در انتظار یک موج نو!
جشنواره 39 فیلم کوتاه و دشواری های فیلمسازی در سینمای کوتاه از زبان برندگان فستیوال
به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ چند روز پیش بالاخره بعد از حواشی بسیار، سیونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به پایان راه رسید؛ جشنوارهای که امسال پیش از آغاز، چالشها و حواشی پرشماری را از سر گذراند و در پایان هم به دلیل اعطای اعتبارنامه ساخت فیلم بلند به شماری از برگزیدگان -از سوی بنیاد سینمایی فارابی- انتقادات بسیاری را موجب شد که نگران سفارشیتر شدن فضای فیلمسازی در ایران بودند. با تمام این انتقادات و جنجالها، اما بیراه نیست اگر بگوییم که جشنواره فیلم کوتاه امسال به واسطه رویکرد متفاوتی که در زمینه تنوع ژانر اتخاذ کرده بود، موفقیتی نسبی را تجربه کرد که شاهد این مثال استقبال قابل توجه فعالان فیلم کوتاه در روزهای برگزاری فستیوال بود، آن هم در وضعیتی که بنا به شرایط اجتماعی بیرون از محل برگزاری جشنواره، به نظر میآمد امسال جشنوارهای راکد و سوت و کور برگزار خواهد شد.
مهمترین ویژگی جشنواره فیلم کوتاه امسال، اما شاید امیدواری پررنگی باشد که تا حد زیادی در فضای فیلمسازی این سامان -در میان سینماگرانی که اشتیاق حضور در جریان اصلی سینما را دارند- تزریق کرده است. در واقع کسانی که به هر دلیل توانسته بودند بیشتر فیلمهای به نمایش درآمده در جشنواره را تماشا کنند، بر این عقیده بودند که جشنواره امسال این قابلیت را دارد که اگر نگوییم موج نو، حداقل یک نقطه عطف بهیاد ماندنی در سینمای کوتاه ایران به وجود آورد که البته دلیل این امیدواری نیز بیارتباط با همان تنوع ژانر مورد تاکید برگزارکنندگان جشنواره نیست. این ویژگی در کنار تکنیک فیلمسازان و کیفیت بالاتر فیلمها در قیاس با سالهای گذشته، توانسته فضایی امیدوارکننده پیرامون این دوره از جشنواره ایجاد کند. آنچه در ادامه میآید، روایت دشواریهای فعالیت در فضای فیلم کوتاه از زبان شماری از فیلمسازان برنده جشنواره امسال است.
فیلمسازانی که به گواهی حاضرین در جشنواره، آثاری که به این دوره ارائه داده بودند،جزو بهترین های سینمای کوتاه در یکی دوسال اخیر بوده و به همین دلیل هم چه در روزهای جشنواره و چه در بازتابهای رسانهای این رویداد مورد توجه قرار گرفتند.
جشنواره فیلم کوتاه تهران از زبان برنده جایزه ویژه دبیر جشنواره
هر وقت که پاک شدی برگرد…
در شب پایانی جشنواره امسال، مانا پاکسرشت توانست جایزه ویژه دبیر جشنواره را از آن خود کند؛ فیلمسازی که امسال با فیلم «وقفه» در جشنواره حضور داشت که با نگاهی متفاوت به مساله زنان در جامعه امروز نگاه کرده بود.
مانا پاکسرشت، بازیگر، نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه که به خاطر بازی در سریالهای «خانهای روی تپه» و «بوریا» نیز شناخته میشود، امسال با فیلم «وقفه» در جشنواره حضور داشت. این فیلمساز که در کارنامهاش فیلمهایی مانند «نگران نباش»، «وارث» و «چشمها» را نیز دارد -که دو فیلم اول به همهگیری کرونا و تلاشهای مدافعان سلامت پرداختهاند- در جشنوارههای بینالمللی بسیاری حاضر بوده و جوایز متعددی نیز تاکنون در زمینه فیلم کوتاه به دست آورده است. مانا پاکسرشت البته «وقفه» را جدیترین کارش تاکنون میداند.
میتوانید درباره فضای «وقفه» و خط داستانی آن -برای کسانی که فیلم را ندیدهاند- توضیح دهید؟
درباره این فیلم در حال حاضر تا این حد میتوانم بگویم که «وقفه» در مورد قانونی است که در قرآن هم به آن اشاره شده و مربوط به جامعه زنان است. در واقع این فیلم پانزده دقیقهای داستانی درباره این قانون را روایت میکند که اگر بخواهم خلاصه آن را توضیح دهم، باید بگویم که در این فیلم به حالات روحی – روانی خانمها در روزهای خاصی اشاره شده است که دیالوگ مهمی هم در فیلم به آن اشاره میکند و میگوید «برو هر وقت که پاک شدی برگرد. شاید هم هیچوقت برنگشتی».
آیا مورد خاصی بود که انگیزه ساخت این فیلم را ایجاد کرده باشد؟
وقتی در مورد این قانون مطالعه کردم، دیدم خیلی دوست دارم که آن را به تصویر بکشم؛ به خصوص که درباره این موضوع که در قرآن به صراحت بیان شده، حتی بسیاری از انسانهای تحصیلکرده نیز آگاهی ندارند و البته سینمای ایران نیز تا به حال به این موضوعات وارد نشده است.
با این اوصاف باید فیلمتان را با این موضوع چالشبرانگیزش به سختی ساخته باشید، نه؟
البته درباره چالشبرانگیز بودنش باید بگویم که ایرادی در این نیست که قوانینی را که اطلاعی از آنها نداریم به چالش بکشیم و از زوایای مختلف با آنها آشنا شویم، ولی در پاسخ شما باید بگویم که خوشبختانه با حمایت انجمن سینمای جوان توانستم این فیلم را بسازم. در واقع قبل از تولید این فیلم فکر میکردم شرایط تولید سختتری خواهیم داشت که خدا را شکر با چالش خاصی مواجه نشدیم و بعد از دو ماه پیشتولید، با یک هفته فیلمبرداری در رشت و انزلی تصاویر کار آماده شد.
یعنی انجمن راحت کار را تولید کرد؟
فیلمنامه این فیلم را حدود یکسال و نیم پیش نوشتهام و اوایل کار هم شاید چون فکر میکردم انجمن سینمای جوان این کار را قبول نخواهد کرد، میخواستم با هزینه شخصی آن را بسازم. ولی بعضی از دوستان پیشنهاد کردند در پیجینگ انجمن سینمای جوان ثبتنام کنم و خوشبختانه پذیرفته شدم. در حقیقت میتوانم بگویم سختترین چالش من در این فیلم -بیش از اینجور مسائل- بازیگری خودم بود و میترسیدم نتوانم بازی خودم را کنترل کنم که البته خدا را شکر این هم خوب پیش رفت.
گرفتن جایزه با این فیلم چه حسی داشت؟
من پیشتر با 6 فیلم قبلیام در جشنوارههای داخلی و خارجی زیادی حضور داشتهام. با این حال حضور در جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران برای من هم مثل هر فیلمساز دیگری جذاب بود و حالا خوشحالم که نه تنها در این جشنواره حضور داشتهام، بلکه این جایزه مهم را نیز به دست آوردهام.
شما هم مثل آنهایی که اعتبارنامه فیلم بلند گرفتهاند، نمیخواهید فیلم بلندتان را بسازید؟
چرا؛ اتفاقا احساس میکنم باید کمکم به سمت ساخت فیلم بلند بروم و فیلمنامه آماده هم دارم، ولی این موضوع در حال حاضر دغدغه اصلی من نیست و برنامهریزی دقیقی هم برایش نکردهام. هنوز چیزهایی در من حل نشده تا بروم به سمت سینمای بلند.
سازنده بهترین فیلم جشنواره از فیلم کوتاه میگوید
هزینههای سرسامآور، کار کردن را سخت کرده
امیر پذیرفته نیز یکی دیگر از برندگان سیونهمین جشنواره فیلم کوتاه امسال است که با فیلم «آندورا» برگ زرین بهترین فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران را به دست آورد. «آندورا» که به گفته کارگردانش بهطور خلاصه این تم را روایت میکند که هر سنگی پرتاب کنی، سرانجام به سمت خودت برمیگردد، اعتبارنامه ساخت اولین فیلم بلند امیر پذیرفته را نیز از بنیاد سینمایی فارابی برایش به ارمغان آورد تا یک فیلم کاملا موفق و آیندهساز در کارنامه کارگردانش ارزیابی شود. پذیرفته که پیش از این سه فیلم کوتاه و یک مستند نیز ساخته؛ و سال گذشته نیز با فیلم کوتاه «کپسول» در این جشنواره حضور داشت و در بخش فیلم کوتاه به آکادمی اسکار نیز معرفی شد، در ادامه از فیلم جدیدش و البته حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران صحبت کرده است.
درباره فیلمتان «آندورا»، میتوانید کمی توضیح دهید؟
این فیلم که فیلمنامهاش را حتی قبلتر از «کپسول» نوشته بودم، بهطور خلاصه این نکته را روایت میکند که هر سنگی پرتاب کنی، سرانجام به سمت خودت برمیگردد. با این حال، از نظر داستانی «آندورا» یک فیلم رازآلود است که نگاهی خاص به قواعد ژانر دارد و یک ایده محوری درباره شکار را روایت میکند. فیلمی که بیشتر در قالب یک تجربه، فرمی داستانی درباره فرآیند شکار و تجربههای شکارچی روایت میکند.
چرا ساخت این فیلمنامه تا این حد طول کشید و به بعد از «کپسول» موکولش کردید؟
وقتی فیلمنامه «آندورا» را نوشتم، خیلی دلم میخواست هرچه زودتر آن را بسازم و حتی تقریبا تمام لوکیشنهای آن را هم دیده و انتخاب کرده بودیم؛ ولی در مقطعی احساس کردم تجربیاتم برای ساخت این فیلم کم است و بهتر است ابتدا «کپسول» را ساخته و بعد دوباره سراغ «آندورا» بروم.
درباره فیلم شما میگویند که ساخت آن در جنگل باعث شده روند تولید فیلم سادهتر و ارزانتر طی شود. شما این موضوع را قبول دارید؟
نمیدانم چه کسی گفته که ساخت فیلم در جنگل سادهتر و ارزانتر است، چون واقعا اینطور نیست. با این حال حتی اگر هم اینطور بود، انگیزه من برای ساخت این فیلم بیش و پیش از اینجور مسائل، دغدغههای محیط زیستیام بود، وگرنه برای گرفتن اجازه فیلمبرداری در این لوکیشن، هم زحمت بسیار کشیدیم و هم اینکه اتفاقا هزینه بالایی هم پرداخت کردیم. در واقع در این فیلم برعکس فیلم «کپسول» هزینه لوکیشن دادیم و به این دلیل خیلی صریح میتوانم بگویم که ساخت فیلم در جنگل نه تنها راحت نیست، که ارزان هم نیست و فیلمسازان به خاطر دغدغه شخصیشان این فضا را انتخاب میکنند.
یعنی هزینههای فیلم کوتاه هم به جایی رسیده که فیلمسازان در زمان پیشتولید به اینجور مسائل هم فکر میکنند؟
یکی از دوستان از من پرسید چگونه و بر چه اساسی برآورد بودجه فیلمات را انجام میدهی؟ جواب دادم که معمولا برآورد هزینه نمیکنم؛ چون وقتی این کار را انجام میدهی، ناگهان عددی جلوی چشمت میآید که مجبور میشوی عقبنشینی کنی و از خیرش بگذری. این روزها واقعا رقم تولید ترسناک شده و این هزینههای سرسامآور، کار کردن را بسیار سخت کرده است.
حالا این جایزه احتمالا برخی از هزینهها را جبران میکند دیگر.
گذشته از این اتفاق، و گذشته از خوشحالیام از اینکه «آندورا» مورد استقبال قرار گرفت، اما باید بگویم که این اتفاق ترسناک است؛ چراکه دریافت این جایزه مسئولیت سنگینتری بر دوش فرد برنده میگذارد و من هم میدانم که مسیرم از این به بعد سختتر خواهد بود. فقط امیدوارم با کمک بنیاد سینمایی فارابی بتوانم فیلم بلندم را بسازم.
ناجی جریان فیلمسازی کشور
محمدتقی فهیم، منتقد سینما| جریان فیلمسازی کشور در حوزه ارائه اثر جریانساز شکست خورده و اغلب فیلمسازان قدیمی در جذب مخاطب موفق نیستند. اینجاست که یک مدیریت درست میتواند مسیر سینمای کشور را با جوانان همین جشنوارهها تغییر دهد. مثلا یکی از مواردی که امسال در جشنواره فیلم کوتاه اتفاق افتاده نکتهای است که سالهاست توسط منتقدان گفته میشود و آن مساله تنوع ژانر است که امسال توسط مدیریت این دوره جشنواره مطرح شده است. این تنوع ژانر -که باید سالها قبل رخ میداد- از اتفاقات قابل دفاع و امیدوارکننده این دوره بود.
در حقیقت مشکل اصلی سینمای ما مساله تکژانر بودن آن است. وقتی سینمای بلند تکژانر است، فیلمسازان کوتاه هم متأسفانه به آن فضا نگاه میکنند و این اتفاق در فیلم کوتاه هم رخ میدهد که نمونهاش را در سالهای گذشته در گرایش فیلمسازان به فیلمهای تلخ اجتماعی میدیدیم؛ اتفاقی که آفت سینمای بلند ما هم بود و اگر تنوع ژانر سالهای آینده تکرار بشود، میتواند این نقص را جبران کند.
فیلمسازی که به گواهی حاضرین در جشنواره ، آثاری که به این دوره ارائه داده بودند جز بهترین های سینمای کوتاه در یکی دو سال اخیر بوده است و به همین دلیل چه در روزهای جشنواره و چه در بازتاب های رسانه ای این رویداد مورد توجه قرار گرفتند.