نگرانی از آمار بالای سارق اولی ها؛ چطور دزد آماتور سارق حرفه ای نشود؟
کارشناسان در گفتوگو با «شهروندآنلاین» از علت افزایش آمار سرقت اولیها میگویند
اینکه 55درصد دستگیرشدگان اخیر پایتخت، سرقت اولی هستند، آمار نگرانکننده و قابل توجهی است که حکایت از سوق پیدا کردن تعداد بیشتری از نوجوانان و جوانان به سمت بزه دارد. افرادی که برای اولینبار مرتکب سرقت شدهاند یا همان سارق اولیها شاید آینه تمامنمایی از اوضاع اقتصاد و به دنبالش فشارهای اجتماعی و معیشتی بر مردم است.
راضیه زرگری_شهروندآنلاین؛ فرمانده انتظامی تهران بزرگ روز سهشنبه از شناسایی و انهدام ۱۴ شبکه سرقت، کشف ۱۳ قبضه سلاح جنگی و ۷۷ قبضه سلاح سرد در شصتمین طرح رعد پلیس پیشگیری پایتخت خبر داد و اعلام کرد: «۴۵درصد سارقان دستگیرشده، سابقهدار و ۵۵درصد سرقت اولی هستند. اینکه 55درصد دستگیرشدگان اخیر پایتخت، سرقت اولی هستند، آمار نگرانکننده و قابل توجهی است که حکایت از سوق پیدا کردن تعداد بیشتری از نوجوانان و جوانان به سمت بزه دارد. افرادی که برای اولینبار مرتکب سرقت شدهاند یا همان سارق اولیها شاید آینه تمامنمایی از اوضاع اقتصاد و به دنبالش فشارهای اجتماعی و معیشتی بر مردم است. بیشتر سارق اولیها به مرور زمان تبدیل به سارقان حرفهای شده و راه ورود به باندهای سرقت حرفهای را پیدا میکنند و از طرفی فضای زندان نهتنها بازدارنده نیست، بلکه آنها را در معرض آسیبهای جدیتر مثل اعتیاد هم قرار میدهد.»
وقتی شغلها نابود و افراد بیکار میشوند، افزایش بزهکاری طبیعی است
«شرایط جامعه فعلی ما نیازی به توضیح ندارد.» سعید خراط ها، آسیبشناس اجتماعی درباره چرایی افزایش آمار سرقت اولیها در جامعه ایران به «شهروند» میگوید: «وقتی بیکاری و گرانی و ناتوانی در تامین حداقلهای زندگی شتاب میگیرد، میلیونها بیکار وارد بدنه جامعه میشوند که با فشار روانی مضاعف مستعد دست زدن به هر کاری هستند تا زندگی روزمره خود را بگذرانند.»
او معتقد است با بحران اقتصادی شاهد این هستیم که کارگرهای فصلی و روزمزد دیگر نمیتوانند روز را شب کنند و شرمنده زن و بچهشان میشوند. بیکاری و نداری باعث میشود کسانی که تا دیروز شرافتمندانه زندگی میکردند، مجبور شوند دست به دزدی و سرقت بزنند.
انگ سوءسابقه آینده جوان را به تباهی میکشاند
این آسیبشناس اجتماعی با اشاره به اینکه غیر از این معضلات اجتماعی جای دیگری نباید دنبال علت افزایش سرقت اولیها بگردیم، ادامه میدهد: «اینها وقتی وارد زندان میشوند تا به اصطلاح مجازات شوند، سوءسابقه هم به همه دردهایشان اضافه میشود و نهتنها مشکلی از آنها حل نمیشود، بلکه با آسیبهای جدیتری هم در فضای زندان مواجه میشوند.»
سرقت اولیها کسانی هستند که مجبور به دزدی و سرقت شدهاند و از بد روزگار خیلی زود به دام افتادهاند. به گفته خراطها این گروه از متهمان با حجم بالایی از ضربههای روانی و اجتماعی روبهرو هستند. «اعتیاد و سرشکستگی اجتماعی شاید مهمترین ضربه باشد. خانواده این افراد هم از این سرنوشت بهشدت ضربه میخورند و حکایت همان آتشی است که زیر خاکستر مانده؛ همان چیزی که در شرایط فعلی هم شاهدش هستیم.»
مجازات جایگزین میتواند کمککننده باشد اما اصل مشکل حل نمیشود
از این آسیبشناس اجتماعی درباره چگونگی جلوگیری از واردشدن آسیبهای بیشتر به سارق اولیها سوال میکنیم. او معتقد است قبل از پرداختن به بحث مجازاتهای جایگزین باید به این موضوع مهم اشاره کنیم که از نظر حقوقی و قانونی زندان برای جرایمی مثل سرقت باید برچیده شود، زیرا هیچ چیز خیری برای بازداشتشده و زندانی ندارد، بلکه برای آینده او بسیار اثرات بدتری هم خواهد داشت. تجربه نشان داده زندانیکردن این نوع جرایم تاثیری در کنترل آمار جرم ندارد، بلکه گروههای سابقهدار بعد از چند ماه دوباره وارد جامعه میشوند که احتمال بازگشت به کار خلاف در آنها محتملتر است.
خراطها معتقد است مجازاتهای جایگزین مفهومی است که حرفش زده شد، اما اینکه تا چه اندازه جدیت در اجرای آن وجود داشته باشد، مبهم است. «من موافق این طرحهای جایگزین مثل فعالیت در شهرداریها و تعهدات و مسئولیتهای اجتماعی به جای زندانرفتن هستم، دستکم از آسیبهای زندان رفتن نوجوانان و جوانان کمتر است، اما در واقع حتی گسترش مجازاتهای جایگزین هم نمیتواند اصل مشکل را حل کند. نبود شغل، سختشدن گذران معیشت، بیماری و نداری سرقت اولی حذف نمیشود. مسئولان ما باید راهکارهایی ارائه دهند که ریشههای افزایش سرقت اولیها و حرکت نوجوان و جوان ایرانی به سمت بزه بازشناسی شود که البته عزم جدی برای پیشگیری از بروز این ناهنجاریها وجود ندارد و ما دیگر هیچ توصیهای نداریم بدهیم.
سرقتهای زیر 20میلیون تومان مجازات زندان ندارند
سرهنگ رضا اسلامنژاد، فرمانده 110 پیشگیری در گفتوگو با «شهروند» درباره افزایش آمار سرقت اولیها با تاکید بر اینکه زندان بازدارنده نخواهد بود، میگوید: «مجازات زندان برای این گروه باعث میشود آنها وارد زندان شوند، راه و روشهای جدید یاد بگیرند و دوباره بیرون بیایند. اینکه آمار سرقتها به طور کلی در کشور افزایش پیدا کرده و دستگیریها بالا رفته است، به وضعیت اقتصادی و بیکاری برمیگردد. ما متاسفانه برای جوانان برنامهای نداریم و فشار اقتصادی روزبهروز در حال افزایش است و باعث میشود بزهکاری بیشتر شود.»
اسلامنژاد ادامه میدهد: «درخصوص سرقتهای زیر 20میلیون این افراد معمولا مجازات ندارند. اگر ارزش کالای سرقتشده بالای 20میلیون تومان باشد، معمولا قاضی برایشان مجازات حبسهای کوتاهمدت در نظر میگیرد، در غیر این صورت قضات سعی میکنند زیاد سخت نگیرند، زیرا همه الان شرایط جامعه را درک میکنند. اگر دولتها همه چیز را برای اشتغال و امنیت شغلی و آسودهخاطر شدن از آینده مهیا میکردند، این شرایط را شاهد نبودیم. با این همه الان شرایط مجازات را برای این افراد که سابقهدار هم نیستند، زیاد سخت نمیگیرند و اکثر این افراد نهایتا قبل از اینکه پایشان به زندان باز شود، با وثیقههایی مثل فیش حقوقی و جواز کسب آزاد میشوند. در هر صورت معتقد هستیم که فضای زندان میتواند آسیبهای بزرگتر به سرقت اولیها بزند.»
وقتی پرسشها و پاسخها بیاثر باشد، ناهنجاری به هنجار تبدیل میشود
«وقتی پاسخها بیاثر باشد، مشکل و مسأله عادی میشود و ناهنجاری به هنجار تبدیل میشود.» احمد بخارایی، استاد جامعهشناسی انحرافات در واکنش به سوژه گزارش «شهروند» با تاکید بر اینکه نه پرسش جدید است و نه پاسخی که من میخواهم بدهم، میگوید: «زمانی که به تحلیلهای جامعهشناسی و نگاه صاحبنظران و پاسخهایی که درباره معضلات اجتماعی داده میشود، توجه نشود، همه چیز بیاثر و ناهنجاری به هنجار تبدیل میشود و زمانی که مسأله اجتماعی عادی شود، دیگر صحبتکردن پیرامونش هم بینتیجه است.»
بخارایی معتقد است در آماری که فرمانده انتظامی تهران درباره سارقان دستگیرشده ارائه داده است، اتفاقا آن 45درصد دستگیرشدگان سابقهدار مهمتر از سرقت اولیهاست، زیرا نشان میدهد مجازات زندان ناکارآمد است. در مورد آمار 55درصدی سرقت اولیهای پایتخت، مشخص است روی آوردن بیشتر به بزهکاری رابطه مستقیم به فقر و نداری مردم و افزایش بیکاری دارد.
این جامعهشناس با تاکید بر اینکه 18میلیون خط فقر اظهر من الشمس است، ادامه میدهد: «کسی که احساس میکند دچار مرگ اجتماعی شده است، دزدی میکند؛ یکی زورش میرسد می رود و مال مردم را میدزدد و دیگری تن به کاری میدهد که بیقانونی و بیعفتی است. همه جبر است. دیگری که در سازمان و شرکتی کار میکند، با زدوبند دزدی میکند و مدیران هم با امتیازدهی. ماهیت همه این کارها دزدی است و آن کسی دم به تله میدهد و به دام میافتد که آدم ضعیف و از قشر پایین جامعه است.»
تا گفتوگویی شکل نگیرد، معضلی حل نمیشود
بخارایی معتقد است باید ببینیم آماری که داده میشود چه کسانی هستند و دزدهای اصلی جامعه کجا هستند؟ «آدمی که خواب است را آرام بیدارش میکنند؛ کسانی که خودشان را به خواب زدهاند را باید با سطل آب یا سیلیزدن بیدار کرد. حرف زدنها مظهر همین سیلیزدن است. برای اینکه بتوانید این معضلات را به صورت ریشهای و موثر بررسی کنید لازم است یقه آدمهای مسئول را بگیرید بیاورید وسط گود. در جامعهای که ناهنجاریها و جرایم زیاد باشد، جنبشهای سیاسی هم تحت تاثیر قرار میگیرد.»
این جامعهشناس ادامه میدهد: «در همین اعتراضات اخیر به وضوح میتوان دید که فشارهای معیشتی صدایش از بحثهای سیاسی بلندتر است. اگر مردم شکم سیر و امید به فردا داشتند بیش از 50درصدشان به خیابانها نمیآمدند. در هر صورت به نظر من فعالیت موثر در این موضوعات برگزاری نشست با حضور نماینده نیروی انتظامی، نماینده مجلس، جامعهشناس و تحلیلگر اجتماعی است تا آمارها گفته شود، تصمیمات مسئولان هم عنوان شود و همه مسائل تحلیل شود تا به یک نتیجه قابل استناد برسیم. تا زمانی که گفتوگوهایی که الان حرفش زیاد از سوی مسئولان زده میشود، به صورت واقعی شکل نگیرد، هیچ معضلی از چهره جامعه ایرانی زدوده نمیشود.»
انتهای پیام //