آخرین تیر را به تابوت باغ گیاه‌شناسی نزنید

محمد درویش، پژوهشگر و کنشگر محیط‌زیست

 قدمت باغ گیاه‌شناسی ملی ایران به سال 1345 برمی‌گردد و براساس نقشه آن سال‌ها چشم‌اندازهای شمالی باغ، دامنه‌های جنوبی کوهستان البرز بود. قرار بر این بود کسی که وارد باغ گیاه‌شناسی می‌شود، احساس کند می‌تواند خودش را در بطن طبیعت ایران در مجموعه اکوسیستم‌های مختلفی که وجود دارد، ببیند.

 قدمت باغ گیاه‌شناسی ملی ایران به سال 1345 برمی‌گردد و براساس نقشه آن سال‌ها چشم‌اندازهای شمالی باغ، دامنه‌های جنوبی کوهستان البرز بود. قرار بر این بود کسی که وارد باغ گیاه‌شناسی می‌شود، احساس کند می‌تواند خودش را در بطن طبیعت ایران در مجموعه اکوسیستم‌های مختلفی که وجود دارد، ببیند. به همین علت وقتی طرح نوسازی و افزایش واحدهای اداری در باغ گیاه‌شناسی تصویب شد، تصمیم گرفته شد ساختمان‌های بیشتر از دوطبقه در محدوده باغ ساخته نشود؛ برای اینکه چشم‌انداز باغ مخدوش نشود. در طول این سال‌ها بر روی این مسأله خیلی حساس بودند. با این حال، در مدیریت پیشین شهرداری تهران توافقی با ارتش و سپاه انجام گرفت برای ساخت پروژه‌های مسکونی. لازم به توضیح است ضلع شمالی باغ گیاه‌شناسی میدان تیر نیروهای نظامی بود که گه‌گاهی مانورهای نظامی در آن برگزار می‌شد. شهرداری تهران برای ساخت اتوبان شهید همت در ضلع غربی، مجبور شد زمین‌های نیروهای نظامی را بگیرد. این واگذاری با این شرط انجام شد که به ارگان‌های نظامی مجوز تراکم داده شود و همه مشکل از همانجا شروع شد. این مجوز تراکم بسیار گسترده در این منطقه به‌ازای یک‌درصد از زمین‌ها که در اشغال اتوبان قرار گرفت، داده شد. حالا 90درصد زمین‌ها به برج تبدیل شده؛ در صورتی که اگر به‌ازای یک‌درصد اتوبان، 10درصد تراکم داده می‌شد، این فاجعه را امروز شاهد نبودیم.

باغ گیاه‌شناسی در زمان احداث 6 چاه داشت که در عمق 80متری به آب می‌رسید؛ در حال حاضر سه حلقه از چاه‌ها خشک شده و فقط سه چاه باقی مانده؛ یعنی ورودی آب بسیار کم شده است. این ساخت‌وسازها در اطراف باغ باعث شده تمام شبکه بهداشتی آبخوان دشت که بارندگی‌ها را به سفره‌های آب زیرزمینی و محل تغذیه باغ گیاه‌شناسی هدایت می‌کرد، مختل شود.

پروژه ساخت 22 برج 27 طبقه در ضلع شمالی آخرین تیر به تابوت باغ گیاه‌شناسی است؛ اینکه در کمترین فاصله در عرض شمالی باغ هم این ساخت‌وسازها ادامه داشته باشد، فاجعه‌آفرین است. علاوه بر اینکه چشم‌انداز باغ کاملا کور می‌شود، باغ از ماهیت اصلی اکولوژیکی خود به یک باغچه مصنوعی در حد یک بوستان شهری تبدیل می‌شود و بسیاری از کارکردهایش را از دست می‌دهد. دیگر هر جای باغ بروید دچار آلودگی صوتی است؛ صدای خودروها و سیستم‌های سرمایش و گرمایش عظیم‌الجثه این برج‌ها آسایش و آرامش باغ را در خود می‌بلعد و عملا محدوده امنی که 11 دریاچه باغ برای پرندگان داشت، بسیار کاهش پیدا می‌کند. به علاوه برج‌ها روند حرکت باد از غرب به شرق را به‌شدت مختل می‌کند و روند گرده‌افشانی گیاهان در باغ از بین می‌رود و نهایتا سیستم طبیعی باغ تاب‌آوری‌اش را از دست می‌دهد.

باغ گیاه‌شناسی یک سرمایه ملی است که فقط متعلق به مردم تهران نیست. پس نیاز بود با مطالعه اکولوژیکی دقیق‌تری این پروانه‌ها صادر می‌شد. متاسفم که این اتفاق افتاده است. کاش دولت و حاکمیت قدر این باغ را می‌دانست و به مجری طرح خسارت پرداخت می‌کرد تا پروژه متوقف شود. هنوز هم دیر نیست. هر خسارتی که الان پرداخت شود به مراتب کمتر است از خسران از دست رفتن این سرمایه ملی و منطقه‌ای.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.