از بلعیدن 150 گرم هرویین تا مرگ پیش از خروج از کشور

زن میانسال وقتی برای پنجمین‌بار موادمخدر را در معده‌اش جاساز کرد، در فرودگاه امام خمینی(ره) لو رفت

رنگش پریده بود. از درد به خودش می‌پیچید. در نزدیکی یکی از گیت‌های خروجی فرودگاه امام خمینی(ره) بود که حالش بدتر شد. نفس‌هایش به شماره افتاده بود. به سمت دستشویی رفت، ولی دیگر نتوانست خودش را کنترل کند. این زن بدحال رازی را فاش کرد که به یک پرونده بزرگ قاچاق موادمخدر ختم شد.

وقتی این زن از درد به خودش می‌پیچید، هیچ‌کس تصورش را هم نمی‌کرد که معده او پر از هرویین باشد. زن مرموز در لحظه‌های آخر راز یک قاچاقچی بزرگ را فاش کرد.
ظهر چهارشنبه گذشته سی‌ام مهرماه، بود که مأموران پلیس فرودگاه متوجه این ماجرا شدند. وقتی یک زن در گیت خروجی از درد به خودش پیچید، هنگامی که داشت کاملا از هوش می‌رفت، اعتراف کرد که در معده‌اش موادمخدر جاساز کرده است.

جاساز 150 گرم هرویین در معده

«بسته‌های هرویین را بلعیده‌ام. الان حدودا 150گرم موادمخدر در معده‌ام جاساز شده؛ از درد نمی‌توانم نفس بکشم. کمکم کنید.» این‌ا صحبت‌های این زن است که هنگام از هوش‌رفتن به مأموران پلیس فرودگاه گفت.
او در لحظه‌های آخر، وقتی می‌توانست بریده‌بریده سخن بگوید، جزئیات دیگری از این ماجرا را روایت کرد: «همراه یک مرد قصد ترانزیت مواد به ترکیه را داشتیم. آن مرد قاچاقچی حرفه‌ای است. تا دوساعت دیگر باید سوار هواپیما می‌شدیم. باید مواد را به ترکیه می‌رساندیم، اما من که از چند دقیقه قبل حال و روز خوبی نداشتم، وقتی به گیت خروجی رسیدم، حالم بدتر شد. حالا هم احساس می‌کنم دارم می‌میرم. تروخدا کمکم کنید و مرا به بیمارستان برسانید.»

با افشای این حقیقت زن میانسال با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد. همزمان مأموران پلیس فرودگاه نیز دوربین‌های مداربسته را بررسی کرده و خیلی زود توانستند همدست این زن را شناسایی کنند. ناصر، همان فردی بود که زن میانسال ادعا می‌کرد یک قاچاقچی حرفه‌ای است.

مرگ روی تخت بیمارستان

بنابراین پلیس پیش از خروج و فرار این مرد از فرودگاه او را دستگیر کرد. ناصر که دیده بود همدستش لو رفته، قصد فرار از فرودگاه را داشت، اما موفق نشد. این درحالی بود که از بیمارستان خبر رسید زن میانسال به دلیل وخامت حالش جان خود را از دست داده است. همین مسأله باعث شد تا قاضی جنایی پایتخت نیز در جریان ماجرا قرار بگیرد. در ادامه دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی نیز صادر شد.

اعترافات هولناک قاچاقچی حرفه‌ای

ناصر پس از بازداشت، برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. او وقتی در مقابل قاضی احسان زمانی، بازپرس شعبه ششم قرار گرفت، فعالیت‌های بین‌المللی خود برای قاچاق مواد به ترکیه را روایت کرد.
او که از یک زن برای جابه‌جایی موادمخدر استفاده می‌کرد، درباره جزئیات ماجرا گفت: «چندسالی می‌شود که در ترکیه زندگی می‌کنم. می‌خواستم پول بیشتری به دست آورم. از یکی از دوستانم شنیدم که اگر از ایران موادمخدر به ترکیه بیاورم، می‌توانم سود زیادی کنم. برای همین من هم تصمیم به قاچاق موادمخدر گرفتم. راهی ایران شدم و موادمخدر خریدم. هرطور بود، آن را با خودم به ترکیه آوردم.

من همان زمان شرایط را برای اشرف توضیح دادم. به او گفتم حتی ممکن است جانت را از دست بدهی، او هم قبول کرد. در این مدت چهاربار با اشرف مواد جا‌به‌جا کردیم. هربار او 100 تا 150 گرم مواد را در معده‌اش جاساز می‌کرد. معمولا شیشه یا هرویین جا‌به‌جا می‌کردم. همیشه من هم همراهش بودم.

دوستم درست می‌گفت. به سود خوبی رسیدم و وضع مالی‌ام بهتر شد. برای همین تصمیم گرفتم از فرد دیگری برای این کار کمک بخواهم. اشرف را یکی از دوستانم به من معرفی کرد. دو‌سال پیش بود که با او به توافق رسیدم. من همان زمان شرایط را برای اشرف توضیح دادم. به او گفتم حتی ممکن است جانت را از دست بدهی، او هم قبول کرد. در این مدت چهاربار با اشرف مواد جا‌به‌جا کردیم. هربار او 100 تا 150 گرم مواد را در معده‌اش جاساز می‌کرد. معمولا شیشه یا هرویین جا‌به‌جا می‌کردم. همیشه من هم همراهش بودم.

هربار هم بین 15 تا 20‌میلیون تومان دستمزد می‌گرفت. کارش این بود که مواد را ببلعد و همراه من به ترکیه بیاید. این پنجمین‌بار بود که می‌خواستیم مواد را به ترکیه برسانیم. اما هنگام خروج ناگهان دیدم که اشرف حالش بد شده و مأموران دورِ او جمع شده‌اند. خیلی ترسیدم و تصمیم به فرار گرفتم، اما دستگیر شدم.»

راز همسر موقت

با اعترافات این قاچاقچی بازپرس جنایی دستور بازداشت او به اتهام تسبیب در قتل عمدی را صادر کرد. این درحالی است که دختر اشرف نیز به دادسرا رفت. او هم حقایقی را فاش کرد و گفت: «متهم همسر صیغه‌ای مادرم بود. حرف‌های ناصر دروغ است. مادر من در کار قاچاق مواد نبود. او فریب این مرد را خورد.»

با این اظهارات، درحال حاضر تحقیقات درخصوص این پرونده همچنان ادامه دارد.

نکرار یک ماجرای تلخ

شهریور امسال نیز یک جوان در اراک پس از بلعیدن موادمخدر جان داد. جوانی 21ساله که هنگام دستگیری، موادمخدر صنعتی همراه خود را بلعید. او پس از دقایقی بر اثر وخامت جسمی، در مسیر بیمارستان جان خود را از دست داد.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.