ضرر دلفین‌‌ها از جنگ روسیه و اوکراین!/ دلفین‌‌ها در استخر خانه‌ها چه می‌کنند؟

گفت‌وگوی «شهروندآنلاین» با مربی دلفیناریوم کیش در روز جهانی دلفین

فردا 14 آوریل برابر با 25 فروردین 1401، روز جهانی دلفین‌هاست. همین هم شد که به سراغ مربی پارک دلفیناریوم کیش رفتیم.

«دانیال انتظاری» مربی جوان دلفین‌ها، 20 سال از عمرش را شبانه‌روز با آنها گذرانده. دلفین‌هایی که تا بخواهند کاری یاد بگیرند، بارهاوبارها گازش گرفتند، پوستش را پاره کردند و دنده‌هایش را شکستند. حالا بعد از دو دهه اما، برای او دیگر کار و بازی با دلفین‌ها نه سخت است و نه به اندازه روزهای اول ترسناک. حالا دغدغه‌های مربی دلفین‌ها فراتر از چالش‌های شخصی است. او معتقد است که راضی کردن تماشاچیان ایرانی واقعا کار سختی است چون آنها توقع یک کار خارق‌العاده را از دلفین دارند! این در حالی است که او وقتی در ترکیه و سنگاپور نمایش دلفین‌ها را اجرا می‌کند همیشه لبخند شادی و رضایت را روی لب تماشاچیان می‌بیند. با او از زندگی دلفین‌ها و پایین آمدن قیمت‌شان به خاطر جنگ روسیه و اوکراین تا پشت پرده تعطیلی دلفیناریوم برج میلاد گپ زدیم و او نیز روایت‌های شنیدنی و دست‌اولی از جهان دلفین‌ها در «روز جهانی دلفین»ها داشت.

در دهه هفتاد شغل خیلی خاصی را انتخاب کردید. ظاهرا پیش از این در ایران چنین تخصص و مهارتی وجود نداشت. درست است؟

بله، اصلا کسی باورش نمی‌شد من کارم با دلفین‌ها باشد. شناگر بودم و چون عاشق حیوانات هستم سال 79 در کیش یک مجموعه دلفیناریوم تاسیس شد و به من پیشنهاد دادند که برای آموزش مربیگری دلفین‌ها بروم. آن‌موقع 5 نفر بودیم که این کار را قبول کردیم و چند سرمربی روس به ما کار با دلفین‌ها را آموزش دادند.

از اولین روزی که با دلفینها برخورد کردید، تعریف کنید. ترسناک نبود؟

خیلی حس عجیبی است. سرمربی‌های ما روس بودند و همان‌روز اول برای تست، به ما گفتند بروید در آب و کنار دلفین‌ها و نهنگ‌ها شنا و تصور کنید، در استخر شنا می‌کنید و یک موجود عظیم‌الجثه از زیر آب نگاهت می‌کند. خوف‌وترس خاصی داشت اما کلا وقتی عاشق حیوانات باشی بیشتر از اینکه بترسی، لذت می‌بری.

اتفاقی برایتان نیفتاد؟

آن زمان نه! اما در طول سال‌ها، اتفاقات زیادی افتاد.

چقدر، دچار چه حادثه‌ای شدید؟

تقریبا 18 شکستگی دارم و نزدیک به 21 پارگی. به هرحال اینها حیوانات هستند و ما کلا در تربیت دلفین‌ها، شیرهای دریایی و نهنگ‌ها تنبیه نداریم. فقط باید آنها را برای انجام کاری تشویق کنیم. اساسا کار دلفیناریوم‌ها همین است که این حیوانات را برای انجام کاری تشویق کنند، اما به هرحال پیش می‌آمد که آنها گاز می‌گرفتند، ضربه می‌زدند و حمله می‌کردند. به هرحال مثل یک دانش‌آموزی هستند که می‌خواهی درسش را یاد بگیرد و او می‌خواهد بازیگوشی کند و از زیر کار در برود. البته شیرهای دریایی خطرشان بیشتر از دلفین‌ها بود چون آنها گاز می‌گیرند و بدن را سوراخ و پاره می‌کنند. دلفین‌ها بیشتر ضربه می‌زنند که به شکستگی دست و دنده ختم می‌شود.

از نظر من که دو دهه با دلفین‌ها زندگی کردم اصلا نمی‌توانیم بگوییم دلفین‌ها باهوش و اجتماعی هستند. دلفین‌ها بسیار باشعور هستند اما باهوش نه! چون هرحرکتی که می‌خواهند یاد بگیرند بین 6 ماه تا یک‌سال زمان می‌برد

در مقالات و دانستنی‌ها بیشتر نوشته شده که دلفینها جانورانی اجتماعی و باهوش هستند، اما شما اوایل کار دچار حادثه و درگیری با این حیوانات شده‌اید. در طول این سال‌ها شناخت کلی‌تان از دلفینها چیست؟ چه خلق‌وخویی دارند؟

از نظر من که دو دهه با دلفین‌ها زندگی کردم اصلا نمی‌توانیم بگوییم دلفین‌ها باهوش و اجتماعی هستند. دلفین‌ها بسیار باشعور هستند اما باهوش نه! چون هرحرکتی که می‌خواهند یاد بگیرند بین 6 ماه تا یک‌سال زمان می‌برد. آموزش دادن به دلفین‌ها کار خیلی سختی است. حالا شیرهای دریایی مثل سگ‌ها چون  نزدیک به آدم‌ها هستند بیشتر می‌توان به آنها نزدیک شد، اما دلفین‌ها خیلی زیاد از زیر کار درمی‌روند. دلفین‌های وحشی خیلی خطرناک هستند و این تصور بین مردم خیلی زیاد است که می‌گویند دلفین‌ها نجات می‌دهند. دلفین‌ها هم مثل همه موجودات وحشی هستند و حمله می‌کنند، اما حالا ممکن است در طبیعت پیش بیاید که یک نفر حتی کوسه را هم ناز کند! اما اینها یک‌سری موارد خاص هستند. در اقیانوس، دلفین‌ها موجودات وحشی هستند و کاملا هم خطرناک.

ز نقاشی کشیدن دلفینها بگویید. چطور یک دلفین می‌تواند نقاشی بکشد؟

ببینید همه اینها کارهایی است که ما به دلفین‌ها آموزش دادیم یعنی قلم‌مو را در دهانش می‌گذاریم و او با حرکات سر شروع به کشیدن نقاشی می‌کند، اما نظر شخصی من این است که کمی احساس قاطی آن نقاشی است. چون به هرحال تا یک جایی یادش می‌دهیم ولی از آن به‌بعد طرح‌هایی که در می‌آورد کار خودش است.

بنابراین اگر می‌خواهید بدانید که دلفین‌ها احساس دارند، باید بگویم بعد از اینکه دلفین‌ها آموزش می‌بینند دچار احساس می‌شوند اما دلفین‌هایی که در اقیانوس‌ها هستند هیچ احساسی ندارند.

تا به‌حال در نقاشی دلفینها چه احساساتی پیدا کردید؟

ما هر روز که تمرین نقاشی را انجام می‌دهیم یک چیز جدید در آن پیدا می‌شود. ما فقط به آنها  یاد دادیم که قلم‌مو در دهانش باشد و سرش را تکان دهد بقیه‌اش با خودش است. مثلا گاهی اسم‌ها و حروفی در نقاشی‌هایشان درمی‌آید که واقعا عجیب است. گاهی هم نقاشی‌شان را شبیه به غروب خورشید می‌کشند. واقعا در این مورد دلفین‌ها احساس دارند.

در حال‌حاضر که ظاهرا فقط دلفیناریوم کیش در ایران فعالیت می‌کند. این مجموعه چند دلفین دارد؟

در حال‌حاضر 10 دلفین داریم.

باهوشترین یا دقیقتر بگویم بااحساس‌ترین دلفین کدامشان هستند؟

خب هر مربی نظرش فرق می‌کند من هم چون خیلی سال با یک دلفین کار کردم طبیعتا عاشق او هستم چون کم‌کم حس می‌کنی این حیوان برای خودت است. بنابراین از نظر هر کسی حیوان خودش باهوش‌ترین است. بنابراین به‌نظر من «مانلی» خیلی  باشخصیت و خوب است. مانلی مادر خیلی خوبی است چون دلفین‌ها در اسارت، اصلا تولیدمثل نمی‌کنند، اما در کیش تقریبا 7 تا 8 بچه دلفین به دنیا آمدند. در اطراف ما هیچ‌کس تجربه بزرگ کردن بچه را نداشت که ما بخواهیم از آنها کمک بگیریم. بالاخره چند تلفات دادیم تا توانستیم بالاخره این بچه‌ها را بزرگ کنیم. الان در کیش 5 بچه دلفین بزرگ شدند.

خیلی پیش آمده که از من پرسیدند که می‌شود دلفین برای استخر خانه‌مان آورد؟! این چه سوالی است دیگر؟! چرا باید در خانه‌مان دلفین نگه داریم؟!(

آقای انتظاری، نمی‌دانم چقدر سوالم ممکن است غیرواقعی باشد. اما باتوجه به تجربه و شناختی که از مردم دارم، شاید عده‌ای به سراغ خرید دلفین هم برای استخرهای خانگی‌شان بروند. تا به‌حال با چنین پدیدهای برخورد کردید؟

بله! به نظر من گاهی اوقات آدم‌ها کارهای اشتباه انجام می‌دهند. اما موضوع این است که از آن 5 نفر سال 79 فقط 2 نفر از مربی‌ها یعنی من و آقای میلاد قدمی باقی مانده‌ایم که این کار را ادامه می‌دهیم و بقیه سراغ شغل دیگری رفتند. می‌خواهم این را عرض کنم که هرکسی هم بخواهد برای خانه‌اش یا مکان خصوصی دلفین بگیرد بالاخره باید سراغ ما 2 نفر بیاید. به‌خاطر همین پیش آمده کسانی که بخواهند دلفین بگیرند و در استخر حیاط‌شان بگذارند.

واقعا؟ مگر امکانپذیر است؟

خیلی پیش آمده که از من پرسیدند که می‌شود دلفین برای استخر خانه‌مان آورد؟! این چه سوالی است دیگر؟! چرا باید در خانه‌مان دلفین نگه داریم؟!(می‌خندد) ببینید به هرحال ممکن است امکانپذیر باشد اما کار صحیحی نیست. شاید خیلی از حامیان حیوانات هم با خود من مشکل داشته باشند و بگویند شما حیوانات را اذیت می‌کنید، اما به نظرم، ما از همه حامیان حیواناتی که در شبکه‌های اجتماعی از سگ‌ها و گربه‌ها عکس می‌فرستند هم حامی‌تر هستیم. من 20 سال است که 365 روز از سال را از 7 صبح تا 8 شب وظیفه‌ام نگهداری و مراقبت از این حیوانات بوده. یعنی من هر روز از خواب بیدار می‌شوم سلامت و خونشان را چک می‌کنم تا شب. به نظرم من خیلی حامی‌تر از آنها هستم چون دلفین‌ها را یک نفر دیگر آورد و من فقط مسئول نگهداری از آنها بودم. تنها کاری هم که می‌توانستم انجام دهم این بود که مراقب سلامتی‌شان باشم.

قیمت یک دلفین چقدر است؟

ما کلا همیشه سمت دلفین‌هایی می‌رفتیم که در اسارت به دنیا آمدند و زندگی کرده‌اند. ما مخالف دلفین‌های خامی هستیم که از دریا می‌گیرند. این دلفین‌ها قیمت‌شان 50 هزار دلار بود اما دلفینی که آموزش دیده بود و در اسارت به دنیا آمده تقریبا 2 تا دلفین با هم 700 هزار دلار قیمت داشت.

این قیمت برای چه زمانی است؟

الان با شروع جنگ روسیه و اوکراین، دلفین‌ها خیلی ارزان شدند. چون در این مناطق دلفین و شیرهای دریایی زیاد هستند،اما الان دلفیناریوم‌ها به خاطر جنگ تعطیل هستند و حالا خیلی‌هایشان فقط می‌خواهند دلفین‌ها را با هر قیمتی بفروشند. به همین دلیل یک‌سری از دوستان در ایران دوباره به فکر تاسیس دلفیناریوم هستند! الان قیمت‌شان تقریبا 20 هزار دلار است.

دلفیناریوم برج میلاد یک اشتباه بزرگ برای یک انسان غیرمنطقی بود. دقیقا مثل همان سوالی است که راجع به نگهداری دلفین در استخرهای خانگی پرسیدید. یک نفر آمد و گفت من پول دارم و می‌خواهم دلفیناریوم بزنم. من آمدم و جایش را دیدم. خیلی مکان اشتباه و جای نامناسبی بود، اما به هر حال با اصرار این کار را انجام داد.

ارتباط مردم و تماشاچیان ایرانی با دلفینها چطور است؟

اتفاقا خیلی دوست داشتم درباره این موضوع حرف بزنم! من در نمایش‌هایم همه کاری انجام می‌دادم که مردم بخندند و از دیدن دلفین‌ها لذت ببرند، اما همیشه مردم ما شاکی بودند! در صورتی که ما خیلی کارمان خوب است. من به سنگاپور و ترکیه رفتم  برای پیشرفت کارم تا حرفه‌ای‌تر شوم، اما دیدم آنها خیلی از ما عقب‌تر هستند ولی مردم‌شان با اینکه اصلا نمایش‌های جالبی برای دلفین‌ها نداشتند ولی با عشق به آنها نگاه می‌کردند. همین طور دلفین‌ها شنا می‌کردند و مردم لبخند روی لب‌شان بود. خیلی برایم عجیب بود که چرا اینها خوشحالند؟! بعد متوجه شدم از دیدن دلفین لذت می‌برند اما در ایران راضی کردن مردم واقعا خیلی کار سختی است خیلی.

شکایتشان چیست؟ چرا ناراضی هستند؟

چون به دلفیناریوم نمی‌آیند که آن زیبایی و عظمت خلقت خداوند را ببینند. آنها می‌آیند که پرش‌ها و کارهای دلفین‌ها را ببینند، اما در اکثر کشورهای دنیا نمایش دادن حذف شده، مردم فقط می‌آیند با دلفین‌ها شنا می‌کنند و عکس می‌گیرند و همین! اما مردم ما نمایش و کارهای خارق‌العاده می‌خواهند!

آقای انتظاری، برگردیم به زمانی که دلفیناریوم برج میلاد به خاطر مرگ یک دلفین و دو شیر دریایی بسته شد. آن زمان شما با این مجموعه کار می‌کردید؟

دلفیناریوم برج میلاد یک اشتباه بزرگ برای یک انسان غیرمنطقی بود. دقیقا مثل همان سوالی است که راجع به نگهداری دلفین در استخرهای خانگی پرسیدید. یک نفر آمد و گفت من پول دارم و می‌خواهم دلفیناریوم بزنم. من آمدم و جایش را دیدم. خیلی مکان اشتباه و جای نامناسبی بود، اما به هر حال با اصرار این کار را انجام داد. من هم دلفیناریوم را ساختم اما از آنجا رفتم چون می‌دانستم، در چنین شرایطی نمی‌توانم از حیوانات دفاع کنم. برای آن شخص، حال حیوان‌ها مهم نبود اما برای من حال حیوانات مهم است. حالا شاید مهمان‌هایی که بیایند ناراحت شوند چون همیشه در شوها(نمایش) می‌گویم که فقط حیوانات برایم مهم هستند. اصلا برایم مهم نیست هزار نفر بیایند و نمایش را ببینند. من اگر حیوانم حالش خوب نباشد اصلا سر نمایش نمی‌آورم. چون دوست دارم حیوانم استراحت کند و سلامت باشد. وظیفه من همین است اما صاحب دلفیناریوم برج میلاد اصلا متوجه این موضوع نبود. چون اساسا کارش این نبود. همین هم شد که تلفات دادند یکی از دلفین‌هایشان مُرد و دلفین بعدی آلفا هم همینطور. دلفین بعد کاسیا بود که با خانم میترا حجار و یکسری از دوستان دیگر توانستیم دلفین را از دست‌شان دربیاوریم و به کیش منتقل کنیم. کاسیا الان کیش است و خیلی هم حالش خوب است و خدارو شکر سرحال است و با دلفین‌های دیگر ارتباط برقرار کرده است.

البته همان موقع انتشار خبری در روزنامه شهروند باعث تعطیلی دلفیناریوم برج میلاد شد.

آن دلفین 3 ماه قبل مرده بود. آدم‌های غیرحرفه‌ای وقتی عاشق حیوانات هم نباشند کارهای ناشیانه انجام می‌دهند. آن حیوان هم 3 ماه قبل مرده بود و آنها هم نمی‌خواستند این موضوع را اعلام کنند. من در ترکیه بودم و می‌دانستم دلفین مریض است، خواهش کردم که پزشک برایش بیاورند. چون وقتی تنفس دلفین بوی عفونت می‌دهد باید پزشک او را معاینه کند ولی برایش پزشک نیاوردند چون باید هزینه می‌کردند؛ و آن دلفین مُرد! 3 ماه بعد که قراردادشان تمام می‌شد برای اینکه این دلفیناریوم بسته شود و کسی نتواند آنجا را بگیرد، شروع کردند به پخش کردن این خبر! آن موقع من در ترکیه بودم و خبر را شنیدم. واقعا برایشان متاسف هستم و هیچ چیزی بدتر از آه این حیوانات نیست؛ آه حیوانات آنچنان دامن زندگی انسان‌ها را می‌گیرد که باور نکردنی است.

«کاسیا» چطور به کیش منتقل شد؟

درستش این است که دلفین‌ها روی برانکارد قرار بگیرند و بعد داخل یک وان در حالی که یک پزشک بالای سرشان است و آرامبخش تزریق کرده با هواپیمای باربری منتقل شوند. البته اینکه در اینجا چطور انجام شده، خدا می‌داند.(می‌خندد)

دلفینها گوشتخوار هستند؟ درست است؟

غذای اصلی دلفین‌ها، ماهی است، اما قبل از اینکه این موضوع را توضیح دهم باید بگویم که عمر دلفین‌ها 30 تا 35 سال است اما در دلفیناریوم‌ها تا 50 سال هم عمر می‌کنند به خاطر رسیدگی بیش از حد. چون در آب‌های آزاد آنها هر ماهی و هر چیزی را می‌خورند. به هر حال مثلا یک دلفین 100 کیلویی باید در طول شبانه‌روز 7 کیلو غذا بخورد. حالا دلفین‌های ما از 180 کیلو تا 300 کیلو وزن دارند. ماهی‌ها را در 4 وعده می‌دهیم. سر و دم ماهی‌ها را می‌زنیم. ماهی را بو می‌کنیم که فاسد نباشد، پولک‌هایشان را می‌گیریم و شکم‌شان را خالی می‌کنیم که ماهی خراب نباشد. در واقع سالم‌ترین ماهی‌ها را به دلفین‌ها می‌دهیم بنابراین طول عمرشان بیشتر خواهد شد.

 

 

 

 

 

 

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.