تعرض هولناک سه پسر به دختر نوجوان

سه پسر جوان پس از تجاوز، قربانی خود را در خانه‌ای حبس کردند

دل‌رحمی زندانبان دختر نوجوان، او را از سرنوشت هولناک و شومش نجات داد؛ دختر نوجوانی که خانه پدری خود را در خوزستان ترک کرد و به تهران آمد، اما گرفتار سه متجاوز شد و بعد از آن هم او را در خانه‌ای حبس کردند. اما صاحبخانه که قرار بود زندانبان این دختر باشد، دلش به حال او سوخت و اجازه داد که این دختر با پدرش تماس بگیرد. دختر نوجوان با شرمندگی از پدرش کمک خواست و در نهایت توانست پیش از دچار شدن به سرنوشتی تلخ‌تر، از شکنجه‌گاهش رهایی یابد.

حدودا یک ماه پیش بود که مردی میانسال با مراجعه به پلیس آگاهی یکی از شهرهای خوزستان، از ناپدیدشدن دختر 17 ساله‌اش خبر داد. او در این‌باره به ماموران پلیس گفت: «دخترم صبح به کلاس رفت. مثل همیشه بود، ولی دیگر برنگشت. به همه جا سر زدم، ولی نبود. با موبایلش هم تماس می‌گیرم، ولی خاموش است. فکر می‌کنم او را ربوده باشند.»

با اعلام این شکایت، موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت. تیمی از کارآگاهان پلیس مامور رسیدگی به این پرونده شدند. با این حال، هیچ ردی از این دختر 17 ساله نبود. تا اینکه چند روز بعد، یکی از دوستان این دختر، به سراغ پدر وی رفت و نخستین سرنخ را داد. او گفت که دختر 17 ساله به تهران فرار کرده است. با این اظهارات، پدر دختر نوجوان دوباره به پلیس مراجعه کرد و گفت: «دوست دخترم به سراغم آمد. گفت که دخترم به او گفته است برای یک زندگی بهتر به تهران می‌رود. خیلی تعجب کردم. ولی حداقل الان می‌دانم که دخترم در تهران است.»

نجاتم بده

ماموران پلیس به جست‌وجوی این دختر در تهران پرداختند، ولی باز هم اثری از او نبود. تا اینکه در نهایت دختر گمشده با پدرش تماس گرفت و صحبت‌های هولناک و عجیبی مطرح کرد. او به پدرش گفت: «پدر امیدوارم مرا ببخشی. خیلی پشیمانم. مرا در خانه‌ای حبس کرده‌اند. لطفا بیا و نجاتم بده تا بیشتر از این شکنجه نشده‌ام.»

پدر این دختر که هراسان شده بود، با ترس و لرز به پلیس مراجعه کرد و همه آنچه را دخترش گفته بود، مطرح کرد. از آنجایی که دختر نوجوان آدرس خانه‌ای را که در آن حبس شده بود، به پدرش داد، ماموران پلیس نیز راهی آن محل شدند. دختر نوجوان نجات پیدا کرد و صاحبخانه که پسری 23 ساله بود نیز دستگیر شد، ولی این پسر گفت که در این ماجرا بی‌تقصیر است و حتی او بوده که دختر نوجوان را نجات داده است.

بنابراین ماموران پلیس به سراغ این دختر رفتند و او راز هولناک فرارش را از خانه فاش کرد: «چند وقت پیش پدر و مادرم از هم جدا شدند. من کنار پدرم زندگی می‌کردم، اما مدتی بود که با او دچار اختلاف شده بودم. همین مشکلات و درگیری‌های کوچک باعث شد که رویاپردازی کنم. فکر می‌کردم اگر به تهران بروم می‌توانم یک زندگی راحت داشته باشم. برای همین راهی تهران شدم، ولی وقتی به آنجا رسیدم، ترسیدم. هیچ جایی برای زندگی نداشتم. تا اینکه یک روز در پارک با پسری آشنا شدم.»

تعرض هولناک سه پسر

پسر جوان این دختر را فریب داده و او را با خود به خانه‌اش می‌برد. پسر جوان این دختر را مورد تجاوز قرار می‌دهد، اما این پایان ماجرا نبود: «آن پسر بعد از تعرض به من، مرا با خود برد و تحویل یک دوستش که مغازه‌دار بود، داد. آن پسر هم به من تجاوز کرد. بعد هم دوباره مرا در اختیار یکی دیگر از دوستانش قرار داد. نفر سوم هم به من تعرض کرد. در این میان آنها مرا به خانه یکی از دوستان‌شان بردند و از پسر جوان خواستند که مرا در آنجا حبس کند.

تصور می‌کردم که دیگر نمی‌توانم به زندگی عادی برگردم. همه درها را به روی خودم بسته می‌دیدم، ولی صاحبخانه دلش به حالم سوخت. آنقدر به او التماس کردم که در نهایت موافقت کرد و موبایلش را در اختیارم گذاشت. من هم با پدرم تماس گرفتم و از او خواستم کمکم کند. الان هم خیلی پشیمانم و از پدرم می‌خواهم مرا ببخشد.»

اعتراف به تجاوز

با این اظهارات، ماموران پلیس به سراغ سه پسر متجاوز رفتند. به دستور قاضي ميثم حسين‌پور، بازپرس شعبه هشتم، تحقیقات برای شناسایی آنها آغاز شد تا اینکه هر سه نفرشان شناسایی و بازداشت شدند. آنها در بازجويي‌ها و در مواجهه حضوري با شاكي، راهی جز بیان حقیقت نداشتند؛ برای همین به تجاوز اعتراف کردند. با اعترافات متهمان، آنها روانه بازداشتگاه شدند. همچنین رسيدگي به اتهام حبس غيرقانوني و تهديد از سوي متهمان در دادسراي جنايي در حال بررسی است، اما بخش ديگر پرونده كه رسيدگي به اتهام تجاوز به عنف است به دادگاه كيفري فرستاده شده تا متهمان به زودي پاي ميز محاكمه بروند.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.