داستان «لوپتو» درباره آسایشگاه «اسباببازیسازیدرمانی» دکتر سعید کمالی پدر علی است که در آنجا بیماران به جای استفاده از قرص و دارو با ساختن اسباببازی درمان میشوند. این اتفاقات با حضور یک «فرشته» که در دکتر حس امید ایجاد میکند، پیش میرود. بعد از موفقیت اسباببازیهای لوپتو فردی تازهوارد به عنوان بیمار به خرابکاری در کارگاه میپردازد و منجر به پلمپ آن میشود. علی -پسر آقای کمالی- با کمک فرشته به دنبال راهحلی برای این مشکل میگردد و در انتها موفق نیز میشود.
پولاد امین، شهروند: بعد از رونمایی از بسته فیلمهای جدید اکران -که نهادهای سینمایی با امید تبدیل به بسته نجات اقتصادی سینمای ایران روی پرده فرستادند- و بعد از آن هم اکران فیلم «بخارست» سیدمسعود اطیابی که امیدهای بسیاری به آن دوخته شده بود و بسیاری منتظر بودند یخ رکود مستمر و مداوم چند ساله سینماها را آب کند و از بین ببرد، حالا به نظر میرسد تلاشهای سینما و سینماگران برای عبور از رکود به بنبست خورده و حداقل به این زودی نمیتوان انتظاری از مخاطبان برای استقبال از فیلمهای روی پرده داشت. به خصوص که نگاهی حتی گذرا بر فیلمهای اکرانشده – و البته در مقیاسی وسیعتر: فیلمهایی که در جشنوارههای یکی دو سال اخیر به نمایش درآمدهاند- حکایت از این موضوع نگرانکننده میکند که سینمای ایران مرزهای بیخلاقیتی و رویکرد خنثی را درنوردیده و بهترین فیلمهایش -در بهترین شکل و تصور ممکن- رونویسی از روی دست یکسری فیلمهای دیگر هستند. راز بیتفاوتی و بیتوجهی تماشاگران سینما به فیلمهایی چون «بیرو»، «طبقه یک و نیم» و حتی «بخارست» جز این نمیتواند باشد و اتفاقا همین هم هست که باعث شده فروشهای ناچیز فیلمهای اکرانشده به عنوان بسته نجات- از قبیل فروش شصتوسه میلیون تومانی «بیرو»ی مرتضیعلی عباسمیرزایی، فروش ششصدوچهار میلیون تومانی فیلم «طبقه یکونیم» نوید اسماعیلی و البته فروش یکمیلیارد تومانی «بخارست» سیدمسعود اطیابی- که روزنه امید سینمای ایران برای عبور از بحران بود- کسی را شگفتزده نمیکند.
در چنین حالوروزی، اما، این روزها تنها فیلمی که میفروشد و بهطور نسبی مورد استقبال مردم قرار گرفته، «لوپتو»ی عباس عسکری است. یک انیمیشن سینمایی موزیکال با فضایی شاد و مهیج و امیدوار و البته عناصر و المانهایی بهشدت ایرانی و بومی -به تهیهکنندگی محمدحسین صادقی- که به عنوان نخستین محصول سینمایی مرکز انیمیشن سازمان سینمایی سوره روی پرده سینماها آمده و یکی از مهمترین ویژگیهایش تولید آن به شیوه سهبعدی در استودیوی «فراسوی ابعاد» کرمان است. این انیمیشن که توانسته جایزه ویژه جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان و پروانه زرین بهترین دستاورد فنی و هنری بخش بینالملل همین جشنواره را به دست آورد و به دهمین جشنواره یونیورسالکیدز استانبول نیز راه یابد؛ تاکنون در چند هفتهای که روی پرده بوده بیش از سهمیلیارد و چهارصدوپنجاه میلیون تومان در گیشه فروخته است -و همین هم آن را تبدیل کرده به پرفروشترین فیلم اکران حال حاضر- که با ادامه این روند میتواند تبدیل به یکی از فیلمهای پرفروش سال نیز بشود.
«لوپتو» البته هنوز جای زیادی برای پیشروی در جدول فروش سینماهای ایران دارد و به عنوان مثال کیلومترها با فیلمی مانند «پسر دلفینی» فاصله دارد که چند ماه جلوتر از «لوپتو» روی پرده آمده و در این چند ماه حدود هجده میلیارد تومان فروخته است. این ساخته عباس عسگری با این حال در قیاس با دیگر فیلمهای کودکان و نوجوانان امسال -از قبیل فیلمهایی چون «بازیوو» و «بام بالا» که از ابتدای سال روی پرده آمدهاند و هر دو با فروش کمتر از سهمیلیارد تومان از اکران برداشته شدهاند تا ماجراجویی گیشهای آنها به پایان رسیده باشد- موفقتر بوده است. کارگردان لوپتو با این حال با امیدواری بیشتری به روزهای آینده نگاه میکند و انتظار بالانشینی فیلمش را در گیشه پایان سال دارد. اتفاقی که با توجه به سابقه فروش انیمیشنهای یکی دو سال گذشته چندان هم دور از ذهن نیست.
عباس عسگری در سطور پیشرو رویاها و آرزوها و البته امیدواریها و نگرانیهایش از اکران «لوپتو» را برای مخاطبان «شهروند» به روایت نشسته است.