اعترافات هولناک آدم‌ربایان خیّرنما

زن همسایه به دخترانش دستور ربودن بچه های خردسال را داده بود

دختردایی‌ها و پسرعمه نوجوان، عامل کودک‌ربایی مرگبار در جنوب پایتخت بودند؛ دو خواهر 15 و 17 ساله‌ای که به دستور مادرشان به همراه پسرعمه 15 ساله خود، کودکان همسایه را ربودند و پس از آن جسد یکی از آنها را در پارک رها کردند. این خواهران نوجوان را مادرشان اجیر کرده بود تا به عنوان خیّر به در خانه زن همسایه بروند، کودکانش را گروگان بگیرند و با خود به خانه بیاورند. اما این مادر برای ساکت کردن خواهر و برادر خردسال به آنها دارو و متادون خورانده بود و در نهایت همین مساله باعث مرگ دختربچه سه‌ساله شد. این در حالی است که پسربچه خردسال پس از به هوش آمدن، با زبان کودکانه از شکنجه‌گاه زن همسایه گفت. 

به گزارش خبرنگار شهروند آنلاین؛ ماجرای این کودک‌ربایی وحشتناک عصر روز چهارشنبه هفته گذشته رخ داد. زمانی که زنگ خانه یک خانواده افغانستانی را زدند، زن جوان در را باز کرد و با دو زن مواجه شد؛ زنانی که مدعی بودند خیّر هستند و می‌خواهند از وضعیت مالی این خانواده باخبر شوند. این زنان به ظاهر خیّر، ماسک زده و نقاب به صورت داشتند. زن جوان وقتی این خیّران را دید، گفت که نمی‌تواند برای بچه‌هایش خرید کند و وضعیت مالی خوبی ندارند. زنان خیّرنما به بهانه خرید کفش، از این زن خواستند به خانه برود و کفش بچه‌ها را بیاورد. در همین فاصله کوتاه، وقتی زن جوان داخل خانه رفت و برگشت، دیگر کسی جلوی در نبود؛ حتی بچه‌هایش که برای دیدن این زنان خیّر جلوی در آمده بودند!

مادر این دو کودک وقتی مقابل پلیس پایتخت قرار گرفت، هنوز خبری از سرنوشت کودکانش نداشت. او و شوهرش تا صبح روز پنجشنبه تمام خیابان‌ها را زیر پا گذاشتند و وقتی هیچ اثری از کودکان‌شان پیدا نکردند، به پلیس مراجعه کردند.

آدم‌ربایی زنان خیّرنما

تحقیقات درباره این پرونده مرموز آغاز شد. موضوع در دستور کار ماموران پلیس پایتخت قرار گرفت و کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی مسئول رسیدگی به این پرونده شدند. چند ساعت از اعلام شکایت گذشته بود که مادر این دو کودک باز هم به پلیس مراجعه و اظهارات عجیبی مطرح کرد. او به پلیس گفت: «فردی با ما تماس گرفت و درخواست یک‌میلیارد تومان کرد. می‌گفت اگر بچه‌هایمان را می‌خواهیم باید این پول را برایشان تهیه کنیم. هرچه گفتیم که ما وضع مالی خوبی نداریم، ولی انگار از تمام زندگی ما خبر داشتند.

آنها گفتند می‌دانیم که در افغانستان یک خانه قدیمی دارید و باید آن را بفروشید و این پول را خیلی زود تهیه کنید. از روی این تماس متوجه شدیم انگار افرادی که بچه‌هایمان را ربوده‌اند، از قبل تمام زندگی‌مان را بررسی کرده‌اند. در ضمن فردی که با ما تماس گرفته بود، صدایش کامپیوتری بود. اصلا مشخص نبود که زن است یا مرد. برای همین تشخیص اینکه چه کسی با ما تماس گرفت امکان نداشت.»

مرگ تلخ

با این اظهارات تحقیقات در این‌باره ادامه یافت تا اینکه در نهایت عصر روز جمعه یعنی دو روز بعد از این ماجرا، اتفاق تلخی رخ داد. رهگذران در بوستان ولایت تهران دختربچه‌ای نیمه‌جان را یافتند. آنها بلافاصله ماموران کلانتری 152 خانی‌آباد را در جریان موضوع قرار دادند. وقتی ماموران به بوستان رسیدند، پیکر نیمه‌جان پسربچه‌ای پنج ساله را هم یافتند. هر دو بچه به بیمارستان منتقل شدند، اما دختر سه ساله بر اثر وخامت حال جان باخت.

بازداشت کودک‌ربایان نوجوان

این دو کودک، فرزندان همان زن افغانستانی بودند که از سوی افراد ناشناس ربوده شدند. در حالی که آثار ضرب و جرح روی بدن هر دو بچه مشهود بود، بررسی‌های نخست نشان داد که آنها احتمالا بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر یا خفگی به این حال ‌و روز افتاده‌اند. پسربچه پنج ساله وقتی تحت درمان قرار گرفت، حالش بهتر شد. او با زبان کودکانه اظهاراتی مطرح کرد و گفت: «سه زن و یک مرد من و خواهرم را ربودند. ما را در خانه‌ای نگه داشتند، کتک زدند. بعد هم من بیهوش شدم. آن زن به من دارو داد. ما گریه می‌کردیم و مادرمان را می‌خواستیم. اما آن زنان رفتار خوبی با ما نداشتند. بداخلاق بودند و در نهایت به ما دارو دادند.»

این اظهارات در حالی مطرح شد که نیروهای پلیس همچنان به دنبال کودک‌ربایان بودند، تا اینکه در نهایت سرنخ‌هایی به دست آمد. این سرنخ‌ها پلیس را یک قدم به آدم‌ربایان نزدیک‌تر کرد. سپس دو خواهر نوجوان که در همسایگی شاکی زندگی می‌کردند، در این پرونده شناسایی و دستگیر شدند. دختران 15 و 17 ساله وقتی در برابر پلیس قرار گرفتند به این کودک‌ربایی اعتراف کردند. آنها مادرشان را عامل اصلی این ماجرا دانستند.

اعترافات هولناک

یکی از دختران به ماموران گفت: «ما در همان محل شاکی و بچه‌هایش زندگی می‌کردیم. مادرم در رفت و آمدهایش، از زن شاکی شنیده بود که او در افغانستان خانه دارد. او به مادرم گفته بود که فرزندان بزرگ‌ترش تولیدی دارند و درآمدشان خوب است. حتی گفته بود که برادرش در افغانستان خانه دارد. مادرم وقتی اینها را شنید از ما خواست که به خانه آنها برویم. مادرم دستور داد که با نقاب و ماسک به آنجا برویم و بچه‌های این زن را با خودمان بیاوریم. می‌خواستیم پول بگیریم. قصدمان فقط اخاذی بود. برای این کار، از پسرعمه‌ام هم کمک خواست. او هم 15 سال دارد. او توانست یک موتورسیکلت جور کند. من و خواهرم ماسک زدیم و با چهره‌ای پوشیده به خانه این زن مراجعه کردیم. تحت عنوان خیّر و کمک به آن خانواده، توانستیم بچه‌ها را با خودمان ببریم.»

کودک‌ربایی با تاکسی اینترنتی

این دختر ادامه داد: «به همراه بچه‌ها سوار موتورسیکلت پسرعمه‌ام شدیم، اما چون تعدادمان زیاد بود، نتوانستیم در موتور جا شویم، برای همین تاکسی اینترنتی گرفتیم و به خانه خودمان در همان منطقه رفتیم. مادرم بچه‌ها را تحویل گرفت و در اتاق زندانی کرد؛ اما بچه‌ها خیلی بی‌تابی می‌کردند، گریه می‌کردند و مادرشان را می‌خواستند. برای همین مادرم به آنها دارو و متادون خوراند تا ساکت شوند. تمام تماس‌ها را مادرم می‌گرفت. با صدای کامپیوتری صحبت می‌کرد. روز جمعه عصر بود که به خیابان رفتیم تا مادرم بار دیگر با آن خانواده تماس بگیرد، ولی وقتی به خانه رسیدیم متوجه شدیم که بچه‌ها حال‌شان بد است.

من قبلا دوره تزریقات دیده بودم. گوشی پزشکی دارم و ضربان قلب بچه‌ها را چک کردم؛ خیلی ضعیف بود. فهمیدیم که اوضاع خیلی خراب است، برای همین آنها را در بوستان رها کردیم. پسرعمه‌ام با اورژانس تماس گرفت؛ بعد هم از آنجا متواری شدیم. ما فقط می‌خواستیم به پول برسیم، چون آن زن خیلی از وضعیت مالی‌شان تعریف می‌کرد. نمی‌خواستیم آسیبی به بچه‌ها بزنیم. اگر هم اتفاقی افتاده یا ضرب و شتمی صورت گرفته است، کار مادرم است.»

با این اعترافات هولناک، پسرعمه 15 ساله و مادر این دختران نیز دستگیر شدند و به جرم خود نیز اعتراف کردند. در حال حاضر تحقیقات درباره این پرونده همچنان برای کشف زوایای پنهان آن ادامه دارد.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.