وحید میرزایی
یکی از مهمترین پدیدههایی که پس از تورمهای شدید و گرانی درکشور رخ میدهد این است که کلمات و عبارات، دیگر معنای سابق را ندارند و کمکم همان کلمات و عبارات مفاهیم جدیدی را منتقل میکنند. بهعنوان مثال تخممرغ شانهای 35هزار تومان دیگر معنی یک تخم ساده مرغ که قشر آسیبپذیر و دانشجو بهعنوان یک وعده غذایی مصرف میکند را ندارد بلکه تخممرغ مفهوم جدیدی به خود گرفته و جرأت به معنای واقعی تخممرغ میخواهد که کسی بهعنوان یک وعده غذایی مصرف کند. این تغییر در مفاهیم کلمات چیزی نیست که تنها ما آدمهای معمولی بگوییم بلکه نخبگان سیاسی و اجتماعی همچون نمایندگان مجلس نیز به آن اذعان دارند. در آخرین مورد یکی از نمایندگان مجلس تفاوت معنایی شیرینی و رشوه را تبیین کردهاند. این نماینده مجلس گفته است: «شیرینی اگر پرملات باشد، با رشوه یکی است اما اگر فردی یک جعبه شیرینی یا مبلغ 500هزار تا دومیلیون تومان پرداخت کند، تنها شیرینی محسوب میشود. همانطور که شخصی به خانه کسی میرود و به اندازه بضاعت خود هدیه میدهد.» بر همین اساس، ما نیز در اینجا تعدادی از کلمات یا عباراتی که در چندسال اخیر مفهومشان تغییر کرده، بیان میکنیم:
دوست معمولی و دوست جونجونی: دوستی اگر در حد با هم به میهمانی رفتن، چند شوخی فیزیکی یا حداکثر یکمیلیون تومان پول دستی باشد، دوستی معمولی محسوب میشود اما اگر در حد چند هکتار زمین لواسان و حواله کاغذ یا مجوز واردات خودرو باشد، این دیگر دوست جونجونی محسوب میشود. اصلا با چنین دوستانی باید ازدواج کرد.
دلهدزدی و اختلاس: دزدی اگر در حد کشرفتن ماکارونی و مایع ظرفشویی از فروشگاه یا کیفقاپی و دزدی طلا و جواهرات باشد، دلهدزدی محسوب میشود اما اگر اخلال در بازار آهن و سپس سودکلان یا پسندادن پول فروش محصولات نفتی و پتروشیمی باشد، اختلاس محسوب میشود.
نماینده مجلس معمولی و نماینده مجلس بچه زرنگ: اگر نمایندگی در حد تصویب چند طرح و لایحه و شرکت در چند کمیسیون و سرزدن به حوزه انتخابی باشد، نمایندگی معمولی و خالیخالی محسوب میشود اما اگر در حد دریافت واکسن آنفلوآنزا و دناپلاس یا خریدوفروش زمین و ملک باشد، نماینده بچه زرنگ محسوب میشود. البته جدیدا مفهوم اول دیگر کاربردش کمتر شده است.
پارتیبازی و آقازادگی: پارتیبازی اگر در حد دادن وام بدون ضامن به خواهرزن یا دادن شغل به برادرزاده یا تراکمدادن به فرزند باشد، یک پارتیبازی روتین و معمولی محسوب میشود اما اگر در حد معاون وزیرشدن خواهرزاده یا فرستادن فرزند به کانادا و عشق و حال او باشد، حقیقتا آقازادگی محسوب میشود.
مردم معمولی و مردم معمولی: این تنها مفهومی ایست که هیچوقت تغییر نکرده است و همیشه مردم معمولی، مردم معمولی ماندهاند.