پیغمبری با جان عاشق کار داری

١٠ برداشت از سیره‌ رفتاری حضرت محمد(ص)

سیره‌ رفتاری پیغمبر اسلام‌(ع) امروز می‌تواند درس‌آموخته‌ای برای ما و توشه‌ای برای آخرت‌مان باشد. ما برای نیل به توسعه و رشد اجتماعی نیاز به یک نقشه راه داریم که محتوای آن را می‌توانیم در آموزه دینی و سبک زندگی پیامبران و معصومان(ع) جست‌وجو کنیم. به همین منظور و به مناسبت رحلت پیغمبر اسلام‌(ص) حجت‌الاسلام محمدجواد باقری، امام‌جمعه اسالم در گفتاری به بیان ١٠ شاخص از سیره اجتماعی حضرت محمد(ص) پرداخته است.

١. رسالت جهانی

خداوند عالم بر اساس آیه «وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ / سبأ ٢٨» رسالت پیامبر اکرم(ص) حضرت محمد (ص) را رسالتی جهانی و برای همه مردم بیان می‌کند که محدود به زمان و مکان نیست. برخلاف رسالت بسیاری از پیامبران بزرگ الهی که حتی نام آنها در قرآن کریم آورده شده است و هر کدام مأمور به یک قوم خاص یا در زمان خاصی بودند. با نزول عذاب الهی و از بین‌رفتن آن قوم رسالت آن نبی یا رسول هم به پایان می‌رسید. پیامبرانی چون هود و صالح و شعیب که خداوند آنها را به سوی قوم‌های عاد و ثمود و مدیَن فرستاد. حتی  پیامبران صاحب شریعتی مثل موسی و عیسی نیز مأمور به قوم بنی‌اسراییل بودند.

٢. رسول مهربانی

خالق زیبای جهان ما خودش را در آغاز قرآن کریم و در ابتدای هر سوره آن رحمان و رحیم معرفی می‌کند. رحمان به معنای رحمت و مهربانی عام برای همه مخلوقات و موجود عالم حتی کسانی که به خدا ایمان هم نیاورده‌اند از لطف او و نعمت‌هایش در دنیا بهره می‌برند و رحیم رحمت و مهربانی خاص خداوند نسبت به مومنان در دنیا و آخرت است. وقتی پروردگار جهان این چنین باشد یقینا از صفت رحمت خود در وجود پیامبر جهانی خود قرار می‌دهد «وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ / انبیا ١٠٧»  تا او سبب رحمتی برای مردم باشد؛ رحمتی که با استفاده از دین اسلام که برنامه سعادت دنیا وآخرت است باعث هدایت و سعادت آنها باشد.

٣. خاتم ‌انبیا

رسالت جهانی و رحمت تمام الهی ایجاب می‌کند که دین اسلام و رسالت حضرت محمد(ص) کامل‌ترین و جامع‌ترین ادیان باشد. همان‌طور که خداوند در کتاب خود وعده داده قرآن را که برنامه جامع سعادت و مجموعه کامل احکام و شریعت الهی است به ‌عنوان معجزه جاوید پیامبر اکرم(ص) از گزند هر گونه تحریف حفظ کند. بنابراین این برنامه نسخه ابدی سعادت بشر می‌ماند و سلسه نبوت در وجود حضرت محمد مصطفی ختم می‌شود. همان‌طور که می‌فرماید: «مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَ لَكِنْ رَسُولَ‌اللَّهِ وَخَاتَمَ‌النَّبِيِّينَ  / احزاب ٤٠». خاتَم به معنای چیزی است که تمام‌کننده یک صف یا یک جمع است دیوان رسالت و نبوت با وجود پیامبر اسلام(ص) برای همیشه بسته شده است.

٤. محمد (ص) بشیر نعمت و نذیر نقمت

آفریدگار هستی وجودی حکیم است و کار عبث مغایر حکمتش است. پس بر چنین حکیمی لازم است که از قبل بندگان خود را از پاداشی که برای کارهای خیر آنها در نظر گرفته است. آگاه کند و آنها را نسبت به عاقبت بد کارهای زشت بیم و هشدار دهد. این وظیفه بر عهده انبیاست و خداوند همه پیامبران را بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده قرار داده است. پیامبر ما نیز از این قاعده مستثنا نیست. بشارت‌دهنده نعمت‌ها و انذاردهنده نقمت‌هاست. به علاوه که گواه اعمال امت نیز هست. همان‌طور که خداوند فرمود: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا و َمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا / احزاب ٤٥».

٥. محمد (ص) سراج منیر

مسئولیت رسالت به آن علت سنگین است که همه تلاش‌ها و همه زحمت‌ها فقط باید برای خدا باشد.  اگر نبود اخلاص و تواضع این افراد شایسته و برگزیده، خداوند هیچ‌گاه آنان را بر این امر خطیر بر‌نمی‌گزید. با همه این مقامات پیامبر هیچ امری را برای دعوت به خود و به دست آوردن شهرت و ثروت و موقعیت و مقام دنیایی انجام نمی‌دهد بلکه همه دعوت او به سوی خداست. زیرا «وَ دَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِيرًا / احزاب ٤٦»  و چون این اخلاص در وجود او قرار گرفت مثل شمعی فروزان و چراغی روشنگر می‌درخشد و همه را از انوار الهی بهره‌مند می‌کند.

٦. محمد (ص) ؛خُلق عظیم

این همه اخلاص و تلاش و مجاهدت در راه خدا و صبر و بردباری در برابر ناملایمات انسانی خودساخته و دارای سجایای شایسته اخلاقی می‌طلبد. پیامبری که هدف بعثت خود را تمام‌ و کامل‌کردن خوبی‌های اخلاق بیان می‌کند باید خودش به مرتبه بالاتر مزیّن به اخلاق نیکو باشد. رسولی که خداوند خودش آن را به بهترین وجه ادب آموخته آن‌چنان که در قرآن می‌فرماید: «وَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ / قلم ٤». و با این خُلق عظیم همه را گرد خود جمع کرد و اگر نرم‌خویی او در مقابل تندخویی مخالفان و مشرکان نبود همه از گرد شمع وجودی او پراکنده می‌شدند.

٧. دلسوز امت

خداوند برای هر قومی پیامبر و رسولی از میان خودشان برانگیخت. تا با توجه به آداب و رسوم و سنت‌های همان قوم و بر اساس شناخت متقابل هر دو از یکدیگر رسالت خود را انجام دهد. این نکته بارها و بارها در آیات متعدد قرآن مورد تذکر و تکرار قرار گرفته است. این هم‌قوم‌بودن علاوه بر اینکه وحشت غربت را دفع می‌کند سبب انس و الفت نیز می‌شود. اما همان‌طور که گفتیم پیامبر اکرم(ص) رسالت جهانی دارد و نسبت به همه افراد امت خود دلسوز و مهربان است. « لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ/ توبه ١٢٨ » پیامبری که سختی‌ها و دشواری‌های مادی و معنوی امت برای او سنگین است. تا حدی که خداوند به او هشدار می‌دهد که گویا می‌خواهی خود را هلاک کنی. پیامبری که دلسوز است و مهربان.

٨. الگوی نیک

وقتی کسی در کاری بر قله کمال قرار می‌گیرد‌. دیگران او را به چشم برترین و بهترین می‌نگرند و سعی می‌کنند که خود را به او شبیه سازند. در حقیقت آن شخص به الگو و معیار و شاخص آن امر تبدیل می‌شود. احتمال دارد این الگوبودن در امری خوب و شایسته باشد یا در امری زشت و ناپسند. اما خداوند وجود پیامبر ما را برای همگان به‌ عنوان الگوی نیک و شایسته معرفی می‌کند
«لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ  / احزاب ٢١ ». به‌خصوص برای کسانی که به روز حساب و ملاقات خدا امید بسته‌اند و سعی می‌کنند با الگوبرداری از شخصیت و روش زندگی پیامبر اکرم(ص) زندگی دنیوی و اخروی خود را سعادتمندانه آباد کنند.

٩. پیامبر دانایی

خداوند همه انبیا را به کتاب و قانون مجهز کرد و به آنها دستور  برپایی عدل و انصاف در جامعه داد. کسانی که در مقابل پیامبران لجاجت می‌کردند و ایمان نمی‌آوردند گرفتار جهل خویش بودند. عقل و علم همواره نقطه مقابل جهل بوده و هست. در هیچ دینی به اندازه دین اسلام خداوند علم و دانایی را گرامی نداشته است. آن‌چنان که در حدیث قدسی خداوند ١٠ فضیلت برای امت پیامبر آخرالزمان برمی‌شمرد که یکی از آنها علم است. پیامبری که خواندن نمی‌دانست سینه‌اش مملو از علم الهی می‌شود و مأمور می‌شود: «اُدْعُ إلی سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِی اَحْسَنُ / نحل ١٢٥» مردم را براساس دانش به  خدا دعوت کند. حال چگونه می‌شود امروز عده‌ای دین را مخالف علم معرفی می‌کنند؟

۱۰_نجات بخش دلها

درباره وجود نازنین پیامبر(ص) اگر سالیان ‌سال غور شود و کتاب‌ها نگاشته شود. باز نمی‌توان ذره‌ای از آن مقام محمودی را که خدا به حضرتش عنایت کرده و وعده رضایت در روز حساب به او داده و آن مقام قربی که خدا به چسبیده‌شدن دو سر کمان تشبیهش کرده را بیان کرد.

فقط به این بسنده کنم که وجود آسمانی صدیقه طاهره حضرت فاطمه(س) وقتی در خطبه معروف فدکیه به بیان اوضاع نامناسب جزیره العرب قبل از اسلام می‌پردازد. می‌فرماید: «فَاَنْقَذَکُمُ اللَّهُ تَبارَکَ وَ تَعالی بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ» یعنی خداوند به وسیله حضرت محمد(ص) شما را از آن وضع جاهلی نجات داد. و امیرمومنان آن یار غار پیامبر(ص) در خطبه ١٠٨ نهج‌البلاغه می‌فرماید: «طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ» پیامبر همچون طبیبی بود که ابزار طبابت خویش را برگرفته بود و می‌چرخید و هر جا مریضی می‌یافت با داروهای خویش دل‌های کور و گوش‌های کر و زبان‌های گنگ‌شان از غفلت را درمان می‌کرد.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.