چرا سینمای ایران فیلم عاشورایی کم دارد؟

دست‌های خالی سینما و تلویزیون ایران درباره قیام عاشورا

پولاد امین_شهروندآنلاین؛ مروری کوتاه و گذرا بر سینمای ایران و تولیداتش در این 44 سال نشان می‌دهد که گذشته از فیلم‌هایی که در یک یا چند سکانس اشارات گذرایی به عاشورا دارند، در کل در تاریخ سینمای بعد از انقلاب جز چهار فیلم درباره عاشورا ساخته نشده است و این برای سینمایی که آشکارا در تمام این سال‌ها نگاهی ایدئولوژیک را دنبال می‌کرده، کمبودی جدی می‌تواند باشد. در حقیقت در شرایطی که مثلا در سایت‌های مرجع سینمایی از قبیل آی‌ام‌دی‌بی؛ ذیل جست‌وجوی «فیلمی درباره حضرت مسیح» ٩٦ عنوان فیلم و برای جست‌وجوی شخصیتی مانند «مریم مجدلیه» ٣٢ عنوان فیلم معرفی می‌شود؛ در سینمای ما که ظاهر مذهبی نیز دارد و حتی جزو معدود کشورهای دنیا هستیم که نهادهایی مخصوص تولید و نمایش فیلم‌های دینی داریم؛ کمبود آشکاری در این عرصه وجود دارد و مثلا همه‌ساله در روزهای ماه محرم سالن‌های سینما و حتی شبکه‌های تلویزیونی عزا می‌گیرند که امسال کدام آثار را در روزهای عزاداری روی آنتن بفرستند یا به نمایش بگذارند.

حالا در آستانه رسیدن به تعطیلات تاسوعا و عاشورا، می‌توان از فرصت همه‌ساله در چنین ایامی بهره برد و یک‌بار دیگر این پرسش همه‌ساله را تکرار کرد که «سینمای ما چرا فیلم عاشورایی ندارد»؟ پرسشی که با این‌که در این چند دهه بارها و بارها مطرح شده، اما هیچ‌گاه به پاسخ مشخص و روشنی نرسیده است. درواقع در قبال این پرسش چند موضع‌گیری عمده وجود دارد که هر کسی از ظن خود به آن پرداخته: عده‌ای کمبود یا نبود فیلم درباره عاشورا را به سینماگران ربط داده و دوری سینماگران از این مفاهیم را دلیل کمبود فیلم‌هایی با این مضمون در سینمای ما عنوان کرده‌اند. عده‌ای دشواری‌های ساخت فیلم‌های تاریخی- مذهبی را علت اصلی هراس سینمای ایران از نزدیک‌شدن به چنین سوژه‌هایی عنوان کرده‌اند و البته عده‌ای دیگر هم تجاربی مانند «رستاخیز» احمدرضا درویش و توقیف چندین ساله آن را مثال می‌آورند و می‌گویند که دشوارترین جنبه نزدیک‌شدن به مضامینی مانند عاشورا این است که می‌تواند باعث حساسیت‌های فقهی و شرعی شود و کلیت اثر هنری را به مخاطره اندازد.

فیلم‌های عاشورایی سینمای ایران

در سینمای ایران در 44 سالی که از پیروزی انقلاب ایران می‌گذرد، شمار فیلم‌هایی که درباره عاشورا تولید شده حتی به انگشتان یک دست هم نمی‌رسد که قطعا نشان‌دهنده یک‌سری کمبودهای عمده است.

اولین فیلم سینمای بعد از انقلاب ایران درباره عاشورا «سفیر» است. فیلمی از فریبرز صالح با داستانی درباره شکنجه‌ها و اعدام قیس‌ابن‌مسهر، نماینده و پیام‌آور امام حسین(ع) به دست ابن‌زیاد که موفقیت شگفت‌انگیزی در گیشه سینمای نوپای بعد از انقلاب به دست آورد، اما با این حال باعث استمرار تولید این قبیل فیلم‌ها نشد و تا سال‌های‌ سال تنها تلاش سینمای ایران در این زمینه قلمداد می‌شد، تا این‌که شهرام اسدی اولین فیلمش «روز واقعه» را ساخت که با هر متر و معیاری بهترین فیلم عاشورایی سینمای ایران است.

«روز واقعه» البته ارزش و اهمیتش بیشتر مرهون و مدیون فیلمنامه‌ای است که بهرام بیضایی با هوشمندی و درک حساسیت‌های موجود در این سرزمین با تکیه بر حواشی رخداد کربلا، و نه اصل ماجرا، نوشته و چه حیف که به خودش اجازه ساخت آن داده نشد. «روز واقعه» داستان جوان مسیحی تازه مسلمانی را روایت می‌کند که به دنبال ندایی ذهنی که او را به یاری می‌خواهد، مسیری طولانی را طی می‌کند و در نهایت در عصر عاشورا به کربلا می‌رسد. رویکردی هوشمندانه و البته شاید هم به نحوی بی‌سابقه محافظه‌کارانه ‌از بهرام بیضایی-در دوری از اصل ماجرای کربلا- که البته تاثیر مثبتی هم در ماندگاری این فیلم داشته و باعث پخش همه‌ساله این فیلم در شبکه‌های تلویزیون شده است.

دیگر فیلم عاشورایی سینمای ایران «رستاخیز» است. فیلم بدفرجام احمدرضا درویش که شاید نبود همان چیزی که فیلمی مثل «روز واقعه» را به سوگلی مدیران فرهنگی تبدیل کرد، کمبود اصلی آن است. در واقع «رستاخیز» آن هوشمندی و محافظه‌کاری «روز واقعه» را کم دارد. این ساخته ارزشمند احمدرضا درویش که فعلا آخرین تلاش سینمای ایران در روایت عاشوراست، نه‌ تنها روایت دقیق روز عاشوراست که حتی در رویکردی بدیع برای نخستین‌بار سیمای حضرت عباس (ع) را هم به تصویر کشیده و گفته می‌شود همین هم هست که حساسیت شماری از فقها را برانگیخته و تاکنون جلوی نمایش آن را گرفته است.

تلویزیون هم مانند سینمای ما در این 44‌ سال چندان در پرداخت به عاشورا موفق عمل نکرده و در واقع جز «مختارنامه» و «معصومیت از دست‌رفته» هر دو از داود میرباقری، دستی کاملا خالی در مواجهه با این موضوع دارد. در تلویزیون البته در سریال‌هایی مانند «شب دهم» حسن فتحی و «سفر سبز» محمدحسین لطیفی به تأثیرات عاشورا بر زندگی‌ مردم در برهه‌های معاصرتر پرداخته شده است، اما حتی با در نظر گرفتن این تلاش‌ها هم آمار سه، چهار فیلم و چهار سریال در 44 ‌سال بیش از حد ناچیز جلوه می‌کند!

 

تحلیل تهیه‌کننده قدیمی سینما و تلویزیون درباره دلایل کمبود آثار عاشورایی

راهی که ناتمام ماند!

محسن علی‌اکبری، تهیه‌کننده فیلم‌هایی مانند «استرداد»، «تلفن همراه رئیس‌جمهور»، «کتاب قانون»، «همیشه پای یک زن در میان است» و «پاداش سکوت» است که در مقطعی نیز قصد داشت سریال «امام حسین (ع)» و البته فیلم «ثارالله» را با روایت داستان حرکت حسین‌بن‌علی از مکه به سمت کربلا به کارگردانی شهریار بحرانی تولید کند. این سریال-و بعد فیلم- که قرار بود فصول نهایی‌اش با واقعه عاشورا رقم بخورد، اما، بعد از گذشت چهار ماه از آغاز فیلمبرداری و در شرایطی که حدود ۱۰۰ دقیقه مفید هم فیلمبرداری شده بود، تعطیل شد تا تولیدات عاشورایی سینما و تلویزیون ایران در همان شمار سابق متوقف مانده باشد.

محسن علی‌اکبری درباره دلایل متوقف شدن سریال «ثارالله» گفته «بعد از این‌که شماری از مراجع و علما نظر دادند که در آثار نمایشی نباید نگاهی مستقیم به زندگی ائمه ‌اطهار داشته باشیم، این سریال در ادامه راه، ناتمام باقی ماند و این در حالی است که بهترین‌های سینمای ایران، از استاد علی نصیریان تا بسیاری دیگر از جمله عنایت بخشی و جعفر دهقان در آن سریال حضور داشتند.»

درباره کم‌بودن تولیدات عاشورایی در تلویزیون و سینمای ایران تحلیلی دارید؟

در کل درباره پرداخت به عاشورا در سینما و تلویزیون؛ عده‌ای عقیده دارند که باید داستان زندگی امامان را به زیباترین شکل ممکن نمایش دهیم. دیدگاه عده‌ای دیگر در این زمینه اما این است که رویکرد مستقیم به زندگی ائمه جایز نیست و بهترین کار برای نشان دادن زندگی و طرز فکر و تاثیرات امامان بر دیگران و حتی نسل‌های بعدی این است که داستان افرادی را روایت کنیم که با امامان در ارتباط بوده‌اند که نمونه‌اش سریال «سلمان فارسی» داود میرباقری است.

شما خودتان با کدام رویکرد موافقید؟

گذشته از مسائل فقهی و شرعی داستان؛ با هر دو نوع نگاه می‌توان آثار خوبی ساخت که باعث آشنایی جوانان با ائمه اطهار شود و آنان را با مفاهیم غنی فراوانی که در زندگی‌ها و دوران‌های ائمه وجود دارد، آشنا کند و مهم‌تر از همه، مسئولان باید این مساله را درک کنند که اگر ما روی این مسائل کار نکنیم، دیگران در جایی دیگر نسخه تحریف‌شده آنها را خواهند ساخت.

پس با این اوصاف، چرا تلویزیون و سینمای ما کمتر سراغ چنین آثاری می‌رود؟

به جای پاسخ به این سوال می‌خواهم مدیران فرهنگی و مسئولان به این موضوع فکر کنند که تا چه زمانی قرار است تلویزیون در ماه محرم تنها و تنها روی سریال‌هایی مثل «مختارنامه» تکیه کند؟! یعنی وقتش نشده که در روزگاری که صداوسیما به هر دلیل شمار مخاطبانش کمتر شده و از سوی دیگر هم شبکه نمایش خانگی با نهایت توان، خود را جلو کشیده؛ مسیری جدید برای تولید کارهای ارزشی و مخاطب‌پسند دینی و مذهبی و تاریخی ایجاد کنیم؟!

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.