آغاز رمزگشایی از معمای یک جنایت در شهرک‌غرب

گزارش "شهروند" از تیراندازی به رئیس اسبق سازمان پزشکی‌قانونی کشور

همه چیز مرموز و معمایی بود، ولی در عرض چند دقیقه کوتاه رخ داد. مردی تقریبا هیکلی با ماسک و کلاه جلوی در خانه دکتر سرشناس پرسه زد. هدفش رئیس اسبق سازمان پزشکی‌قانونی کشور بود. آنقدر این پا و آن پا کرد تا اینکه دکتر محفوظی از خانه‌اش بیرون بیاید و طبق برنامه هر روزش سرکار برود. بعد از آن صدای شلیک دو تیر و درنهایت جسد غرق در خون دکتر 85ساله جلوی در خانه‌اش، تمام آن چیزی بود که اتفاق افتاد. حالا پلیس با جدیت و تلاش بسیار در حال حل معمای این جنایت جنجالی است. تیمی گسترده از کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت تحقیقات حرفه‌ای خود را در این زمینه آغاز کرده‌اند. این در حالی است که شاهدان ماجرای این قتل در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» روایت خود را بیان کردند.

به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ ساعت حدودا هفت صبح بود. نگهبان خانه ویلایی دکتر علی محفوظی طبق هر روز با کلیدی که داشت به خانه دکتر رفت، در را باز کرد و وارد حیاط شد. همزمان دکتر محفوظی نیز از خانه‌اش خارج شد تا دم در برود و با راننده عازم شرکتش شود. آنها با هم سلام کردند و دکتر از خانه‌اش خارج شد. به محض خارج‌شدن از خانه ناگهان نگهبان صدای دو تیر شنید. خیلی شوکه شده بود. از خانه بیرون زد و با صحنه‌ای ترسناک مواجه شد.

جسد غرق در خون

جسد دکتر غرق در خون روی زمین افتاده بود. همزمان راننده دکتر محفوظی نیز از راه رسید و وقتی با جسد او مواجه شد، پلیس را در جریان ماجرا قرار داد. خیلی زود ماموران کلانتری 134 شهرک‌غرب در محل حادثه در خیابان یکم ایران‌زمین شهرک‌غرب حاضر شدند. همزمان بازپرس محمدتقی شعبانی و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، متخصصان پزشکی‌قانونی و صحنه جرم نیز به محل حادثه آمدند و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

جسدش روی زمین درست جلوی در مشکی‌رنگ خانه ویلایی‌اش افتاده؛ ماموران پلیس و تیم جنایی بالای سر او حاضر شده‌اند و تحقیقات‌شان را تکمیل می‌کنند. مردم زیادی هم آنجا جمع شده‌اند. مردمی که می‌خواهند بدانند چرا و گونه این دکتر سرشناس کشته شده است.

دکتر به کسی بدی نکرده بود

نگهبان خانه که هنوز هم شوکه است، در حالی که باور ندارد با چشمان خودش قاتل را دیده است، درباره آن لحظه می‌گوید: «من هر روز صبح به خانه دکتر می‌روم. کلید دارم. ساعت هفت صبح به خانه‌اش رفتم و در را باز کردم. وقتی داشتم به آنجا می‌رفتم، مردی تقریبا هیکلی را دیدم. ماسک و کلاه داشت. آن اطراف پرسه می‌زد. چند متر عقب رفت و دوباره به سمت خانه بازگشت. این پا و آن پا می‌کرد. من هم اصلا فکرش را نمی‌کردم که دقایقی بعد قرار است چه اتفاقی بیفتد. وارد خانه شدم. دکتر را دیدم که از خانه خارج می‌شد. با او سلام و علیک کردیم و او دست تکان داد.

رفت بیرون تا سوار خودرویش شود. راننده سر ساعت به‌ دنبالش می‌آمد. من هم مشغول آبیاری باغچه شدم که درست دو دقیقه بعد، صدای شلیک شنیدم. بلافاصله از در خارج شدم. باورم نمی‌شد. دکتر غرق خون روی زمین افتاده بود. همان لحظه آن مرد را دیدم که داشت به سمت روبه‌رو فرار می‌کرد. اصلا ندیدم کسی همراهش باشد یا سوار خودرو یا موتورسیکلتی شود. فقط پای پیاده داشت فرار می‌کرد. من هم چون جسد دکتر را دیده بودم، خیلی شوکه بودم و اصلا حواسم به اطراف نبود. همان لحظه زنگ خانه را زدم و همسرش را باخبر کردم. راننده هم از راه رسید به یکی از بستگانش خبر داد. پلیس را هم در جریان گذاشتیم. هنوز هم باورم نمی‌شود و از این اتفاق شوکه‌ام. دکتر مرد خوبی بود و من ندیدم به کسی بدی کرده باشد یا کسی با او دشمنی داشته باشد.»

شلیک مرموز 2 تیر

در تحقیقات نخست کارآگاهان مشخص شد که دکتر 85ساله با شلیک دو گلوله به قتل رسیده است. یکی از تیرها از قسمت پایین تنه وارد و از شکم خارج شده بود. تیر دوم از کمر او وارد و از قلب خارج شده بود. همچنین دو پوکه نیز در صحنه قتل به دست آمد که نشان می‌داد تیر دیگری در آنجا شلیک نشده است. به گفته متخصصان حاضر در صحنه قتل، این تیرها از اسلحه کلت کمری و از فاصله 4 و 5 متری شلیک شده بود.

این در حالی بود که تجسس‌ها برای مشخص‌شدن اختلافات قبلی دکتر آغاز شد و تحقیقات میدانی نشان داد که مقتول در کار ساخت‌وساز بوده است. او در پروژه‌های عمرانی نیز همکاری داشت. گویا در یکی از این پروژه‌ها با مسئول آن اختلاف مالی پیدا کرده است. این تنها اختلافی بود که از مقتول فاش شد و درنهایت این احتمال مطرح شد که اختلاف مالی انگیزه‌ای برای این جنایت باشد. البته هنوز هیچ چیز مشخص نیست و تحقیقات همچنان ادامه دارد.

مقتول مرد خیری بود

این در حالی است که یکی از بستگان مقتول نیز روایت دیگری از زندگی دکتر دارد و در این‌باره می‌گوید: «دکتر یک پسر دارد که آمریکا زندگی می‌کند. یک دختر هم دارد که ازدواج کرده و سر خانه و زندگی خودش است. او یک شرکت پروژه‌های عمرانی داشت و هر روز به محل کارش می‌رفت. گویا لحظه حادثه چند دقیقه‌ای زودتر دم در می‌رود تا سوار خودرویش شود. برای همین چنین اتفاقی برایش رخ می‌دهد.

دقایقی بعد از جنایت بود که راننده‌اش از راه رسید و او را در این وضعیت دید. مقتول مردی مهربان و خیر بود. من ندیدم که با کسی اختلاف داشته باشد، چون من هم در همان شرکت او مشغول به کار بودم و از نزدیک ارتباط خوبی با او داشتم. لحظه حادثه هم راننده‌اش با من تماس گرفت و گفت بدبخت شدیم دکتر را کشتند. هنوز هم باورم نمی‌شود کسی بخواهد انتقامی اینچنین از او بگیرد. چون اصلا اختلاف زیادی با کسی نداشت.»

در حال حاضر نیز به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران تجسس‌ها از سوی کارآگاهان اداره دهم، روی این پرونده حساس همچنان ادامه دارد.

//انتهای پیام

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.