محمد دهقانی در پاسخ به این سوال که آیا لقب «پدر نثر فارسی» را شایسته بیهقی میداند گفت: «خیر، به هیچ وجه. به هیچ کس دیگری هم نمیشود این لقب را نسبت داد. مثل این است که بگوییم «پدر زبان فارسی» کیست؟ این قصهها چیست که درمیآوریم؟! حالا چون به رودکی گفتیم «پدر شعر فارسی» باید به دنبال «پدر نثر فارسی» هم باشیم؟ و «پدر زبان فارسی» را هم لابد باید پیدا کنیم!»
محمد دهقانی، منتقد ادبی و نویسنده کتاب «حدیث خداوندی و بندگی» (تحلیل تاریخ بیهقی از دیدگاه ادبی، اجتماعی و روانشناختی) در گفتوگو با ایسنا، درباره آنچه باعث شده «تاریخ بیهقی» هنوز هم پس از سالها مورد توجه باشد و نویسندگان و شاعران تحت تاثیر زبان و نثر آن قرار بگیرند، گفت: «زبان بیهقی همچنان زبان کهنهای است. بیهقی و خواندن بیهقی بیش از آنکه حاصل نیاز واقعی جامعه باشد، مقداری مد شده و جالب اینجاست که بیهقی تاریخ نوشته و مورخ است اما جای تعجب دارد؛ انگار بیشتر داستاننویسان و شاعران و نه مورخان – از قدیم هم همینطور بوده – به آن توجه کردهاند.» دهقانی در ادامه گفت: «به نظر میرسد او نسبت به انسانهای روزگار خودش چه در ایران و چه در جاهای دیگر دنیا در نگارش تاریخ خیلی پیشرفتهتر است؛ وجه دوم اهمیت بیهقی در این است. در مرحله سوم، به شیوه روایت تاریخی او میرسیم، اینجاست که وارد ادبیات میشود، شیوهای که بیهقی به کار میگیرد و نثری که استفاده میکند، تاریخ بیهقی را به یک اثر ادبی تبدیل میکند. تاریخ بیهقی برای مورخان یعنی کسانی که با تاریخ ایران سروکار دارند، به خصوص تاریخ ایران بعد از اسلام، و به ویژه تاریخ ایران در دوره سامانیان و غزنویان از نظر تاریخی بسیار اهمیت دارد. همچنین برای کسانی که محقق فن تاریخشناسی و روششناسی تاریخ هستند هم از آن وجه دوم مهم است. اما در وهله سوم، از حیث ادبی هم اهمیت دارد. ولی مثل اینکه ما در ایران آن دو حیث مهم اول را کنار گذاشتهایم و به حیث سوم آن چسبیدهایم.»
دهقانی، استاد پیشین دانشگاه تهران، با اشاره به اینکه تاریخ بیهقی این روزها معمولا برای کسانی که داستاننویسی میکنند، خواندنی است گفت: «به قول خودشان، داستاننویسان میخواهند از تکنیکهای بیهقی سر دربیاورند و از آنها استفاده کنند. همچنین کسانی که به تاریخ علاقه دارند میخواهند ببینند در آن روزگار چه میگذشته است. محققان تاریخ ایران و بهخصوص سلجوقیان هم این کتاب همیشه برایشان مهم بوده و کسانی که در حیطه روششناسی تاریخنگاری کار میکنند کتاب بیهقی برایشان اهمیت دارد. البته همانند هر شاهکاری – تاریخ بیهقی هم حالا یک شاهکار است – میتوان از آن داستان یا نمایشنامه نوشت، کمااینکه تاکنون هم نوشته شده است. اما این مختص بیهقی نیست و برای همه شاهکارهای ادبی جهان اتفاق میافتد.»
این نویسنده و پژوهشگر همچنین در پاسخ به این سوال که آیا لقب «پدر نثر فارسی» را شایسته بیهقی میداند گفت: «خیر، به هیچ وجه. به هیچ کس دیگری هم نمیشود این لقب را نسبت داد. مثل این است که بگوییم «پدر زبان فارسی» کیست؟ این قصهها چیست که درمیآوریم؟! حالا چون به رودکی گفتیم «پدر شعر فارسی» باید به دنبال «پدر نثر فارسی» هم باشیم؟ و «پدر زبان فارسی» را هم لابد باید پیدا کنیم. اینها قصه است و ممکن است به درد عوام بخورد. بیهقی از دل خلاء که پیدا نشد. او در همان تاریخش هم میگوید که «من مدیون استادم بونصر مشکان هستم»، این یعنی یکی از استادان مسلم بیهقی در نثر، بونصر مشکان است. آن سازمان بسیار عریض و طویل و پرقدرت دیوان رسالت غزنوی بود که بیهقی از آن بیرون آمد و پشت آن هم تاریخ طولانیای است. آنها هم خود وارث سامانیان هستند، گرچه دیوان رسالت سامانیان عربی بود اما محمودی غزنوی آن را فارسی کرد. در آن سالها هم زبان فارسی به جایی رسیده بود که به جای زبان عربی به عنوان زبان رسمی اداری مورد استفاده قرار بگیرد. متون شعر و نثر قبل از بیهقی بودهاند که فقط اسمهایشان به ما رسیده مثل ترجمه «تاریخ طبری» و قبل از آن «شاهنامه ابومنصوری» که فقط اسامیشان به ما رسیده و سالها قبل از تولد بیهقی نوشته شدهاند. بنابراین در زمان بیهقی نثر فارسی آماده و پرورده شده بود تا چنین وظیفهای را به دوش بگیرد. این متون آن زمان کاملا کاربرد داشتند؛ آن موقع ما ادبیات نداشتیم و هر چیزی به نظم یا نثر نوشته میشد برای این بود که استفاده و کاربرد داشت و به پیکره فعال جامعه مربوط بود.»
صحبتهای دهقانی در رابطه با اول آبانماه بود که به عنوان «روز نثر فارسی» و بزرگداشت «بیهقی» نامگذاری و به او لقب «پدر نثر فارسی» را دادهاند.