روایتی از یک گروگانگیری در باغی متروکه

مرد کارخانه‌دار پس از 2 روز حفاری برای یافتن عتیقه، از سوی 2 نفر ربوده شد

روایت‌های متفاوتی دارند. شاکی و متهمان یک پرونده آدم‌ربایی؛ شاکی مدعی است که او را برده‌اند، با اسلحه تهدید کرده و در باغی متروکه از او پول میلیاردی گرفته‌اند، اما گروگانگیران ادعا دارند که شاکی پس از یک عملیات گنج‌یابی در کوهستان، سر آنها را کلاه گذاشته و فرار کرده است. آنها نیز برای گرفتن حق‌شان به سراغ شاکی رفتند و از او پول میلیاردی عتیقه‌ها را گرفته‌اند.

به گزارش خبرنگار شهروند آنلاین؛ ماجرا به روز دوشنبه اول آبان‌ماه برمی‌گردد. همان روزی که اسماعیل از کارخانه‌اش در محله مرتضی‌گرد بیرون آمد، اما هنوز مسیر زیادی را نرفته بود که دو نفر سد راه خودرواش شدند و او را با خود بردند. چند ساعت بعد، اسماعیل به پلیس مراجعه کرد و از یک آدم‌ربایی هولناک خبر داد.

ربودن مرد کارخانه‌دار

او درباره جزئیات این ماجرا به ماموران گفت: «من کارخانه دارم و در کار صنایع چوب هستم. کارخانه‌ام در محله مرتضی‌گرد است. دوشنبه ساعت 6 عصر بود که سوار خودروی 206 خود شدم تا به خانه‌ام بروم. ناگهان دو مرد سد راهم شدند. آنها با تهدید خودروی مرا متوقف کرده و سوار شدند. یکی از آنها را می‌شناختم. او چهار ماه برای کارخانه من ژورنال تبلیغاتی پخش می‌کرد، اما آن یکی دیگر را تا به حال ندیده بودم. خلاصه آنها سوار ماشینم شدند و به راه افتادیم. آنها اسلحه و چاقو داشتند. می‌گفتند تکان بخوری می‌زنیمت. کمی جلوتر رفتیم. به اتوبان که رسیدیم، در جایی خلوت گفتند که خودرو را متوقف کنم. متهم اصلی به نام شاپور پشت فرمان نشست. آنها مرا روی صندلی سمت شاگرد نشاندند. صندلی را خواباندند. همدست شاپور دستانم را بست خودش هم روی صندلی عقب نشست. اسلحه و چاقو هم دست او بود. التماس کردم که ترو خدا ولم کنید، اما گوش نکردند. مرا به جاده ساوه به یک باغ متروکه بردند. مرا آنجا نگه داشتند و کتکم زدند. اول گفتند زنگ بزن خانواده‌ات برای ما پول بیاورند. ولی بعد پشیمان شدند و گفتند اینطوری گیر می‌افتند. برای همین از من چک گرفتند.»

رهایی پس از اخاذی

شاکی در ادامه صحبت‌هایش گفت: «گفتند اگر چک‌هایت وصول نشود، دوباره می‌دزدیمت و این بار می‌کشیمت. بعد از آن جیب‌های مرا گشتند. گوشی‌ام را برداشتند و با تهدید یک پنج میلیون و یک دو میلیون تومان به حساب خودشان واریز کردند. در نهایت آنها یک چک 100 میلیون تومانی و یک چک پنج میلیارد تومانی از من گرفتند. آنها اول پنج میلیارد را می‌خواستند. می‌گفتند تو پولداری، این پول‌ها برایت چیزی نیست. می‌گفتند که خودشان هم دوست دارند مثل پولدارها بگردند و برای این‌ کار مرا انتخاب کرده‌اند. به آنها گفتم که این پنج میلیارد را فعلا نمی‌توانم وصول کنم. برای همین یک چک 100 میلیونی از من گرفتند تا فعلا آن را خرج کنند. در نهایت آنقدر التماس کردم تا اینکه چند ساعت بعد مرا دوباره سوار ماشین کردند. به سمت مرتضی‌گرد رفتیم و آنجا مرا رها کردند. من هم بلافاصله به پلیس مراجعه و شکایت کردم.»

دستگیری و روایتی متفاوت

با اعلام این شکایت، موضوع در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص آغاز شد. در نهایت ماموران با آموزش شاکی و یکسری اقدامات خاص، توانستند مخفیگاه متهمان را شناسایی و آنها را بازداشت کنند.

متهمان بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفتند، آنها به گرفتن پول میلیاردی از شاکی اعتراف کردند، ولی روایتی متفاوت از این ماجرا داشتند. یکی از آنها در گفت‌وگو با «شهروند» درباره جزئیات این گروگانگیری ماجرایی تازه را فاش کرد:

چی شد که به فکر گروگانگیری افتادی؟

من اصلا گروگانگیری نکردم. با شاکی اختلاف حساب داشتیم. کلی گشتم تا او را پیدا کردم. رفتیم تا پولم را بگیرم.

چه اختلاف حسابی داشتی؟

شاکی پول مرا خورده و متواری شده بود. هیچ آدرسی از او نداشتم. یک ماه طول کشید او را پیدا کردم و رفتم تا تسویه‌حساب کنم. راستش ما در کار عتیقه بودیم. عتیقه‌ها را از کوهستان پیدا کردیم ولی شاکی با برداشتن عتیقه‌ها متواری شده بود.

عتیقه‌ها را چطور پیدا کردید؟

شغل اصلی‌ام لیزر درمانی است. درآمدم بد نبود، اما خیلی هم خوب نبود. ساکن یکی از شهرهای شمال‌غربی کشور هستم. چندوقت پیش می‌خواستم خانه‌ای بخرم. از طرفی یک زمین داشتم که می‌خواستم دورش را حصارکشی کنم. در نهایت یک میلیارد تومان پول کم آوردم. همسایه‌ام به من گفت بیا برویم در کار عتیقه و زیرخاکی. می‌گفت در شهرستان ما عتیقه خیلی زیادی وجود دارد و باید به دنبالش بگردیم. او این مرد کارخانه‌دار را معرفی کرد. همسایه‌ام با شاکی در باشگاه ورزشی آشنا شده بود. بعد با هم به دنبال عتیقه رفتیم.

کجا؟

همسایه‌ام به من گفت که این مرد در کار عتیقه است. هم فروشنده سراغ دارد و هم عتیقه را خوب می‌شناسد. شماره‌اش را به من داد. من خودم در شهرستانمان یک تخته سنگ بزرگ دیدم، رویش عکس یک پهلوان بود. از آن عکس گرفتم و برایش فرستادم. او وقتی عکس‌ها را دید گفت عتیقه و برای دوران ساسانیان و اشکانیان است. می‌گفت خیلی گرانقیمت است. در نهایت ما هشت ماهی با هم در ارتباط بودیم. تااینکه شاکی به شهرستان ما آمد. هشت محل را نقطه‌زنی کرد و گفت در این محل‌ها عتیقه وجود دارد. دستگاه گنج‌یاب را به من مبلغ 80 میلیون تومان فروخت. بعد از آن با شاکی و یکی از دوستانش و شاگرد من به کوهستان رفتیم.

عتیقه هم پیدا کردید؟

دستگاه گنج‌یاب، عتیقه‌ها را نشان داد. شروع کردیم به کندن و در نهایت به یکسری اشیای عتیقه رسیدیم. دو روز حفاری کردیم تا به این عتیقه‌ها رسیدیم.

عتیقه‌ها شامل چه چیزهایی بود؟

این اشیا شامل مجسمه خروس و یک سنگ گرد مثل شیشه بود. دو کوزه هم پیدا کردیم. دو روز حفاریمان طول کشید تا اینها را پیدا کردیم.

بعد چه شد؟

در کوهستان بودیم که شاکی و همراهش به سمت ما اسلحه کشیدند. گفتند دنبال ما نیایید و اگر بیایید شما را می‌کشیم. عتیقه‌ها را بردند. من هم تصمیم گرفتم که پولم را از آنها بگیرم. یک ماه طول کشید تا شاکی را پیدا کردم و فهمیدم در مرتضی‌گرد کارخانه دارد. به تهران آمدم و وقتی داشت بیرون می‌رفت، جلویش را گرفتیم و سوار ماشین شدیم.

اسلحه هم داشتید؟

ما اصلا اسلحه نداشتیم. هیچ زوری هم در کار نبود. خودش 100 میلیون چک داد برای پول دستگاه گنج‌یاب. پنج میلیارد پول عتیقه‌ها را هم چک کشید. می‌گفت عتیقه‌ها بیش از 20 میلیارد قیمتش است، ولی حالا همین مقدار دستت باشد تا بعد. من هیچ زوری به کار نبردم.

سابقه داری؟

یک سابقه سرقت موتورسیکلت و موادمخدر دارم.

ولی سابقه سرقت با مواد بیهوشی هم داری؟

نه اصلا چنین کاری نکردم.

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.