بند ناف سیستان را ببرید
«شهروند» از مذاکرات ایران و افغانستان بر سر حقابه «هیرمند» و خلف وعدههای افغانستان گزارش میدهد
زندگی اینجا نفسهای آخرش را میکشد. آب که پایش را از اینجا بُرید، نشانههای زندگی، یکبهیک به قهر رفتند. «هیرمند» خشک شد و «هامون» به خاک نشست. کشاورزی و دامداری هم مُرد. زندگی اهالی خلاصه شد در چهاردیواریهای خشتی. چهاردیواریهایی که هیچ به خود نمیبینند جز آه و حسرت ساکنانشان. حسرت روزهای پُرآبی و قایقهایی که تَر بودند از گشتزنی در میانه «هامون». چرخ روزگار طوری چرخیده که «هامون» و «هیرمند» برای تَر شدن چشم بدوزند به همسایه بالادستشان. چشمانتظاریای که بیشک نیاز دارد به دیپلماسی قوی و توافق بزرگان.
«هامون» و «هیرمند» سالهاست صبوری پیشه کردهاند برای دیدن آب به خودشان. صبوریای که تا امروز جواب نداده و همچنان به خاک نشسته منتظر است. حقابه «هامون» و «هیرمند» و زخم خشکسالی سالهاست نفسشان را به شماره انداخته. تنشی که همیشه بحث داغ مسئولان بوده، اما بدون نتیجه روشن. بحثها و گفتوگوهای بسیاری حول محور بیآبی سیستانوبلوچستان شکل گرفته، اما گویی سرنوشت «هامون» به خشکسالی گره خورده. گویی تصمیمگیران چشمانتظار مرگ همیشگی هاموناند. مرگی دردناک که گرد سوگش را تا فرسنگها خواهد پاشید.
«هامون» برای جاریشدن زندگی چشم دوخت به سند جامع احیای تالاب. سندی که تصویب و تدوین شد، اما در غیاب منبع آب برای احیای تالاب همچنان ابتر باقی ماند. روزگاری سد «کمالخان» و بالارفتنش شد دغدغه فعالان و بحث داغ فضای مجازی. سدی که در خاک همسایه قد کشید تا رمق از سیستانوبلوچستان و «هامون» و «هیرمند»ش ببرد.
لیلامهداد_شهروندآنلاین؛ زندگی اینجا نفسهای آخرش را میکشد. آب که پایش را از اینجا بُرید، نشانههای زندگی، یکبهیک به قهر رفتند. «هیرمند» خشک شد و «هامون» به خاک نشست. کشاورزی و دامداری هم مُرد. زندگی اهالی خلاصه شد در چهاردیواریهای خشتی. چهاردیواریهایی که هیچ به خود نمیبینند جز آه و حسرت ساکنانشان.
حسرت روزهای پُرآبی و قایقهایی که تَر بودند از گشتزنی در میانه «هامون». چرخ روزگار طوری چرخیده که «هامون» و «هیرمند» برای تَرشدن چشم بدوزند به همسایه بالادستشان. چشمانتظاریای که بیشک نیاز دارد به دیپلماسی قوی و توافق بزرگان.
«هامون» و «هیرمند» سالهاست صبوری پیشه کردهاند برای دیدن آب به خودشان. صبوریای که تا امروز جواب نداده و همچنان به خاک نشسته منتظر است. حقابه «هامون» و «هیرمند» و زخم خشکسالی سالهاست نفسشان را به شماره انداخته. تنشی که همیشه بحث داغ مسئولان بوده، اما بدون نتیجه روشن.
بحثها و گفتوگوهای بسیاری حول محور بیآبی سیستانوبلوچستان شکل گرفته، اما گویی سرنوشت «هامون» به خشکسالی گره خورده. گویی تصمیمگیران چشمانتظار مرگ همیشگی هاموناند. مرگی دردناک که گرد سوگش را تا فرسنگها خواهد پاشید.
«هامون» برای جاریشدن زندگی چشم دوخت به سند جامع احیای تالاب. سندی که تصویب و تدوین شد، اما در غیاب منبع آب برای احیای تالاب همچنان ابتر باقی ماند. روزگاری سد «کمالخان» و بالا رفتنش شد دغدغه فعالان و بحث داغ فضای مجازی. سدی که در خاک همسایه قد کشید تا رمق از سیستانوبلوچستان و «هامون» و «هیرمند»ش ببرد.
براساس معاهده سال 1351 سهم ایران از آب رودخانه «هیرمند» معادل 820میلیون مترمکعب در سال تعیین شده. دولت قبلی افغانستان اما مبنا را گذاشت بر احداث سد «کمالخان» روی رودخانه «هیرمند» استان نیمروز. سدی که عملا مانعی شد بر اجرای معاهده سال 1351. حالا اهمیت مسأله ایجاب کرده مقامات دو کشور رفتوآمدهایی به دو کشور داشته باشند. رفتوآمدهایی برای مذاکرات دیپلماسی به امید احیای معاهده 1351.
دیپلماسی برای احیای معاهده سال 1351
وزرای امور خارجه و نیرو مامور پیگیری حقابه «هیرمند» شدهاند. ماموریتی که نماینده ویژه رئیسجمهوری در امور افغانستان را هم به خود میبیند. مذاکرات دیپلماسی حقابه «هیرمند» استارت خورده، اما هنوز خبری از تحقق آن نیست.
«هیرمند» و حقابهاش تا جایی اهمیت دارد که وزرای امورخارجه دو کشور تماسهایی با هم داشتند برای به نتیجه رسیدن. «حسین امیرعبداللهیان» در تماسی با «ملاامیرخان متقی» بر حلوفصل سریع و جدی مسأله حقابه ایران تاکید کرده بود. وزیر امور خارجه گفته بود حلنشدن این مسأله بیشک در سایر حوزههای همکاری دو کشور آثار منفیاش را نشان خواهد داد.
به گفته «امیرعبداللهیان» تحویل حقابه ایران شاخص مهمی است برای سنجش تعهدات هیأت حاکمه سرپرستی افغانستان در عمل به تعهدات بینالمللی. سرپرست امور خارجه دولت طالبان هم اعلام کرده بود ما نسبت به حقابه ایران متعهدیم. «ملاامیرخان متقی» گفت زمانی که آب موجود باشد، آن را به سوی ایران روان میسازیم.
براساس معاهده سال 1351 سهم ایران از آب رودخانه «هیرمند» معادل 820میلیون مترمکعب در سال تعیین شده. دولت قبلی افغانستان اما مبنا را گذاشت بر احداث سد «کمالخان» روی رودخانه «هیرمند» استان نیمروز. سدی که عملا مانعی شد بر اجرای معاهده سال 1351. حالا اهمیت مسأله ایجاب کرده مقامات این دو کشور رفتوآمدهایی داشته باشند. رفتوآمدهایی برای مذاکرات دیپلماسی به امید احیای معاهده 1351.
«دهمرده» بر این باور است باید انتقال آب از عمان برای سیستان اجرایی شود. آب ژرف هم میتواند گرهای از بیآبی و خشکسالی سیستان باز کند. «برای آب ژرف ردیف بودجه هم داریم و تا امروز 2هزار میلیارد مترمکعب آب ذخیره شده است. باید روی این موارد سرمایهگذاری کنیم.»
سرنوشت سیستان را به افغانستان گره نزنیم
تابستان 92 بود که ساخت سد «سلما» خبرساز شد، پروژهای 200میلیون دلاری که هند مسئول اجرای آن بود. سدی که اهمیت قد کشیدنش تا جایی بود که بر روابط دو کشور تاثیر گذاشت و بحثهای جدی را شکل داد. قَد کشیدن سد «سلما» به دلیل جنگ داخلی و تنشهای مستمر افغانستان به تعویق افتاد.
«سلما» در حالی قد میکشید که آب ورودی به ایران و ترکمنستان را کاهش میداد. «سلما» بیشک 73درصد جریان آب هریرود به ایران را کاهش میدهد. این در حالی است که بخش مهمی از مناطق شرقی ایران به آب هریرود وابسته است.
«اگر قرار است ما سیستانی داشته باشیم، باید فکری برای آب پایدارش اندیشید.» این باور نماینده سیستانوبلوچستان در مجلس شورای اسلامی است. حبیبالله دهمرده به «شهروند» میگوید باید سرنوشت سیستان از افغانستان جدا شود. ««کمالخان» محصول امروز و دیروز نیست. «کمالخان» طرحی آمریکایی، اسراییلی است برای خشکشدن سیستان.»
سیستان زندگیاش گره خورده به آب. سرزمینی که اهالیاش چرخ زندگیشان را یا با کشاورزی میچرخانند یا دامداری. عدهای هم صیادان روزهای پُرآبی «هامون» بودند. «افغانستان پیوسته سد و بند به «هیرمند» اضافه میکند.» حقابه هیرمند به سال 1351 برمیگردد. دورانی که رودخانه 6ماه خشکی به خود دید تا اهالی تصمیم به کوچ بگیرند. «افغانستان هر بار حاکمی به خود میبیند برای همین نباید سرنوشت سیستان را به «هیرمند» گره بزنیم.»
«دهمرده» بر این باور است که باید انتقال آب از عمان برای سیستان اجرایی شود. آب ژرف هم میتواند گرهای از بیآبی و خشکسالی سیستان باز کند. «برای آب ژرف ردیف بودجه هم داریم و تا امروز 2هزار میلیارد مترمکعب آب ذخیره شده است. باید روی این موارد سرمایهگذاری کنیم.»
سیلی که پای حقابه نوشته شد
«وظیفه دولتهاست صفر تا صد حقابهمان را از افغانستان بگیریم.» نماینده سیستانوبلوچستان این سوال را مطرح میکند؛ آیا تمام روشها را ببندیم و خودمان را به حقابه بند کنیم؟ «همه روشها را کنار گذاشتهایم یا کمرنگشده و خودمان را بند حقابه هیرمند کردهایم. حقابهای که هر بار کسی بر آن حاکم است.»
«دهمرده» معتقد است افغانستان هیچگاه بر قرارداد پایبند نبوده و نمیتوان امروز هم به قولوقرارهایش امید داشت. «هر بار سیل آمده چاهنیمهها آب به خود دیدند. در سیل اخیر 4میلیون مترمکعب آب وارد ایران شد. 4میلیون مترمکعب کجا 820مترمکعب حقابه کجا؟! سیلی که افغانستان نتوانسته کنترل کند، بنابراین وارد چاهنیمهها شده و آنها هم پای حقابه ایران نوشتهاند.»
گفتن از حقابه «هیرمند» شاید به دو دهه قبل برگردد. دوران وزارت ظریف بود که جلسات متعددی تشکیل شد برای نوشتن طرحی در نجات سیستان از بیآبی. طرحی که به دولت جدید هم رسید و درنهایت وزیر خارجه «امیرعبداللهیان» از چهار طرح برای برونرفت از بیآبی سیستان گفت. «انتقال آب دریای عمان، سرمایهگذاری در آب ژرف، باروری ابرها و درنهایت گرفتن حقابه.»
«دهمرده» از دستور رئیسجمهوری در زمینه حفر چاههایی برای استخراج آب ژرف میگوید. «وزیر نیرو از اضافهکردن 10 حلقه چاه به مدار گفته، اما هنوز اجرایی نشده است. ما همچنان همان سه حلقه چاه ژرف را داریم و هنوز چیزی به آن اضافه نشده.»
در 2 سال گذشته هیچ آبی وارد سیستان نشده
چند روز پیش بود که آبی از سمت همسایه نامهربان راهش را به چاهنیمههای سیستانوبلوچستان پیدا کرد. آبی که نتیجه سیل بود و همسایه نتوانسته بود کنترلش کند. «متاسفانه برخی از مسئولان این آب را پای حقابه هیرمند نوشتند.» به گفته دبیر مجمع ملی مطالبهگران محیطزیست آب کشاورزی و شرب سیستان از افغانستان تامین میشود. «امین کمالی» معتقد است از 20سال گذشته ساخت سدها و بندهای انحرافی روی «هیرمند» استارت خورده است. «در دوسال گذشته با تکمیل سد «کمالخان» هیچ آبی وارد سیستان نشده است.»
سد «کمالخان» مخزنی نیست و انحرافی است. سدی که نهایتا 50میلیون مترمکعب گنجایش دارد. «امسال حدود یکمیلیارد مترمکعب آب به شورهزارهای «گودزره» منحرف کردند، ولی نگذاشتند وارد سیستان شود.»
سالها پیش طرح انتقال آب از دریای عمان به سیستانوبلوچستان کلید خورد. طرحی که همان ابتدای کار مخالفانی به خود دید. مخالفانی که از هزینهبربودن این طرح گفتند. «همین مخالفتها باعث شد انتقال آب به سیستان از اولویت خارج شود. همان سال اولویت تامین حقابه شد. حقابهای که تامین شد و تا دو سه سال اهالی مشکلی نداشتند، اما دوباره این مسأله تکرار شده.»
بدون تخریب یا اصلاح راههای انحرافی سد چطور میتوان امیدوار به اماننامه افغانستان شد
انتقال آب دریای عمان اگر اجرایی میشد شاید حالا سیستان از تشنگی چشم نمیدوخت به حقابه «هیرمند». «اگر انتقال آب داشتیم حداقل سیستان و زاهدان برای آب شرب وابسته به افغانستان نبودند.» به باور «کمالی» در کنار احیای طرح انتقال آب باید به آب ژرف و جلوگیری از تبخیر چاهنیمهها هم اندیشید. «در این صورت آب پایدار سیستان تامین میشد. اینگونه برای همیشه بند ناف سیستان از افغانستان جدا میشد.»
به گفته دبیر مجمع ملی مطالبهگران محیطزیست، وزیر نیرو از توافق با افغانستان خبر داده است. «به گفته وزیر نیرو مهمترین توافق این بوده که آب به «گودزره» نفرستند. این توافق مانند این است که با یک شرور اماننامه امضا کنیم که جانمان در امان باشد، در صورتی که هنوز سلاح در دست شرور است.»
به باور «کمالی» افغانستان در این زمینه خلف وعده کرده و نمیتوان خیلی امید به وعده اینبار افغانستان داشت. «بدون تخریب سد یا اصلاح راههای انحرافی آب چطور میتوان امیدوار به اماننامه افغانستان شد.» به گفته دبیر مجمع ملی مطالبهگران محیطزیست سد «کمالخان» به مثابه اسلحهای است بر شقیقه سیستان. «ما باید همیشه هراس این را داشته باشیم آنها آب را به روی ما ببندند.»
«کمالی» بر این باور است افغانستان در مذاکرات هم دست برنده را دارد. بنابراین باید مطالبه، اصلاح مسیرهای انحرافی باشد. «همینطور باید میزان مشخص حقابه با دستگاههای حساس سنجیده شود تا هر آب رهاشده سمت ایران پای حقابه نوشته نشود. اگر قرار باشد جلوی ریزگردها گرفته شود، باید «هامون» احیا شود. احیای کامل هم نشود و بستر مرطوبی پیدا کند، به کنترل ریزگردها کمک میکند. اگرچه احیای حقابه محیطزیستی هم باید تامین شود.»