آمارهای تکان‌دهنده از شیوع سندروم بی‌تفاوتی در ایران

34.5 درصد مردم از دعوا فیلمبرداری می‌کنند و بدون هیچ واکنشی می‌روند!

با گسترش زندگی شهری و رفاه در میان مردم رفتار دیگری نیز بین مردم شیوع پیدا کرد که به آن سندرم بی‌تفاوتی یا بیگانگی اجتماعی می‌گویند. یک بررسی می‌گوید فقط 3.3 درصد جامعه در رده افرادی هستند که هنگام مشاهده درگیری و دعوا وارد معرکه می‌شوند و دو طرف را از هم جدا می‌کنند. 58.4 درصد مردم احساس بی‌تفاوتی متوسط دارند و متاسفانه 38.4 درصد نیز در زمره افرادی هستند که اگر با حادثه روبه‌رو شوند، حتما فیلمبرداری و سپس از کنار معرکه عبور می‌کنند.

ملیحه محمودخواه- کمتر کسی وجود دارد که عضو شبکه‌های اجتماعی باشد و کلیپ‌های دعوا، تجاوز و قتل را ندیده باشد. در این فیلم‌های کوتاه فردی تحت آزار قرار گرفته است و در این فاصله افرادی مشغول فیلمبرداری از صحنه حادثه هستند. این فیلم‌ها مصداق کامل بی‌مسئولیتی اجتماعی بین افراد است.

اما هر کدام از ما بارها در خیابان شاهد درگیری لفظی بین افراد بوده‌ایم که گاهی به درگیری فیزیکی میان آنها منتهی شده است. اما واقعا چند نفر از ما وارد معرکه شده و سعی کرده‌ایم آن را خاتمه دهیم؟ حتی اگر آنقدر عاقل باشیم که در این موارد گوشی به دست نگیریم و فیلمبرداری کنیم، با تکان دادن سر اوج تاسف خود را نشان می‌دهیم و بی‌تفاوت از کنار آن عبور می‌کنیم.

متاسفانه با گسترش زندگی شهری و رفاه در میان مردم رفتار دیگری نیز بین آنها شیوع پیدا کرد که به آن سندرم بی‌تفاوتی یا بیگانگی اجتماعی می‌گویند. در گذشته افراد در کمک به یکدیگر داوطلب می‌شدند و سعی می‌کردند از حال یکدیگر باخبر باشند. روابط بین مردم زیاد بود و اگر پیرزن یا پیرمردی در خیابان نیاز به کمک پیدا می‌کرد، بعید به نظر می‌رسید که چند جوان داوطلب نشوند و کمک نکنند. با وجود آنکه ما ایرانی هستیم و آوازه فتوت و جوانمردی ایرانی در همه جای دنیا فراگیر است، اما امروزه کم‌کم سندرم بی‌تفاوتی بین مردم شیوع پیدا کرده است.

آمارها چه می‌گوید

چندی پیش آزمونی از سوی پژوهشگران اجتماعی انجام شد که در آن میزان بی‌تفاوتی اجتماعی بین مردم سنجیده شد.

در این آزمون 3.3درصد جامعه آمار در رده افرادی قرار گرفتند که هنگام بروز درگیری و دعوا وارد معرکه می‌شوند و دو طرف را از هم جدا می‌کنند. 58.4درصد مردم احساس بی‌تفاوتی متوسط دارند و متاسفانه 38.4درصد نیز در زمره افرادی هستند که اگر با حادثه روبه‌رو شوند، حتما فیلمبرداری و سپس از کنار معرکه عبور می‌کنند.

شاید دلیل آن این است که مردم کمتر دوست دارند در زندگی و مشکلات آنها دخالت شود و فکر می‌کنند نباید در حریم زندگی همدیگر دخالت کنند، در حالی که باید معنی حریم خصوصی مشخص شود. اگر فردی با چاقو در انظار عمومی به شخصی حمله می‌کند، آیا این مسأله حریم خصوصی آن دو فرد است؟

از همدیگر بیگانه شده‌ایم

دکتر جعفر بای، جامعه‌شناس و پژوهشگر در مورد این مسأله می‌گوید: «بی‌تفاوتی اجتماعی در مباحث جامعه‌شناسی به بیگانگی اجتماعی نیز معروف است. یکی از پدیده‌های تلخ اجتماعی که به عنوان بیماری اجتماعی نام برده می‌شود، بی‌تفاوتی مردم درخصوص حوادث تلخی است که پیرامون‌شان اتفاق می‌افتد. مانند حادثه تلخ خیابان گاندی که در آن مردم فقط تماشاچی بودند یا با دوربین‌های خود فیلمبرداری می‌کردند. در این حادثه یک مرد توسط جوانی که چاقو به دست داشت، با ضربات مداوم چاقو به قتل رسید و مردم بدون آنکه دخالتی در ماجرا داشته باشند، فقط نظاره‌گر بودند. ماجرای پلاسکو، فوت هنرمندان و ده‌ها مورد دیگر نمونه کوچکی از این بی‌تفاوتی‌هاست. در واقع این آفتی است که متاسفانه میان مردم رواج پیدا کرده است و به جای مشارکت و رفع معضل و حل مسأله به فیلمبرداری از صحنه جرم مشغول می‌شوند و سپس خنثی و بی‌تفاوت صحنه جرم را ترک می‌کنند.»

این جامعه‌شناس با اشاره به گرفتارشدن مردم هنگام مداخله می‌گوید: «یکی از دلایل مهم بیگانگی اجتماعی مشکلاتی است که قانون برای مداخله‌کنندگان ایجاد می‌کند. در بسیاری از پرونده‌ها افرادی که برای رفع معضل مداخله کرده‌اند یا در صحنه جرم توسط مجرمان با آسیب جسمانی روبه‌رو شده‌اند یا به واسطه حضور و مداخله در صحنه جرم با مشکلات قضائی مواجه شده‌اند. این افراد گاهی به عنوان شهود در رسیدگی قضائی دعوت می‌شوند و آنچه دید‌ه‌اند، مطرح می‌کنند و همین مسأله باعث ایجاد مشکلات عدیده از سوی شاکی و متشاکی می‌شود. بنابراین چون مداخله همراه با مشکلات بوده و این مسأله در نقل‌قول‌های عمومی مطرح شده است، به عنوان نصیحت افراد همدیگر را توصیه به عدم‌دخالت در چنین مواقعی می‌کنند. این پدیده با تکرار به صورت یک هنجار پذیرفته‌شده اجتماعی درآمده، بنابراین در افکار عمومی دخالت به طور کلی با بروز مشکل برای مداخله‌کننده تعریف می‌شود.»

بی‌تفاوتی در غرب

فرهنگ عمومی جامعه ما تحت‌تاثیر اندیشه‌های غربی قرار گرفته است. میل به بی‌تفاوتی و خنثی‌بودن نسبت به مسائل اجتماعی. مردم در بسیاری از کشورهای غربی نسبت به هم بی‌تفاوت هستند. شاید بسیاری از شما خوردن یک مرد را توسط یک شیر بزرگ دیده باشید که این فیلم توسط همسر او فیلمبرداری شده یا عکس کودک آفریقایی که کفتاری منتظر مرگش بود تا او را بخورد. اینها نمونه‌هایی از بی‌عاطفگی و بی‌احساسی در جوامع غربی است که متاسفانه در جامعه ما نیز رسوخ پیدا کرده است.

دکتر بای در این خصوص می‌گوید: «مردم ما غرب‌زده شده‌اند و همه زندگی خود را می‌خواهند با مردم اروپا و آمریکا تطبیق دهند، در حالی که ما خودمان فرهنگ غنی و بهتری داریم. از سوی دیگر در دهه‌های اخیر مردم گرایش شدیدی به سوی حسابگری و ضرر و زیان مادی دارد و معتقد به اصالت نفع یا تفکر چرتکه‌اندازی برای کسب سود هستند که این محاسبات نتیجه‌اش تمایل به عدم‌مداخله است، زیرا در محاسبات سودی را احساس نمی‌کنند و می‌دانند مداخله نفعی برایشان به همراه ندارد.»

دکتر بای با اشاره به مسأله اخلاق در جامعه می‌گوید: «در جامعه گرایش به اخلاق ضعیف شده که این تزلزل اخلاقی شدید تحت‌تاثیر مدرنیته قرار گرفته است. در واقع تفکر و اندیشه‌های مدرنیته اخلاق و نوعدوستی را در جامعه کمرنگ کرده و این پدیده باعث بی‌تفاوتی شده است. باورهای اعتقادی جامعه نیز روزبه‌روز تنزل یافته و تحت‌تاثیر تفکر شهرنشینی، بیگانگی اجتماعی و بی‌تفاوتی نسبت به همنوع رواج یافته. نکته بعد این است که اندیشه‌های زندگی امروزه به خاطر غلبه رفاه و ورود اشرافیت و زندگی لوکس و فانتزی باعث بروز مشکلات فراوانی در زندگی انسان‌ها شده است که گاهی انسان‌ها در این مشکلات آنقدر غرق می‌شوند که دیگر مجالی برای رفع مشکلات دیگران باقی نمی‌ماند.»

این پژوهشگر در ادامه می‌گوید: «برخی افراد هستند که جامعه‌ستیزند و با هنجارهای اجتماعی سر جنگ دارند، در واقع 5درصد از افراد جامعه در این گروه قرار می‌گیرند. این افراد در کل انسان‌های خنثی و بیگانه‌ای هستند که با مسائل اجتماعی با بغض و کینه رفتار می‌کنند.»

اخلاق‌مداری سرلوحه زندگی  

با توجه به اینکه ادبیات زبان فارسی مملو از اشعار انساندوستانه است و در آموزه‌های دینی شدیدا در کمک به همنوع سفارش شده است، نهادهای فرهنگی و آموزشی می‌توانند از محتوای موجود در فرهنگ و ادبیات به جا مانده از گذشتگان ما شرایط مناسبی را برای تقویت نوعدوستی و کمک به همنوع فراهم سازند.

دکتر بای در این‌خصوص می‌گوید: «این بی‌تفاوتی اجتماعی و بیگانگی مردم از هم طی گذر زمان در جامعه ایجاد شده است و در نتیجه دوره درمان این بیماری همه‌گیر نیز با گذشت زمان کامل می‌شود. مسئولان جامعه می‌توانند با تغییرات فرهنگی بنیادی طی فرآیند زمان به اصلاح و درمان آن بپردازند. این درمان باید به صورت فراگیر از سوی نهادهای اجتماعی به شکل مستمر انجام شود.

مسأله‌ای که می‌توان به آن اشاره کرد صبوری است. باید بیشتر صبور باشیم تا کمتر در شرایط نامتعادل قرار بگیریم. از سوی دیگر بیماری لوکس‌گرایی و زندگی فانتزی را باید درمان کرد و شرایطی را فراهم کنیم که جامعه بتواند به نیازهای کاذب خود غلبه پیدا کند. نهادهای فرهنگی نیز می‌توانند با فرهنگ‌سازی به این مهم دست یابند. اصلاح اخلاق، تحکیم باورهای مذهبی و تحکیم آموزه‌های اخلاقی از اقداماتی است که می‌تواند این بی‌تفاوتی را در جامعه از بین ببرد و با این کار شاهد تغییرات رفتاری در مردم باشیم.»

بی‌تفاوتی اجتماعی سبک زندگی ما شده است

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تاکید می‌کند که بی‌تفاوتی اجتماعی در جامعه امروز گسترش پیدا کرده و به جایی رسیده  است که گاهی مجبوریم برای کمک گلریزان انجام دهیم تا بتوانیم برای فرد یا گروهی کمک جمع کنیم.

در حالی که پیش از این فرهنگ کمک به دیگران در بین مردم به شدت پررنگ بود و همسایه‌ها نسبت به حال هم بی‌خبر نبودند، اما امروز این روابط عاطفی به شدت ضعیف شده و نتیجه آن هم این است که مردم از زیر بار مسئولیت اجتماعی شانه خالی می‌کنند. این شرایط تا جایی پیش رفته که این نوع رفتار به یک نوع رفتار عادی تبدیل شده و همه ما گرفتار این نوع رفتارها شده‌ایم، غافل از اینکه این بی‌تفاوتی‌ها روزی گریبان ما را نیز خواهد گرفت.

ترمیم بی‌تفاوتی باید از خانواده شروع شود

او معتقد است که پایه این رفتارها از داخل خانواده شروع می‌شود و جامعه باید تلاش کند تا فرزندانی تربیت کند که اعتماد اجتماعی در وجودشان نهادینه شود.

باید منافع جمعی در سبک زندگی جایگزین فردگرایی شده و حس همدلی و همراهی در وجود افراد تقویت شود. اگر مسئولیت‌پذیری در جامعه تقویت شود، مشارکت و همدلی به تبع آن بیشتر می‌شود. در جامعه‌ای که سرمایه اجتماعی بیشتر باشد، مسئولیت‌پذیری هم بیشتر دیده می‌شود، به همین دلیل مشارکت اجتماعی یکی از مولفه‌های جدی سرمایه اجتماعی در جامعه است.

موسوی چلک بر این باور است که با قانون و بخشنامه نمی‌توان حس بی‌تفاوتی در جامعه را تقویت کرد، اما برای افزایش همدلی اجتماعی دولت باید همراه مردم وارد این عرصه شود. البته حضور  افراد معتمد، هنرمندان و ورزشکاران  نیز بی‌تاثیر نخواهد بود. اما برای آنکه در این مسیر قدم برداریم، شرط اول این است که این را بدانیم که در حال حاضر جامعه ما دارد به سمت بی‌تفاوتی اجتماعی با سرعت زیاد حرکت می‌کند.

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.