“مامو حسین” رفیق ناب زمین
گفتوگو با حسین علی پناه که با 92 سال سن مسنترین داوطلب پروژه پاکسازی زمین از زباله در دنیاست
زمین پاک، مسألهای که دغدغه خیلی از فعالان زیستمحیطی دنیا هست و افراد زیادیمیکوشند تا با استفاده از روش و ابزاری که در اختیار دارند مردم را در مسیر حفاظت زمین و پاک نگه داشتن آن همراه سازند. در ایران هم درست است جوانان زیادی در قالب سمنها و تشکلهای مردم نهاد زیست محیطی همواره میکوشند در این مسیر حرکت کنند اما مامو حسین 92 ساله اهل کرمانشاه سالمندترین فردی است که با وجود کهولت سن در فعالیتهای زیست محیطی مشارکت دارد و حالا اسم و آوازهاش در این حوزه جهانی شده است بهطوریکه دفتر جهانی«let’s do it»بزرگترین فعالیت داوطلبانه دنیا در پاکسازی زمین از زباله، برای چهارمین سال متوالی مشارکت او در این پروژه پست ویژه ای گذاشت و از او تقدیر کرد. دفتر جهانی پروژه پاکسازی زمین در این پیام آورده است «مسنترین شرکتکنندهای که تاکنون داشتیم با ۹۰ سال سن از ایران. او رفت زبالهها را جمعآوری کرد تا جهان را به مکانی بهتر برای نسلهای آینده تبدیل کند.»مامو حسین عاشق طبیعت و زمین است و دلش برای پاک بودن زمین میتپد و همواره میکوشد با همراهی10 فرزند و30 نوه و نتیجه و اهالی روستایش محل زندگیشان را از لوث هر آلودگی پاک کند.
به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ روستای زلان، منطقهای زیباوبکر در19 کیلومتری شهرستان جوانرود. دقیقتربخواهیم بگوییم مرز میانجوانرود و ثلاثباباجانی. روستایی که حالا چند سالیمیشودنامونشانشبهخاطر فعالیتهای زیستمحیطی مردم پیر و جوانش به خصوص مامو حسین 92 ساله زبانزد عاموخاص شده است.
مامو حسین که حکم ریشسفید و بزرگتر روستایزلان را دارد با وجود سنوسال بالا، نشستن در گوشهای از خانه و خیره شدن به طلوعوغروب خورشید را نمیپسندد.بلکه همواره کوشیده با فعالیتهای اجتماعی و زیستمحیطی،الگویی برایجوانهای روستا باشد. البته به گفته خودش این عشق و ارادتش به محیط زیست و پاکی زمین ریشه در کودکی او دارد:«بچه که بودم زندگی ما به صورت عشایری بود و هر بار که کوچ میکردیم من آخرین نفری بودم که منطقه را ترک میکردم. همراه با الاغی که داشتم بعد از رفتن اهالی شروع به جمع کردن زبالهها و دفن کردن آنها در محل مشخصی میکردم این کار کلی زمان میبرد اما خیالم راحت میشد.»
البته این فعالیتهای زیستمحیطی او حتی در جوانی هم ادامه یافت زمانی که عشایر یکجا نشین شدند و کمکم روستای زلان پرجمعیتتر شد:«هرچه بر جمعیت روستا افزوده میشد بر تولید زباله هم افزوده میشد. زبالههایی که در گوشهوکنار روستا پراکنده میشدند و چهره روستا را زشت کرده بودند. به خاطر همین تصمیم گرفتم خودم دست به کار شوم. زبالهها را جمعآوری میکردم و در محلی خارج از روستا تخلیه و دفن میکردم.کمکم مردم روستا متوجه کار من شدند و مرا همراهی کردند.»
قدر زمین را نمیدانیم
مامو حسین یک کشاورز است به خاطر همین همیشه شکرگزار خدا و زمین خدا برای روزیرسانی به او و خانوادهاش است:«ما قدر زمین را نمیدانیم. گاهی مردم آنقدر با زمین بد رفتاری و زبالههای خود را در آن رها میکنند که آدم دلش میگیرد. من همیشه سعی میکردم به فرزندان خودم و اهالی روستا این مسأله را گوشزد کرده و از آنها بخواهم در نگهداری زمین مراقب باشند اما احساس کردم این چیزها با حرف و شعار پیش نمیرود و بهتر است خودم دست به کار شوم.»
مامو حسین در یک روز صبح که بچهها برای انجام پویش زمین پاک و جمعآوری زبالهها راهی مناطق اطراف روستا میشدند با آنها همراه شد:«وقتی جوانها را دیدم که داوطلبانه در این مسیر قدم برداشتند من هم با عصا همراه آنها شدم.یک کیسه زباله گرفتم و تمامی منطقهای که مدنظرم بود را از وجود زبالهها پاک کردم. جوانها فکر نمیکردندپابهپای آنها بروم و خسته نشوم اما من شیرینترین روز زندگیام را پشت سرگذاشتم و حالا هرسال در روز زمین پاک در این پویش به همراه فرزندان، نوهها و نتیجههایم شرکت میکنم.»
در روستای زلان که قدم بزنی و سری به زمینهای کشاورزی بزنید خیلی راحت میتوانیدزمینهای کشاورزی مامو حسین را از دیگر اراضی کشاورزی تشخیص دهید، علتش هم درختهایی است که در میانه اراضی قد کشیدهاند و او هرگز حاضر نشده به خاطر کشتوکارشآنها را قطع کند:«ما، زمین و طبیعت باید با همدیگر دوست باشیم تا بتوانیم در کنار هم زندگی کنیم. انسان حق ندارد در برابر زمین و محیط اطرافش حاکمانه و مالکانه رفتار کند اگر ما حواسمان به محیطزیستواطرافمان نباشد در آینده نزدیک با اراضی بیابانی و برهوت به جای مزرعههای سرسبز و زیبا روبهرو خواهیم بود.»
روستایی با مشارکت بالای مردم
وجود مامو حسین در روستای زلان، همدلی و همراهی را میان مردم روستا دوچندان کرده است بهطوریکه آنها برای انجام خیلی از امورشان دیگر منتظر دولتیها نمینشینند و هرجا که لازم باشد خودشان آستین بالا زده و مشغول به کار میشوند. محمد آخرین فرزند از 10 فرزند مامو حسین است. او میگوید:«روستا آب لولهکشی از قدیم داشت اما آنقدر فرسوده و کهنه بود که مردم مجبور بودند برای تامین آب موردنیازشان به روستاهای اطراف و چشمههای حوالی روستا بروند و با مشکهای بزرگوکوچک نیازشان را برطرف کنند اما یک روز همه اهالی با مشورت بزرگترها تصمیم گرفتیم از یکی از چشمههای خوب منطقه به روستا آب منتقل کنیم. 20 روز تمام همه اهالی در کندن دل کوه، خرید لوله و لولهگذاری تا روستا تلاش کردند و سرانجام موفق شدند با لولهگذاری در مسیر 5 کیلومتری آب آشامیدنی با کیفیت را به روستا منتقل کنند. برای انجام این کار در دهه 80 هر خانواده 8 هزار تومان برای خریدلوله و تجهیزات مشارکت کرد. همدلی و همراهی که مثالزدنی است.»
به گفته محمد برنامه پاک کردن محیط روستا از زبالهها به همراه مامو حسین یکی از تفریحات لذت بخش بچههای قدونیمقد روستا شده است بچههایی که هر ماه یکی دو بار این کار را باهمراهی مامو حسین انجام میدهند و حالا هرکدامشان یک فعال زیستمحیطی است که دغدغه بزرگشان حفاظت و نگهداری زمین پاک است.
همدلی و مشارکت رمز پیشرفت و آبادانیست. روز زمین روز پاکی و طراوت است.