ماجرای گروگانگیری جنجالی پروفسور فرهود
2 دوست برای اخاذی 8 میلیارد تومانی پدر علم ژنتیک ایران را ربودند
شهروند | پدر علم ژنتیک ایران هدف یک نقشه گروگانگیری میلیاردی قرار گرفت. پروفسور داریوش فرهود، چند روز پیش از مقابل خانهاش به طرز عجیب و مشکوکی ربوده شد. 26 ساعت از او خبری نبود تا اینکه او آزاد شد. حالا دو آدمربا در تله پلیس گرفتار شدهاند و انگیزهشان را از این گروگانگیری تصاحب پول میلیاردی اعلام کردند.
به گزارش خبرنگار شهروند آنلاین؛ همه اینها در حالی است که پروفسور فرهود پس از آزادیاش از زندان، در گفتوگو با یکی از رسانهها خبر از بازداشت خود داده و گفته بود: «روز یکشنبه، ۸ آبانماه ساعت ۵:۵۵، در حال خروج از خانه بودم. دو نفر که لباس مشکی بر تن داشتند و مانند ماموران بودند بسیار گرم با من سلاموعلیک کردند و سوار خودروی من شدند. سپس من را به مکانی بردند و سوار خودروی دیگری کردند. حدود ۲۶ ساعت در خدمتشان بودم. آنها با احترام بسیار سوالوجواب کردند. من تا لحظه آخر نمیدانستم که این ماجرا ختم بهخیر میشود. آنها میخواستند بدانند که آیا با کسی در ارتباط هستم یا ایرادهایی که مطرح میکنم، ایراد معلمی است. شاید تصور میکردند که از جایی الهام گرفتهام. آنها متوجه موضوع شدند و ناهار مفصلی مهیا کردند اما من نخوردم. من، سرباز وطن هستم و در سلامت کامل بهسر میبرم.»
شکایتی از هیچ نهاد دولتی ندارم
فرهود با اشاره به قضیه ربوده شدنش در مقابل خانهاش در گفتوگو با یکی از روزنامههای کشور گفت: «آنها گفتند ما صدای شما را ضبط کردهایم که در صحبتهایتان به مجریان حکومتی بیاحترامی و توهین کردهاید. البته این فایل ضبط شده را هم به من نشان ندادند. لابهلای صحبتهایشان میگفتند که شما به رخدادهای پزشکی اعتراض میکنید و در مقابل تصمیمات مملکتی مطیع محض نیستید. من اهل توهین نیستم. ایراد میگیرم ولی مگر یک پدر، بچهاش را تنبیه نمیکند؟ از ساعت ۵ و ۵۵ دقیقه صبح یکشنبه تا ۵ بعدازظهر دوشنبه در اختیار اینها بودم و در این مدت اصلا نخوابیدم. در اتاقی که من بودم،
دو نفر از اینها هم بودند و حتی به من گفتند راحت باشید و لباستان را عوض و استراحت کنید و خودشان هم خوابیدند، اما من رفتم و با همان لباسی که از منزل خارج شده بودم روی کاناپهای نشستم و بیدار ماندم. من به مدت ۲۶ ساعت در نگرانی شدید بودم. این چند ساعت برای من، زجر روحی بود. نه خوابیدم و نه غذا خوردم. اینکه چطور نظر آنها عوض شد، نه از آغاز آن خبر دارم و نه از پایان آن. شک کردم که اینها افراد خودسری از برخی نهادها هستند. من هیچ گلایهای از نهادهای دولتی ندارم. شاید انگیزه شخصی بوده ولی بنده را میشناختند. من باور میکنم که ربوده شدن من کار هیچ نهاد دولتی نبوده. »
روایت پلیس
در ادامه صبح روز پنجشنبه سرهنگ علی ولیپور گودرزی، رئيس پليس آگاهي تهران جزئیات ماجرای ربوده شدن پروفسور فرهود را روایت کرد. در روایت پلیس و گفتوگو با متهمان مشخص شد که پدر علم ژنتیک ایران با انگیزه پول از سوی دو آدمربا دزدیده شده است. او جزئیاتی از این پرونده جنجالی را روایت کرد و گفت: «افرادی که اقدام به ربودن پروفسور فرهود کردند، از قبل شناختی از او داشتند و جلوی در خانهاش پروفسور را ربودند. دو فرد آدمربا ساعت ۵ صبح در جلوی خانه دکتر، هنگامی که او قصد خارج شدن از خانه را داشت او را با خودروی شخصی خود میربایند و به شهرهای شمالی کشور میبرند.
آدمربایان بعد از ۲۶ ساعت دکتر فرهود را به بانکهای شمال کشور بردند تا بتوانند مبلغ هشت میلیارد تومان را از حساب این شخص به وسیله خودش خارج کنند. دکتر فرهود مدارک شناسایی و هویتی کاملی با خود به همراه نداشته و بانکها از پرداخت پول به او امتناع کردند. آدمربایان از دکتر فرهود برگههای تعهد برای پرداخت این هشت میلیارد را دریافت و از او فیلمبرداری کردند. بعد دکتر فرهود را در ابتدای جاده چالوس با خودرویش آزاد کردند تا بعدا بتوانند پول را از او بگیرند. این افراد در ساعات بعد با دکتر فرهود برای گرفتن پول تماس گرفتند که توسط پلیس آگاهی دستگیر شدند.»
متهمان پس از دستگيري به جرم خود اقرار كردند و انگيزهشان را مشكلات مالي و اخاذي از دكتر عنوان كردند. آنها در حال حاضر در بازداشت به سر ميبرند و تحقيقات تكميلي توسط ماموران پلیس آگاهی همچنان ادامه دارد.
گفتوگو با مغز متفکر آدمربایی
فکر می کردیم پول را می گیریم و …
مغز متفکر این آدمربایی جنجالی مردی است که از قبل دکتر را میشناخت. او مشاور املاك بود و در يكي از بنگاههاي مسكن حوالي هشتگرد كار ميكرد. گویا پيش از اين دكتر فرهود در هشتگرد و در املاک این مرد، معامله زمين انجام داده بود. به همين دليل نقشه ربودن او را كشيدند تا دست به اخاذي ميلياردي بزنند. او در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» جزئیات ماجرای آدمربایی را روایت کرد:
دکتر فرهود را از قبل میشناختی؟
بله. میشناختم. خبر داشتم كه وضع مالي خيلي خوبي دارد. او معامله زمین انجام داده بود. من هم به خوبی از وضعیت زندگیاش آگاه بودم.
چرا نقشه گروگانگیری را کشیدی؟
وضع مالیام خوب نبود. مشکلات مالی زیادی داشتم. همیشه میخواستم زندگی ایدهآلی داشته باشم، اما هیچوقت به این آرزویم نرسیدم. به هر دری میزدم فایدهای نداشت. به بنبست میخوردم. وقتی با پروفسور فرهود آشنا شدم تصمیم گرفتم از او پول به جیب بزنم.
از چند وقت قبل نقشه آدم ربایی را طراحی کردی؟
يك ماه قبل از این ماجرا نقشه را کشیدم. موضوع را به دوستم گفتم. او هم قبول کرد. چون او هم مثل من وضعیت مالی بدی داشت. برای همین تصمیم گرفتیم از دکتر اخاذی کنیم.
در نقش مامور او را ربودید؟
بله. تصور میکردیم اگر در نقش مامور باشیم راحتتر میتوانیم او را به مکان خودمان ببریم.
بعد ربودن دکتر او را کجا بردید؟
به یک باغ بردیم. چند ساعت مهمان ما بود. ما با او رفتار بدی نداشتیم. چون میدانستیم که فرد مهمی است، سعی کردیم با او خوشرفتاری کنیم. احترام زیادی برایش قائل بودیم. بعد از آن، او را به بانك برديم تا از حسابش پول برداشت كند اما چون مدارك همراهش نبود موفق به انجام اين كار نشديم. وقتی موفق به برداشت پول نشدیم، از او خواستیم ٨ ميليارد تومان پول به ما بدهد، اما او مقاومت ميكرد و ميگفت اين مبلغ پول در حسابش نيست.
بعد چه شد؟
در نهايت راضی شدیم که او را آزاد کنیم، او هم پس از آزادی 4 میلیارد تومان پول به حسابمان واريز كند. ما او را به اين شرط آزاد كرديم كه پاي پليس را به ماجرا باز نكند و ٤ ميليارد تومان را خیلی زود به حسابمان واریز کند.
متوجه شدید که ربودن دکتر چه جنجالی به پا کرده است؟
در فضاي مجازي گزارش ناپديد شدن او را دیدیم. فهمیدیم که پاي پليس به ماجرا باز شده است. خیلی ترسیدیم. با این حال تصور میکردیم که پول را میگیریم و فرار میکنیم ولی دستگیر شدیم.