انگشتر برلیان، عروس سارق را لو داد

زن جوان به خاطر دعوا با شوهرش، دست به انتقام عجیبی زد

تصور می‌کرد مادرشوهرش زندگی‌شان را طلسم و جادو کرده است. برای همین تصمیم به انتقام گرفت. انتقامی عجیب و هولناک که مادرشوهر و پدرشوهرش را تا یک قدمی مرگ کشاند. عروس خانواده پس از آشنایی با یک دزد، نقشه ترسناکی کشید و موبه‌موی آن نقشه را اجرا کرد. 4میلیارد پول و طلا را به جیب زدند. در حالی‌که پدرشوهر و مادرشوهرش به‌صورت معجزه‌آسا توانستند جان سالم به در ببرند، یک اشتباه کوچک عروس، او را لو داد.

به گزارش خبرنگار شهروند آنلاین؛ چند روز پیش بود که ماموران پلیس در جریان یک سرقت خونین از خانه‌ای در پایتخت قرار گرفت. ماموران بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و با حضور در صحنه به تحقیق در این رابطه پرداختند. با حضور ماموران در محل آنها با بدن نیمه‌جان زن و مرد کهنسال روبه‌رو شدند که به‌شدت مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته بودند. این زن و شوهر بلافاصله به بیمارستان منتقل شدند.

روایت عروس خانواده

از طرفی عروس آنها که در خانه بود، به روایت این دزدی پرداخت و گفت: «برای رسیدگی به مادرشوهر و پدرشوهرم به خانه آنها آمدم. معمولا به علت کهولت سن مادر و پدر همسرم، هربار یک نفرمان در روز به خانه آنها می‌رود و به امورات‌شان رسیدگی می‌کند. یک بار من می‌روم، یک بار شوهرم و بقیه فرزندان‌شان؛ امروز من به خانه آنها سر زدم. برایشان غذا سفارش دادم و کارهای خانه را انجام دادم. باید داروهای آنها را می‌دادم که زنگ در را زدند. تصور می‌کردم که غذا را آورده‌اند، برای همین بدون اینکه ببینم چه کسی پشت در است، آن را باز کردم. ناگهان مردی با نقاب را روبه‌روی خودم دیدم. او اسلحه به دست داشت و با تهدید وارد خانه شد. از من خواست هیچ حرفی نزنم. دست و پای مرا بست و در اتاق زندانی‌ام کرد. بعد از آن سراغ مادرشوهر و پدرشوهرم رفت.»

سرقت 4میلیاردی

این زن در حالی که همچنان شوکه بود و از ترس می‌لرزید، ادامه داد: «از داخل اتاق می‌شنیدم که آن سارق مادر و پدر همسرم را کتک می‌زد. با اینکه دست و پا و دهان‌شان را بسته بود، باز هم آنها را می‌زد. کاری از دستم برنمی‌آمد. او با زور رمز گاوصندوق را از پدرشوهرم گرفت و پس از بازکردن در آن، همه محتویاتش را سرقت کرد و متواری شد. من هم با هر سختی بود دست و پایم را باز کردم و سراغ مادر و پدر همسرم رفتم. مادرشوهرم می‌گفت حدود 4میلیارد تومان پول و طلا داخل گاوصندوق نگهداری می‌کرده است.»

با اعلام این شکایت به دستور قاضي مصطفي تقي‌زاده، بازپرس شعبه پنجم دادسراي ويژه سرقت، تحقیقات برای شناسایی سارق آغاز شد. ماموران پلیس در نخستین گام از تجسس‌های خود سراغ دوربین مداربسته رفتند، ولی چیزی دستگیرشان نشد. سارق خیلی حرفه‌ای عمل کرده بود. نقاب داشت. هیچ وسیله نقلیه‌ای هم نداشت که از روی پلاکش بتوانند او را شناسایی کنند.

معجزه نجات از مرگ

از طرف دیگر از بیمارستان خبر رسید که زن میانسال به هوش آمده است، ولی شوهرش همچنان بیهوش است و مشخص نیست که زنده بماند، چون به طرز وحشیانه‌ای به او حمله شده بود. با این حال پزشکان تلاش خود را کردند و این مرد کهنسال به‌صورت معجزه‌آسا از مرگ نجات یافت. آن هم در شرایطی که هیچ امیدی به زنده ماندن او نبود.

زن میانسال در تحقیقات به پلیس گفت: «در گاوصندوقم 4میلیارد تومان پول و طلا نگهداری می‌کردم. آن روز وقتی سارق به خانه ما آمد، خیلی بی‌رحم بود. اصلا به التماس‌های ما توجهی نمی‌کرد. مرا می‌زد، شوهرم را هم می‌زد. انگار کینه‌ای از ما به دل داشت، چون حتی وقتی رمز گاوصندوق را هم گفتیم، باز هم ما را مورد ضرب‌وشتم قرار داد. با هیچ‌کس دشمنی نداریم و نمی‌دانیم که این سرقت از سوی چه کسی رخ داده است.»

راز انگشتر قیمتی

چند ماه از این سرقت گذشت تا اینکه عروس خانواده یک اشتباه کرد و خود را لو داد. زن شاکی به پلیس مراجعه کرد و خبر داد که سرقت از سوی عروسش رخ داده است. او در این‌باره به ماموران گفت: «شب قبل به یک مهمانی خانوادگی رفتیم. در آنجا یکی از بستگانم حرف عجیبی به من زد. او گفت که پنهانی نگاهی به انگشتان عروسم کنم، چراکه تصور می‌کند انگشتری که عروسم دستش کرده، همان انگشتر قیمتی من است که داخل گاوصندوقم بود. من چشمانم خوب نمی‌بیند و اصلا متوجه این موضوع نشده بودم. عینکم را به چشم زدم و به انگشتان عروسم دقت کردم. خودش بود. همان انگشتر برلیان قیمتی‌ام که داخل گاوصندوق بود. بلافاصله آن را شناختم و تصمیم گرفتم از عروسم شکایت کنم.»

اعترافات عجیب

با این شکایت ماموران پلیس سراغ عروس خانواده رفتند و او را تحت بازجویی قرار دادند. این زن جوان در ابتدا منکر سرقت شد و گفت: «مادرشوهرم به‌خاطر کهولت سن حواس‌پرتی دارد. او خودش چند سال پیش انگشتر را به من داده بود.»

اما مادرشوهرش همچنان اصرار داشت که این انگشتر داخل گاوصندوق بوده است. در ادامه عروس خانواده ناچار به اعتراف شد و در این‌باره گفت: «مدت‌ها بود که با شوهرم به اختلاف خورده بودیم. شوهرم مدام بهانه‌گیری می‌کرد. ما عاشق هم بودیم، ولی شوهرم به‌طور ناگهانی رفتارش با من عوض شد. مخصوصا وقت‌هایی که به خانه مادر و پدرش می‌رفت، از این رو به آن رو می‌شد. حتی چند بار تا پای طلاق رفتیم. تا اینکه با خودم گفتم حتما مادرشوهرم برای زندگی ما طلسم گرفته است. او با جادو می‌خواست زندگی‌مان را نابود کند. من هم تصمیم به انتقام گرفتم. دیگر خسته شده بودم و نمی‌توانستم این وضعیت را تحمل کنم. برای همین تصمیم گرفتم که مادرشوهرم انتقام بگیرم. اما نمی‌دانستم باید چه کار کنم.»

حواس‌پرتی عروس سارق

این زن در ادامه صحبت‌هایش گفت: «چند وقت پیش به‌صورت اتفاقی با مردی آشنا شدم که دزد سابقه‌دار بود. من هم فرصت را غنیمت شمردم و موضوع را به او گفتم و خواستم به خانه مادرشوهرم بیاید و نقشه سرقت را اجرا کند. جوری که انگار خودم هم قربانی سرقت شده‌ام. اما وقتی آمد، مادرشوهر و پدرشوهرم را به باد کتک گرفت. خیلی استرس گرفتم. قرار نبود این اتفاق بیفتد. من فقط گفتم کمی آنها را بترسان. خیلی ترسیدم که بلایی سرشان بیاید و حکم قتل به گردن ما بیفتد. اما بخت با ما یار بود و آنها زنده ماندند.

من هم بعد از گرفتن سهمم، دیگر آن مرد سارق را ندیدم. تا اینکه چند ماه بعد به یک مهمانی خانوادگی رفتیم. من اصلا حواسم نبود که انگشتر مادرشوهرم در دستم است. چون شب قبلش به خانه دوستانم رفته بودم، آن انگشتر را انداختم و یادم رفت در مهمانی خانوادگی آن را از دستم خارج کنم، برای همین لو رفتم. البته اصلا فکرش را هم نمی‌کردم کسی این انگشتر را بشناسد.»

 بازداشت دزد خشن

با اعترافات این زن، همدستش نیز خیلی زود شناسایی و بازداشت شد. او در بازجویی‌ها به سرقت اعتراف کرد و گفت: «وقتی این زن از من خواست گاوصندوق خانه مادرشوهرش را سرقت کنم، استقبال کردم. من سارق هستم و این دزدی برایم کار راحتی بود، چون قرار بود عروس خانواده همدستم باشد. برای همین به آنجا رفتم و سرقت کردم. عروس خانواده از من خواست پدرشوهر و مادرشوهرش را کتک بزنم تا بتواند انتقامش را بگیرد. خوشبختانه آنها زنده ماندند و من مرتکب قتل نشدم. اموال سرقتی را به دو مالخر فروختم. البته سهم عروس خانواده را هم دادم.»

با اعترفات این مرد دو مالخر كه اموال مسروقه را خريده بودند، دستگير شدند. در حال حاضر هر دو متهم در اختیار ماموران آگاهي تهران قرار گرفته‌اند تا تجسس‌ها درخصوص این پرونده همچنان ادامه یابد.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.