اغلب داوطلبانی که در جمعیت هلالاحمر مشغول کار و فعالیتند نه از سر بیکاری این راه را در پیشگرفتهاند نه گمان آن بردهاند که با ورود به هلالاحمر کار آسانی را انتخاب کردهاند. پای صحبتهای هرکدامشان که مینشینیم دم از استعدادها و تواناییهای بالقوه و بالفعلشان برایمان میزنند. اکثر قریببهاتفاق این داوطلبان از نحلههای علمی هستند یا در رشتههای ورزشی، فرهنگیوهنری دستی بر آتش دارند. نیما نائیجپور یکی از این داوطلبان نخبه است که در منطقه نوشهر زندگی و کار میکند. او علاوه بر فعالیتهای داوطلبانه اجتماعی در هلالاحمر و مرکز خیریهای که در 16 سالگی پایه و اساسش را بنیان کرده اختراعات خوبی هم در حوزه مهندسی مکانیک دارد که اگر جمعیت هلالاحمر به آن بها دهد و این جوان نخبه را زیر بالوپر بگیرد او میتواند ناوگان تجهیزات خودرویی هلال را با ابتکارات و ایدههای نابی که دارد حسابی نو نوار کند.
به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ پسر تابستان است. متولد 31 تیرماه 1376. از هماندوران کودکی و قبل از اینکه یکساله شود به گفته اطرافیان دائما چشمهای جستوجوگر و دستهایش دنبال اکتشافات جدید بود و عاشق بازیهای فکری و سرگرمی:«آنقدر عاشق جستوجو و کاوش در میان ماشینآلات و ابزارآلات آنها بودم که از درس و مدرسه فارغ شدم. سال چهارم دبیرستان بودم که معلم مدرسه زنگ خطر تحصیلی مرا برای پدرم به صدا در آورد اما پدرم به جای برخورد شدید با من خیلی دوستانه گفت هردو را در کنار هم ادامه بده تا برای جامعه مفیدتر و کارآمدتر باشی. همین توصیه و نصیحت پدر کافی بود تا عزمم را برای قبولی در دانشگاه جزم کنم و با رتبه 5 هزار وارد دانشگاه روزانه مازندران شوم.»
البته او قبل از اینکه سال 92 وارد دانشگاه شود، فعالیتهای داوطلبانهاش در جمعیت هلالاحمر را شروع کرده بود:«همیشه عاشق روحیه نوعدوستی هلالاحمریها بودم از اینکه میدیدم بیهیچ چشمداشتی همواره به مردم خدمت میکنند لذت میبردم و دوست داشتم یکی از آنها شوم. تا اینکه در 16 سالگی با شرکت در دورههایآموزش عمومی و تخصصی به صورت حرفهای وارد این مجموعه شدم و در دوره دانشگاه این فعالیتهایم را ادامه دادم.»
نیما هم مانند همه همسنوسالهایش خیلی منتظر 18 سالگی بود نه برای اینکه گواهینامه بگیردیا اجازه تنهایی سفر رفتن از طرف خانواده را پیدا کند بلکه برای اینکه بتواند با اهدای خون خود جان انسانهای دیگر را نجات دهد. او حالا یکی از رکورددارترین جوانهای اهداکننده خون در منطقه خودشان است:«همیشه سعی میکنم اطرافیانم را هم به این کار تشویق کنم. به اعتقاد من اهدای خون گاهی اوقات ارزشش از میلیاردها تومان براییک فرد نیازمند بیشتر است. پس بهتر است آنهایی که توان انجام این کار را دارند، حتما انجام دهند.»
نیما درست یکسال بعد از ورود به دانشگاه و گستردگی فعالیتهایش در هلالاحمر بنای بزرگترین موسسه خیریه را به نام میلا( لکلک) را در نوشهر گذاشت:«ریشه این کار البته هم به محیط خانوادهام برمیگشت، هم فعالیتهای خیرخواهانهمان در هلالاحمر. در خانواده ما همیشهکمکبه نوعدوست یک اصل مهم و اساسی بود. من هم که در این محیط بزرگ شده بودم دوست داشتم به مردم مناطق محروم و نیازمند کمک کنم. به خاطر همین این موسسه خیریه را بنا کردیم و با برپایی بازارچههای فصلی به کسب درآمد برای جامعه هدفمان که کودکان و زنان سرپرست خانوار بودند، پرداختیم.»
فعالیتهای داوطلبانه نیما علاوه بر حضور در شیفتهای پایگاه و ماموریتهای امدادونجات در هلالاحمر دنبال میشد اما عاشقانههای او با دلش در همان مرز خیریه نمایان میشد:«بهواسطه این مرکز خیریه و کمک خوب خیرین توانستیم در دوره کرونا حمایت خوبی از زنان سرپرست خانوار و کودکان بدسرپرست و بیسرپرست داشته باشیم. خیلی از خانوارها بودند که بهعلت کرونا و تعطیلی کاروکسبشان هیچ منبع درآمدی نداشتند و ما توانستیم با حمایت از آنها فرصت دوباره حضورشان در بازارها را فراهم کنیم.»
فعالیتهای داوطلبانه در هلالاحمر و مرکز خیریه میلا ادامه داشت تا جایی که نائیجپور موفق شد اختراع جالبی در بخش شناورها به ثبت برساند: «کار ساخت شناورهای زیرسطحی و روسطحی در اصفهان انجام میشود و برای تست بایدیا به شمال کشور منتقل شوند یا به جنوب کشور که این موضوع هزینههای بسیاری را برای تولیدکننده به همراه داشت. ما با ایدهای جدید شناورهایی از جنس کامپوزیت ساختیم که در بخش پرورش ماهیان در قفس کمک زیادی به تولیدکننده میکند؛ از توزیع غذای ماهیها گرفته تا مراقبت از آنها. »
خوشبختانه این طرح در جشنواره خوارزمی پذیرفته شد
نیما حتی در حوزه محیطزیست هم فعالیتهای گستردهای به صورت داوطلبانه انجام میدهد و میگوید: «طبیعت، میراث گذشته به ما و میراث ما به آیندگان است؛ بنابراین باید در حفظ و نگهداریآن تلاش کنیم. سالهای زیادی است که فعالان حوزه محیطزیست با دست خالی در برابر نابودکنندگان جنگلها ازجمله جنگلهای هیرکانی ایستادهاند و اجازه ندادهاند که مسیرجاده از دل این جنگل بگذرد. او و دوستانش البته جان باغ گیاهشناسی اکولوژیک نوشهر را هم نجات دادند:«سالهای زیادی است که عدهای قصد دارند با عبور جاده از دل این مسیر، فضای بکر این جنگل را نابود کنند و ما اجازه چنین کاری را به آنها نمیدهیم.»
این داوطلب هلالاحمر که حالا به عنوان جوانترین مدیر خانه هلال در نوشهر مشغول به کار است در طول تحصیل در دوره کارشناسی، مطالعات جامع و گستردهای روییکسری از فلزات خاص با کاربردهای هواو فضا و صنایع مهم در منطقه و جهان انجام میدهد و موفق میشود به عنوان دانشجوی استعداد درخشان برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد راهی دانشگاه شود.
او که یکی از داوطلبان دلباخته هلالاحمری است دوست دارد از دانش وتخصصی که دارد در این جمعیتملی کمک بگیرد تا کمکرسانی به مردم در مواقع بحران سریعتر انجام شود. او میگوید تخصص ما میتواند به نوسازی ناوگان سختافزاری و ماشینآلات جمعیت هلالاحمر منجر شود و امیدواریم از این ظرفیت بتوانم در این مسیر بهره بگیرم.