مهناز براتی، سردبیر انتشارات «کتاب مجازی»: برخلاف ادعای متصدیان دیجیکالا مبنی بر اینکه با کمک ناظران قانونی از حضور کتابسازان در پلتفرمهایشان جلوگیری میشود، اما همچنان شاهد حضور پررنگ کتابسازان در این سایت هستیم و گفتههایی مبنی بر فروش کتابهای صرفا قانونی در حد ادعا باقی میماند. موج فروش کتاب سلبریتیهای آمریکایی در این سایت گواه این ادعاست؛ کتابهایی که هرگز موفق به دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نخواهند شد. اینکه نهادهای قانونی و نظارتی کجای کارند، سوالی است بیپاسخ.
بارها شنیدهایم که میگویند در شرایطی که جامعه تحت فشار مسائل اقتصادی است، اولین چیزی که از سبد خانوارها حذف میشود، فرهنگ است. در وانفسای اقتصادی این روزها و در شرایطی که کشور حساسترین دوران خود را از جمیع جهات پشت سر میگذارد، شهروندان در گیر و دار تامین نیازهای اولیه خود سرگردان ماندهاند، فرهنگ که جای خود دارد. در حالی که سفره مردم هر روز در حال کوچکتر شدن است و گوشت و مرغ و برنج و اقلام خواربار مشمول حذف تدریجی از سبد کالای خانوارهاست، مثلا کتاب چه جایی میتواند در معادلات خانواده داشته باشد.
با همین مقدمه کوتاه دیگر بر کسی پوشیده نیست که فعالان حوزه فرهنگ با چه مشقتی راهشان را ادامه میدهند و زیر سایه ناامنی در مسیر نهچندان روشن حوزه فرهنگ روزهایشان را میگذرانند؛ چرا که اقتصاد بهعنوان زیربنا، همواره موجودیتشان را به چالش میکشد. در این مقال مشخصا بحث را در حوزه صنعت نشر ادامه خواهم داد. کم نیستند ناشرانی که این روزها چوب حراج بر سر آثارشان تکان میدهند و یکی پس از دیگری با تاسف اعلام میکنند که دیگر یارای ادامهدادن ندارند. در این میان، کوچکترین روزنههای اقتصادی نقش نفسگاهی بزرگ را برای فعالان حوزه نشر ایفا میکند؛ روزنههایی که هر روز غولهای مارکتینگ که دست بر قضا از رانتهای دولتی برخوردارند، انگشت سبابهشان را در آنها فرو میبرند و لاجرم نتیجه چیزی جز تاریکی و خفگی نیست.
دیجیکالا یکی از همین غولهاست. در حالی که ناشران مجبورند قیمتگذاریشان را طوری تنظیم کنند که هم توان خرید مخاطب، هم تخفیفی که به پخش کتاب میدهند و هم هزینههای تولید و خواب کتابها در انبار را پوشش دهند، دیجیکالا با تخفیفهای فضایی بازار فروش کتابفروشیها را تیره و تار میکند. بر مخاطبان که حرجی نیست، چرا که نمیتوان آنها را اقناع کرد که با جیب پر از خالی، پرچم دفاع و پاسداری از کتابفروشان را به دوش بگیرند. اما بهراستی با چه سازوکاری قیمت کتاب در دیجیکالا تا اندازه هزینه تولید یک کتاب تقلیل پیدا میکند و در این بازار رقابتی غیر آزاد، کتابفروشان واقعی و مجازی چطور میتوانند با یک غول رانتی رقابت کنند، در حالیکه نفسگاه فروششان هر روز تنگتر میشود؟
سالهاست که به دلیل حمایتهای یکسویه دولت از یک بخش صنعت نشر، ناشران به لحاظ عددی فربه و کتابفروشیها به محاق میروند، مثال بارز آن هم نمایشگاه کتاب است. در این میان، انحصار امتیازاتی خاص برای غولی چون دیجیکالا به تسریع این روند کمک میکند. دولتها چه برنامهریزی برای ابقای فعالیتهای کتابفروشان داشتهاند؟ هیچ. این در حالی است که کتابفروشیها یکی از بازوهای اصلی صنعت نشر به حساب میآیند و نه تنها از حمایتی برخوردار نیستند، بلکه در رقابت نابرابر با مراکز رانتی چون دیجیکالا چارهای جز غلافکردن ندارند. در حالی که در یک نمای شماتیک، صنعت نشر چرخهای است از زنجیرهای متوالی که به هم وصلند و پاره شدن یک زنجیر یعنی خسارت به کلیت وجودی این صنعت. چطور میتوان با حذف تدریجی کتابفروشیها این صنعت را سر پا نگه داشت؟ چطور میشود که کتابی با 80 درصد تخفیف در سایت دیجیکالا به فروش میرسد، در حالی که نهایت تخفیفی که یک کتابفروش از پخش کتابیها میگیرد چیزی مابین 25 تا 50 درصد است؟
در یک بازار رقابتی آزاد مزیتهای رقابتی چون تولید محتوای استاندارد، خدمات جانبی و… به فروش یک مجموعه کمک میکند، اما تنها مزیت رقابتی دیجیکالا نسبت به کتابفروشیهای دیگر تخفیف است، آن هم با رانت!
برخلاف ادعای متصدیان دیجیکالا مبنی بر اینکه با کمک ناظران قانونی از حضور کتابسازان در پلتفرمهایشان جلوگیری میشود، اما همچنان شاهد حضور پررنگ کتابسازان در این سایت هستیم و گفتههایی مبنی بر فروش کتابهای صرفا قانونی در حد ادعا باقی میماند. موج فروش کتاب سلبریتیهای آمریکایی در این سایت گواه این ادعاست؛ کتابهایی که هرگز موفق به دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نخواهند شد. اینکه نهادهای قانونی و نظارتی کجای کارند، سوالی است بیپاسخ.