آرام و سر به‌زیر ایستاده‌اند. مرتب می‌گویند که از کار خود پشیمان شده‌اند. ساکت و آرام رفتار می‌کنند. انگارنه‌انگار که همین چند شب پیش درست در این همین نقطه از پایتخت با عربده‌کشی و تیراندازی‌های پی‌درپی، رعب‌ووحشت را به جان مردم محله انداخته بودند. همان اراذل‌واوباشی که با تیراندازی در دو منطقه از پایتخت، خواب را از مردم و اهالی خیابان وحدت‌اسلامی و کیانشهر گرفته بودند. همان‌هایی که با کری‌خوانی قصد داشتند قدرت خود را به‌رخ بکشند، تا از آنها وحشت داشته باشند، تا بتوانند مردم را وحشت‌زده کنند و قلدری خود را به نمایش بگذارند، اما حالا دستبند به‌دست ایستاده‌اند. سر خود را پایین گرفته‌اند و آرام صحبت می‌کنند. دیگر از آن همه فریاد و عربده‌کشی خبری نیست. پلیس به شرارت آنها پایان داده است و حالا به همان منطقه‌ای که عربده‌کشی کرده بودند، آمده‌اند تا صحنه‌های ترسناک را دوباره به تصویر بکشند. ولی این‌بار دستبند به‌دست.
چند شب پیش بود. صدای گلوله‌ها یکی پس از دیگری، مردم خیابان وحدت‌اسلامی را وحشت‌زده کرد. نیمه‌های شب، صدای شلیک‌ها شنیده شد. به کسی آسیب نرسیده بود، اما فریادها و صدای گلوله‌ها، ترس را به جان مردم انداخته بود. گروهی از اراذل‌واوباش بدون هیچ ترسی، با نقاب به صورت‌شان وارد خیابان وحدت‌اسلامی شده بودند. آنها اسلحه‌کلت را به سمت یک نمایشگاه اتومبیل نشانه گرفته و مرتب شلیک می‌کردند. همزمان نیز فریاد می‌زدند. کسی جرأت نداشت به آنها نزدیک شود.
مردان مسلح پس از تیراندازی و قدرت‌نمایی، سوار بر موتورهایشان با پلاک مخدوش فرار کردند، اما این پایان ماجرا نبود. این گروه از اراذل‌واوباش خشن، درست 24 ساعت بعد، سکانس‌های ترسناک خود را این‌بار در خیابان قاضی‌زاده کیانشهر به‌راه انداختند. آنها این‌بار با اسلحه کلاشینکف به سراغ یک مغازه سوپرمارکت رفتند. مغازه بسته بود. خیابان تاریک‌وخلوت بود. همه در خواب بودند که ناگهان صدای شلیک‌ها یکی پس از دیگری، همراه با فریاد مردان خشن، خواب را از چشمان مردم ربود. همان اوباش شرور، این‌بار برای رو کم‌کنی و قدرت‌نمایی به سراغ این سوپرمارکت و ساختمان بالایی‌اش رفتند. چندین گلوله شلیک کردند و متواری شدند.
وحشت در خیابان وحدت
حالا اما دستگیر شده‌اند. پلیس پایتخت آنها را در تله انداخته و آنها به خیابان وحدت‌اسلامی آمده‌اند تا بار دیگر آن صحنه‌های خشن را بازسازی کنند. مردمی که ترسیده بودند حالا با دیدن این اوباش دستبند به‌دست خیال‌شان آسوده شده است. مرد میانسال صاحب همان مغازه سوپرمارکتی است که در کیانشهر تیرباران شد. او که هنوز هم شوکه است، میگوید: «افرادی که تیراندازی کردند را اصلا نمی‌شناسم. با کسی اختلافی نداشتم. ساعت حدود 12 شب بود که صدای تیراندازی شنیدم. بلافاصله از خانه خارج شدم. خیلی ترسیده بودم. ناگهان دیدم مردان موتورسوار با اسلحه کلاشینکف به مغازه‌ام تیراندازی می‌کنند. مغازه‌ام کلی به‌هم ریخت. 150 میلیون تومان خسارت وارد شد. آن‌هم به‌خاطر هیچی.»
فکرش را نمی‌کردیم دستگیر شویم
در حالیکه محل جرم مملو از جمعیت است، دزدان خشن به بازسازی صحنه پرداختند. یکی از آنها در گفت‌وگو با «شهروند» این ماجرای هولناک را روایت کرد.
چرا تصمیم به تیراندازی گرفتید؟
من اصلا نمی‌دانستم قرار است تیراندازی شود. دوستم آمد و گفت باید برویم دعوا. فکر کردم دعوای فیزیکی است. می‌گفت باید زهرچشم بگیریم و خودمان را نشان دهیم. ولی وقتی رسیدیم، بچه‌ها تیراندازی کردند.
ولی دوربین‌ها نشان می‌دهد که شما هم تیراندازی کردید؟
وقتی وارد ماجرا شدم، من هم برای قدرت‌نمایی این کار را کردم.
با این دو مغازه‌دار چه اختلافی داشتید؟
من اختلافی نداشتم. دوستانم اختلاف داشتند. همه چیز از کل‌کل و کری‌خوانی شروع شد. یک‌جور قدرت‌نمایی بود. می‌خواستند قدرت‌شان را به رخ بکشند. درباره مغازه کیانشهر، با خود صاحب مغازه اختلافی نبود. با فردی که ساکن ساختمان بالایی مغازه بود، اختلاف داشتیم.
قصد داشتید به کسی آسیب برسانید؟
نه اصلا. ما فقط می‌خواستیم قدرت‌نمایی کنیم.
چند تیر شلیک کردید؟
در خیابان وحدت‌اسلامی 4 تیر با کلت شلیک کردیم، اما وقتی به خیابان قاضی‌زاده کیانشهر رفتیم، اسلحه کلاش داشتیم و یک خشاب خالی شد.
تیراندازی‌ها چقدر طول کشید؟
20 ثانیه. ما وقت نداشتیم خیلی در آنجا بمانیم. ممکن بود هرلحظه دستگیر شویم. برای همین خیلی زود فرار کردیم.
یک مورد دیگر تیراندازی داشتید؟
بله. یک بار هم در شمال کشور، آن هم برای کل‌کل تیراندازی کردیم.
سابقه داری؟
سابقه سرقت موتورسیکلت و شرارت دارم.
فکر می‌کردید دستگیر شوید؟
اصلا. هرگز تصورش را هم نمی‌کردیم که به این زودی گیر بیفتیم. ما نقاب زده بودیم. پلاک موتورها هم مخدوش بود. برای همین فکرش را هم نمی‌کردیم که شناسایی شویم.
روایت دستگیری
در ادامه سرهنگ سعید راستی، رئیس مرکز عملیات پلیس امنیت عمومی تهران ماجرای دستگیری این اوباش را روایت کرد.
او با بیان اینکه تیمی ویژه از ماموران پلیس امنیت رسیدگی به موضوع را در دستور کار داشت، گفت: «این افراد پلاک موتورسیکلت‌ها و همچنین خودروهایی را که در این درگیری از آن استفاده کرده بودند، فک کردند. می‌خواستند کاری کنند که امکان شناسایی آنها وجود نداشته باشد، اما پلیس با انجام اقدامات فنی‌وتخصصی و علی‌رغم پیچیدگی‌هایی که در رسیدگی به این پرونده وجود داشت، این افراد را ظرف کمتر از ۴۸ ساعت شناسایی کرد. مجوز قضائی برای دستگیری این افراد دریافت شد. ماموران پلیس با حضور در مخفیگاه این افراد و در جریان عملیات‌های مختلف عاملان اصلی این درگیری در هر دو گروه را که تعدادشان هفت نفر بود، دستگیر کردند. این افراد سابقه‌دار بودند، اما نمی‌توان آنان را جزو اوباشگران سطح یک دانست. این افراد درگذشته نیز درگیری‌هایی داشتند که البته در آن از سلاح گرم استفاده نکرده بودند.»
او درباره اینکه گفته می‌شود یکی از گروه‌های درگیر در این نزاع از نوچه‌های یکی از اوباشگران معروف تهران هستند، نیز گفت: «این فرد در خارج از کشور است. اگر وارد کشور شود، دستگیر خواهد شد. این فرد هم دارای سوابق زیادی است، اما همانطور که گفتم در کشور حضور نداشته است.»