دوقلوهای اقدسیه قَد نکشیدند

«شهروند» از پروژه ساختمانی گزارش می‌دهد که بعد از 21سال به سرانجام نرسیده و قرار است به نفع بانک به مزایده گذاشته شود

به مزایده گذاشته می‌شوند؛ ستون‌ها و سقف‌های نیمه‌کاره‌ به‌جا مانده از دهه 80. 400 عضو به امید نجات از خانه‌های استیجاری یا داشتن خانه‌ای 10متر بزرگ‌تر دل بستند به این ساختمان نیمه‌کاره. برج‌های دوقلویی که قرار بود در اقدسیه قد بکشند و سری در میان سرها دربیاورند. 21سال از آن روز دلبستگی گذشته و تنها تصویر از آن برج‌ها زمینی خاکی با ستون‌ها و سقف‌های نیمه‌کاره است. برج‌هایی که به روایت مهندسان 33درصد پیشرفت به خود می‌بینند، البته بعد از دو دهه. خانه‌ها قد نکشیدند و برج‌ دوقلوی «مهر» هم سروسامان نگرفت. هرچند 17میلیارد وام هم دردسر جدید اعضایی است که تازه فهمیده‌اند چه بلایی سرشان آمده. 17میلیارد تومان وامی که تعاونی به پای اعضا نوشته و در ضمانتش سند زمین را سپرده به بانک. وامی که بعد از سال‌ها تسویه‌ای به خود نمی‌بیند و بانک بهانه خوبی پیدا کرده برای اجرای مزایده. مزایده خانه‌هایی که صاحبان واقعی‌اش اطلاعی از این بده‌وبستان نداشته‌اند.

لیلا مهداد_شهروندآنلاین؛  به مزایده گذاشته می‌شوند؛ ستون‌ها و سقف‌های نیمه‌کاره‌ به‌جا مانده از دهه 80. 400 عضو به امید نجات از خانه‌های استیجاری یا داشتن خانه‌ای 10متر بزرگ‌تر دل بستند به این ساختمان نیمه‌کاره. برج‌های دوقلویی که قرار بود در اقدسیه قد بکشند و سری در میان سرها دربیاورند. 21سال از آن روز دلبستگی گذشته و تنها تصویر از آن برج‌ها زمینی خاکی با ستون‌ها و سقف‌های نیمه‌کاره است. برج‌هایی که به روایت مهندسان 33درصد پیشرفت به خود می‌بینند، البته بعد از دو دهه.

خانه‌ها قد نکشیدند و برج‌ دوقلوی «مهر» هم سروسامان نگرفت. هرچند 17میلیارد وام هم دردسر جدید اعضایی است که تازه فهمیده‌اند چه بلایی سرشان آمده. 17میلیارد تومان وامی که تعاونی به پای اعضا نوشته و در ضمانتش سند زمین را سپرده به بانک. وامی که بعد از سال‌ها تسویه‌ای به خود نمی‌بیند و بانک بهانه خوبی پیدا کرده برای اجرای مزایده. مزایده خانه‌هایی که صاحبان واقعی‌اش اطلاعی از این بده‌وبستان نداشته‌اند.

هشتادوسه میلیون وام جانبازی، بنیاد شهید، طلاهایی که روی ترازوی طلافروشی نقد شدند. 80میلیون پول پیش خانه هم به کمک آمد تا شوند خانه گرمدره. «مجبور شدم. اگر نمی‌گرفتم توان اجاره‌دادن نداشتم.» خانه گرمدره هم مشکلات خودش را دارد. «دخترم دانشجوی دانشگاه علوم‌اجتماعی علامه‌طباطبایی و تردد برایش سخت است، ولی چاره‌ای نیست.»

260میلیون تومان سال 90!

همه دار و ندارشان را گذاشته‌اند پای این کار. یکی خانه 60متری‌اش را فروخته به امید داشتن خانه‌ای 100 متری، آن یکی زیر بار قرض و وام رفته برای صاحبخانه‌شدن. خانه‌هایی که هیچ‌گاه نه سقفی به خود دیدند، نه چهاردیواری دوره‌شان کرد. امید 400 خانوار تنها تا داربست‌ها و میلگردهایی بالا رفت که هیچ‌گاه شکل خانه به خود نگرفتند.

یکی هم مثل «جهان‌فر» همه پس‌انداز و ارث پدری‌اش را گذاشته پای این کار. «سرهنگ‌ بازنشسته‌ام. جانباز 27درصد برادر شهید.» دوره خدمت تمام فوق‌العاده‌های عملیات‌ها را روی هم گذاشته بود تا روزی به کارش بیاید. «پول همه فوق‌العاده عملیات‌ها و هر چه داشتم و نداشتم را دادم پای این خانه.»

چوب فروش به ارث پدری‌اش در کرمانشاه زد به امید سقفی خریدن برای اهل و عیال. «یکی از واحدها را پیش‌خرید کردم. 260میلیون تومان همان سال 90 پول دادم.»

ابتدای کار همه‌چیز خوب پیش می‌رفت. واحد 184متری قرار بود سقفی باشد بالای سر خانواده چهار نفره‌اش. «مدتی بعد از پیش‌خرید گفتند تغییراتی پیش آمده واحد شما 104 متری است.» بازنشسته نظامی است و بیشتر عمرش را در خانه‌های ساختمانی پشت‌سر گذاشته. «در خانه‌های ساختمانی لویزان ساکن بودم. نزدیک بازنشستگی‌ام بود و باید خانه را تحویل می‌دادم، برای همین خانه پیش‌خرید کردم.»

 

83میلیون وام جانبازی، 80میلیون پول پیش خانه و …

قول‌وقرارهای اولیه از تحویل خانه‌ها به وقت سال 93 می‌گفتند و این یعنی تنها چند سال مستاجری. تقویم ورق می‌خورد و سال 93 را هم پشت‌سر گذاشته بود، اما هنوز خبری از تحویل خانه‌ها نبود. «هفت هشت سال رفتم مستاجری.» ماجرای مستاجری اما فرازوفرودهایی به خود دید؛ واهمه افزایش اجازه‌ها و کوچ هر ساله از خانه‌ای به خانه دیگر. «هر سال اجاره‌خانه‌ها بالا می‌رفت و من بازنشسته توان پرداخت نداشتم.»

آثار سال‌ها حضور در جنگ تحمیلی او را در لیست بیماران اعصاب و روان قرار داده بود. «گرانی اجاره‌ها، هزینه زندگی و ناقص‌ماندن پروژه خانه شرایط بیماری‌ام را تشدید کرد.» ناراحتی روحی و روانی به مشکلات «جهان‌فر» اضافه شده بود و دیگر توان مستاجری نداشت. «الان گرمدره ساکنم. یک واحد پیش‌خرید کردم برای فرار از مستاجری.»

هشتادوسه میلیون وام جانبازی، بنیاد شهید، طلاهایی که روی ترازوی طلافروشی نقد شدند. 80میلیون پول پیش خانه هم به کمک آمد تا شوند خانه گرمدره. «مجبور شدم. اگر نمی‌گرفتم توان اجاره‌دادن نداشتم.» خانه گرمدره هم مشکلات خودش را دارد. «دخترم دانشجوی دانشگاه علوم‌اجتماعی علامه‌طباطبایی و تردد برایش سخت است، ولی چاره‌ای نیست.»

اعضا تصمیم گرفته‌اند امیدشان به کسی نباشد و خودشان کاری کنند. «کمیته حقوقی، مالی، فنی و… تشکیل دادیم. کمیته‌ها از میان اعضا تشکیل شده. آدم متخصص کم نداریم.» تعاونی 400 خانوار را امیدوار کرده بود برای صاحبخانه‌شدن. تعاونی‌ای که حالا هیچ نشانی از آن وجود ندارد. «تعاونی کلا به‌هم خورده. کسی مسئول نیست. همه‌چیز را رها کرده‌اند.»

همه زندگی‌ام دود شد رفت روی هوا

دو دهه انتظار خانه‌دار شدن امید 400 خانوار را ناامید کرده. «بهزادی» مرد یکی از همین خانه‌هاست که قرار بود روزهای خوشی را برایشان رقم بزند. اما مدت‌هاست از سر ناچاری راهی سیستان‌وبلوچستان شده. مستاصل‌شدن از خانه به دوشی و بالا رفتن کرایه‌ها هیچ راهی پیش‌رویش نگذاشت جز مهاجرت به شهری دور. «30سال خدمت کردیم تا برسیم به آسایش بازنشستگی، اما کدام آسایش؟»

داروندارش را ذره‌ذره روی هم گذاشت تا یکی از واحدهای پروژه «مهر» به‌نامش قد بکشد. «همه زندگی‌ام را پای این کار گذاشتم، دود شد رفت روی هوا.» با اشتیاق دنبال وام رفت. از دوست و آشنا قرض گرفت به شادمانی خانه‌دار شدن. قرار بود دو سه ساله صاحبخانه شود و از عایدی ماهانه بازنشستگی وام‌ها و قرض‌ها را تسویه کند. اما چرخ گردون به کامش نچرخید و راهی سیستان‌وبلوچستانش کرد. «چه می‌کردم؟ با پول بازنشستگی وام و قرض‌ها را تسویه می‌کردم یا اجاره‌خانه می‌دادم؟» حال روحی‌اش خوب نیست و مدتی است دارو مصرف می‌کند برای برگرداندن آرامشی که از دست داده. «از شرم نمی‌توانم در چشم زن و بچه‌ام نگاه کنم. دکتر می‌گوید افسردگی.»

 

وزارت تعاون نظارت می‌کرد، کار ما به اینجا نمی‌کشید

دیگر چیزی برای باختن ندارند، برای همین تصمیم گرفته‌اند تمام تلاش‌شان را کنند برای گرفتن حق‌شان. «بهزادی» از آدم‌هایی می‌گوید که مانند خودش داروندارشان روی هواست. ‌«سرمایه ما روی هواست باید کاری کنیم. نمی‌شود دست روی دست گذاشت و کاری نکرد.»

اعضا تصمیم گرفته‌اند امیدشان به کسی نباشد و خودشان کاری کنند. «کمیته حقوقی، مالی، فنی و… تشکیل دادیم. کمیته‌ها از میان اعضا تشکیل شده. آدم متخصص کم نداریم.» تعاونی 400 خانوار را امیدوار کرده بود برای صاحبخانه‌شدن. تعاونی‌ای که حالا هیچ نشانی از آن وجود ندارد. «تعاونی کلا به‌هم خورده. کسی مسئول نیست. همه‌چیز را رها کرده‌اند.»

اعضا از وزارت تعاون هم گلایه دارند. «وزارت تعاون هم بد عمل کرده. در همان دوره که تعاونی فعال بوده اراتباطاتی با وزارتخانه داشته و بعد به وزارت اعلام کرده تمام پروژه‌ها تحویل داده شده. پروژه‌هایی که هیچ‌کدام به سروسامان نرسیدند و حتی وزارت تعاون به خودش زحمت نداده یک بازدید میدانی داشته باشد. اگر نظارت وزارت تعاون بود، الان کار ما به اینجا نمی‌کشید.»

سال‌های ابتدایی شروع پروژه‌ها برج «ماه» 30میلیارد تومان فروخته شد و بعد در یک مزایده نرخش به 60میلیارد تومان رسید. «بانک پروژه «ماه» را در مزایده به یکی از شرکت‌های وابسته به خودش واگذار کرد. می‌خواهند با پروژه «مهر» هم همین کار را کنند. بانک پروژه را تصرف کند همه دارایی ما می‌رود.»

مزایده آخرین سرنوشت خانه‌هایی که ساخته نشدند

«بانک به یک زمین 20هزار متری در دارآباد وام ارزی داده. وام ارزی برای ساخت‌وساز!» پروژه «مهر» حالا دردی شده به جان 400 خانوار. «مشکل یکی دو تا نیست که. این پروژه بحث‌های شهرداری دارد. وام‌های پرداخت‌نشده هم هستند. بانک هم دستش را گذاشته روی واحدها.» پروژه‌های «مهر»، «ماه» و «ستاره» حالا مشکلاتی برای صاحبان‌شان فراهم آورده‌اند. «بانک از تمام این پروژه‌ها طلب دارد. بانک اعلام کرده هر چیزی که تملک نداشته باشد، به مزایده گذاشته می‌شود. این نگاه بانک اصلا پسندیده نیست.»

سال‌های ابتدایی شروع پروژه‌ها برج «ماه» 30میلیارد تومان فروخته شد و بعد در یک مزایده نرخش به 60میلیارد تومان رسید. «بانک پروژه «ماه» را در مزایده به یکی از شرکت‌های وابسته به خودش واگذار کرد. می‌خواهند با پروژه «مهر» هم همین کار را کنند. بانک پروژه را تصرف کند همه دارایی ما می‌رود.»

 

27میلیارد وام برای برجی که تسویه شده بود!

دوهزار و 700 عضو در میانه اعضای تعاونی مسکن مخابرات به چشم می‌خورند. به گفته اسماعیل یعقوبی، عضو شورای اجرایی پروژه از این تعداد حدود 400 عضو در پروژه «مهر»اند. «از سال 80 این تعاونی شروع به عضوگیری از میان کارمندان مخابرات کرد. در همه این سال‌ها تعدادی از کارمندان امتیازشان را واگذار کردند. تعدادی هم از بیرون با خرید امتیاز عضو تعاونی شدند.»

دوقلوهای «مهر» قرار بود کنار هم در اقدسیه قد بکشند، اما کار در ستون‌زنی متوقف شد. «اغلب اعضا هزینه زمین و ساخت را پرداخت کرده‌اند. درواقع اغلب اعضا با تعاونی تسویه کرده‌اند.» تعاونی با وجود دریافت هزینه زمین و ساخت سال 83 اقدام به گرفتن وام از بانک می‌کند، البته بدون اطلاع اعضا. به گفته یعقوبی بانک کشاورزی با مبلغ 27میلیارد تومان موافقت می‌کند. «از این مبلغ حدود 17میلیارد تومان از طرف بانک پرداخت شده است.»

گرو بانک کشاورزی از تعاونی در قبال وام سنگین 17میلیاردی سند زمین برج «مهر» بوده. «متاسفانه اعضا از این مسأله هم بی‌اطلاع بودند، چون هزینه ساخت و خرید زمین تسویه شده بود و قرار نبود وامی گرفته شود. البته چون بانک در بازدید میدانی پیشرفتی در ساخت‌وساز ندیده مابقی وام را پرداخت نکرده است.»

وامی که حالا بعد از سال‌ها مشخص‌شده تسویه‌ای با بانک نداشته و پای مالکین نوشته شده است. «اعضا با تعاونی سال 80 تا 84 قرارداد امضا کردند. وام دریافتی بعد از واگذاری واحدها به اعضا بوده و حالا تعاونی تعهداتش را انجام نداده است.» به گفته مدیر اجرایی برج اقدسیه تعاونی اشتباه دیگری هم مرتکب شده به وقت سال 88. «سال 88 تعاونی به وزارت تعاون اعلام کرده تمام پروژه‌ها تکمیل و تحویل داده شده‌اند. وزارت تعاون هم اعلام کرده چون تعاونی تعهداتش را انجام داده، بنابراین منحل است.

در میان این پروژه‌ها برج‌های دوقلوی اقدسیه تنها 33درصد پیشرفت به خود می‌بینند. «سال 95 متوجه شدیم و از تعاونی شکایت کردیم. دادگاه حسابرسی کرد و کارشناسان اعلام کردند اسنادی برای 3هزار و 500میلیارد وجود ندارد، برای همین پرونده مختومه اعلام شد. آخر هم مشخص نشد این وام‌ها را کجا خرج کردند و پولی که اعضا دادند صرف چه چیزی شده.»

مزایده خانه‌های ساخته‌نشده در ازای طلب!

چهار پروژه قرار بوده به دست تعاونی مسکن مخابرات به سرانجام برسند. پروژه‌هایی که به گفته یعقوبی همگی نیمه‌کاره رها شده‌اند. «اغلب پروژه‌های این تعاونی بدهکار شهرداری، زمین شهری و … هستند. برخی سند نگرفته‌اند و تعدادی هم حتی پایان‌کار ندارند.»

تعاونی مسکن منحل شده و حالا هیأت تسویه تشکیل شده است. هیأتی که به تعاونی 6ماه فرصت می‌دهد تا به خرده تعهداتش عمل کند. اگرچه 12سال از تشکیل این هیأت می‌گذرد و هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است. «این تعاونی هشت شاید هم 9 پروژه دارد. از این تعداد چهار پروژه نیمه‌کاره‌اند. پروژه «ستاره»  95درصد تکمیل شده و حالا اعضا سعی در تکمیلش دارند.»

در میان این پروژه‌ها برج‌های دوقلوی اقدسیه تنها 33درصد پیشرفت به خود می‌بینند. «سال 95 متوجه شدیم و از تعاونی شکایت کردیم. دادگاه حسابرسی کرد و کارشناسان اعلام کردند اسنادی برای 3هزار و 500میلیارد وجود ندارد، برای همین پرونده مختومه اعلام شد. آخر هم مشخص نشد این وام‌ها را کجا خرج کردند و پولی که اعضا دادند صرف چه چیزی شده.»

در این میانه پروژه‌های ریز و درشت وضعیت برج‌های دوقلو از همه بدتر است. «بانک کشاورزی باب طلبش می‌خواهد مزایده اجرا کند. قیمت کارشناسی هم که اعلام‌شده خیلی پایین‌تر از ارزش واقعی‌اش است.»

 

33درصد پیشرفت برای 21سال

برج‌های دوقلو 33درصد پیشرفت به خود می‌بینند؛ ستون و سقف‌ها زده شده‌اند. «اغلب ساکنان همه این سال‌ها مستاجر بوده‌اند. 30-20 درصد مالکان هم فوت کرده‌اند و ملک‌شان ورثه‌ای شده.» به گفته عضو شورای جرایی پروژه خیلی از اعضا از دست اجاره‌های تهران راهی شهرستان‌ها شده‌اند. «همه دارایی‌شان را داده‌اند تا پنج ساله خانه‌دار شوند، اما از آن روزها 20 سال می‌گذرد.»

اعضا خودشان آستین بالا زده‌اند برای حل مشکلات. «باید ببینیم هزینه ساخت چه میزان است و چطور می‌توان آن را تامین‌ کرد. البته بدهی‌های بانکی هم هست که باید چاره‌ای برایش اندیشید.»

طرف حساب بانک برای بدهی‌ها، تعاونی است. تعاونی‌ای که بعد از انحلال هیأت تسویه شده و زیر نظر سیاست‌های وزارت تعاون فعالیت می‌کند. «هنوز مشخص نیست بانک اطلاع داشته این واحدها صاحب دارند یا نه. چون قرارداد ما با تعاونی به نوعی پیش‌‌سند است. درواقع مشخص است هر عضو صاحب کدام واحد در چه طبقه‌ای است.» هیأت‌مدیره هم یک ماهی است فوت کرده، اگرچه قبل از آن هم مسئولیتی به عهده نداشته. «فردی که هیأت مدیره بود، از دادگاه محجوریت گرفته بود. به دیوانه هم که اثر و حرجی نیست.»

//انتهای پیام

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.