ظاهرا باید به دنیا درس بدهیم!

انتقادات علیرضا رئیسیان از رونق تولید در سینمای ایران

در حالی که حداقل هفت ماه است سینماهای کشور با تعطیلی مواجهند و در این میان چشم‌انداز امیدوارکننده‌ای نیز دیده نمی‌شود، رونق تولید در سینمای ایران غیر طبیعی و غیر منطقی به نظر می‌رسد. علیرضا رئیسیان این روند معیوب را با صراحتی کمتر دیده‌شده توضیح می‌دهد

پولاد امین- علیرضا رئیسیان می‌گوید همین که در این روزهای کرونایی سینمای ایران، تغییری در روند تولید فیلم‌ها ایجاد نشده؛ و بدون چشم‌اندازی امیدوارکننده در زمینه اکران و بازگشت سرمایه، هم‌چنان تهیه‌کنندگان به تولید انبوه فکر می‌کنند، یعنی جریان سینمای ایران طبیعی نیست و به قولی مسیری برخلاف جهت سینمای دنیا دارد.

درسی برای دنیا

رئیسیان رونق تولید فیلم را در روزگاری که بهترین فیلم‌ها نیز در گیشه نمی‌توانند هزینه تولید خود را بازگردانند، طعنه‌آمیز می‌داند: این دستاورد را باید به سینمای دنیا آموزش داد. آخر چگونه می‌شود در شرایطی که رکود کامل بر بازار سینما حاکم است، شاهد افزایش تولید و جهش دستمزدها باشیم؟ جالب این که تولید چنان زیاد است که به نظر می‌رسد آن دسته هم که بیکارند، حتما خودشان نمی‌دانند چطور باید سرمایه جذب کرده و کار کنند.

رونق در روزگار رکود

به باور این کارگردان و تهیه‌کننده سینمای ایران که آخرین فیلمش «مردی بدون سایه» تابستان گذشته اکران شده، در سینمای ایران روند نادرستی حاکم است، که باعث می‌شود تولید فیلم، فی‌نفسه، برای تهیه‌کنندگان سودآور باشد: این روند اشتباه سی سال است که دارد به سینمای ایران آسیب می‌زند- و نشانه‌های این آسیب را در حال حاضر در تولید بی‌رویه آثار می‌بینیم، آن هم در حالی که با شیوع ویروس کرونا عملا اکران در سینما تعطیل است. این که در این میان چه انگیزه‌ای سرمایه‌گذاران را به این وادی می‌کشاند، می‌تواند از این آسیب بزرگ رازگشایی کند.

توسعه نامتوازن

در ماه‌های اخیر اخبار زیادی درباره افزایش حیرت‌انگیز دستمزدهای سینماگران به ویژه بازیگران منتشر شده. علیرضا رئیسیان این اخبار و شایعات را نیز به دلیل ساختار نامتوازن تولید در سینمای ایران می‌داند: وقتی تولید به قدری باشد که حتی در سینماها و کشورهای توسعه‌یافته هم نمی‌بینیم، طبیعی است که شاهد چنین شرایطی باشیم. این جلوه عجیبی از توسعه نامتوازن سینمای ماست. چرا که روند طبیعی این‌گونه است که در دوران بیکاری، بحران اقتصادی و تورم، در همه دنیا شاهد کاهش دستمزدها باشیم.

روند معیوب

علیرضا رئیسیان این روند را با صراحت بیشتری زیر سوال می‌برد: در شرایطی که سرنوشت اقتصادی‌ فیلم‌ها در بهترین حالت مبهم است، این سرمایه‌ها چگونه وارد چرخه تولید می‌شوند؟ شاید چون
سرمایه‌گذار خصوصی به‌صورت کلان وجود ندارد و سرمایه‌گذاران موجود که در حال فعالیت هستند، اغلب وابسته به نهادهای دولتی بوده و به شکل‌های گوناگون وارد سینما شده‌اند. وقتی هم منشا سرمایه دولتی باشد، یعنی که نه برای سرمایه‌گذار و نه تهیه‌کننده بازگشت و احیانا افزایش آن در اولویت نیست و آن‌ها در همان مرحله تولید دستمزدشان را گرفته و به اهداف دیگرشان هم عملا دست یافته‌اند!

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.