مسئولین ما نمی توانند قوانین خودشان را به شبکه های اجتماعی تحمیل کنند

گفت‌وگوی «شهروندآنلاین» با محمد سلطانی‌فر، استاد علوم ارتباطات در روز جهانی شبکه‌های اجتماعی

استاد علوم ارتباطات و معاون اسبق مطبوعاتی گفت: ما خیلی دل‌مان می‌خواهد مردم خودمان را تافته جدا بافته‌ای از دیگران بدانیم. آنچه در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد با یک درصدی شدت و ضعف نزدیک به هم است و اصلا تفکر و پیامد جهانی شدن یعنی همین. حالا نوعش به دلیل قوانین و خواسته‌های ما متفاوت است. این برخی از مسئولان هستند که می‌خواهند این‌طور نباشد و به اصطلاح قوانین خودشان را به شبکه‌های اجتماعی تحمیل کنند.

به‌ناز مقدسی_شهروندآنلاین؛ امروز نهم تیرماه، روز جهانی شبکه‌های اجتماعی است؛ شبکه‌هایی که  اگرچه در یک دهه اخیر به عنوان مکانی برای سرگرمی و ارسال تعدادی عکس، دوست‌یابی و به دست آوردن چند فالوئور بین مردم طرفدار پیدا کردند، اما اکنون این سناریو تقریبا به طور کامل تغییر کرده است. سایت‌های رسانه‌های اجتماعی جایی است که همه چیز در آن اتفاق می‌افتد. کانال‌های رسانه‌های اجتماعی به بخش مهمی از استراتژی‌های بازاریابی برای مشاغل تبدیل شده‌اند. امروزه حضور فراگیر کاربران در کانال‌ها و شبکه‌های اجتماعی مجازی بسیار پررنگ‌تر از گذشته است. در این شرایط، کسب و کارها، نظریه‌ها، تعاملات و برنامه‌ها باید جایی باشند که مردم هستند و راستش را بخواهید امروزه همه آنها در شبکه‌های اجتماعی هستند! با این حال، به مناسبت همین روز، به سراغ دکتر محمد سلطانی‌فر، استاد علوم ارتباطات و معاون اسبق مطبوعاتی رفتیم. او در گفت‌وگو با «شهروند» از روند جهانی‌شدن شبکه‌های اجتماعی در تقابل با سنت‌های جامعه می‌گوید و معتقد است هیچ چیز نمی‌تواند در مقابل این روند ایستادگی کند.

در یک دهه گذشته، با ظهور پدیده شبکه‌های اجتماعی پرمخاطب، مردم جهان توانستند از این طریق با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. نظریه‌های اجتماعی و ارتباطی امروز از جامعه چه می‌گویند؟ اساسا چقدر دچار تغییر سبک زندگی شده‌ایم؟

اولا راجع به نظریه‌ها باید بگویم که چون این پدیده و همه پدیده‌های ارتباطی از غرب به داخل کشور ما و کشور‌های جهان سوم و شرق آمده‌اند، بر همین اساس نظریه‌ها و تئوری‌ها هم در غرب ساخته و پرداخته شده‌اند. اما اگر منظورتان به جای نظریه، نظر ‌اندیشمندان، نخبگان و کارشناسان در این زمینه است، باید بگویم که نظریه‌های مختلفی درباره این پدیده وجود دارد که معتقدند شبکه‌های اجتماعی یک انقلاب ارتباطی ایجاد کردند و به‌نوعی زیر و رو کردن فضای ارتباطی و برهم‌زننده فضای سنتی ارتباطات است. همه این باور را دارند که اگر هر کدام از کهکشان‌ها مثل کهکشان گوتنبرگ یا خط را بخواهیم در نظر بگیریم، شبکه‌های اجتماعی هم در نوع خودش کهکشانی است شاید بزرگ‌تر و عمیق‌تر و برهم‌زننده همه رفتار‌های سنتی که در رسانه‌ها و اتباطات وجود داشته است.

شما استاد علوم ارتباطات هستید و به همین دلیل شاید به واسطه حرفه و تجربه‌تان، زودتر از مردم عادی متوجه تغییر در رفتار ارتباطی و شبکه‌ای مردم در جامعه شده باشید. منظورم همان جرقه‌های اول تغییرات است. با چه رفتار‌هایی شروع شد و شما از چه زمانی متوجه شدید که به زودی شبکه‌های اینترنتی، جامعه و سبک زندگی مردم را تغییر خواهند داد؟

ببینید، قبل از اینکه شبکه‌های اجتماعی مثل امروز در جامعه رواج داشته باشند، دو پدیده را پشت سر گذاشتیم. یکی پدیده ماهواره رسانه‌ای، ارتباطی و خبری که ابتدا با cnn شکل گرفت و بعد از آن هم خود پدیده اینترنت که پا به عرصه جهانی گذاشت، نشان داد که این فضا، فضایی متفاوت است که مرز‌های جغرافیایی را بر هم می‌زند و در ساختار محلی و ملی نمی‌گنجد و عرصه صحنه‌های جهانی رفتار‌های مردم جهان را نشان می‌داد. اگر بخواهیم یک تئوری برای شبکه‌های اجتماعی با فضای جدید رسانه‌ای دنبال کنیم که غالب بر همه اینها باشد، آن تئوری چیزی نمی‌تواند باشد به جز جهانی‌شدن، جهانی‌کردن یا جهان‌گرایی. حالا هر سه مدل اینها را می‌توانیم تحت زور، تحمیل، اجبار یا داوطلبانه در نظر بگیریم. اینترنت صحنه‌های اولیه ارتباطی و اجتماعی را بر هم زد. اولین مدلی هم که ما تجربه کردیم، ‌ایمیل‌ها بود که این اتفاق را شکل داد و بعد از آن هم ماهواره‌های رادیو تلویزیونی شروع پدیده شبکه‌های اجتماعی بود.

این تحول چه چیزی را نشان می‌داد؟

طبیعتا جهان دستخوش تغییراتی جدید شده بود و ما هم آرام آرام برای تحولات یکی پس از دیگری، خودمان را آماده می‌کردیم. آمدن وبلاگ‌ها دیگر تقریبا می‌شود گفت ما را به آنجایی رساند که این پدیده دیگر خواه ناخواه اتفاق افتاد. بعد از آن هم شبکه‌های اجتماعی یاهو و فیس‌بوک، بعد هم وایبر و واتس‌آپ و تلگرام و امروز هم با اینستاگرام و تیک‌تاک شکل گرفته است.

 

امروز رسانه‌ای موفق است که بتواند فضایش را دو طرفه کند. رسانه‌ای که بیشتر بارش را در فضایی که ما اصطلاحا به آن می‌گوییم دو به دو، نیاورد و جریان دو طرفه و مخاطب‌محور نداشته باشد، دیگر رسانه تلقی نمی‌شود. اینستاگرام دقیقا همین کار را انجام داد و تمام بار محتوایی‌اش را به شکل کاملا دو طرفه و لایو در اختیار مردم گذاشت.

شاید ملموس‌ترین ابزار یا نشانه‌هایی که سبک زندگی مردم را در چند سال اخیر تغییر دادند، استفاده رایج از گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام بود. دلیل این همه استقبال از شبکه اجتماعی اینستاگرام چیست؟ چرا در حالی که سال‌ها قبل نیز چنین شبکه‌هایی وجود داشتند، اما در یک دهه اخیر بخت و اقبال با اینستاگرام بیشتر یار بوده است، به خصوص در ایران؟

اینستاگرام در بطن زندگی مردم به خصوص جوان‌ها و بعد خانواده‌ها جای گرفت و به عنوان یک شبکه اجتماعی خودش را با سبک زندگی امروزی مردم تطبیق داد. قبول کنیم از زمانی که وسایل ارتباط جمعی توده‌ای پا به عرصه وجود گذاشتند به اصطلاح جریان، جریان یک‌طرفه و یک‌سویه‌ای بود که شکل گرفته بود. صاحبان روزنامه‌ها، روزنامه‌نگار و خبرنگار می‌گفتند و مردم هم می‌پذیرفتند. امروز رسانه‌ای موفق است که بتواند فضایش را دو طرفه کند. رسانه‌ای که بیشتر بارش را در فضایی که ما اصطلاحا به آن می‌گوییم دو به دو، نیاورد و جریان دو طرفه و مخاطب‌محور نداشته باشد، دیگر رسانه تلقی نمی‌شود. اینستاگرام دقیقا همین کار را انجام داد و تمام بار محتوایی‌اش را به شکل کاملا دو طرفه و لایو در اختیار مردم گذاشت. این موضوع برای مردمانی که با آن ساختار سنتی آشنایی داشتند و بیش از ۴۰۰ سال مخاطب رسانه‌های یک‌طرفه بودند و فقط شنونده به حساب می‌آمدند، هم‌خونی داشت و همین هم شد که شبکه‌های اجتماعی در چند سال اخیر انقلاب عجیبی به‌پا کردند. اینکه امکان لایو انعکاس دادن و به اشتراک گذاشتن موضوعات مختلف در اینستاگرام وجود دارد، دلیل موفقیت اینستاگرام بود.

شبکه‌های اجتماعی حالا نسل جدید را هم وارد بازی خود کرده اند و می‌بینیم که این موضوع حتی در فضای شهری هم تأثیرگذار است؛ مثل همان اتفاقی که چند روز پیش در شیراز افتاد و عده‌ای از دهه نودی‌ها و هشتادی‌ها از طریق شبکه‌های اجتماعی با یکدیگر قرار گذاشتند که در بلوار چمران شیراز تجمع کنند. از طرف دیگر، انتشار گسترده این ویدیو در شبکه‌های اجتماعی با عنوان تجمع نوجوانان و دختر‌های بی‌حجابی که میانگین سنی آنان ۱۶ – ۱۵ سال بود نیز واکنش‌های مسئولان را در پی داشت. آیا اساسا در شرایط کنونی می‌توانیم این نوع ارتباطات در شبکه‌های اجتماعی را به سلیقه خودمان تغییر دهیم؟

ما خیلی دل‌مان می‌خواهد مردم خودمان را تافته جدا بافته‌ای از دیگران بدانیم. آنچه در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد با یک درصدی شدت و ضعف نزدیک به هم است و اصلا تفکر و پیامد جهانی شدن یعنی همین. حالا نوعش به دلیل قوانین و خواسته‌های ما متفاوت است. این برخی از مسئولان هستند که می‌خواهند این‌طور نباشد و به اصطلاح قوانین خودشان را به شبکه‌های اجتماعی تحمیل کنند. این اتفاقی که در شیراز افتاد یا همین چند روز پیش در چهارراه‌های تهران رخ داد و عده‌ای گفتند بغل مجانی، نمونه‌های همان جهانی شدن است که حالا تک‌تک در گوشه و کنار کشور ما هم رواج پیدا می‌کند. من این را خیلی متفاوت از روندی که در جهان اتفاق می‌افتد، نمی‌دانم. اگر گوشی‌های هوشمند و اینترنت را ابزار‌های دوران پُست‌مدرن بدانیم، با تفکر سنتی در تضاد است، بنابراین عده‌ای از مسئولان تصور می‌کنند که می‌توانند این ابزار پست‌مدرن را هم با سلیقه خودشان اداره کنند. با همان روند یک‌سویه که قبل از جهانی‌شدن وجود داشت، اما این اتفاق دورانش به سر آمده و آنها هم مجبورند خودشان را با این شرایط تطبیق دهند.

//انتهای پیام

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.