همه زندگی‌اش فوتبالی شده؛ چاره‌ای ندارد!  

به مناسبت تولد عادل فردوسی‌پور گفت‌وگویی با محمدجعفر صافی، مدیر اسبق شبکه 3 را بخوانید

جعفر صافي از مديران صداوسيما که دوران حضورش با ظهور بسياري از چهره‌ها و برنامه‌ها همراه بود؛ مدير شبکه سه که شاهد ظهور و اوج گرفتن عادل بوده، او را حمايت کرده و در همه اين سال‌ها برنامه و کارهايش را رصد مي‌کرده است.

سیامک رحمانی، بهناز مقدسی – شهروند آنلایناين که عادل چطور فردوسي‌پور شد، موضوعي نيست که در يک مطلب و يک گفت‌و‌گو بشود سر و تهش را هم آورد. درباره او و برنامه‌اش هم زياد نوشته شده است؛ انتقادات فراوان و بيش از آن ستايش و تعريف و حمايت. اما براي فهميدن اين‌که او چطور به اين جايگاه دست پيدا کرده مي‌شود وقت بسياري گذاشت.

مي‌شود او را و دلايل شهرت و محبوبيتش را در دانشگاه تدريس کرد. مي‌شود ساعت‌ها درباره شيوه اجرا و گزارش‌هايش صحبت کرد؛ درباره کسي که نه تسلط و چهره رقبايش را دارد، نه صدايش فوق‌العاده است و نه حتي مي‌تواند مفهوم و بدون تمجمج حرف بزند. اما او با همه اين ضعف‌ها، در همه اين سال‌ها بهترين بوده حتی بعد از تعطیلی برنامه اش.

کمي از اين چراها را با جعفر صافي در ميان گذاشتيم؛ از مديران صداوسيما که دوران حضورش با ظهور بسياري از چهره‌ها و برنامه‌ها همراه بود؛ مدير شبکه سه که شاهد ظهور و اوج گرفتن عادل بوده، او را حمايت کرده و در همه اين سال‌ها برنامه و کارهايش را رصد مي‌کرده است.

ارتباطش را با مجري جوان سال‌هاي دورش حفظ کرده و هنوز به او مشورت مي‌دهد؛ يکي از بهترين کساني که مي‌تواند بگويد اين عادل فردوسي‌پوري که مي‌شناسيم از کجا پيدا شده و چطور قد کشيده.

 

 در دورهای که گزارشگران جدیدی در عرصه فوتبال و ورزش شروع به کار کردند، شما مدیر شبکه سه بودید. عادل فردوسیپور چطور وارد تلویزیون شد؟

وقتی شبکه سه راهاندازی شد و شروع به کار کرد، قاعدتا میزان برنامههای ورزشی افزایش پیدا کرد. آن زمان تعداد گزارشگرهای صداوسیما محدود بودند و ما تصمیم گرفتیم تعدادی از جوانهایی را که مستعد هستند، وارد سازمان صداوسیما کنیم. البته از آنها باید تست گرفته میشد تا قابلیتشان مشخص شود.

در آن زمان تعدادی از این افراد مثل فردوسیپور، خیابانی، میرزایی و یوسفی بهتدریج وارد گزارشگری شدند. یادم هست عادل فردوسیپور در تست اجرا شرکت کرد و کمکم یکسری گزارشهای کوتاه را انجام داد و بعد از مدتی هم وارد عرصه گزارشگری شد.

 

 طبیعتا عادل فردوسیپور 20سال پیش، به پختگی امروزش نبود. اوایل کار چه خصوصیات بارزی در او دیده میشد؟

او آدم مستعدی بود و مطالعات خیلی خوبی داشت. به همین دلیل هم بود که توانست پیشرفت کند تا اینکه سال 78 هم برنامه نود به او واگذار شد. هر چند که این برنامه نمونه خارجی داشت و از روی مدلهای خارجی برداشت شده بود.

 پیشنهاد برنامه نود از طرف خودش بود یا شبکه؟

شبکه این ایدهها را داشت و او هم وارد شد. واقعا هم به فرد درستی سپرده شد، چون توانست این برنامه را به یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون تبدیل کند.

 آن زمان که قرار بود این برنامه ساخته شود آلترناتیوی وجود داشت؛ منظورم این است که به مجری دیگری هم برای اجرای این برنامه پیشنهاد داده شد؟

آن موقع گزارشگرهای فوتبال خیلی نسبت به هم تمایز نداشتند و همهشان تا حدودی در سطح هم بودند. ولی عادل فردوسیپور ویژگیهایی دارد که باعث انتخابش شد و توانست در این برنامه دوام بیاورد.

 سالهای اول خودش تهیهکننده برنامه نبود. شما بهعنوان مدیر شبکه با او چالش و درگیری نداشتید؟

نه، به هیچعنوان در طول مدتی که ما این برنامه را داشتیم و با هم کار کردیم مشکلی نبود. خیلی واقعبینانه با مسائل برخورد میکرد و اگر انتقاداتی از بیرون به برنامه میشد، مینشستیم و بررسیشان میکردیم. حتی اگر در برنامه، بهواسطه اطلاعات غلطی که به فردوسیپور داده بودند و او در برنامه دربارهاش صحبت کرده بود، باید از کسی یا جایی عذرخواهی میکرد این کار را هم انجام میداد. بههرحال، برنامه نود خودش یک ذات چالشی داشت و طبیعی است که دستاندرکاران آن هم در شرایط مختلف با یکدیگر چالش داشته باشند. درست است؛ بههرحال با یک برنامه بیسر و صدا که روی یک خط حرکت میکند، تفاوت دارد. برنامه نود برنامها‌‌ی انتقادی بود و کار را به چالش میکشاند. اینکه روی خط عدالت حرکت کنی هم برای کسی که این برنامه را اجرا میکند، سخت است و هم برای کسانی که مدیریتش میکنند. فکر میکنم یکی از خصوصیات عادل فردوسیپور این است که روابطش با افراد مختلف کارش را تحتالشعاع قرار نداده است.  درحالیکه با خیلی از اهالی ورزش و فوتبال دوست است، اما وقتی پای نقد و بیان مسأله به میان میآید، سعی میکند طرف حق را بگیرد. راه ماندگاری همین است. انسان باید فارغ از دوست، آشنا، رفیق یا حتی هر مسئولی در هر جایگاه و پست و مقامی آن چیزی که عدالت میگوید را اجرا کند.

 این برنامه انتقادی و چالشی برای یک گزارشگر فوتبال که وسط حواشی و انتقادات قرار گرفته بود کار را سخت نمیکرد؟ چطور میتوانست ادامه دهد؟

این کار سخت است، اما آدم باید مقاومت کند. بههرحال، من فکر میکنم برای یک مجری بستگی به مدیرش دارد. زمانی که من در شبکه سه بودم، اگر قرار بود رویدادی در جایی خارج از تهران برگزار شود، ما همه هزینههایش را میپرداختیم تا به هیچعنوان تحتتأثیر میهماننوازی قرار نگیرند و بتوانند درست گزارش کنند.

بنابراین شرایط را باید مدیریت به وجود بیاورد تا افراد بتوانند با حس استقلال، مستقلانه حرف بزنند؛ مثلا در باب گزارشگری هر کسی میتواند طرفدار تیمی باشد و حق طبیعی او هم هست. بههرحال، قبل از اینکه وارد این حرفه شوند از بچگی طرفدار تیمی بودهاند، ولی زمانی که اجرا میکنند به هیچعنوان نباید لحن و گفتارشان نشان دهد که طرفدارند.

 همه میدانند عادل فردوسیپور از بچگی پرسپولیسی بوده است. شما هیچوقت احساس نکردید گرایشهایش باعث توجه بیشتر به یک تیم در برنامهاش است؟

ببینید! ما میدانستیم هر کدام از گزارشگران به چه تیمی تمایل دارند، ولی شیوه و سیستم من اینگونه بود که حتی قبل از بازی پرسپولیس و استقلال که باید تیزر این بازی را پخش میکردیم به همکارانم میگفتم حتی یک فریم اضافهتر یا کمتر از هر تیم  نمیسازید. یکی از نشانههای موفقیت یک گزارشگر عادلبودن است تا بدون گرایش به تیم خاصی بتواند بازی را گزارش کند.

 هیچوقت فکر کرده بودید که این عادلبودن را عادل فردوسیپور در گزارشهایش دارد یا نه؟

من دیدم چیزی که حسش است را گزارش میکند. گاهی حتی پرسپولیسیها هم به او اعتراض میکردند، ولی بههرحال اگر یک کاری اشکال داشت، فارغ از هر مسأله و گرایشی آن را مطرح میکرد.

 یکی از انتقادهایی که از عادل میشود و همیشه او را تحت فشار قرار داده این است که آقای پورمحمدی و صافی بهعنوان مدیران شبکه از او حمایت میکردند، اگر نه او مجبور بود خودش را بیشتر محدود کند. شما این انتقاد را قبول دارید؟

 معتقدم باید برنامهها را تحت نظارت قرار دهیم. یک مثال میزنم؛ در اواخر دوران مدیریتم در شبکه سه، یک شب دچار دلدرد شده بودم و شب زود خوابیدم؛ بعد تلفن همراهم زنگ خورده بود و رفته بود روی پیغامگیر؛ بعد که بیدار شدم دیدم آقای فتحاللهزاده پشت خط بودهاند. او پیغام گذاشته بود که چرا عادل فردوسیپور به دروغ گفته است که تیم ما امروز سر تمرین حاضر نشده؟! به ایشان بگویید حرفش را اصلاح کند.

من تلویزیون را روشن کردم و دیدم برنامه نود هنوز در حال پخش است، بنابراین با بچههای پخش تماس گرفتم و گفتم آقای فتحاللهزاده گفتهاند که تیمشان در تمرین حضور داشته و این اطلاعاتی که به فردوسیپور دادهاند نادرست بوده و باید عذرخواهی کند. بعد هم بیدار ماندم و پای تلویزیون نشستم و دیدم که عادل فردوسیپور بابت این صحبتش عذرخواهی کرد، بنابراین میخواهم بگویم ما روی کار نظارت داشتیم و این به معنی حمایت نیست.

 کدام ویژگی عادل باعث شده که موفق باشد و این مسیر را خوب و سریع طی کند؟

صداقت و صراحت. چون اگر انسان صداقت را در لحن، گفتار و رفتار یک فرد ببیند، جذبِ او میشود. اما اگر صداقت از صراحت نباشد، نمیتواند افراد را جذب کند. در عین حال، یکی از ویژگیهای عادل این است که او حوزه کاری خود را به شکل جنونآمیزی دنبال میکند. 

 

عادل آدم تحصیلکردهای است، زبان میداند، به منابع خارجی دسترسی دارد و تمایلات فرهنگیاش او را از یک آدم تکبعدی خارج کرده است. این موارد چقدر در کارش تاثیرگذار بوده است؟

خیلی؛ مهم است که یک آدم در بقیه عرصهها حضور پیدا کند. این رویه باعث میشود که اندوختههایش بیشتر شود.  ما در گزارشهای برخی از گزارشگران میبینیم که طرف کلی اطلاعات از قبل جمع کرده و طی 10 دقیقه همه آن اطلاعات را ارایه میدهد. این اصلا درست نیست.  چون ما بالاخره میخواهیم ببینیم بازیکنها در وسط زمین چه کار میکنند. مهم این است که گزارشگر اندوختههایی داشته باشد، آنها را ریز کند و به مخاطب ارایه دهد.

بعضی اوقات گزارشگر از مسابقه خارج میشود. دیگر خیلی از این اطلاعات را خودِ ما داریم و از طریق فضای مجازی بهروز میشویم. خیلی اوقات شنیدن این گزارشها خستهکننده است. روی اعصاب و روان آدم تأثیر میگذارد. باید خیلی فشرده اطلاعات را به مخاطب ارایه کرد. هر چقدر که فرهنگ انسان بالاتر برود، در پختگی کار و گزارشش تأثیر دارد. این یکی از ویژگیهای آقای فردوسیپور است که در عرصههای مختلف حضور دارد و پخته شده است.

 

بعضی اوقات صحبتهایی میشود مبنی بر اینکه عادل بهصورت اتفاقی پیدا شده است. چرا عادلهای دیگری در تلویزیون پیدا نشدند؟

اینکه ما نگاه متفاوتی به فرد داشته باشیم، درست نیست؛ مثلا در عرصه کُشتی آقای عامل رشد کرده است. در عرصه سریالها هم همینطور. یک روز مدیر فیلم و سریال ما آمد و کاری از قاسم جعفری نشان داد که میخواست سریال بسازد. من تا کارش را دیدم، گفتم که ایشان جوان و مستعد است و باید حمایت شود. بعد دیدیم که ایشان تعدادی از سریالهای پرمخاطب مثل «خط قرمز» را ساختند. علاقهای که من دارم، نسبت به همه برنامهسازان است. هیچ موقع نخواستهام تبعیضی قایل شوم، اما طبیعتا وقتی فردی کارش بهتر است، باید مورد حمایت قرار بگیرد.

در دورهای افرادی آمدند و آموزش دیدند و وارد عرصه گزارشگری شدند، اما گاهی اوقات میبینم که در یک مسابقه فردی رتبه میآورد و به او میگویند «برو و گزارش کن».  داین کار اشتباه است. ممکن است این افراد به پختگی نرسیده باشند. اینها باید به تدریج وارد کار شوند. باید عطش داشته باشند و بعد از اینکه دورههای آمادگی مختلفی را گذراندند بهعنوان یک آدم درست وارد عرصه شوند. توصیهام این است که در ابتدا گزارش تیمهای درجه یک را به این افراد ندهند، چون این مسأله باعث عصبانیت مخاطبان میشود.

 

همواره این نقد به تلویزیون وارد بوده که چرا ما یک نود سیاسی یا اقتصادی نداشته ایم.

اتفاقا معتقدم که چنین برنامههایی را باید در دیگر عرصهها داشته باشیم. در مسائل مختلف طیفهای گوناگون باید بیایند و حرف بزنند.  خلأ این مسأله حس میشود. ما برنامهای درباره آسیبهای اجتماعی داشتیم؛ آن را قطع کردند. بعدا مسئولان سازمان از من عذرخواهی کردند. اعتقاد من بر این  است که پیشگیری بهتر از درمان است. وقتی که ما در مورد آسیبها حرف بزنیم، مردم هوشیار میشوند و مسئولان برنامهریزی میکنند. ما در این برنامه که اسمش «جستوجو» بود، قسمتی درباره «خفاش شب» داشتیم.  کارشناس برنامه به او گفت که «وقتی برای سومینبار از زندان بیرون آمدی، چه کردی؟» او هم جواب داد که «بیرون آمدم و جایی برای رفتن نداشتم. هوا سرد بود.

ماشینی را دزدیدم و خودم را گرم کردم.» خب، مسئولانی که متولی زندانها هستند، وقتی این برنامه را میبینند، به این نتیجه میرسند که برای آدمهایی که از زندان بیرون میآیند، برنامهریزی کنند. ما به جای بستن این برنامه باید آن را تقویت میکردیم، چون مسئولان متوجه آسیبها میشدند. این اصلا کارِ رسانه است. مشکلاتی که ما امروز در جامعه میبینیم، به دلیل ناگفتههاست. باید برنامههایی در مطبوعات و تلویزیون باشد که بگویند هر مسئولی که منصوب میشود باید رزومه او بر درِ ورودی نصب شود؛ ارتباط او با مسئولان هم. باید مردم بفهمند که او بر مبنای شایستهسالاری انتخاب شده یا با پارتیبازی.

اینها حق طبیعی مردم کشور است که چنین مطالبهای داشته باشند. مدیران سازمان صداوسیما هم باید همین کار را بکنند و رزومه خود را منتشر کنند. باید مشخص شود که چه ردههایی را برای رسیدن به مسئولیتشان طی کردهاند. اساس کار باید بر شایستهسالاری باشد. من بر نودهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تأکید دارم. این برنامهها باید در صداوسیما ساخته شود.

 

کسانی هستند که میگویند نود خودش باعث اختلافات در فوتبال شد؛ شما چه نظری در اینباره دارید؟

من موافق آنها نیستم. معتقدم که باید فضای دفاع برای همه مهیا باشد تا از تریبون استفاده کنند و حرف بزنند.  به نظر من باید مطالب گفته شود و طرفهای مقابل بتوانند در برنامه حاضر شوند و پاسخ بدهند. مردم قضاوت میکنند که پاسخها قانعکننده است یا خیر.

 

به خودِ عادل هم انتقادهای زیادی شده؛ حتی بعضی وقتها به رابطه و فساد هم متهم شده است. شما چقدر این انتقادها را وارد میدانید؟

هر فردی شبههای وارد میکند، باید به مراجع قضائی مراجعه کند. اگر مسألهای هست، باید به آن رسیدگی شود، حتی اگر پای آقای فردوسیپور در میان باشد. افراد بانفوذ باید در روابط اجتماعیشان احتیاط کنند تا از مسیر مستقیم خارج نشوند. اگر چنین ادعایی وجود دارد، باید در تریبون واضحی مطرح کنند و فردوسیپور هم از خودش دفاع کند. چیزی که درباره عادل مشخص است، این است که در این سالها دیده نشده که او درآمد عجیبی کسب کند و از راه مجریگری به پولهای کلان برسد. خیلی از مجریان در مراسمهای مختلف شرکت میکنند و پولهای خوبی میگیرند، اما آقای فردوسیپور کار آکادمیک کرده و وارد این مسائل نشده است.

کار بدی که در تلویزیون انجام میشود، استفاده از مجریان برای کارهای تبلیغاتی است. من در هیچ کجای دنیا ندیدهام که مجری تلویزیون نقش یک مبلّغ را داشته باشد. این شیوه تبلیغ را در هیچ تلویزیونی ندیدهام. اصلا این اپلیکیشنهایی که تبلیغ میشود شبههبرانگیز است. اگر خودِ من یک مجری تلویزیون بودم و به من گفته میشد که فلان کالا را تبلیغ کن، این کار را نمیکردم، حتی اگر به قیمت اجرا نکردنم باشد. این شیوه فقط در ایران انجام میشود و کار درستی نیست. مجریها نباید تبلیغاتچی باشند. شخصیت مجری فرق دارد و نمیتواند مجری تبلیغات یک شرکت باشد. یکی از ویژگیهای عادل این است که در این کارها وارد نمیشود.

 فکر میکنید محبوبیت عادل در طول این 20سال بیشتر شده است یا کمتر؟

شرایط برای انسانها همیشه یکسان نیست. هر انسانی در یک شرایط اجتماعی رشد میکند. ممکن است در یک سالی شرایط رسانهها تغییر پیدا کند، اما اگر یک انسان خودش باشد و تغییری نسبت به گذشتهاش نکند، محبوبیتش سر جای خود میماند.

(این گفت‌وگو در ویژه‌نامه چهل‌سالگی انقلاب اسلامی منتشر شده بود)

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.