نوبل، جایزه‌ای که از رمق افتاده…

آیا لوئیز گلوک، برنده جایزه نوبل ادبیات امسال، شایستگی دریافت جایزه را داشت؟

عده‌ای می‌گویند جهان شعر در این یکی دو دهه چندان شهرتی برای شاعر در پی ندارد اما جهان همیشه شاعرانی داشته که ابیات‌شان پا از مرزها فراتر گذاشته‌اند و قبل از جوایزی نظیر نوبل، شهرتی بین‌المللی داشته‌اند. اما خانم لوئیز گلوک که چنین چهره‌ای نیست.

یاسر نوروزی – گلوک، شاعر 77 ساله آمریکایی. برنده نوبل ادبیات امسال لوئیز گلوک است؛ خانمی که ما فارسی‌زبان‌ها هیچ آشنایی با او نداریم. کتابی از او ترجمه نشده و گویا حتا چهره‌ای بین‌المللی هم نیست. انقدر که اعطای جایزه به او انتقادهایی هم به همراه داشته. خود خانم نوبلیست خودش هم شوکه شده! آدام اسمیت، مدیر رسانه‌ای آکادمی نوبل با او مصاحبه‌ای کوتاه انجام داده و گلوک گفته: «من آپارتمانی در کمبریج دارم و فکر کردم ” حالا می‌توانم یک خانه بخرم”.» در واقع نوبلیست امسال انقدر هول شده که بیش از هر چیز پول جایزه را در ذهنش به دلار تبدیل کرده و خانه را مضنه کرده و قبل از اثاث‌کشی آنجا رفته! در معرفی او عنوان شده متولد 1943 در نیویورک است، استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه ییل و جزو شاعران معاصر آمریکا. کتاب‌هایی دارد با عنوان «ارشد»، «زنبق وحشی» و «آورنو». در همان مصاحبه 2 دقیقه‌ای اشاره کرده کتاب اولش را نخوانند چون هنوز آن زمان قوام چندانی نداشته اما بعدتر با کمی دستپاچگی از آثار دیگر خودش تعریف کرده!
«پیشنهاد می‌کنم که کتاب اولم را مطالعه نکنند مگر آن‌که بخواهند احساس سرافکندگی کنند. اما فکر می‌کنم هر اثری به جز آن مناسب باشد. من آثار اخیرم را دوست دارم. به نظرم «آورنو» یا کتاب آخرم «شب باایمان و وفادار» اثر خوبی برای آغاز باشد.» (در مصاحبه با آکادمی نوبل)
در واقع کار نوبلیست‌ها در این سال‌ها به جایی رسیده که باید خودشان خودشان را معرفی کنند! هرچند البته عده‌ای می‌گویند جهان شعر در این یکی دو دهه چندان شهرتی برای شاعر در پی ندارد اما جهان همیشه شاعرانی داشته که ابیات‌شان پا از مرزها فراتر گذاشته‌اند و قبل از جوایزی نظیر نوبل، شهرتی بین‌المللی داشته‌اند. در هر حال خانم لوئیز گلوک که چنین چهره‌ای نیست. گرچه جوایزی متعدد در کارنامه‌اش دارد؛ جایزه کتاب ملی آمریکا، جایزه انجمن منتقدان ادبی آمریکا و جایزه پولیتزر. جایزه به گلوک غیر از چراغ سبز آکادمی نوبل به ادبیات آمریکا، نشانه‌ای دیگر هم دارد؛ توجه به زنان. لوئیز گلوک حالا شانزدهمین زنی است که نوبل ادبیات را گرفته. آلیس مونرو، سوتلانا الکسی‌ویچ، ویسواوا شیمبورسکا، تونی موریسون، نادین گوردیمر، گراتزیا دلدا… این‌ها نام‌هایی هستند که آثاری از آن‌ها در ایران ترجمه شده و علاقه‌مندانی هم دارند.
اما واکنش‌ها بین بعضی مترجمان ایرانی به اعطای نوبل به لوئیز گلوک، تند و منتقدانه است. مثلا پیمان خاکسار درباره او گفته: «به آدم‌هایی مثل باب دیلن که اصلا یک خواننده است جایزه داده‌اند، و خودشان هم نمی‌توانند بگویند که دلیل‌شان از این کار چیست. فقط می‌خواهند جایزه‌شان بحث‌برانگیز باشد و به شدت با آن مخالفت کنند. پارسال به پیتر هاندکه جایزه دادند، کسی که نسل‌کشی کوزوو را انکار می‌کند و در تشییع جنازه اسلوبودان میلوسوویچ، رئیس‌جمهور صربستان هم شرکت می‌کند؛ مگر نمی‌دانستند که اگر به او جایزه بدهند، می‌گویند که نژادپرست است، ولی می‌دهند چون این بحث و درگیری‌ای را که بین مخالفان و موافقان ایجاد می‌شود دوست دارند. حالا هم به یک شاعر آمریکایی جایزه «نوبل» ادبیات داده‌اند که فکر نمی‌کنم اصلا در دنیا کسی اسم او را شنیده باشد. شعرهای لوییز گلوک، ساده و معمولی هستند. شعرهای شاعران جوان ایرانی از شعرهای او قشنگ‌تر هستند. نمی‌دانم این را از کجا پیدا کردند!» یا علی‌اصغر حداد که درباره اعطای جایزه به گلوک گفته: «جنبه سیاسی جایزه «نوبل» کاملا مشخص است؛ به آمریکایی‌ها توجه بیشتری می‌شود؛ حالا به چه دلیل، خدا می‌داند. حتی این خطر وجود دارد که به آقای ترامپ هم جایزه صلح «نوبل» بدهند، این امکان دارد!»
با این اوصاف به نظر می‌رسد جایزه‌ای که تا این حد اعتبار و قدر و قیمت داشت، در دهه اخیر با افت روزافزون محبوبیت و اقبال مواجه شده باشد. اگر آکادمی راه خود را تغییر ندهد، مخاطبان راه خود را تغییر خواهند داد. انقدر که «نوبل» دیگر «نوبل» نماند.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.