روزنامه های امروز به بررسي شاهد اعتراضات شهروندان، احیای برجام ، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهید سلیمانی در سازمان ملل ، برنامه هفتم توسعه و اصلاحات نهادی خرید تضمینی گندم ، سقوط هواپیمای سی – 130 (معروف به هرکولس) در غروب هفتم مهر سال 1360و… پرداخته بودند
به گزارش شهروند آنلاین؛ امروز ورود بیش از 4.2 میلیون زائر به مشهد همزمان با سالروز شهادت امام رضا (ع) در صدر توجه و تحلیل برخی از مطبوعات بود. روزنامه های امروز همچنین به بررسي شاهد اعتراضات شهروندان، احیای برجام ، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهید سلیمانی در سازمان ملل ، برنامه هفتم توسعه و اصلاحات نهادی خرید تضمینی گندم ، سقوط هواپیمای سی – 130 (معروف به هرکولس) در غروب هفتم مهر سال 1360و… پرداخته بودند. با هم مروری داریم به برخی از این عناوین؛
قانونی شدن تجمعات به صحن مجلس می رود
روزنامه آرمان امروز: خيابانهاي ايران در رزوهاي اخير شاهد اعتراضات شهرونداني بود که بهبرخي از سياستها، انتقاد داشتند ولي هرچه جامعه مدني ايران تلاش کرد که بتواند اعتراضات را مسالمتآميز پيش ببرد ولي همانند ساير اعتراضات در ايران، شاهد منحرف شدن اين واکنشهاي مدني بوديم و متاسفانه در ادامه ديديم که برخي با سوءاستفاده از وضعيت موجود و البته با هدايت رسانههاي خارجي اعتراضات را وارد فاز جديدي کردند و پس از آن ديگر شهروندان عادي بهدليل ناامني نتوانستند در کف خيابان حضور داشته باشند. در هفته گذشته روزنامه آرمان امروز در گزارشي با تيتر «جاي اعتراض کجاست؟» به بازبيني اصل 27 قانون اساسي پرداخت و کارشناساني که در اين گزارش با خبرنگار ما صحبت کردند معتقد بودند با اتکا بر اين ماده قانوني ميتوان مکانهايي را براي اعتراضات مسالمت آميز شهروندان در نظر بگيرند تا از خشونتهاي احتمالي جلوگيري شود. حالا پس از گذشت حاشيهها و چالشهاي بسيار و البته حوادث ناگوار، نايب رئيس کميسيون امور داخلي کشور و شوراها اعلام کرد: موضوع برگزاري تجمعات اعتراضي با نظر وزارت کشور و مرکز پژوهشها در حال بررسي است تا به يک پيشنويس قانوني تبديل شده و به صحن مجلس بيايد. در اين مورد که رسميت بخشيدن به اعتراضات شهروندان چه کمکي به آينده سياسي ايران خواهد کرد با يک فعال سياسي گفتوگويي انجام دادهايم که در ادامه ميخوانيد.
ایران آماده مذاکره،آمریکا آماده انتخابات
روزنامه آرمان ملی: هر چند که تحولات بینالمللی در برخی نقاط دنیا همچون اوکراین پیگیری میشود و پیامدهای خاص خود را نیز بر جای گذاشته است ؛ اما همچنان احیای برجام را میتوان مهمترین اتفاقی در نظر گرفت که طی چند وقت گذشته همواره در خصوص آن صحبت شده و طرفین حتی در مقاطعی تا پای توافق نیز رفتهاند. این در حالی است که پس از رد و بدل پیامهایی میان تهران و واشنگتن به نظر میرسید که شرایط برای احیای برجام و رسیدن به توافق فراهم شده است اما آخرین پاسخ ایران به آمریکا موجب شد که این روند تداوم پیدا نکند و غربیها پاسخ ایران را سازنده قلمداد نکنند. همین مساله نیز باعث شد تا آنهایی که تا دیروز صحبت از رسیدن به توافق در آینده نزدیک میکردند امروز و با در نظر گرفتن شرایط در این خصوص با نوعی احتیاط و محافظه کاری سخن بگویند. لذا آنچه که مسلم است گرچه ایران خواهان از سرگیری مذاکرات وین در راستای احیای برجام است؛ اما به نظر میرسد که آمریکاییها حداقل در شرایط حاضر چندان تمایلی به از سرگیری مذاکرات نداشته باشند. چرا که بایدن و تیم سیاست خارجیاش بر این باور بودند که تا پیش از انتخابات نوامبر کنگره، با ایران به توافقی خواهند رسید که از آن برای تاثیرگذاری بر صحنه انتخابات به نفع دموکراتها استفاده خواهند کرد. اما روند امور در مذاکرات به خواست آنها پیش نرفت و ایستادگی ایران بر مواضعش در خصوص حل مساله پادمان، بسته شدن پرونده ایران در آژانس و همچنین تضمینها باعث شد تا آمریکا نتواند آنطور که میخواست با ایران به توافق برسد و لذا به قرائت بسیاری از کارشناسان از سرگیری مذاکرات را به بعد از انتخابات نوامبر موکول کرده است. چه اینکه اخیرا آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا نیز در این خصوص گفته «من هیچ چشماندازی در کوتاهمدت برای به نتیجه رساندن این کارندارم.» البته به نظر میرسید که ملاقاتها و مذاکرات در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل بتواند شرایط را مقداری تسهیل کند اما اینگونه نشد و هنوز طرفین به دنبال برطرف کردن موانع برای رسیدن به توافق هستند. باید طی هفتههای آینده شاهد مذاکراتی در جهت احیای برجام خواهیم بود یا همه چیز به میانههای آبان ماه کشیده خواهد شد.
اعتبار قدرت ایران به خون شهدا ست
روزنامه ایران:دو روز پس از بازگشت رئیس جمهور از سفر به سازمان ملل که در آن یاد و خاطره سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را زنده نگه داشت، دوشنبه گذشته آیتالله رئیسی میزبان خانواده این سردار شهید بود؛ دیداری که طی آن فرزندان سردار سرافراز مقاومت، جلب توجه افکارعمومی جهان به مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی را یکی از مهمترین کارکردهای سخنرانی رئیس جمهور در سازمان ملل دانستند.اقدام آیتالله رئیسی در زنده نگه داشتن یاد و خاطره سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، مورد تحسین و اقبال بسیاری از تحلیلگران و صاحبنظران در حوزههای ارزشی و دفاعی قرار گرفت. رئیس جمهور در این سخنرانی، هم بر ضرورت محاکمه عادلانه قاتلان حاج قاسم سلیمانی تأکید کرد و هم با بلند کردن عکس او در مجمع عمومی این سازمان، نشان داد که جمهوری اسلامی از مبانی ارزشی خود کوتاه نمیآید. تأکید بر مبانی ارزشی جمهوری اسلامی ایران، واقعیتی است که آیتالله رئیسی در دیدار دوشنبه گذشته خود با خانواده این سردار شهید هم به آن اشاره کرد؛ اینکه دشمنان این مرز و بوم تلاش میکنند با ابزارهای رسانهای واقعیت را وارونه و جای جلاد و شهید را عوض کنند و اینجا است که روایتگری حقطلبانه و مقابله با غرضورزی امپراتوری رسانهای غرب در موضوع مبارزه با تروریسم اهمیت مییابد. به عبارت دیگر، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهید سلیمانی در سازمان ملل را که از سوی رئیس جمهور صورت گرفت نیز باید یکی از شیوههای این روایتگری حقطلبانه و مقابله با امپراتوری رسانه ای غرب دانست.
اصلاحات نهادی در برنامه هفتم
روزنامه تجارت: برنامه هفتم در حال حاضر برای اجرا روی میز سیاستگذار قرار گرفته و با توجه به درسهایی که از برنامههای قبلی گرفته شده به نظر میرسد که در این برنامه اشتباهات قبلی در مسیر اجرا تکرار نشود. اساسا برنامههای توسعه در ایران از جنبه هدفگذاری با آنچه واقعیتهای اقتصادی ایران وجود داشته، تفاوت معناداری داشته است. در این خصوص یک کارشناس اقتصادی گفت: باید در برنامه هفتم توسعه، اصلاحات نهادی با توجه به تجربههای دنیا و متناسب با امکانات و منابع صورت گیرد و نباید در آن اهدافی تعیین شود که نشدنی است. کامران ندری در گفتوگو با ایسنا، درباره تدوین برنامه هفتم توسعه اظهار کرد: معمولا برنامهریز در برنامه توسعه باید به اصلاح نهادی توجه کند. به عبارت دیگر، تغییری در میانگین و متوسط نرخ رشد در برنامههای توسعه رخ نمیدهد مگر اینکه ساختارهای سیاستگذاری تغییر کند. بدین منظور، آنچه سازمان برنامه و بودجه باید بر آن تمرکز کند، استقلال بانک مرکزی است و باید بهگونهای برنامهریزی کند تا به طور نسبی در پنج سال آینده یک بانک مرکزی مستقل داشته باشیم. وی افزود: محور دوم در برنامهریزی برای برنامه هفتم توسعه باید این باشد که اصلاح محیط کسبوکار بهبود پیدا کند و محیط کسب وکار کشور در پنج سال آینده به نقطه مناسبی برسد که به هزینه و برنامه نیاز دارد. بهعنوان مثال، بخش زیادی از اراضی کشور ثبت نشدهاند یا برخی از اراضی تغییر کاربری دادهاند اما تعیین تکلیف نشدهاند که این موضوع مسئله جدی است و سازمان برنامه و بودجه باید روی آن تمرکز کند. این کارشناس اقتصادی ادامه داد: اینکه در برنامه هفتم توسعه گفته شود که باید از نظر متوسط نرخ رشد به عددی برسیم، در سالهای گذشته ثابت شده که ما به این اعداد دست پیدا نمیکنیم مگر اینکه برنامه مشخصی برای اصلاح ساختارها داشته باشیم.
خسارت مردم را از سلبریتیها بگیرید
روزنامه جوان:پول خسارت مردم در اغتشاشات را باید از تخریبکنندگان و تهییجکنندگان گرفت. این درست مانند بازپسگیری اموال عمومی از رانتخواران و اختلاسگران و دزدان و قاچاقچیان است. خلاف قانون، خلاف قانون است، با هر اسم و رسمی که باشد. اکنون که رئیسقوه قضائیه دراینباره هشدار داده است، باید این اصل را بسیار جدی و قطعی گرفت. واضح است که مهمترین دقتنظر در این باره تضمین مالکیت سرمایه است. پس لازم نیست از تخریبکنندگان و تشویقکنندگان و لیدرهای اغتشاشات برای مطالبه خسارت، سلب مالکیت شود. کافی است با شاخصی میزان جریمه را برای هر اغتشاشگر معین کرد. اگر کسی مستقیماً حتی یک سطل زباله را آتش زده باشد، خسارت آن را باید از او گرفت و اگر کسی مثل مهران مدیری که برای چند اجرای تلویزیونی ۳۰ میلیاردتومان دستمزد از رسانه ملی دریافت میکند و یک روز بعد مردم را علیه همان رسانه و همان نظامی که دستمزد او را داده تحریک به آشوب میکند، باید به میزان تأثیر حرف و عملش، جریمه شود. این تأثیر باید شاخصی داشته باشد، یعنی همانطور که فردی مثل مدیری برای خود دلایلی دارد که برای چند اجرا دهها هزار برابر حقوق یک کارگر دستمزد میگیرد و بعد روی خون همان کارگران موجسواری میکند، باید به همان دلایل جریمه او برای هر بار تحریک اغتشاشگران چندین برابر دستمزد کارگریاش باشد، چیزی حدود صدمیلیاردتومان جریمه برای هربار تحریک و این مبلغ را باید خودش بپردازد، یعنی مثل وقتی که پول جریمه خودرو در محل پارکممنوع را میپردازد و سیستم باید بهگونهای عمل کند که او یا این مبلغ را تمام و کمال بپردازد یا برای همیشه بدهکار بماند و از هر حقوق اجتماعی محروم شود.
دریای عاشقان در سرزمین خورشید
روزنامه خراسان:دیروز همزمان با سالروز شهادت امام رضا (ع) در مشهد غوغا بود، خیابانها و مسیرهای منتهی به حرم مطهر رضوی مملو از زائرانی بود که از سراسر ایران و سایر کشورهای جهان خود را به مشهد الرضا (ع) رسانده بودند تا در عزای محبوب شان ، علی بن موسی الرضا (ع) بر سر و سینه بزنند. خوب که نگاه می کنم می بینم میلیون ها نفر در این روزها آمده اند تا دل های خود را به ضریح آقا گره بزنند و به امام مهربانیها بسپارند، حرف ها و درد دل هر کدام از زائران جنس متفاوتی دارد. به تک تک زائران که نگاه می کنم عجیب دل هایشان گرفته است، آرام آرام، شانه به شانه هم به سمت حرم مطهر رضوی حرکت می کنند و فقط اشک می ریزند و زل زده اند به گنبد آرزوهایشان. روزهای پایانی ماه صفر، مشهد الرضا (ع) بوی کربلا میگیرد و عاشقان اهل بیت (ع) از جای جای کشور و حتی فراتر از مرزها روانه مشهد میشوند. گروهی پیاده و گروهی سواره؛ هرکسی خود را به مشهد رسانده و موکبهایی که هرسال به تعدادشان افزوده میشود تا هرکدام به نوعی به زائران امام رئوف در مسیر رسیدن به بهشت خدمت کنند، یکی مغازهاش را به موکب تبدیل کرده، آن یکی غذایی پخته و در مسیر بین زائران توزیع میکند، یکی دیگر موکبی بزرگ برپا کرده تا محل استراحت زوار باشد. اطراف حرم مطهر تقریبا همه خیابانها مملو از موکب است، هرکسی و هر گروهی به حد توان ایستگاهی برای پذیرایی از زائران برپا کرده و خدمت میکند. ورود بیش از 4.2 میلیون زائر به مشهد معاون هماهنگی و مدیریت امور زائران استانداری خراسان رضوی از سفر بیش از 4.2 میلیون زائر به مشهد در دهه پایانی صفر خبر داد.حجتالاسلام حجت گنابادینژاد در گفتوگو با خراسان رضوی درخصوص میزان ورود زائران به مشهد اظهار کرد: از روز اربعین تا صبح روز سه شنبه بیش از 4.2 میلیون زائر وارد مشهد شدهاند.معاون هماهنگی و مدیریت امور زائران استانداری خراسان رضوی با اشاره به این که ۸۷ درصد زائران با خودروهای شخصی وارد مشهد شدهاند، بیان کرد: موج بازگشت زائران از روز گذشته آغاز و با اضافه شدن ۱۵۰۰ دستگاه اتوبوس به پایانه مسافربری امام رضا(ع) تمهیداتی برای بازگشت زائران فراهم شده است.
سیرک براندازی
روزنامه وطن امروز: آشوبهای اخیری که به بهانه فوت مهسا امینی در کشور رخ داد، بیش از پیش باطن وحشی و جانی جریان ضدانقلاب را به رخ کشید. جدای از آشوبهایی که در چند روز اخیر در برخی شهرهای کشور ایجاد شد و در نهایت با حضور گسترده مردم ایران در صحنه به پایان رسید، گروهکهای ضدانقلاب، از سلطنتطلبانی که همچنان امیدوارند ربع پهلوی به کشور بازگشته و تاجگذاری کند(!) تا برخی گروههای تجزیهطلب در خارج از کشور گرد هم آمدند تا ضمن کوبیدن بر طبل رسوایی خود، باطن وحشی و اوباشگری خود را به نمایش بگذارند؛ نمایشی که به منزله قاب رسوایی افرادی بود که خود را طرفدار آزادی و دموکراسی میخوانند. به گزارش «وطن امروز» روز یکشنبه هفته جاری (سوم مهرماه 1401) شهرهای اروپایی پاریس و لندن شاهد اغتشاشات جریانات ضدانقلاب بود که البته با برخورد پلیس فرانسه و انگلیس به پایان رسید. در پی اغتشاشاتی که در روزهای اخیر به بهانه فوت مهسا امینی در کشور برپا شد، جریان ضدانقلاب خارجنشین نیز با تجمع در پاریس و لندن در صدد حمله به سفارتهای جمهوری اسلامی ایران در فرانسه و انگلیس برآمدند. بنا بر تصاویر مخابره شده از پایتختهای این دو کشور اروپایی، اوباش ضدانقلاب که قصد تعرض به سفارتخانههای ایران را داشتند با واکنش پلیس روبهرو شده و در انجام این اقدام ناکام ماندند. در جریان تجمع اوباش در لندن، اغتشاشگرانی که عمدتا سلطنتطلب و وابسته به گروهک تروریست منافقین بودند، شعارهای موهنی را علیه اسلام، انقلاب اسلامی و همچنین مقامات کشور سر دادند. این اوباش زمانی که قصد حمله به سفارت ایران در انگلیس را داشتند، با واکنش پلیس لندن مواجه شده و پس از برخورد پلیس مجبور به فرار شدند. آشوبطلبانی که در لندن دور هم جمع شده بودند پس از آنکه خود را در تعرض به سفارت ایران ناکام دیدند به سمت مرکز اسلامی لندن رفتند تا به این مرکز حمله کنند. این اوباش ضمن تلاش برای تخریب مرکز اسلامی لندن، نمازگزاران مرکز اسلامی را مورد اذیت و آزار قرار دادند. به طور مثال طبق تصاویر منتشر شده از این ماجرا، عناصر ضدانقلاب یکی از نمازگزاران مرکز اسلامی را دورهکرده و بهزور از او میخواهند که علیه مقدسات و نظام جمهوری اسلامی ناسزا بگوید تا او را رها کنند.
10 استان؛ قطب تولید گندم
روزنامه همشهری :برداشت گندم تابستانه تقریبا به پایان رسیده است و استانهای مختلف کمکم برای کشت پاییزه آماده میشوند. از ابتدای فصل برداشت و خرید تضمینی گندم تاکنون بیش از 7میلیون تن گندم از استانهای مختلف خریداری شده است. به گزارش همشهری، مسئولان پیشبینیمیکنند در کشت پاییزه بیش از 6میلیون هکتار اراضی آبی و دیم زیرکشت گندم برود تا درنهایت کشور را به خودکفایی نزدیک کند.طبق آخرین آمار اعلام شده از سوی مرکز اطلاعرسانی شرکت بازرگانی دولتی ایران، 6استان بیشترین میزان خرید تضمینی گندم را دارند و قطب تولید این محصول استراتژیک در کشور هستند.خوزستان با خرید ۱۹درصد گندم کشور به میزان یک میلیون و ۳۵8هزار تن، قطب این محصول در کشور است و بعد از آن، بهترتیب گلستان با خرید 10.5درصد و کردستان با خرید 8.5درصد گندم کشور هستند که مجموع خرید گندم در آنها، معادل خرید گندم خوزستان است.بعد از این 3استان نیز بهترتیب فارس با خرید ۷ درصد، کرمانشاه با خرید 6.5درصد و آذربایجان غربی با خرید 6درصد گندم کشور قرار دارند که مجموع خرید آنها، معادل خرید گندم در 2استان گلستان و کردستان است. 6 استان پیشتاز خرید تضمینی گندم، بیش 50 درصد از کل گندم خریداری شده در کشور را تولید کردهاند.تولید و خرید تضمینی گندم در استانهای مختلف براساس آمار، نسبت به سال گذشته 57.5درصد رشد داشته است. مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران کشور این خبر را اعلام میکند و به همشهری میگوید: از ابتدای فصل برداشت و خرید تضمینی گندم تاکنون، 7میلیونو357هزار تن گندم خریداری شده است که نسبت به سال گذشته در این تاریخ 57.5درصد رشد داشته است. علیقلی ایمانی با بیان اینکه مطالبههای گندمکاران نیز پرداخت شده است، میافزاید: حدود 12هزار میلیارد تومان باقی مانده بود که از این رقم نیز 5هزار میلیارد تومان هفته گذشته بهحساب کشاورزان واریز شد و 5هزار میلیارد تومان دیگر هم درهفته جاری پرداخت شد تا کم کم کل مبلغ تسویه شود.
ایرانستان نمی خواهیم
روزنامه فرهیختگان:عادت دارم که برخلاف آموزههای کلاسیک یادداشتنویسی نوشتن را با تیتر زدن شروع کنم، تیتر ذهن را برای نوشتن منسجم میکند و جلوی پراکندهنویسی را میگیرد، اما هرچه فکر کردم نتوانستم برای نوشتن از رویدادهای یک هفته اخیر تیتر یکخطی پیدا کنم، یکخطی وزندار و ضریبداری که همه یا بیشتر ابعاد مساله را پوشش دهد؛ مسالهای چندوجهی و عمیق، که هم فرهنگی است و هم امنیتی، هم سیاسی است و هم جامعهشناسی، هم غافلگیرکننده است، هم قابلپیشبینی و… کدامیک از اینها باید جان مطلب باشد؟ کدام باید اولویت باشد؟… موضوع پراکنده است و چندوجهی، نخ تسبیح پیدا کردن سخت است اما شاید میشد روی نتیجه و انگیزهها به جمعبندی رسید نه روی توصیف وضع موجود. آنها ایرانستان میخواهند، ایران را تکهتکه میخواهند، ایران را حتی اگر مرزهایش همین باشد از درون دوپاره میخواهند. اما اینها چه کسانی هستند؟نوشتن از رویدادهایی از جنس آنچه در پایان شهریور و آغاز مهر هزار و چهارصدویک در ایران رخ داد در بطن ماجرا و درحالیکه هنوز ادامه دارد کاری پرریسک است، چون از یکسو هم سیر تحولات سریع است و اطلاعات کامل نیست و از سوی دیگر فضای احساسی و غلبه اکنونزدگی هم جلوی پیشرونده بودن تحلیل را در قیاس با خبر میگیرد، اما ننوشتن از اینچنین رویدادهایی هم ریسک خود را دارد. مهمترین ریسک ننوشتن، کمک به تثبیت خبر-تحلیلهایی است که تعمیقکننده شکافها و تثبیتکننده دوقطبیهای ترسناک هستند.کمک به همانها که ایران را ایرانستان میخواهند، همانها که بسان دولبه قیچی وقتی میخواهند ببرند لبه برندهشان ظاهرا با هم فاصله دارد اما در انتها به هم وصلند؛ دوقلوهای ناهمسانی که موتلفند و خواسته یا ناخواسته خوب تقسیم کار میکنند. اما درباره ماجراهای اخیر چه میشود گفت؟
معمای یک سقوط
روزنامه شرق: اگرچه در تاریخ جنگ و در کل تاریخ انقلاب، حواث مبهم و پیچیده کم نیست اما سقوط هواپیمای سی – 130 (معروف به هرکولس) در غروب هفتم مهر سال 1360 و درست بعد از انجام عملیات ثامنالائمه و شکست حصر آبادن که به شهادت ولیالله فلاحی، یوسف کلاهدوز، سیدمحمد جهانآرا، جواد فکوری و سیدموسی نامجو منجر شد، از آن دست حوادثی است که در عین اهمیت و تأثیرگذاری بر تاریخ جنگ، همچنان با ابهاماتی درخصوص روشنشدن ابعاد آن مواجه است؛ تا جایی که پس از گذشت 41 سال هنوز ابعاد مهم و مبهم این سقوط برای کسی بهدرستی روشن نشده است و پژوهشگران با تعدد، تنوع و تضاد روایتها دراینباره روبهرو هستند. سقوط هواپیمای سی -۱۳۰ ارتش با شماره پرواز ۵۰۵ در منطقه کهریزک تهران، عملا معادلات جنگ ایران و عراق را تغییر داد؛ فتح خرمشهر به هشت ماه بعد از آن موکول شد و مهمتر از آن جنگ بیش از هفت سال دیگر ادامه یافت. اهمیت سرنشینان پرواز یادشده تا جایی بود که نیروی هوایی ارتش، وزارت دفاع، ستاد مشترک ارتش و جایگاه قائممقامی سپاه پاسداران، در یک روز با خلأ فرماندهان خود مواجه شدند و معادلات جنگ تغییر کرد. بههرحال، فقدان همزمان جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش (سرلشکر ولیالله فلاحی)، وزیر دفاع و نماینده امام در شورای عالی دفاع و فرمانده دانشکده افسری (سرتیپ موسی نامجو)، فرمانده نیروی هوایی و وزیر دفاع و مشاور در ستاد مشترک ارتش (سرتیپ جواد فکوری)، قائممقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (یوسف کلاهدوز) و فرمانده سپاه خرمشهر (محمدعلی جهانآرا) در یک واقعه مشکوک، وضعیت جبهههای جنگ را تحتالشعاع قرار داد. ازاینرو «شرق» در چهلویکمین سالگرد این واقعه سراغ سیدمحمدمهدی دزفولی، پژوهشگر تاریخ معاصر، تاریخ انقلاب و تاریخ جنگ رفته است تا از نگاه او ابعاد مبهم و زوایای این حادثه را بررسی کند. این گفتوگو از آن جهت اهمیت مضاعف دارد که دزفولی علاوه بر کار پژوهشی و انجام مصاحبههای متعدد با فرماندهان سپاه، امرای ارتش و دیگر افراد مطلع از سقوط سی – 130، مستندی را هم دراینباره ساخته است که در لابهلای این گپوگفت به فرازهایی از این ساخته دزفولی نیز اشاره خواهد شد.
فصل تجدیدنظر
روزنامه جام جم:۱- انقلاب اسلامی این روزها با فتنهای جدید روبهرو شده است؛ فتنهای که با بهانه حادثه تلخ فوت مهسا امینی شروع و عبور از آن وارد زمین بازیای شد که جریان ضدانقلاب تعریف کرده بود. جنگ احزابی شکل گرفت و در آن از لیبرال، سکولار، عدالتخواه دروغین، اصلاحطلب، تجزیهطلب، داعشی، کومله، سلبریتی و انواع و اقسام شبکههای ماهوارهای و شبکههای اجتماعی اینستاگرام، توییتر و… در هجومی هماهنگ به خیال خود این بار آمدند که کار را تمام کنند؛ ولی همچون گذشته غلط بود آنچه میپنداشتند و با رستاخیز جانها در دو راهپیمایی متوالی، بار دیگر ثابت شد پایههای نظام محکمتر از این حرفهاست که با چند شب آشوب و سطل زباله آتش زدن و شعار دادن، سوداهای برنامهریزی شده قوام و دوام بگیرند. ۲- برای کسانی که دهه ۶۰ و در اوج دفاعمقدس، آشوبها و ترورهای داعشگونه منافقین را به یاد دارند یا دهه۷۰ آشوبهای مشهد، اسلامشهر و قزوین را دیدهاند و ماه های۷۸ و ۸۸ خروج اصلاحطلبان از حاکمیت و همکاری آنان با منافقین و انواع گروهگها با هدف براندازی و انقلاب رنگین را در کف خیابانها تجربه کردهاند و اعتراضات سال ۹۶ و ۹۸ در دل دولت مدعی تدبیر را دیدهاند، این اغتشاشات اخیر به لحاظ حجم و گستره خیلی پراهمیت نیست. نکته مهم اتفاقات اخیر، حضور غیرمعمول افرادی بود که عنوان سلبریتی یا اینفلوئنسر را یدک میکشند.۳- شفاف و صریح باید گفت مشخصا سرنخ هدایت جریان سلبریتیها در ایران نیست و دستور از سفارتخانهها میرسد. این یک ادعا نیست و شواهد پیدا و پنهان فراوانی در این مورد وجود دارد . کافی است سفرهای گروهی و فردی اینفلوئنسرهای اینستاگرامی به ترکیه، دبی، فرانسه و… را بررسی کنید؛ سفرهایی که به اسم برخی فعالیتهای فرهنگی و آموزشی یا شرکت در نمایشگاهها انجام میشود. اینفلوئنسرهای مرد و زنی که بهراحتی و با کوچکترین چراغ سبزی بدون اینکه خبر داشته باشند عامل سرویس میشوند و وقتی باز میگردند، منویات سرویس مذکور در حوزه سبک زندگی را در اینستاگرام اعمال میکنند و سر بزنگاهی چون اتفاقات اخیر به خطدهنده اصلی به فالوئرهایشان که عمدتا جوانان هفدههجده تا ۳۰سال هستند، تبدیل میشوند. فعالیت مشکوک این جریان آنقدر علنی است که یک فرد با داشتن صفحه آشپزی به اسم تبادل فرهنگی به انواع و اقسام سفارتخانهها رفت و آمد دارد و با شخص سفیر کشور موصوف دیدار میکند. بعد این روزها شاهدیم در فضای مجازی بی در و پیکر به صورت لاینقطع در حال تحریک مردم برای حضوردر کف خیابان است. این موضوع درخصوص سلبریتیهای هنری و ورزشی نیز صدق میکند؛ جریانی که سالها با پول کلان و حمایت دستگاههای مختلف فرهنگی چهره شدهاند اما سرنخشان دست دیگری است و در هنگامه امروز به آتش بیاران اصلی معرکه ضدنظام تبدیل شدهاند.
خویشتنداری در بحرانها
روزنامه اطلاعات :دنیای قرن بیستویکم ما به رودخانه پرخروشی میماند که هرکس با تدبیر باشد این رود را به مزارع و کشتزارها و پشت سدها هدایت میکند و برای رویاندن غلات و پروراندن درختان میوه و گرفتن آب شرب و تولید برق از آن بهره میگیرد، و هرکس که تدبیر نداشته باشد میتواند با سهلانگاری و ندانمکاری این رود خروشان پربرکت را به سیلی ویرانگر تبدیل کند که جز ضایعه و خرابی حاصلی نداشته باشد.از فردای پیروزی انقلاب، و به دفعات گوناگون و به علتهای شناخته شده و مبهم کشور ما درگیر بحرانهای رنگارنگ بوده است که بخشی از آنها به ماهیت انقلاب و استکبارستیزی و جهانشمولی آرمانهای انقلاب باز میگردد و بخشهایی نیز به بیتجربگی و عدم مدیریت بهنگام بحرانها مربوط بوده است.یکی از مشخصات حکومتهای بالغ برخورد بههنگام با خطاها و تحدید حوادثی است که در ذات خود بحران آفرینند و اگر از خطاها چشمپوشی نشود، و یا در تعیین مصداقهای ناکارآمدی ماموران دون پایه اغماض شود، یا شفافسازی نشود بحران در یک نقطه میتواند با صورت افقی و عمودی منتشر شود.البته ناگفته پیداست که همه آنهایی که یا منافعشان در انقلاب به خطر افتاده یا نان خود را در بحران آفرینی میبینند در چنین مواردی آتشبیار معرکه شوند و با فرصتطلبی دست به آتشآفروزی بزنند.اتفاقی که در چند روز اخیر رخ داد مصداق واقعی این قاعده کلی است. براساس آنچه گفته و شنیده شده دختر خانم جوان شهرستانی به همراه برادر خود به تهران میآیند و در هنگام خروج از ایستگاه مترو مأموران وی را «بهخاطر رعایت نکردن حجاب» دستگیر میکنند و با خودروی پلیس او را به مرکز گشت ارشاد منتقل مینمایند. خانم مهسا امینی در آن محل دچار ناراحتی میشود و بر زمین میافتد و او را به بیمارستان منتقل میکنند و متعاقب این خانم جوان، با هزار آرزو روی در نقاب خاک میکشد. تا اینجای قضیه همه کسانی که درگیر این حادثه بودهاند شاید شمارشان به ده نفر نرسد که میشد در همین محدوده یک بررسی دقیق شود، شفافسازی شود و با مأمور یا مأموران خاطی برخورد شود و از خانواده متوفی نیز عذرخواهی شود و بنا بر عرف رایج دیه او نیز پرداخته شود. با تمام تأسف و تأثری که این حادثه جانگداز داشت در هر حال میشد با مدیریت آن را، که نظیرش در همه دنیا ممکن است، البته به انگیزههای متفاوت رخ دهد، مدیریت کرد.
//انتهای پیام