همراهی مردم ما را شگفت‌زده می‌کند

گفت‌وگو با وحید سلیمی، رئیس سازمان داوطلبان به بهانه صدسالگی جمعیت هلال‌احمر

«وحید سلیمی» بیش از 5 سال است در سازمان داوطلبان جمعیت هلال‌احمر فعالیت می‌کند؛ چندسالی به عنوان معاون داوطلبان استان تهران، مدتی در سمت معاون جذب سازمان داوطلبان و اخیرا سکان ریاست سازمان داوطلبان را در دست گرفته است؛ سازمانی که قدمتی به اندازه تشکیل جمعیت هلال‌احمر دارد و قدیمی‌ترین نهادی است که در جمعیت هلال‌احمر ایران تشکیل شده. این روزها در آستانه 100سالگی جمعیت هلال‌احمر ایران، به سراغ او رفته‌ایم تا از حضور 5 ساله‌اش در جمع داوطلبان هلال‌احمر بگوید و از رخدادهای مهم این روزها در سازمان داوطلبان. سلیمی می‌گوید: «به جرأت می‌توانم بگویم که حادثه‌ای نبوده که فراخوانی بدهیم و با کمبود نیرو مواجه شویم. مردم به قدری در این حوزه با جمعیت همراه بودند که همیشه باعث شگفتی ما بود. حتی در برخی جاها بسیار جلوتر از هلال‌احمر حرکت می‌کردند.» همین فرهنگ نوعدوستی و انگیزه مشارکت در کار داوطلبی در مردم است که در یک قرن گذشته تا امروز، چرخ‌های بزرگ‌ترین نهاد داوطلبی کشور را به حرکت درآورده و لحظه‌ای از تداوم آن کم نکرده است.

به نظر شما مهم‌ترین فعالیتی که سازمان داوطلبان جمعیت هلال‌احمر، از بدو تاسیس تاکنون در آن حضور داشته، چیست؟

قدمت 100 سالگی جمعیت هلال‌احمر در نوع خود منحصربه‌فرد است. شاید اولین دستگاه خدمت‌رسان در حوزه فعالیت‌های اجتماعی به شمار می‌رود که به مرز 100 سالگی خود رسیده. این توفیق بزرگی است که خداوند به ما داده تا در آستانه 100 سالگی هلال‌احمر در خدمت مردم باشیم و به‌واسطه خدمات ارزشمند داوطلبان بتوانیم خدمات بشردوستانه خودمان را در پروژه‌های مختلف ارایه کنیم.

پیش از انقلاب اسلامی، هلال‌احمر در قالب جمعیت شیروخورشید فعالیت‌های خیلی‌خوبی داشت. بعد از انقلاب هم با رویکرد مثبتی که مقام معظم رهبری به فعالیت‌های داوطلبی و ایثار داشتند، در حوزه کمک‌رسانی به مردم در جنگ اتفاق‌های خوبی در جمعیت رقم خورد. سوابق ثبت‌شده داوطلبان هلال‌احمر در حوزه اسرا و مفقودان و تبادل اسرا، ردوبدل کردن مکاتبات بین اسرا و خانواده‌هایشان توسط صلیب‌سرخ و هلال‌احمر رخدادهای بسیار خوبی اتفاق افتاد.

 

یعنی شما نقطه عطف سازمان داوطلبان جمعیت هلال‌احمر از ابتدای تشکیل تاکنون را حضور و فعالیت داوطلبانه در جنگ 8 ساله ایران و عراق می‌دانید؟

اقدامات داوطلبانه جمعیت هلال‌احمر در جریان جنگ تحمیلی بروز و ظهور بیشتری کرد. بعد از وقوع حوادث طبیعی مختلف مثل زلزله بویین‌زهرا و خیل عظیمی از کمک‌های داوطلبانه که به دست جمعیت هلال احمر رسید، رخدادی مثل جنگ که 8 سال مردم کشور را درگیر خود کرده بود، اتفاق افتاد. این بار فعالیت‌های داوطلبانه به سمت‌وسوی کمک به افراد جنگ‌زده، فعالیت‌های بشردوستانه برای کمک به اسرا و … اتفاق افتاد و می‌توان به این اتفاق به چشم نقطه عطفی مهم اشاره کرد.

البته که ما امروز هم در سازمان داوطلبان پروژه‌های بسیار مهم و متنوعی را دنبال می‌کنیم که در آن از ظرفیت اشخاص حقیقی‌وحقوقی به عنوان داوطلبان جمعیت هلال‌احمر استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال پروژه‌ای به نام کاروان‌های سلامت را داریم که از پزشکان و پیراپزشکان داوطلب تشکیل شده؛ افرادی که وقت خود را بدون چشمداشت در اختیار همنوعان‌شان در مناطق کم‌برخوردار قرار می‌دهند. همکاران ما در معاونت داوطلبان استان‌ها ضمن هماهنگی با شبکه‌های بهداشت‌ودرمان در مناطق کم‌برخوردار نسبت به بیماری‌های شایع هر منطقه اقدام می‌کنند.

با ارزیابی‌های اولیه و اقداماتی که انجام می‌دهند و مبتنی بر ارزیابی‌های انجام‌شده ترکیب تیم‌های کاروان سلامت چیده می‌شود و پزشکانی که لازم هست به جامعه هدف ارایه خدمت کنند فراخوانده می‌شوند به این برنامه‌ها و در بازه‌های زمانی تعیین‌شده نسبت به ارایه خدمات داوطلبانه اقدام می‌کنند. در کنار این حضور فیزیکی داوطلبان کاروان‌های سلامت، ارایه دارو و خدمات‌درمانی به بیماران از محل مشارکت‌های خیران هم انجام می‌شود.

درس‌آموخته‌هایی که از این پروژه‌های نواجرا داشتیم باعث می‌شد که ما در سال‌های بعد و در پروژه‌های آتی از آنها کمک بگیریم و روش کارمان را بهبود بدهیم. در همین سال اخیر که طرح نذر آب انجام شد با کارشناسی‌هایی که صورت گرفته بود به سمت اجرای پروژه‌های پایداری رفتیم که تا سال‌های سال در آن مناطق قابل بهره‌برداری و استفاده توسط مردم است

فعالیت‌های تعریفشده در جمعیت هلال‌احمر بر چه اساسی شکل می‌گیرند؟ آیا الگوبرداری از تجربه‌های جهانی را داریم یا صرفا اقداماتی است که بر اساس تجربه، انجام آن ضروری به‌نظر می‌رسد؟

بخشی از این طرح‌ها توسط راهبردهای تعیین‌شده در برنامه 5 ساله جمعیت، برنامه‌ریزی و تعریف می‌شوند. برخی از این طرح‌ها الگوگرفته از تجربه‌های جهانی هست که در حال انجام هستند. همکاران‌مان بر اساس مطالعاتی که بعضا داوطلبان ما انجام می‌دهند، این پروژه‌ها تعریف می‌شوند. مثلا در طرح نذرآب که در طی 4 سال، در استان‌های جنوبی و جنوب‌شرق کشور که متاثر از خشکسالی هستند، اجرا می‌شود.

در اولین گام شهرستان‌های هدف را با توجه به میزان محرومیت و خشکسالی، مشخص کردیم. با توجه به نیازهای آن مناطق و ارزیابی‌های انجام‌شده، با استفاده از ظرفیت داوطلبانی که در حوزه خشکسالی فعالیت کرده بودند، تعریف می‌کردیم که در کدام منطقه به دستگاه تصفیه‌آب نیاز است و در کدام منطقه نیاز به احیای قنات‌ها و در بخش‌هایی به نصب تانکر نیاز داریم و … با تعریف هر پروژه، هلال‌احمر یکی از استان‌ها به عنوان استان معین انتخاب می‌شد و برنامه‌ریزی‌ها و فراخوان داوطلبان و جذب کمک‌ها در بازه‌های زمانی مشخص، پروژه انجام می‌شد.

 

آیا برای بهبود این فعالیت‌ها از درس‌آموخته‌های گذشته هم استفاده‌ای می‌شود؟

بعضی پروژه‌ها در نوع خود پروژه‌های نویی بودند. مثلا فدراسیون بین‌المللی صلیب‌سرخ در کنار پروژه‌ای که ما برای نذرآب تعریف کرده بودیم، کمپین مقابله با تغییرات اقلیمی را تعریف کرده بود. سال اولی که این طرح اجرا شد، به تانکر آب به مناطق درگیر خشکسالی خلاصه می‌شد. به موازات این اقدام جمعیت هلال‌احمر، آبفای استان‌ها موظف بودند که این تانکرها را آبگیری کند و خدمات تامین آب‌شرب سالم را به مردم ساکن در روستاهای موردهدف برساند.

در برخی نقاط ما دیدیم که این اتفاق رخ نمی‌دهد؛ یعنی تانکر توسط خیر خریداری و در روستای موردنظر نصب شده است، اما آبگیری اتفاق نیفتاده. درس‌آموخته‌هایی که از این پروژه‌های نواجرا داشتیم باعث می‌شد که ما در سال‌های بعد و در پروژه‌های آتی از آنها کمک بگیریم و روش کارمان را بهبود بدهیم. در همین سال اخیر که این طرح انجام شد با کارشناسی‌هایی که صورت گرفته بود به سمت اجرای پروژه‌های پایداری رفتیم که تا سال‌های سال در آن مناطق قابل بهره‌برداری و استفاده توسط مردم است.

 

از تاثیر هلال‌احمر به عنوان بزرگ‌ترین نهاد داوطلبی کشور در فرهنگ داوطلبی بگویید.

فرهنگ داوطلبی در رگ‌وخون مردم ایران است. ایثار، رشادت و گذشت از مفاهیمی است که بین فرهنگ عمومی کشور قدمت‌وریشه‌ای بسیار کهن دارد، اما ما به عنوان یک سازمان متولی در فعالیت‌های داوطلبانه سعی کردیم که با ارایه برنامه مناسب این فرهنگ را توسعه دهیم. در این راستا توفیقات زیادی هم داشتیم. اما با آنچه خودمان فکر می‌کنیم به عنوان ایده‌آل باید باشد همچنان فاصله داریم. با توجه به توسعه فعالیت‌ها در فضای مجازی، توسعه نرم‌افزارها و الکترونیکی‌شدن بسیاری از فعالیت‌ها، در حال ایجاد زیرساخت‌هایی هستیم که فعالیت‌های داوطلبانه را به‌صورت هدفمندتر و مدون‌تر به مردم ارایه دهیم.

آیا حادثه‌ای را به‌خاطر دارید که در آن، مشارکت‌های مردمی، شما را شگفت‌زده کرده و بیش از حد انتظارتان بوده باشد؟ یا برعکس؛ در حالی که نیاز مبرمی به کمک‌های مردمی بوده، جای خالی این کمک‌ها نهادهایی مثل هلال‌احمر را در مضیقه گذاشته باشد؟

به جرأت می‌توانم بگویم که حادثه‌ای نبوده که فراخوانی بدهیم و با کمبود نیرو مواجه شویم. مردم به‌قدری در این حوزه با جمعیت همراه بودند که همیشه باعث شگفتی ما بود. حتی در برخی جاها بسیار جلوتر از هلال‌احمر حرکت می‌کردند. ما سعی کرده‌ایم مسیر کار و فعالیتی را برای این همکاری‌ها مشخص کنیم و علاوه بر اقداماتی مثل محرومیت‌زدایی، در حوادثی مثل سیل، زلزله و دیگر بحران‌ها از جمله همه‌گیری کرونا، این موسسات خیریه با مجوزهای تعریف‌شده از سمت جمعیت هلال‌احمر نسبت به ارایه خدمت در مناطق تعریف‌شده اقدام می‌کردند. ما مجوزها را به این مراکز می‌دادیم و این انجمن‌ها و تشکل‌ها خودشان به جذب کمک‌های مردمی در راستای نیازی که ما احصا کرده بودیم، اقدام می‌کردند.

در حوزه کرونا اقدامات بسیار خوبی انجام دادیم و بخش مهمی از آن هم با همکاری موسسات و انجمن‌هایی بود که با جمعیت هلال‌احمر همکاری می‌کردند. به‌عنوان مثال پروژه‌ای در سازمان داوطلبان تحت‌عنوان بانک امانات و تجهیزات پزشکی اجرا کردیم. این پروژه برکات زیادی هم داشت. اقلام و تجهیزاتی که مردم برای تامین آن مشکل داشتند با کمک تشکل‌ها و همچنین اعتبارات جمعیت هلال‌احمر، خریداری شد و در اختیار مردم قرار می‌گرفت. در کرونا، مردم با کمبود دستگاه‌های اکسیژن همراه بودند، دستگاه‌های مانومتر و اکسیژن‌ساز، کپسول‌های اکسیژن و … به داد مردم رسید.

 

پررنگ‌ترین خاطره‌ای که از طرح‌های داوطلبانه جمعیت هلال‌احمر در ذهن‌تان مانده چیست؟

در پروژه‌های محرومیت‌زدایی با مواردی برمی‌خوردیم که گاهی بسیار دردآور بود. اخیرا در کهگیلویه‌وبویراحمد، پروژه کاروان سلامت رقم خورد و تیم‌های پزشکی در این طرح در یکی از روستاها با کودکی روبه‌رو شدند که به مرور بینایی خود را از دست می‌داد و 9 سال هیچ جایی را نمی‌دید. با همت پزشکان داوطلب هزینه‌های لازم برای انتقال به تهران و درمان این کودک تامین شد و در مجتمع دارویی، درمانی هلال ایران این کودک تحت عمل جراحی قرار گرفت. دیدن خوشحالی و شعف این کودک و خانواده‌اش، امیدی که به زندگی آنها برگشته بود هرگز از یاد من نمی‌رود.

یادم است در یکی از پروژه‌هایی که در سیستان‌وبلوچستان داشتیم، به دلیل نامساعد بودن هوا، پروازها برای مدتی به این استان لغو شد. پزشکانی که قرار بود از استانی دیگر به سیستان‌وبلوچستان بروند بسیار مشتاق این سفر بودند، اما با بررسی تمام راه‌های هوایی، امکان سفر در آن مقطع زمانی فراهم نبود. گرچه این برنامه توسط هلال‌احمر لغو شد اما این پزشکان با هزینه و خودروهای شخصی خود، از شمال کشور خودشان را به سیستان‌وبلوچستان رساندند تا ویزیت رایگان انجام دهند. چه چیزی به جز تعهد به خدمت به مردم، عشق و علاقه می‌تواند چنین انگیزه‌ای را در بین داوطلبان ایجاد کند؟

سرمایه اجتماعی هلال احمر در ایران، حاصل یک قرن فعالیت است

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.