) تیم نباشند و باهم هماهنگ نباشند کشور گرفتار تناقضات در تصمیم گیری ها می شود.

ما به آقای روحانی پیشنهاد کردیم که به یک اقتصاددان که آن را قبول دارید یکی از این سمت ها را بدهید و دو نفر دیگر را با هماهنگی او بچینید و تیم درست کنید. دولت از تیم دو عدد می خواهد؛ رشد اقتصادی و تورم، این دو شاخص مهم اقتصاد یک کشور است و نباید در کار این ها دخالت موردی شود بالاخره این ها باید باهم اقتصاد را تنظیم کنند و به یک رشد اقتصادی 5 درصد برسند و تورم را زیر 20 درصد نگه دارند، این اتفاق در دور دوم دولت آقای روحانی به شایستگی نیفتاد.

آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه بود که بیشتر به بودجه می پرداخت و تقریبا نوآوری خاصی در برنامه های توسعه وجود نداشت، آقای دژپسند هم وزیر اقتصاد بودند و بخشی از بانک مرکزی هم با آقای سیف بود و بخشی هم با آقای همتی بود و این ها یک ستاد منسجم تلقی نمی شدند. بیانیه ما یک هشدار بود که دولت نمی تواند در سخت ترین شرایطی که مثلا دلار در ماه های اول از 3هزار تومان تا 12 و 13 هزار تومان رفت و 4 برابر شد…

این اتفاق با تغییر آقای نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه اتفاق می افتاد؟

خیر، بحث هماهنگی است. هماهنگی این 3 رکن می توانست خیلی کمک کند، مثلا شما در سخت ترین شرایط که با کسر بودجه مواجه هستید ممکن است سازمان برنامه برود و حقوق ها را در یکسری از دستگاه ها 50 الی 60 درصد رشد دهد، این با شرایط اقتصادی کشور سازگار نیست یا بانک مرکزی در ارز حداقلی برای واکسن دچار تعلل باشد، این ها مسائلی است که ستاد اقتصادی هماهنگ انجام می شود.

در دولت آقای رئیسی هم همین مسئله است، الان چه کسی محور اقتصادی دولت است؟ آقای مخبر معاون اول هستند و گفته اند محور فعالیت اقتصادی و اقتصاد نخوانده است، آقای صالح آبادی رئیس کل بانک مرکزی اقتصاد نخوانده است، آقای خاندوزی اقتصاد خوانده است اما اولین تجربه مدیریتی ایشان در عرصه اقتصادی است، آقای میر کاظمی در سازمان برنامه حداقل تجربه ای دارد و مسلط تر است و تا بودجه 1401 تصمیم گرفته است کادرهای باتجربه آنجا را مرخص نکند ولی محور چه کسی است؟ آقای محسن رضایی معاون اقتصادی، دستیار ویژه آقای رهبر است، الان چه کسی محور اقتصادی دولت است؟

شما معتقد هستید که در دولت آقای روحانی، آقای جهانگیری باید محور می بودند؟

در اقتصاد خیر، به نظر من می توانست یا آقای نیلی یا آقای همتی محور باشند (باید یک اقتصاد دان محور باشد).

ولی یکی از کسانی که نقش داشتند و عضو حزب شما بودند آقای جهانگیری بودند که سیاست ارز 4200 تومانی را ایشان اعلام کردند و پیش بردند.

اعلام کردند ولی دولت آن را مصوب کرده بود. به ارز 4200 تومانی از چند زاویه نگاه می شود؛ زمانی از زاویه مصرف کننده به قضیه نگاه می کنیم، شما می خواستید یک سبدی از کالاها، دارو و خدمات پزشکی در کشور گران نشود پس دلار 4200 تومانی تعیین کردید. زمانی از زاویه بودجه کشور به قضیه نگاه می کنید، می گویید چرا ارز را باید 4200 تومان دهم بلکه می خواهم ارز را 20 هزار تومان بفروشم تا بودجه ام را تامین کنم.

شما از کدام زاویه به آن نگاه می کنید؟ اگر قرار است برای یک دوره گذار مثلا گوشت، مرغ، برنج، شکر، دارو، شیر و لبنیات را با ارز 4200 تومانی تامین نکنیم، قیمت این ها کجا می رود. زمان هایی است که می گویند در این رانت است؟ بله حتما رانت است، در این فساد است؟ بله حتما عده ای سواستفاده و فساد می کنند ولی آیا وارد کردن شوک دیگری به خانوارها و مصرف کننده شدنی است؟ دیدید که این دولت هم نکرد.

شما می گویید برای یک دوره گذار، اولا خودتان به این اعتراف می کنید که در آن هم رانت و هم فساد است..

رفاه هم است.

این دوره گذار چه زمانی تمام می شود؟

فرض بر این نیست که کشور را برای 17 سال در بحران نگه داریم.

دو نکته وجود دارد؛ اول که چطور از فساد و رانت می خواهد رفاه به وجود آید و نکته دیگر اینکه این گذار قرار است چقدر طول بکشد؟

در همه اقلام دارویی فساد نیست، 10 درصد فساد است و 90 درصد دارو به دست مردم می رسد. من دیابت دارم و انسولین می زنم، حداقل 10 سال است که قیمت انسولین تغییر نکرده است در حالی که قرار بود قیمت انسولین 4 برابر شود.

این دوره گذار چطور باید مدیریت شود؟

شما باید با سیستم های نظارتی، با مدیریت درست و با برخورد قاطع قضایی با فساد آن برخورد کنید شما نمی توانید بگویید من به نان، روغن نباتی، مرغ، تخم مرغ، دارو و گوشت اهمیتی نمی دهم و هرچه قیمتش شد مهم نیست. 90 درصد این ارز 4200 تومان در بازار رفته و کالای ارزانتر شده است و به سبد خانوار رفته است و در کنار آن 10 درصد هم مفاسد گزارش شده است، باید با مفاسد برخورد کرد.

یکی ممکن است بگوید من این را آزاد سازی می کنم و مابه تفاوت آن را به خانوارها می دهم که این یک راه حل است ولی دولت آقای رئیسی هم علی رغم اینکه گارد گرفت که من می خواهم 4200 تومان را حذف کنم، چرا اینکار را نکرد؟ به مجلس فرستاد و مجلس حتی دو فوریت و یک فوریت هم رای نداد.

نکته اش هم همین است، یک تصمیم برای یک دوره گذار گرفته شده است ولی همچنان دارد ادامه پیدا می کند و نمی شود آن را حذف کرد.

برای اینکه هنوز شما نمی توانید نفت صادر کنید، برای اینکه شما نمی توانید پول نفتتان را در بودجه بیاورید و آن را مصرف کنید و برای همین بانک ها نمی توانند ال سی باز کنند.

شما معتقد هستید تا تحریم وجود دارد ارز 4200 تومانی هم باید ادامه پیدا کند؟

خیر، آن تصمیم دولت است. من می گویم رانت و فساد، این تصمیم را دوستان بزرگ می کنند بدون توجه به اینکه اگر آن را حذف کنیم چه اثری روی اقتصاد خانوار می گذارد، مثال آن را با بنزین برای شما می گویم؛ یکی از بزرگترین اشتباهات دولت آقای روحانی در سال 96 دست زدن به قیمت بنزین بود، جلساتی در حضور آقای جهانگیری تشکیل می شد و هرکس پیشنهادی می داد، یکی می گفت بنزین را به هر نفر ایرانی روزی یک لیتر دهیم، یکی می گفت به هر اتومبیل دهیم، یکی می گفت یک نرخی باشد، یکی می گفت دو نرخی باشد، یکی می گفت 20 لیتر دهیم و من می گفتم اینکار را نکنید، گفتند چرا؟ گفتم برای اینکه به مردم ایران فشار هزینه انتقال ارز از 3 هزار تومان به 14 هزار تومان وارد شده است و مردم طاقت فشار جدید را ندارند، مردم به خیابان می ریزند و آشوب می شود، گرفتار می شویم، چرا باید 300 نفر در حوادث ناشی از بنزین ایران کشته شوند؟ مگر کسی می تواند این غم و غصه را فراموش کند؟ چرا باید اینکار را بدون توجه به قدرت جامعه می کردیم؟ تاب و توان جامعه مهم است.

دولت چکار کرده است؟ دولت بنزین را از هزار تومان، هزار و پانصد تومان و 3 هزار تومان کرده است (بخش یارانه و غیر یارانه ای آن) و تمام پولش را به خانوارها منتقل کرده است یعنی یک ریال هم به کسری بودجه کمک نشد خب این چه کاری است؟ شما اگر می خواستید به کسری بودجه کمک نکنید چه دلیلی داشت که چنین شوکی را به کشور وارد کنید؟ دو نرخی بودن ارز بد است و این درست است، من از کسانی بودم که در مجلس ششم به مرحوم نوربخش و آقای عارف گفتم شما باید بودجه سال بعد را با ارز یک نرخی بیاورید و مصوب کردیم که دولت مکلف است بودجه را با نرخ واحد بیاورد و آنها حساب کردند و گفتند 8 میلیارد دلار در چهار بودجه باید دولت به بانک مرکزی بدهد که بانک مرکزی پول هایی که از قبل یوزانس و فاینانس شده است را پرداخت کند، باعث رشد نقدینگی نشود و تورم درست نکند، اینکار را کردیم و با تورم حدود 11 درصد این انتقال قیمت ارز انجام شد و تورم هم ایجاد نکرد.

17 سال است که اقتصاد کشور ایران در شرایط بحران است، مگر این اقتصاد از چیست؟ مگر جنس مردم از آهن است؟ مگر مردم حس ندارند؟ مگر مردم دارو نمی خواهند؟ مگر مردم خانه و اتومبیل نمی خواهند؟ مگر مردم نمی خواهند بچه هایشان ازدواج کنند؟ مگر جهیزیه و وسایل نمی خواهند؟

17 سال می شود یک کشور را در بحران هسته ای نگه داشت؟ 99 درصد اقتصاد را گروگان گرفتیم و مدیران عالی رتبه کشور باید فکری کنند. یک سال بحران، دو سال بحران، سه سال بحران …

راهکار شما چیست؟ شما معتقد هستید که در مقابل ترامپ، ما هم باید یک دولت اقتدار گرا می داشتیم پس تکلیف اصلاحات اقتصادی چه می شود؟

آقایان فرمودند که ما مثل حضرت اباعبدالله وارد این انقلاب شدیم و مثل ایشان خارج می شویم، من به آقای امام جمارانی گفتم حضرت اباعبدالله 9 یا 10 صبح جنگ را شروع کردند و در ظهر تمام کردند و تکلیف یکسره شد. شما می خواهید دعوا کنید؟ دعوا! می خواهید مصالحه کنید؟ مصالحه! کشور را در بحران نمی شود اداره کرد. مدیریت کشور، رئیس جمهور محترم، شورای عالی امنیت ملی، وزیر خارجه، آقای رئیسی، ببینید کشور را در بحران نمی شود اداره کرد.

آقای رئیسی و تیم مذاکره کننده باید حداکثر امتیازی که می توانند بگیرند را بگیرند و برجام را دوباره احیا کنند و اگر نمی توانند، چیز دیگری را جایگزین آن کنند. نمی شود کشور را در بحران اداره کرد. آقای رئیسی در برنامه تبلیغاتیشان گفتند با کمک همسایگان و با کمک شرق می شود ایران را اداره کرد، چین و روسیه را صدا بزنند، افغانستان، پاکستان، عراق و همسایگان را صدا بزنند و این 2.5 میلیون بشکه نفت در روز را بفروشند و پولش را در اقتصاد بیاورند و کسری بودجه را تامین کنند تا تورم نداشته باشیم.

یک وقتی شما یک سال تورم ۴۰ درصدی را تجربه می کنید و این فقط برای یک سال است و بعد به سمت آرامش می روید، مگر می شود یک کشوری ۳سال به طور مرتب تورم بالای ۴۰ درصد داشته باشد، مگر می شود کشور رشد اقتصادی نداشته باشد؟

اگر این اتفاق بیفتد موضع شما در مورد قیمت بنزین و ارز 4200 تومانی چه خواهد بود؟

تدریجی می شود. در مورد بنزین بهترین تجربه برای دوره دولت آقای هاشمی و دوره اول دولت آقای خاتمی است که ما به صورت تدریجی یعنی سالی ۱۵ تا ۲۰ درصد به صورت ملایم گران کردیم تا قیمت بنزین به مرور عادی شود، نمی شود این فشار را یکباره وارد کرد. شما دستمزد را باید رشد دهید و معادل دستمزد از یارانه‌های پنهان و غیر پنهان کسر کنید.

اینها را فقط با سیاست‌های تدریجی می شود پیش برد ولی اگر از من بپرسید امروز چه وضعی هست؟ مادامی که دستمزدها در مقابل افزایش هزینه‌ها بالا نرفته باشد، الان بعضی از اقلام خوراکی تا ۶۰درصد رشد کرده است و دستمزد حداکثر ۱۰ تا ۱۵ درصد رشد کرده است و برای سال آینده هم دولت دستمزد را ۱۰ درصد رشد داده چون بودجه ندارد، اگر من تصمیم گیر و سیاست گذار باشم، اقتصاد ایران را به سمتی می برم که تا زمانی که دستمزدها به سال ۱۳۹۵ برنگردد که تقریبا اقتصاد ایران متعادل بوده و تا قدرت خرید را به آنجا نرسانم هیچ اصلاح ساختاری را توصیه و تجویز نمی کنم. اداره ایران راه حل‌های خیلی ساده‌تری دارد.

شما چگونه می خواهید دستمزدها را به سال ۹۵ برگردانید؟

به تدریج.

منظورم این است که بودجه آن قرار است از کجا تامین شود؟

پنج درصد بالای نرخ تورم باید دستمزدها را شروع به ترمیم کردن کرد و باید در یک دوره ۵ ساله‌ای بتواند قدرت خرید به سال ۹۵ برگردد، وقتی قدرت خرید برگشت بعد هر اصلاح ساختاری که خواستید انجام دهید. تنها راهی که می توان این کار را انجام داد منابع خارجی است.

یعنی شما همچنان می خواهید اصلاحات اقتصادی را عقب بیاندازید؟

اتفاقا اصلاحات اقتصادی را شروع می کنیم منتهی نه از جیب مردم ایران، چون مردم ایران دیگر طاقت ندارند و کفگیرشان به ته دیگ خورده است. یک کسی که سال قبل رفته و یک واحد۶۰ الی ۷۰ متری در تهران با 200 میلیون تومان رهن کرده و امسال باید همان را با ۳۵۰ میلیون تومان رهن کند، او دیگر چه چیزی دارد که بدهد؟ یک کسی به من زنگ زد و گفت من پارسال می خواستم برای دخترم جهیزیه بخرم و عدد آن ۳۰ میلیون تومان بود و امسال ۱۰۰ میلیون تومان شده است، مگر در طول یک سال درآمد من چقدر اضافه شده است و من بازنشسته چقدر حقوق گرفته‌ام که بتوانم ۷۰ میلیون ما به تفاوت این چند قلم لوازم خانگی را بدهم؟ این واقعیت‌های سخت اقتصاد ایران است. اگر من سیاست گذار باشم در سطح بین المللی به هر تدبیری که شده با حداکثر منافعی که بتوانم برای ایران تامین کنم مصالحه می کنم و میلیارد‌ها دلار منابعی خارجی که در کشورهای دیگر مردم پس انداز کرده‌اند…

وقتی شما در قدیم می خواستید یک کشور را توسعه دهید باید تصمیم می گرفتید که از رفاه مردم کسر کنید و پروژه توسعه اجرا کنید تا شغل برای بچه‌های همان مردم درست کنید و ظرفیت‌های اقتصاد را بالا ببرید، امروز در دنیا کشورهایی وجود دارند که هر کدامشان مردمشان چند هزار میلیارد دلار منابع ناشی از پس انداز دارند.

فرض کنید این اتفاقی که شما گفتید افتاد و ما خواستیم که از سرمایه خارجی استفاده کنیم. شما در بیانیه‌ای در سال ۹۷ اشاره کرده بودید دست‌های پنهان یکی از عامل‌هایی بوده که آقای روحانی نتوانسته موفق شود. این دست‌های پنهان همچنان هم وجود دارد، به طور مشخص اگر بخواهم در حوزه سرمایه گذاری اشاره کنم یکی از مسائلی که از جانب شما مطرح شده ماجرای سرمایه گذاری در اتوبان تهران-شمال است که به جایی نرسید. با این دست‌های پنهان قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ یا ماجرای حمایت شما از آقای همتی در سال ۱۴۰۰، با تجربه آقای روحانی، قرار بود آقای همتی با دست‌های پنهان چکار کند؟

بخش زیادی از مطلب شما درست است ولی یادتان باشد هرکس قرار شد در ایران دولت تشکیل دهد و هرکس که قرار است به مردم ایران خدمت کند باید به یک حکومت فکر کند نه یک دولت. ما یک دولت به عنوان قوه مجریه داریم و یک حکومت داریم که شامل ولی فقیه، رئیس جمهور، هیئت وزیران، قوه قضاییه و مجلس است. شما باید به حکومت فکر کنید، آن حرف‌هایی که آقای ظریف در آن نوار گفت و منتشر شد، یک بحثی را آنجا مطرح کرد و گفت میدان، دپلماسی! آیا در ترکیه میدان و دیپلماسی از هم متفاوت هستند؟ یا از هم جدا هستند؟

یکی از چالش‌های ما همین است. شما می خواهید با این چالش چکار کنید؟

میدان و دیپلماسی در ترکیه یکی هستند، یعنی ارتش ترکیه می رود و شمال سوریه را اشغال می کند و وزیر خارجه‌اش از این اشغال حمایت می کند و به اتکای این اشغالی که در شمال سوریه اتفاق افتاده می رود و چانه زنی‌هایش را می کند چون هم فرمانده ارتش را آقای اردوغان نصب کرده و هم وزیر خارجه را آقای اردوغان نصب کرده است. این اشکالات ساختاری که ما در حکومتمان داریم و این جدایی‌ها، اداره کشور را مختل می کند و حتما حرف شما درست است.

رئیس جمهور ایران حتما باید کسی باشد که بتواند دو کار مهم را انجام دهد، یکی اینکه باید بتواند در حوزه رهبری و آوردن قدرت رهبری پشت سر دولت موفق باشد چون بدون قدرت رهبری، دولت قدرتمند نمی شود و هم باید بتواند بسیج مدیریت با کارشناسان کشور را انجام دهد، رئیس جمهورهای ما هر دو این توانایی را با هم ندارند.

الان آقای رئیسی از نظر من ممکن است بخش اول را حل کند اما در بخش دوم با تیمی که آقای رئیسی در دولت گذاشته نمی تواند کارشناسان کشور را بسیج کند یعنی نمی تواند راه حل‌های کارشناسی خدمت رهبری ارائه دهد. اگر قرار باشد من مدیریت کنم، من به دولت یک پارچه و حکومت فکر می کنم نه به دولت قوه مجریه.

این حکومت با کدام چهره اصلاح طلب و چگونه قرار است اتفاق بیفتد؟ آقای روحانی با آن سبقه سیاسی که داشتند در این نکته‌ای که شما می گویید موفق نبودند.

عدم موفقیت افراد به این معنی نیست که هیچ کس دیگری نمی تواند موفق باشد.

مثلا آقای همتی که شما از ایشان حمایت کردید می توانستند در این حوزه موفق باشد؟

من اصلا این را قبول ندارم که الزاما اگر رؤسای جمهور قبلی موفق نبودند دیگری هم نمی تواند موفق باشد، در مورد شخص آقای همتی باید بگویم وقتی ما از ایشان حمایت کردیم تکلیفمان مشخص بود، ما آقای همتی را یک رئیس کل بانک مرکزی موفق ارزیابی می کردیم. همه رئیس کل‌های بانک مرکزی مجبور شدند بخش ارزی را در بازار بریزند که البته چاره‌ای هم نداشتد و همیشه از ذخایر استفاده کردند تا بازار را متعادل کنند اما آقای همتی از ذخایر استفاده نکرده و از بازار پول جمع کرده است و یک میلیارد دلار ذخایر اضافه کرده است و این نشان می دهد که ایشان یک توانایی و دقتی داشته است.

ما چون اولویت ایران را اقتصاد می دانستیم فکر می کردیم آقای همتی مناسب باشد ولی حتما اگر آقای همتی نمی توانست جلب حمایت رهبری را داشته باشد دولت موفقی نبود.

برداشت خود شما چیست؟

من آقای همتی را از آقای روحانی موفق‌تر ارزیابی می کردم. کما اینکه در بانک مرکزی ایشان می توانست در مقابل خواسته‌های غیر کارشناسی حتی نیروهای مسلح بایستد و گزارش‌های ایشان می توانست برای رهبری و جلب حمایت رهبری مؤثر باشد.

با تجربه‌ای که ما از آقای همتی مثلا در حوزه لیست ابر بدهکارهای بانکی داریم یک مقدار فاصله دارد.

ابر بدهکار بانکی یک بحث سیاسی است و نباید اقتصاد را سیاسی کرد، ابر بدهکار یعنی چی؟ من اصلا نمی خواهم از ایشان دفاع کنم ولی یک کسی رفته و برای ۵۰ هزار نفر در کشور شغل درست کرده و بدهکار است، آیا این بدهکاری یعنی پول را خورده و از ایران برده و خارج کرده است یا رفته و کارخانه زده است؟ یکسری چیزها در رسانه‌ها بولد می شود که اینها با اقتصاد سازگار نیست.

از نظر من به عنوان یک کارشناس اقتصاد هر کس که برای مملکت کار درست کند و اقتصاد ایران را یک رتبه بالاتر ببرد این به طور طبیعی به بانک هم بدهکار است. شرکت ایران خودرو و شرکت سایپا جزء بدهکاران بزرگ به بانک‌های کشور هستند اما آیا کسی می‌تواند به اینها ابر بدهکار بانکی بگوید؟ بانک یک مشتری می خواهد که پولش را به جریان بیاندازد و به او سود دهد، اگر بانک مدعی شد که شما پول من را گرفته‌اید و پس نداده‌اید، باید با آن طرف برخورد شود ولی وقتی بانک از یک مشتری راضی است و به او پول داده و آن مشتری پول را در کارآفرینی برده است و شغل و رونق اقتصادی درست کرده..

یعنی بدهکاران بانکی همه‌شان از این جنسی هستند که می فرمایید؟

خیلی‌هایشان اینگونه هستند و خیلی‌هایشان تخلف کردند.

تجربه آقای همتی را می گویم.

آقای همتی این لیست را به قوه قضاییه داده و گفته رسیدگی کنید، بعضی از آنها را گرفتند و نگهشان داشتند تا بدهی‌هایشان را صاف کردند، به بعضی‌هایشان ارفاق کردند، بالاخره کارخانه‌ای بوده که بدهکار شده و بانک رفته و تملک کرده است بعد آقای رئیسی به اردبیل رفته و گفته این کارخانه را برگردانید و آنها برگردانده‌اند. اینها تصمیمات اقتصادی و سیاسی توام است، اقتصاد را نباید به مسائل سیاسی آلوده کرد. اقتصاد علم تخصیص بهینه منابع است و نباید به این اقتصاد فشار سیاسی آورد.

شما یک جایی گفتید آقای روحانی شبیه به مصدق است. با این نگاه احتمالا آقای همتی امیر کبیر می‌شد.

اگر امیرکبیر می‌شد که سر از حمام فین در می‌آورد، حالا رضا شاه می‌شد یک چیزی. (خنده) من در اداره اقتصاد ایران آقای همتی را از آقای روحانی موفق‌تر ارزیابی می‌کنم، البته همانطور که می‌دانید کاندید اصلی ما آقای جهانگیری بود که رد صلاحیت شد.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.