انتقام عجیب مرد کارخانه‌دار پس از اختلاف با همسرش

مرد ثروتمند، فقط برای از هم پاشیدن زندگی همسایه‌شان، نقشه سرقت طراحی کرد

اختلافات مرد کارخانه‌دار با همسرش پایان عجیبی داشت. او به جای اینکه مشکلاتش با همسرش را حل کند، به سراغ مرد همسایه رفت و سعی کرد زندگی آنها را هم بهم بریزد. این مرد ثروتمند، خانه مرد تاجر که همسایه‌اش بود را هدف دزدی قرار داد تا با صحنه‌سازی و فریب، این سرقت را به گردن خانواده همسر شاکی بیندازد، اما در دومین دزدی‌اش لو رفت و دستگیر شد.  روزبه، پس از رفت‌وآمد با همسایه طبقه پایین، زندگی مشترکش دچار مشکل شده بود. این مرد که وضعیت مالی خوبی دارد، وقتی با تحقیرهای همسرش مواجه شد، انتقام خود را از مرد همسایه گرفت.

به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ روزبه وقتی با زن و شوهر همسایه در رفت‌وآمد بود، با همسرش به اختلاف خورد. درگیری‌های روزبه و همسرش در نهایت به قهر زن جوان از خانه‌اش انجامید، اما این پایان ماجرا نبود. روزبه تصمیم گرفت از خانه مرد همسایه سرقت کند تا شاید زندگی مشترک آنها نیز از هم بپاشد.

سرقت 800 میلیون طلا

روزی که مرد تاجر با همسرش از سفر به خانه‌شان بازگشت و با صحنه سرقت مواجه شد، هرگز تصورش را هم نمی‌کرد که این دزدی مرموز کار دوست و همسایه‌اش باشد. او بلافاصله پس از سرقت با پلیس تماس گرفت و شکایت خود را مطرح کرد. این مرد درباره جزئیات سرقت از خانه‌اش به پلیس گفت: «من و همسرم چند روزی را به سفر رفته بودیم. وقتی برگشتیم متوجه به‌هم‌ریختگی خانه شدیم. سارقان حدود 800 میلیون تومان پول و طلا را از خانه‌مان دزدیده بودند، اما مقداری از طلاها همچنان سر جایش بود. ما طلاها و دلارهایمان را یک جا می‌گذاریم. نمی‌دانم چرا سارق یا سارقان فقط مقداری از طلاها را برداشته بودند.»

ظن به همسایهها

با اعلام این شکایت بود که موضوع در دستور کار ماموران پلیس قرار گرفت و تلاش‌ها در خصوص این پرونده دزدی آغاز شد. ماموران پلیس در همان ابتدا متوجه شدند که سرقت از سوی یک آشنا صورت گرفته است. چراکه قفل درها سالم بود و هیچ شیشه پنجره یا بالکن هم نشکسته بود. این مسأله نشان می‌داد که سارق یا سارقان احتمالا کلید داشته و با زور وارد خانه نشده بودند. با این حال دوربین مداربسته ساختمان بررسی شد. ولی نکته عجیب همین‌جا بود که در آن چند روز هیچ غریبه‌ای وارد ساختمان یا حتی خارج نشده بود.

اینجا بود که ماموران پلیس به همسایه‌های همان آپارتمان مشکوک شدند. با این حال مرد تاجر این فرضیه را رد کرد و به ماموران پلیس گفت: «من مدت‌هاست که در این آپارتمان زندگی می‌کنم. همسایه‌های من همه‌شان ثروتمند و تحصیلکرده هستند. اصلا نیازی به سرقت و دزدی ندارند. آنها افراد خانواده‌داری هستند که حتی با بعضی‌هایشان رفت‌وآمد داریم. امکان ندارد که دست به سرقت بزنند یا احتیاجی به این مقدار طلای خانه من داشته باشند.»

نصب دوربین و راز این سرقت معمایی

این دزدی به شدت معمایی و رازآلود شده بود. هیچ تصویری از سارق نبود. کسی وارد ساختمان نشده بود. هیچ فرد مشکوکی آن دور و بر حضور نداشت. شاکی هم که اصلا به همسایه‌ها مشکوک نبود. برای همین ردی از سارق یا سارقان وجود نداشت. همین شد که شاکی تصمیم گرفت در خانه‌اش هم دوربین مخفی بگذارد. او بدون اینکه به کسی حرفی بزند در خانه‌اش دوربین کار گذاشت تا شاید سارق بار دیگر وارد خانه شود و بقیه طلاها را با خودش ببرد. نقشه شاکی گرفت و راز این سرقت عجیب در پایتخت فاش شد. او یک شب که با همسرش به مهمانی رفته بود، همزمان تصاویر خانه‌اش را هم بررسی می‌کرد. تااینکه دید مردی با کلید وارد خانه‌اش شد. او وقتی صورت آن مرد را دید شوکه شد. سارق خانه‌اش مرد همسایه‌شان بود که رفت‌وآمد زیادی با هم داشتند.

شاکی بلافاصله با پلیس تماس گرفت و موضوع را به ماموران گفت. ماموران نیز خیلی زود خود را به خانه شاکی رساندند و سارق را هنگام ارتکاب جرم دستگیر کردند. شاکی که به شدت شوکه شده بود به ماموران پلیس گفت: «این مرد و همسرش از دوستان صمیمی من و همسرم بودند. ما با هم رفت‌وآمد زیادی داریم. باورم نمی‌شود که این سرقت کار او باشد. او همسایه ماست و از وضعیت مالی‌اش خبر دارم. حتی از من هم پولدارتر است. نمی‌دانم چرا دست به این کار زده است. آن هم دوبار.»

اعترافات عجیب

این در حالی است که مرد سارق تحت بازجویی قرار گرفت و با اعتراف به جرم خود، اظهارات عجیبی را مطرح کرد. او به ماموران پلیس گفت: «مدتی بود که با همسرم دچار اختلافات زیادی شده بودیم. دلیلش هم رفت‌وآمد با خانواده شاکی بود. ما به خانه آنها می‌رفتیم و آنها نیز به خانه ما می‌آمدند، اما هر بار پس از جدا شدن از آنها، همسرم مدام به من سرکوفت می‌زد و می‌گفت مرد همسایه رفتار خوبی با همسرش دارد و تو اصلا بلد نیستی که مثل او باشی. مرتب مرا تحقیر می‌کرد. هر بار که آنها را می‌دیدیم، با همسرم دعوایمان می‌شد. آخرین بار نیز همسرم پس از درگیری از خانه‌مان قهر کرد و به خانه پدرش رفت. من هم تصمیم گرفتم خودی نشان بدهم و انتقام بگیرم.

یک شب که آنها را به خانه‌مان دعوت کرده بودم، کلید مرد همسایه را دزدیدم. بعد از آن وقتی به مسافرت رفتند، برای سرقت وارد خانه‌شان شدم. می‌خواستم در زندگی آنها نیز اختلاف بیندازم. وقتی سرقت اول را انجام دادم و با مرد همسایه صحبت می‌کردم، سعی کردم به او بفهمانم که شاید کار اقوام همسرش و حتی خود همسرش باشد. به او گفتم مطالب زیادی در این خصوص خوانده‌ام و موارد مشابه زیادی دیده‌ام. می‌خواستم شک به جانش بیندازم تا با همسرش دچار اختلاف شود.»

قصدم انتقام بود

او ادامه داد: «وقتی شاکی باز هم به همسرش اعتماد داشت، تصمیم گرفتم سرقت دوم را انجام دهم. می‌خواستم این بار به او بگویم که حتما کار برادرزنت است، اما هرگز فکرش را هم نمی‌کردم که سر بزنگاه دستگیر شوم و اینطور آبرویم بروم. طلاهایی را هم که از سرقت اول بدست آوردم به همسرم دادم و گفتم که در یک معامله به جای پول، طلا گرفته‌ام. با همسرم به طلافروشی رفتیم و آنها را فروختیم، اما حالا اینطور شرمسار شده‌ام. من هیچ نیاز مالی ندارم و فقط برای آتش انداختن به زندگی مرد همسایه این کار را کردم.»

با اعترافات عجیب این مرد، او روانه بازداشتگاه شد و به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت، تحقیقات در خصوص این پرونده همچنان ادامه یافت.

 

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.