آن روز در موزه هنرهای معاصر چه گذشت؟

هنرمندان هنرهای تجسمی از دیدار با رئیس‌جمهوری می‌گویند؟

شهروندآنلاین: دیدار رئیس‌جمهوری از موزه هنرهای معاصر یکی از مهم‌ترین رخدادهای هنری این سرزمین در دو، سه روز اخیر بوده است. رویدادی نویدبخش، البته بیشتر از این رو که از آخرین‌باری که یک رئیس‌جمهوری پای در موزه هنرهای معاصر تهران گذاشته بود، بیش از دو دهه می‌گذشت و در چنین شرایطی- فارغ از توقعات موجود و البته دستاوردهای احتمالی- صرف دیدار ابراهیم رئیسی از مهم‌ترین نماد هنرهای تجسمی کشور می‌توانست برای بسیاری از هنرمندان این عرصه امیدبخش باشد. اتفاقا از این رو هم هست که هنرمندی مانند منیژه آرمین که از هنرمندان برجسته این وادی در چند دهه اخیر بوده، ارزش و اهمیت اصلی دیدار رئیس‌جمهوری از موزه هنرهای معاصر را جنبه نمادین آن می‌داند و بر این باور است که ارزیابی دستاوردهای چنین اتفاقی نیازمند گذر زمان است.

ماجراهای آن روز

وقتی در میانه‌های هفته گذشته پیج اینستاگرامی موزه هنرهای معاصر تهران و بعد از آن هم بسیاری از خبرگزاری‌های هنری از تعطیلی یک‌روزه موزه هنرهای معاصر نوشتند، کسی فکرش را نمی‌کرد که بهانه این تعطیلی حضور مقامی باشد که همتایانش در چند دهه اخیر هیچ‌گاه برای سفری کوتاه از پاستور به امیرآباد به خود زحمت نداده بودند. البته در گمانه‌زنی‌های متعددی که صورت گرفته بود، در کنار دلایلی مانند ادامه روند بازسازی موزه، آماده‌سازی فضای موزه برای برگزاری نمایشگاه «آینه در آینه» و دلایل عجیب و غیرعجیب دیگر، احتمال بازدید یک مقام مهم از موزه هنرهای معاصر تهران نیز مطرح شده بود؛ اما تا زمانی که ابراهیم رئیسی در مهم‌ترین موزه هنرهای معاصر کشور رو در روی هنرمندان عرصه تجسمی نشست و دقایقی را به گپ‌وگفت با آنان گذراند، کمترین چیزی درباره این دیدار قاعدتا از پیش برنامه‌ریزی شده اعلام نشده بود.

در موزه چه گذشت؟

رئیس‌جمهوری در حضور هنرمندان و مدیرانی مانند حسن سلطانی رئیس دانشگاه هنر، مسعود شجاعی طباطبایی رئیس خانه کاریکاتور ایران، علی رجبی نگارگر و استاد دانشگاه، جلیل رسولی استاد خوشنویسی و مینا صدری هنرمند نگارگر و استاد دانشگاه از اهمیت هنر و لزوم افزایش تلاش‌های دولت برای بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی هنرمندان گفت. بالاترین مقام اجرایی کشور همچنین با تاکید بر منویات رهبری در زمینه «جهاد تبیین»، هنر را یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین جلوه‌های تبیین در جامعه نامید. به باور ابراهیم رئیسی؛ «آثار هنرمندان جلوه اندیشه، خرد و نگاه هنرمندانه آن‌ها هستند و می‌توانند ساعت‌ها سخن و بیان را در یک نما به تصویر کشیده و پیام‌شان را برای نسل‌ها و عصرهای طولانی ماندگار کنند».

ابراهیم رئیسی هنر را «غیر قابل ارزش‌گذاری» نامید و گفت که «نمی‌توان برای یک تابلوی نقاشی که هم ظلم رژیم طاغوت به مردم، هم وضعیت مردم مظلوم و هم ایستادگی مردم و روشنگری امام راحل را یکجا نمایش می‌دهد، قیمتی تعیین کرد».

رئیس‌جمهوری همچنین رونق اقتصاد هنر را برای بالندگی هنر در جامعه ضروری عنوان کرد و با اشاره به لزوم حمایت و پشتیبانی از هنرمندان برای تداوم فعالیت‌هایشان، از تلاش‌های دولت برای طراحی سازوکاری برای عرضه آثار هنری در مراکزی مانند سفارتخانه‌های ایران در خارج از کشور، ادارات، سازمان‌ها، مراکز گردشگری و پارک‌ها و همه مراکزی که محل مراجعه عمومی مردم هستند، پرده برداشت.

ابراهیم رئیسی همچنین در پایان صرف هزینه برای هنر را نوعی سرمایه‌گذاری عنوان کرد که آثار سازنده زیادی دارد و باعث شکوفایی ظرفیت‌های هنری هنرمندان و بالندگی هر چه بیشتر هنر می‌شود.

پیام دیدار ابراهیم رئیسی

دیدار ابراهیم رئیسی از موزه هنرهای معاصر تهران در چند روزی که از آن می‌گذرد واکنش‌های زیادی به همراه داشته و بسیاری از هنرمندان آن را برای آینده هنر و به خصوص هنرهای تجسمی نویدبخش و امیدآفرین می‌دانند. یکی از این عده سیدعباس میرهاشمی، دبیرکل جشنواره هنرهای تجسمی فجر است که دیدار رئیس‌جمهوری از موزه هنرهای معاصر و صحبت‌هایش درباره اهمیت و جایگاه هنر و دیپلماسی هنری را نشان‌دهنده این موضوع می‌داند که عزم دولت برای سامان دادن به وضعیت هنرهای تجسمی جدی است و باید این را به فال نیک گرفت.

دبیرکل جشنواره هنرهای تجسمی فجر با اشاره به این‌که «حمایت رئیس‌جمهوری از هنرمندان در حوزه اقتصاد هنر می‌تواند بسیاری از موانع را از سر راه هنرهای تجسمی بردارد» چنین دیدارهایی را نشان‌دهنده دغدغه‌مندی دولت در حوزه هنر و البته موجب گسترش فضاهای مربوط به هنرهای تجسمی عنوان می‌کند».

 

منیژه آرمین، هنرمند سفالگر، از دیدار ابراهیم رئیسی از موزه هنرهای معاصر می‌گوید:

یک دیدار نمادین

منیژه آرمین، هنرمند سفالگر، اما دیدار رئیس‌جمهوری از موزه هنرهای معاصر را یک دیدار نمادین می‌داند. او درباره این‌که آیا مطالبات هنرمندان در آن دیدار مطرح شد یا نه، می‌گوید که «آن دیدار در اصل یک دیدار نمادین بود و آن‌قدر وقت در اختیار هنرمندان شاخه‌های مختلف نبود که درباره مطالبات خود صحبت کنند».

البته از نظر منیژه آرمین، دیدار ابراهیم رئیسی از موزه هنرهای معاصر ویژگی‌های مثبت زیادی داشت، از جمله این‌که: «این دیدار یک تازگی خاصی داشت. چون ایشان اولین رئیس‌جمهوری هستند که تاکنون به موزه هنرهای معاصر آمده‌اند و این به خودی خود از نظر سمبلیک می‌تواند اتفاق خوبی به شمار آید.»

منیژه آرمین با اشاره به این‌که هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی منتظر دیدن و لمس تاثیرات مثبت دیدار ابراهیم رئیسی و گپ‌وگفتش با هنرمندان این عرصه هستند، می‌گوید که «یکی از کمبودهای این دیدار این بود که هنرمندان حوزه‌های مختلف تجسمی فرصت نکردند صحبت کنند و درد  دل‌ها و مطالبات خود را بیان کنند. در واقع تا جایی که به یادم مانده، تنها و تنها در مورد خوشنویسی، نگارگری و کمی هم در مورد آموزش هنری صحبت شد و بقیه رشته‌ها متاسفانه فرصت صحبت به دست نیاوردند».

منیژه آرمین هنر سفالگری و سرامیک را در جلسه دیدار با رئیس‌جمهوری یکی از مظلوم‌ترین رشته‌ها عنوان می‌کند که «به‌رغم هنرمندان بزرگ و جایگاه غیرقابل کتمانی که در هنر معاصر این سرزمین دارد، مجال بیان مطالبات خود را در آن دیدار نداشت. آن هم در حالی که این رشته ریشه فرهنگی هزاران ساله‌ای در این دیار دارد و در تاریخ معاصر و به خصوص در نیم قرن اخیر هم در عین اصالت، نوآوری‌های شگفت‌انگیزی داشته و به همین دلیل هم در دنیا بسیار مطرح بوده است».

این هنرمند سفالگر با تاکید بر این‌که «دیدار نمادین رئیس‌جمهوری از موزه هنرهای معاصر نشان از اهمیتی دارد که مجموعه دولت برای هنرهای تجسمی قائل است»، درباره این‌که آیا در سیاست‌ها و سیاست‌گذاری‌های 6 ماه اول عمر دولت حاضر می‌توان به شواهدی درباره ارزش و اهمیت کلیت هنر این مرز و بوم برای دولت برخورد یا نه، می‌گوید: «فکر می‌کنم برای یافتن شواهدی در این زمینه هنوز باید صبر کنیم و منتظر باشیم. البته اتفاقات خوبی هم در این زمینه رخ داده، که بیشتر هم در زمینه مذاکرات بوده، اما اتفاقات عملی زیادی را در این حوزه شاهد نبوده‌ایم.»

منیژه آرمین با اشاره به شعار محوری دولت، خواستار برخورد عادلانه دولت با هنرهای مختلف است: «چون اتفاقا شعار اصلی دولت درباره عدالت است، خواسته ما هنرمندان هنرهای تجسمی برقراری و اجرای عدالت در میان هنرها و هنرمندان است. این خواسته مهمی است. البته هنرمندان خواهان حمایت‌های غیرعادی نیستند. در واقع باید این‌گونه بگویم که هنرمندان دوست دارند امکانات و زمینه‌ای فراهم شود که بتوانند کارشان را ادامه دهند؛ و نکته مهم هم این‌که دولت و وزارت ارشاد اگر در این مورد سرمایه‌گذاری کنند، نه تنها چیزی از دست نخواهند داد، بلکه به نتایج خوبی هم دست خواهند یافت. در حقیقت بارها ثابت شده که سرمایه‌گذاری در زمینه هنر و به خصوص هنرهای تجسمی همواره می‌تواند به نتایج بسیار خوبی منجر شود. به ویژه در زمینه وجهه جهانی که محاسن سرمایه‌گذاری و حمایت از وادی هنر غیرقابل باور است.»

منیژه آرمین می‌گوید: «من چند ده سال است که می‌گویم، اما کسی اهمیتی نمی‌دهد؛ که توجه و حمایت از سفال و سرامیک آورده بی‌نظیر مالی و اقتصادی هم برای کشور می‌تواند به دنبال داشته باشد.»

 

مطالبات هنرمندان تجسمی از رئیس‌جمهوری:

کدام پیشرفت هنری در اسنپ و پیتزافروشی؟!

پریسا شاد قزوینی، هنرمند نقاش، درباره این‌که مطالبات هنرمندان از دولت در جلسه دیدار رئیس‌جمهوری با هنرمندان چه بود و تا چه حدی به برآورده شدن این خواسته‌ها امیدوارید، می‌گوید که «کلا مطالبات هنرهای تجسمی و هنرمندان این عرصه در تمام این سال‌ها مغفول مانده است». این هنرمند نقاش و استاد دانشگاه می‌گوید: «چنین سوالی زمانی می‌تواند مطرح شود که تاکنون اقدامی در این زمینه صورت گرفته باشد و حالا درباره کارهای دیگری که می‌توان انجام داد، صحبت شود. اما در حوزه هنرهای تجسمی متاسفانه تاکنون کمترین مطالبات هنرمندان هم عملی نشده است.»

به نظر این هنرمند «ابتدایی‌ترین مطالبات هنرمندان را در حال حاضر در زمینه‌هایی چون معیشت هنرمندان، بیمه هنرمندان، رفاه و آسایش مورد نیاز برای خلق اثر، امنیت کاری و… می‌توان ردگیری کرد؛ که هیچ‌کدام تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. مواردی که اتفاقا در جلسه دیدار با آقای رئیسی هم مطرح شد و جالب‌تر هم این‌که خود ایشان از این کمبودها و مطالبات آگاهی داشتند که کاملا برخلاف توقع من بود.»

او در این زمینه می‌گوید: «تعارف نداریم که؛ تمام کارهایی که در زمینه هنر در این مرز و بوم انجام می‌شود، مباحث روبنایی هستند.  این در حالی است که اگر واقعا سیاست کلان جامعه درصدد تغییر فرهنگ، تغییر سلیقه، تغییر اخلاق جامعه و توجه بیشتر به اخلاق‌مداری باشد، این تغییرات از مسیر هنرهای تجسمی می‌گذرد. مشکل اما این‌جاست که اصولا وقعی به هنر در این کشور نهاده نمی‌شود و این دردناک است.»

پریسا شاد قزوینی با اشاره به این واقعیت که «به رغم تمام رشد کمی و کیفی محسوسی که در سال‌های بعد از انقلاب در زمینه هنرهای تجسمی داشته‌ایم، اما امیدی به ادامه این رشد در سال‌های آینده وجود ندارد»، می‌گوید: «ادامه رشد کمی و کیفی هنرهای تجسمی نیازمند مرکزی یا سازمانی است که برای ادامه این رشد در آینده برنامه‌ریزی کند. اما من می‌پرسم که چه برنامه‌ای برای آینده هنرهای تجسمی در ایران ترسیم شده است؟ جواب چیزی جز هیچ نیست!»

پریسا شاد قزوینی با تکرار این موضوع که «نکته جالب این دیدار برای من این بود که خود آقای رئیسی از تمام کمبودها و بی‌برنامگی‌ها اطلاع داشتند»، کمبودهای حال حاضر هنرهای تجسمی را در مواردی چون «ارتباطات ضعیف و ناکامل با دنیای پیرامون» و البته «کارها و فعالیت‌های پراکنده» خلاصه می‌کند. این استاد دانشگاه در عین حال نقش مسائل معیشتی در آینده هنرهای تجسمی را مهم‌تر از هر چیز دیگری می‌داند: «این کمبودها و کاستی‌ها در حالی وجود دارند که اوضاع آینده هم چندان امیدبخش به نظر نمی‌رسد. به خصوص این‌که سالانه بیش از سه هزار نفر نیز در رشته هنرهای تجسمی فارغ‌التحصیل می‌شوند و این خود موضوع را پیچیده‌تر خواهد کرد. این‌که این سه هزار نفر کجا خواهند رفت و به چه کارهایی مشغول خواهند شد، یک موضوع مهم است. این مطالبه ماست. مطالبه این که به صورت مبنایی به این هنرمندان که هم استعداد دارند، هم سواد و هم پشتکار، رسیدگی شود. این کاری نیست که از من معلم و مدرس و استاد دانشگاه برآید. ما به همان افراد کم‌تعداد دور و برمان می‌توانیم کمک و رسیدگی کنیم، ولی در سطح کلان باید برنامه‌ریزی کلان صورت گیرد. به خصوص در زمینه معیشت که رسیدگی به هنرمندان در این زمینه می‌تواند باعث خلق آثار فاخر بسیار زیادی شود.»

به عقیده پریسا شاد قزوینی، معیشت بهتر هنرمندان موجب خلق آثار فاخر بیشتری می‌شود: «شاهد این مثال هم دوره‌های طهماسبی و شاه‌عباسی و زند و حتی دوره ناصری هستند که رسیدگی به معیشت هنرمندان باعث خلق چه آثاری با چه کیفیت‌هایی شد. این موضوعی است که باید مورد توجه دولت قرار گیرد.»

این هنرمند با اشاره به این‌که «شما وقتی از هخامنشیان صحبت می‌کنید، شاید نام پادشاهان آن سلسله را به تفکیک به یاد نیاورید، اما آثار هنری آن دوره بی‌شک به یادتان مانده‌اند و به سهولت به خاطرتان خواهند آمد»، می‌گوید: «آثار هنری در جوامع باقی می‌مانند؛ هزاران سال؛ ده‌ها هزار سال. الباقیات صالحاتی که می‌گویند همین است.»

پریسا شاد قزوینی مطالبات هنرمندان را از دولت در این چند جمله خلاصه می‌کند: «اگر به اقتصاد هنر نپردازند، معیشت هنرمند را مورد رسیدگی قرار ندهند و هنرمند برای گذران زندگی مجبور به رانندگی در اسنپ شود یا در پیتزافروشی و پیک موتوری یا به عنوان دستفروش کار کند، انتظار چه پیشرفتی را در این زمینه می‌خواهید داشته باشید؟ چند نفر از این افراد را می‌خواهید به شما معرفی کنم؟ به خدا در این زمینه دلم خون است. می‌دانید چند نفر از دانشجوهای دکتری من مجبور به رانندگی و دستفروشی شده‌اند؟ تا زمانی که کاری برای این قبیل هنرمندان و کارشناسان نشود و برنامه‌ریزی مبنایی برای هنرهای تجسمی به عمل نیاید، می‌توان گفت که ول‌معطلیم و به جایی نخواهیم رسید.»

اما برآورده شدن مطالبات هنرمندان و در دستور کار قرار گرفتن خواسته‌های این قشر، به عقیده پریسا شاد قزوینی با «بیشتر شدن چنین دیدارهایی» امکان‌پذیر است: «فکر می‌کنم این‌گونه دیدارها باید بیشتر شود و برنامه‌ریزی‌های مبنایی برای حرکت هنرهای تجسمی در ایران صورت بگیرد.»

 

نگاهی دیگر به دیدار رئیس‌جمهوری با هنرمندان تجسمی

آغاز مسیر عدالت فرهنگی

سیده محبوبه کاظمی دولابی، مدیر گالری ترانه باران، با اشاره به این‌که «رئیس‌جمهوری برای دیدار با هنرمندان منتظر افطار با سلبریتی‌ها نماند»، دیدار رئیس‌جمهوری از موزه هنرهای معاصر را نشان‌دهنده «تغییر نگاه دولت نسبت به هنر و البته تلاش دولت برای ایجاد عدالت فرهنگی» عنوان می‌کند.

به گفته مدیر گالری ترانه باران، «در حالی که دیدار هنرمندان با روسای جمهوری به یک ضیافت افطاری سمبلیک تنزل یافته بود، حضور رئیس‌جمهوری در موزه هنرهای معاصر گفتمانی تازه را پیش روی جامعه هنری قرار داد».

کاظمی دولابی با اشاره به این‌که «هنرهای تجسمی در همه این سال‌ها حاشیه‌نشین بوده»، می‌گوید: «کرونا هم ته‌مانده هنر را به بن‌بست کشاند و فقر دامنه‌دار هنرمندان را موجب شد. این یعنی روشن است که هنر ایران به هوای تازه نیاز دارد، گزاره و راه‌های نوین که پای در اصالت و سر در نوآوری و روزآمدی داشته باشد. یا یک نسخه درمان که دیدار ریاست جمهوری از موزه نشان داد دولت نشانی درست می‌دهد.»

کاظمی دولابی دغدغه رئیس‌جمهوری نسبت به رونق کسب و کارهای هنری و اقتصاد هنر را یک سرمایه بزرگ ارزیابی کرد و گفت: «اتفاقا اگر می‌خواهیم آثاری با رویکرد انتقال جهان‌بینی معنوی ایرانی – اسلامی تبیین و به دنیا انتقال یابد، راهش ارائه و فروش این آثار در گستره‌های ملی و بین‌المللی است که آقای رئیس‌جمهوری هم خواهان فعال‌سازی بازار داخلی و هم بازارهای خارجی حتی از طریق سفارتخانه‌ها شد.»

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.