سینی مسی به بهای جان یک پیرزن تمام شد
مرد سارق پس از ضرب و شتم خواهرزن سابقش، هرگز تصورش را هم نمیکرد که دست به قتل زده باشد
نقشهاش فقط برای سرقت بود. میخواست یکشبه پولدار شود. اما هرگز فکرش را هم نمیکرد که جان خواهرزن سابقش را بگیرد و از یک سارق به یک جنایتکار تبدیل شود. با مشت و لگد صاحبخانه را آنقدر کتک زد تا درنهایت توانست به هدفش برسد. اما هدفش ارزان و بهایش گران بود. چراکه این سارق جنایتکار، فقط یک سینی مسی پنج میلیون تومانی نصیبش شد. فرش نفیس ابریشم نیز بید زده از آب درآمد و او نتوانست آن را بفروشد. درنهایت همین سینی مسی باعث دستگیری مرد سارق شد.
به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ ساعت 23:30 شب ششم تیرماه بود که این اتفاق رخ داد. آن روز مرگ یک پیرزن تهرانی در خانهای در منطقه گیشا به مرکز فوریتهای پلیسی 110 گزارش شد.
مرگ پیرزن تنها
با اعلام این خبر، ماموران کلانتری 137 کوی نصر و تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی همراه با محمدتقی شعبانی، بازپرس ویژه قتل شعبه دهم دادسرای امور جرایم جنایی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند. همان بررسیهای نخست نشان میداد که مرگ این پیرزن درپی سرقت از خانهاش رخ داده است. امدادگران اورژانس که دقایقی قبل از تیم پلیس به محل حادثه رسیده بودند، عملیات نجات را آغاز کردند. با این حال اقدامات درمانی فایده نداشت و پیرزن 71 ساله جان خود را از دست داد.
ماموران کلانتری در تحقیقات نخست دریافتند یک سارق با چاقو وارد خانه شده و ایجاد رعب و وحشت کرده است. این مرد خشن در حضور پرستار خانگی، مقتول را هدف ضرب و جرح قرار داده بود.
از سوی دیگر تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی نشان داد سارق پس از ضرب و جرح مقتول، اقدام به سرقت فرش ابریشم و لوازم باارزش خانه کرده و متواری شده است.
کارآگاهان هنگامی که متوجه شدند اطراف خانه موردنظر به دوربینهای مداربسته مجهز است، به بازبینی فیلمها پرداختند و موفق به رصد تحرکات قاتل شدند.
سرقت با ضرب و شتم
در ادامه پرستار خانگی پیرزن هدف تحقیق قرار گرفت. او گفت: «برای خرید دارو به داروخانه رفته بودم که هنگام بازگشت، مرد جوانی را کنار در ورودی خانه مشاهده کردم؛ او ادعا کرد بستهای آورده و قصد دارد پیرزن را ملاقات کند.»
پرستار مقتول در طول تحقیقات ادامه داد: «به مرد جوان گفتم برای ملاقات باید از مقتول اجازه بگیرم. در ادامه همراه با سارق به سمت خانه رفتم. ناگهان او از بستهشدن در خانه جلوگیری کرد و با یک چاقو وارد شد. در ادامه مقتول را از ناحیه کمر، مورد ضرب جرح قرار داد و اقدام به سرقت کرد.»
دستگیری قاتل
با دستور محمدتقی شعبانی، بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جرایم جنایی، جسد مقتول برای بررسیهای بیشتر به پزشکیقانونی منتقل شد و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای کشف ابعاد پنهان پرونده وارد عمل شدند.
از آنجایی که سارق یک سینی مسی خاص را از خانه مقتول سرقت کرده بود، ماموران پلیس در تجسسهای خود دریافتند که این سینی به فروش رفته است. آنها زمانی که خریدار را تحت تحقیق قرار دادند، متوجه شدند که فروشنده چه کسی بوده است. بنابراین مرد قاتل خیلی زود شناسایی و دستگیر شد.
او در بازجوییها به این جنایت اعتراف کرد و قصد خود را از این ماجرا سرقت اعلام کرد. او در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت و تجسسها در اینخصوص همچنان ادامه دارد.
فکر نمیکردم قاتل شوم
مرد قاتل اعتیاد به موادمخدر دارد. او میگوید که برای سرقت از خانه خواهرزن سابقش، دو هفته نقشه کشید و تصور نمیکرد که تبدیل به یک قاتل شود. او در گفتوگو با خبرنگار ما ماجرای این جنایت را روایت کرد:
چند سال داری؟
35 ساله هستم.
مقتول را میشناختی؟
خواهرزن سابقم بود. از وضعیت مالیاش خبر داشتم و میدانستم که اموال باارزش در خانهاش زیاد پیدا میشود. برای همین دست به سرقت زدم.
چند وقت است که از همسر سابقت جدا شدی؟
دو سال پیش بود که با او آشنا شدم. ما به صورت موقت با هم ازدواج کردیم. یک سالی با هم بودیم. ولی چون من اعتیاد داشتم همسرم نتوانست در کنارم زندگی کند. مرتب بهانه میگرفت. تا اینکه درنهایت مرا ترک کرد و رفت. یک سال پیش از هم جدا شدیم.
بعد چه شد؟
در این مدت به خاطر اعتیادم زندگیام از این رو به آن رو شد. کار و شغل نداشتم. منبع درآمد نداشتم. حتی جایی برای زندگی هم نداشتم. مدتی کارتنخواب بودم. ضایعات جمعآوری میکردم. تا اینکه دیگر خسته شدم و تصمیم گرفتم تکانی به زندگیام بدهم. همین شد که نقشه سرقت کشیدم.
چرا به خانه این زن رفتی؟
او خواهرزن سابقم بود. در مدتی که با زن سابقم زندگی میکردم به خانه او رفتوآمد داشتیم. میدانستم که در خانهاش اموال باارزشی دارد. او تنها زندگی میکرد. برای همین تصور کردم که بهراحتی میشود از خانهاش سرقت کرد. همین شد که نقشه سرقت را کشیدم. دو هفته زمان برد تا یک نقشه حسابشده طراحی کردم.
روز حادثه نقشهات را چطور اجرا کردی؟
یک بسته پستی تهیه کردم. به خانه آن زن رفتم. به بهانه اینکه پستچی هستم در را باز کردند. ولی پرستار اجازه ورود نداد که با زور وارد شدم. آنها را کتک زدم و پس از سرقت فرار کردم.
چه چیزهایی دزدیدی؟
یک سینی مسی و یک فرش ابریشم سرقت کردم.
با آنها چه کار کردی؟
سینی مسی را به قیمت پنج میلیون تومان فروختم. چون خیلی خاص و باارزش بود. ولی فرش ابریشم به دلیل نمدار شدنش، بید زده شده بود. برای همین نتوانستم آن را بفروشم و در خیابان رها کردم. از این سرقت فقط پنج میلیون تومان گیرم آمد.
چرا آن زن را کشتی؟
قصدم کشتن نبود. اصلا فکرش را هم نمیکردم که بمیرد. حتی پنج روز بعد از این ماجرا، با همسر سابقم تماس گرفتم و وقتی به من گفت خواهرش مرده است، شوکه شدم. بعد از آن از ترسم فرار کردم که مرا دستگیر کردند.