توصیه‌های سارق پولدار برای کاهش سرقت!

گفت‌وگوی «شهروند آنلاین» با دزدی که برای فرار از حبس به ماموران کلانتری پیشنهاد سکه طلا داد

لباس آبی بازداشتگاه و دستبند پلیس آنها را شبیه به بقیه کرده است. بقیه مجرمانی که دستبند به دست و زنجیروار حیاط پلیس آگاهی پایتخت را پر کرده‌اند. اما ماسک‌شان را که برمی‌دارند، بینی‌های جراحی‌شده و ظاهر آراسته‌شان با بقیه کمی متفاوت است. آنقدر پول دارند که سرقت برایشان یک تفریح و هیجان محسوب شود. اما گوشی‌قاپی را کاملا حرفه‌ای یاد گرفته‌اند و بلدند که چطور در عرض یک ثانیه گوشی را از دست مردم بقاپند.

درست چند ساعت پس از آزادی از زندان، باز هم سرقت‌هایشان را آغاز کردند. آنها تا جایی پیش رفتند که وقتی پلیس به سراغ‌شان رفت پیشنهاد 20 سکه طلا دادند تا دستگیر نشوند. ماموران کلانتری این پیشنهاد را رد کرده و این دو سارق سابقه‌دار را دستگیر کردند. دزدانی که به گفته خودشان حاضر بودند حتی 100 سکه طلا نیز بدهند تا دستگیر نشوند. سرکرده این باند در گفت‌وگو با خبرنگار شهروند ماجرای دزدی‌هایشان را روایت کرد:

چند سال داری؟

بیست‌ویک سال.

چند بار تا حالا دستگیرشده‌ای؟

بار چهارم است که دستگیر می‌شوم. قبلا دو بار به جرم سرقت و یک بار هم به جرم دعوا دستگیر شدم.

چرا سرقت می‌کنی؟

بیشتر به خاطر هیجانی که دارد. کلا دوست دارم که سرقت کنم وگرنه دلیل دیگری ندارد.

به خاطر پول نیست؟

نه اصلا. من وضع مالی خوبی دارم. هم برقکارم و هم بوتیک دارم. من فقط کلی هزینه جراحی‌های زیبایی‌ام شده است. در کل به خودم می‌رسم و خوب زندگی می‌کنم. اما هرازگاهی دست به سرقت هم می‌زنم.

معمولا چه چیزهایی را سرقت می‌کنی؟

فقط گوشی‌قاپی می‌کنم.

چی شد که تصمیم گرفتی سرقت کنی؟

من همیشه از گوشی های گرانقیمت خوشم می آمد. خودم هم مرتب گوشی خود را عوض می کنم و آخرین مدلش را می خرم. وقتی تصمیم به سرقت گرفتیم، گفتم که فقط گوشی سرقت کنیم.

زورگیری هم می‌کردی؟

اگر فردی مقاومت می‌کرد و گوشی را نمی‌داد، بله، دست به سلاح سرد می‌زدیم. با تهدید چاقو گوشی را می‌بردیم. ولی معمولا گوشی را می‌قاپیدیم. چون من در کارم حرفه‌ایم و بلدم چطور در عرض یک ثانیه گوشی را بقاپم. در این کار خیلی تر و فرز شده‌ام.

با همدستت کجا آشنا شدی؟

ما از بچگی در یک محل بودیم و در یک مدرسه درس خواندیم. او همیشه همراه من است و هیچ‌وقت مرا تنها نمی‌گذارد.

ماجرای پیشنهاد 20 سکه طلا به ماموران چه بود؟

من تازه یک هفته بود که از زندان آزاده شده بودم. از همان ساعت‌های اول بعد از آزادی هم سرقت را شروع کردم. نمی‌خواستم به این زودی دوباره به زندان برگردم. می‌خواستم هر طور شده فرار کنم.

20 سکه طلا همراهت بود؟

بله. اگر ماموران کلانتری قبول می‌کردند حتی تا 100 سکه طلا هم می‌توانستم به آنها بدهم تا مرا رها کنند. ولی آنها اصلا به حرف‌هایمان گوش ندادند و ما را دستگیر کردند.

معمولا از خانم‌ها سرقت می‌کردی یا آقایان؟

ما اصلا با خانم‌ها و بچه‌ها کاری نداشتیم. فقط از آقایان سرقت می‌کردیم. آن هم کسی که گوشی گرانقیمت در دستش داشت و گوشی را طوری گرفته بود که به راحتی می‌توانستیم آن را سرقت کنیم.

مردم باید چه کار کنند تا قربانی گوشی‌قاپی نشوند؟

مردم باید بدانند که هنگام تلفن حرف زدن، گوشی خود را سمت دیوار بگیرند و به هیچ عنوان آن را سمت خیابان نگیرند. در خودروهای خود شیشه پنجره را بالا بکشند و بعد با تلفن حرف بزنند. چون به راحتی می‌شود گوشی را سرقت کرد. اگر می‌خواهند در خیابان از طریق گوشی خود تاکسی‌تلفنی بگیرند، حتما در پیاده‌رو و رو به دیوار بایستند و با گوشی خود کار کنند.

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.