سلاحش تیروکمان و سنگ است، اما نه برای آسیبرساندن به کسی، برای شکستن شیشههای خودروهای مدل بالا از این سلاح استفاده میکرد. این سارق عجیبوغریب، در محلههای بالای پایتخت پرسه میزد و خودروهای خارجی و لوکس را انتخاب میکرد. آنهایی که گوشه خیابان پارک شده بودند. بعد از آن با تیروکمان و از دور، شیشه آنها را هدف میگرفت، تیراندازی میکرد و شیشه خرد میشد. بعد به سراغ خودرو میرفت و هرچه در آن بود را خالی میکرد.
از لباسهای گرانقیمت و مارکدار گرفته تا ضبطوباند خودروها همه را میدزدید. به گفته خودش، این شگرد عجیب را یکنفر در پاتوق معتادان به او آموزش داده است. آنهم با گرفتن مبلغ 500 هزارتومان. این سارق حرفهای هم در حیاط پلیس پیشگیری پایتخت ایستاده و ماجرای دزدیهایش را روایت میکند.
پیش از اینکه به یک دزد تبدیل شوی، چه شغلی داشتی؟
من سرایدار یک مجتمع مسکونی در نیاوران بودم. به همراه همسرم در همان مجتمع زندگی میکردیم. البته هرازگاهی سرقت هم میکردم.
چرا با تیروکمان به سراغ خودروها میرفتی؟
برای اینکه بتوانم از دور آنها را هدف بگیرم، تا اگر کسی آمد و متوجه شد، مرا نبیند.
این شگرد چطور به ذهنت رسید؟
زمانیکه سرقت میکردم، اموال سرقتی را به پاتوق معتادان میبردم و میفروختم. یکبار یکنفر در آنجا بود که به من گفت در ازای گرفتن مبلغ میلیونی، میتواند شگردی راحت را به من یاد بدهد. من هم چون برایش اجناس سرقتی میبردم، از او تخفیف گرفتم. در نهایت در ازای مبلغ 500 هزار تومان این شگرد را به من یاد داد.
حتما باید آموزش میدیدی؟
بله. چون کار سختی است. قلقهای خاصی دارد که من همه آنها را بلدم و یاد گرفتهام. الان در عرض 30 ثانیه میتوانم با همین شگرد سرقت کنم.
از داخل خودروها چه چیزهایی را سرقت میکردی؟
معمولا به سراغ خودروهای خارجی در محلههای بالا میرفتم. بیشتر وقتها کتوشلوار و لباس گرانقیمت گیرم میآمد. یا مثلا ادکلن و عینکهای لوکس. خلاصه هرچه بود به همراه ضبطوباند را سرقت میکردم و متواری میشدم.
از تیروکمان برای آسیب رساندن به کسی هم استفاده کردی؟
نه اصلا. هدف من خودروهایی بود که گوشه خیابان پارک شده بود.