روایت ساعتها جستجو در چیل آباد
ماموریت امدادگران در معدن ارزوئیه؛ نجات یک مصدوم و رها سازی دو جسدو قربانی
عملیات جستوجو و آواربرداری از حادثه معدن کروم چیل آباد در ارزوئیه کرمان بعد از سه روز تلاش شبانهروزی تیمهای امدادی جمعیت هلالاحمر به پایان رسید. 27 امدادگر جمعیت هلالاحمر در این حادثه موفق شدند بعد از نجات اولین مصدوم این حادثه در روز نخست و انتقال او به بیمارستان در شرایط سخت بارندگی و طوفانی که در منطقه رخ داد> جسد دو مصدوم دیگر را از لابلای سنگهای بزرگ و آوار سنگین معدن بعد از رهاسازی از میان آهنهای لهشده بیل مکانیکی بیرون بکشند. مصدومان این حادثه یک راننده و دو فرزند جوان و نوجوان نگهبان معدن بودند که بعد از ریزش کوه زیر آوار ماندند. به گفته مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان کرمان آواربرداری از حادثه معدن کروم چیل اروزئیه یکی از سختترین و نفسگیرترین حوادث امدادی استان بود که با ازخودگذشتگی و خستگیناپذیری نیروهای امدادی هلالاحمر با حداقل امکانات در شرایط پرخطر به پایان رسید.
به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ ساعت 12 ظهر روز پنجشنبه بود. روز به داغترین ساعت خود در منطقه چیلآباد ارزوئیه رسیده بود. راننده شیرازی بیل مکانیکی در معدن روباز کروم مشغول کار بود. نگهبان معدن که همراه خانوادهاش در دامنه کوه زندگی میکردند کمکم بساط ناهار ساده تابستانی خود را پهن کردند و به رسم میهمان نوازی جایی برای میهمان شیرازی خود سرسفره کارگریشان تعبیه کردند. هرچه منتظر ماندند خبری از راننده نشد. پدر از پسرکوچک خود خواست راننده را برای صرف ناهار خبر کند، برادر بزرگتر هم همراه او شد. یکی 16 ساله و دیگری 21 ساله. سینه کوه را در گرمای ظهر بالا رفتند. تازه به نزدیکیهای بیل مکانیکی رسیده بودند که ناگاه کوه ریزش کرد و در چشم بههمزدنی هر سه نفر زیر خروارها سنگوخاک کوهستان پنهان شدند. صدای مهیب ریزش کوه، خانواده نگهبان را خبردار کرد . آنها و ماتومبهوت به کوه نگاه میکردند. غباری تیره همه فضای معدن را پوشانده بود. هراسان خود را به معدن رساندند چشم چشم را نمیدید خبری از بچهها و راننده بیل مکانیکی نبود. اهالی روستا که متوجه حادثه شده بودند موضوع را سریعا به هلالاحمر خبر دادند. به گفته فلاح، مدیرعامل جمعیت هلالاحمر که فرماندهی عملیات نجات و جستوجوی این حادثه را از همان ساعت اولیه عهدهدار شد اولین تیم امدادی از شهرستان ارزوئیه راهی منطقه شدند: «فاصله محل حادثه تا مرکز ارزوئیه چیزی حدود 40 کیلومتر بود که 8 کیلومتر آن را مسیر کوهستانی و صعبالعبور تشکیل میداد با این وجود اولین تیم امدادی ما در عرض نیم ساعت خود را به منطقه رساندند و موفق شدند در همان ساعات اولیه پسر بزرگتر خانواده نگهبان را زنده از زیر آوار سنگین بیرون بکشند.»
نفر اول را که از زیر آوار خارج کردند ریزش خردهسنگها حکایت از ریزش دوباره کوه داشت بهخاطر همین نیروهای امدادی همراه با مصدوم از کوه پایین آمدند. تازه پایشان به زمین رسید که دوباره کوه بهشدت ریزش کرد: «به جهت پیشگیری از بروز حادثه تلخ دیگر عملیات نجات تا روز دوم متوقف شد. نیمه شب اول تیمهای امدادی پشتیبانی از کرمان و بافق هم به تیم ارزوئیه اضافه شدند تا عملیات جستوجو با قدرت بیشتری در روز دوم شروع شود. ساعت 7 صبح عملیات جستوجو آغاز شد و به مدت 20 ساعت تا یازدهونیم شب طول کشید.»
جستجو زیر باران و طوفان
کار جستوجو در روز دوم سخت و نفسگیر بود هم بهلحاظ شرایط سختی که محل حادثه داشت هم بهخاطر طوفان شدید همراه با رگبار و بارش شدید باران و سیل: «طوفان و بارش شدید باران باعث شد تا کوه دوباره ریزش کند و همه زحمت آواربرداری امدادگران از بین برود. هربار بعد از ریزش، امدادگران دوباره مشغول کار شدند. درست است گلگهر برای کمک به عملیات جستوجو دو دستگاه بیل مکانیکی در اختیار ما گذاشته بود اما در خیلی از مواقع حتی امکان استفاده از آنها را نداشتیم و امدادگران مجبور بودند با دست نسبت به جابهجایی سنگهای بزرگ اقدام کنند.»
بعد از 20 ساعت آواربرداری ساعت یازدهونیم شب اولین جسد این حادثه که پیکر راننده حدودا سیساله شیرازی بود در حالیکه لابلای آهنهای لهشده بیل مکانیکی گرفتار شده بود، کشف شد: «کار سخت، رهاسازی پاهای راننده از زیر پدالهای بیل مکانیکی بود. امدادگران با کمک ابزار رهاسازی در طول سهونیم ساعت موفق به انجام این کار شدند.»
خانواده راننده شیرازی بعد از اطلاع از حادثه خود را به دامنه کوهی که معدن در آن قرار داشت، رسانده بودند و همراه با خانواده نگهبان چشمانتظار عزیزشان بودند: «نیمهشب بالاخره جسد راننده با کمترین آسیب از میان آوارها و بیل مکانیکی لهشده رها شد و به خانواده تحویل داده شد.»
خستگی امدادگران و تاریکی شب اجازه نداد تا بعد از پیدا شدن جسد اول کار ادامه یابد. بهخاطر همین همه امدادگران به دامنه کوه آمدند. گرما امان همه را بریده بود. مصدومی که به بیمارستان منتقل شد تحت عمل جراحی قرار گرفت و مدیرعامل جمعیت هلالاحمر به همراه خانوادهاش نیمهشب دوم به عیادت او رفتند.
حادثه در منطقهای صعبالعبور اتفاق افتاده بود که جز خودروهای هلالاحمر هیچ خودروی دیگری امکان دسترسی به منطقه را نداشت، از طرفی خطر ریزش کوه هرلحظه جان همه را تهدید میکرد.
از مترو پل سخت تر بود
مهدی جوشایی از امدادگرانی بود که در عملیات های جستوجوی معدن، و حتی همین اواخر در حادثه متروپل هم برای کمکرسانی حضور داشت، اما میگوید جنس این ماموریت فرق میکرد: «ما در متروپل امکان فیکس کردن ساختمان و آواربرداری را داشتیم اما در این ماموریت چنین امکانی وجود نداشت. با هر قدمی که در حین آواربرداری برمیداشتیم احتمال ریزش دوباره کوه وجود داشت. ما دو تا سه بار کار آواربرداری را انجام دادیم اما با هر بار ریزش، زحمت بچهها به هدر می رفت . هوا به شدت گرم بود و این گرمای هوا کار را سخت میکرد. بعد از پیدا کردن اجساد، تازه سختی کار برای رهاسازی شروع میشد. پیکر اول که راننده بیل مکانیکی بود بین آهنهای لهشده دستگاه گرفتار شده بود. کوچکترین بیاحتیاطی باعث میشد جسد لطمه زیادی ببیند بهخاطر همین بچهها با سختی، پیکر اول را از میان آهنها جدا کردند.»
فقط هلال احمر حضور داشت
بارش باران باعث شده بود خاک کوهستان صابونی و لغزنده شود. همین موضوع، تردد امدادگران را سخت کرده بود و احتمال سقوط آنها را افزایش میداد. به گفته محمد امیرخوانی، معاون امدادونجات جمعیت هلالاحمر کرمان ماموریت نجات و جستوجوی معدن کروم چیلآباد یکی از پرریسکترین ماموریتهای امدادی برای نیروهای هلالاحمر بود: «حادثه در منطقهای صعبالعبور اتفاق افتاده بود که جز خودروهای هلالاحمر هیچ خودروی دیگری امکان دسترسی به منطقه را نداشت، از طرفی خطر ریزش کوه هرلحظه جان همه را تهدید میکرد. برای پیدا کردن جسد دوم مجبور شدیم به اطلاعات مصدوم نجاتیافته از حادثه دلخوش باشیم و طبق گفتههای او آخرین مسیری که تردد کرده بود را شناسایی و خوشبختانه موفق شدیم به جسد برسیم، اما جسد شرایط خوبی نداشت و بین بیل مکانیکی و دیواره کوه پرس شده بود. گرچه در ساعتهای اولیه صبح روز سوم موفق به کشف محل جسد دوم شدیم اما سختی کار رهاسازی بهگونهای بود که عملیات تا ساعتها به طول کشید.»