شاید این روزها عکس «سیدجواد هادی اصل» را دیده باشید؛ امدادگری که در پایگاه پارک ملی دنا مشغول تیمار یک پرنده شکاری است. سیدجواد، اول کوهنورد و غواص بود، بعد مستندساز و فعال محیطزیست شد و از سال 1396 به جمع امدادگران تخصصی و داوطلب هلالاحمر کهگیلویهوبویراحمد اضافه شد. از این سال به بعد هم مردم محلی شهرستانهای دنا و سیسخت و هم امدادگران و فعالان محیطزیست میدانستند اگر گونهای از حیاتوحش پارک ملی دنا دچار آسیب شود آن را کجا ببرند؛ پایگاه امداد پارک ملی دنا که به پایگاه « شهید ازراش توت نده» شهرت دارد. این مستندساز جوان، در سالهای آشنایی و فعالیتش با هلالاحمر، مستندهای زیادی هم از عملیاتهای سخت این جمعیت تهیه کرده و به نمایش گذاشته است. سیدجواد هادی این روزها مهمترین فعالیتش را علاوه بر امداد داوطلبانه، آموزش و فرهنگسازی در شهرستانهای اطراف دنا میداند تا از گونههای جانوری در معرض انقراض و در معرض خطر محافظت کند.
مرضیه موسوی- شهروند آنلاین؛ ماجرای سقوط هواپیمای تهران- یاسوج، «سیدجواد هادی اصل» را به منطقه کوهستانی دنا کشاند؛ جایی که امدادگران تخصصی هفتهها عملیات سخت را برای جستوجو و انتقال اجساد قربانیان سپری میکردند.
گرچه به قصد ساخت مستند راهی ارتفاع 4 هزار متری شده بود، اما آشنایی قبلیاش با امداد تخصصی و کوهنوردی حرفهای، باعث شد همانجا به گروههای جستوجوی هلالاحمر بپیوندد و امدادگران این جمعیت را همراهی کند. شناختش از این منطقه کوهستانی و همچنین آشنایی با حیاتوحش و طبیعت منطقه، خیلی به کار تیمهای عملیاتی میآمد.
او میگوید: «در عملیات جستوجو و انتقال اجساد به امدادگران کمک میکردم. یک ماموریتی که آن روزها از من خواسته بودند، این بود که منطقه را رصد و در صورت وجود احتمال حمله حیوانات وحشی، اعلام هشدار کنم. اتفاقا در یکی از این رصدها، رد پای یک خرس را اطراف کمپ امداد پیدا کردم. با ردزنی این نشانه که تازه هم بود، به لانه خرسی رسیدیم که یک توله خرس هم در آن بود. در پی این جستوجوها، چند پیکر هم شناسایی شد. با اعلام این خبر به مدیریت عملیات، منطقه را خالی کردیم و تا زمان امن شدن منطقه، از خطر دور باشند.»
روزهای سخت جستوجوی اجساد قربانیان سقوط هواپیما، با آشنا شدن او با خانواده یکی از قربانیان گره خورد. این خانواده خیلی زود به جمع دوستان سیدجواد در آمدند.
او میگوید: «در جریان عملیات سقوط هواپیمای تهران-یاسوج، خانواده یکی از قربانیان مدام با ما در ارتباط بود تا از وضعیت عملیات باخبر شود. این ارتباط بعد از پایان عملیات به دوستی خانوادگی تبدیل شد. بعدها فهمیدم که پدر این خانواده هم فعال محیطزیست است و بعد از آن، رویدادها و برنامههای مشترکی با یکدیگر در حوزه محیطزیست انجام دادیم.»
همسایه پارک ملی دنا
پایگاه امدادی شهید ازراش توت نده، درست در کنار پارک ملی دنا قرار دارد؛ یکی از بزرگترین زیستگاههای حیاتوحش ایران. کم نیست تعداد جانوران زخمیای که هر ماه، توسط مردم یا محیطبانان به پایگاه امدادی برده میشود تا سیدجواد برای آنها کاری کند.
او میگوید: «پایگاه درست در نزدیکی پارک ملی قرار دارد. گاهی حیوانات، قربانی تصادفات جادهای میشوند. گاهی هم طعمه شکارچی و زخمی، به حال خود رها میشوند. در یک ماه گذشته 3 پرنده در این منطقه آسیب دیده بودند که آنها را نجات دادیم. مردم و محیطبانان این منطقه من را به خوبی میشناسند و به محض روبهرو شدن با حیوانات زخمی، آنها را برای مداوا به پایگاه میآورند.»
پلنگ، یکی از گونههای در معرض خطر در منطقه دناست که هر ساله تلفات مرگومیرشان در تصادفهای جادهای یا شکار آنها به گوش میرسید. فرهنگسازی برای جلوگیری از کشتار حیوانات وحشی ازجمله پلنگ و خرس، یکی از مهمترین اقدامات او در این روزهاست.
او میگوید: «شغل بیش از 50 درصد مردم این استان دامداری است. برای همین با حیوانات وحشی ازجمله پلنگ، گرگ و خرس دچار تعارض میشوند. تا چند سال پیش اگر مردم یک منطقه این حیوانات را میدیدند آنها را میکشتند تا آسیبی به گله وارد نکنند. در سال 1395 پارک ملی دنا، دومین منطقه کشور از نظر تلفات، پلنگ بود. ما روستابهروستا در سیسخت و دنا سر میزنیم و به مردم در این زمینه آموزش میدهیم. این آموزشها آنقدر اثرگذار بوده که در یک سال گذشته تعداد تلفات آشکار پلنگ در این منطقه به صفر رسیده است.»
از طرفی فعالیتهای آموزشی او و دیگر فعالان محیطزیست در منطقه، باعث شده تا تلفات دامها هم کمتر شود.
هادی اصل میگوید: «همین روزها در روستایی صعبالعبور فعالیت میکنیم که خسارتهای حمله حیوانات وحشی در گلههای آنها بسیار بالاست. از هر گله بیش از 50 رأس دام تلف شده. با آموزشهایی که به این افراد میدهیم، اگر بتوانیم تلفات را به اندازه قابلتوجهی پایین بیاوریم، آنها هم کمکم میپذیرند که به حیاتوحش آسیبی نزنند.»
مستندهای آقای امدادگر
«منفی 29 درجه» عنوان مستندی است که با موضوع امدادگران جمعیت هلالاحمر و عملیات دنا توسط هادی اصل ساخته شده و در جشنواره سال 1397 تولیدات صداوسیما، عنوان اثر برگزیده را به خود اختصاص داد. مستندهای دیگری ازجمله «عزیزقلی» هم با موضوعات مربوط به امدادگران و زندگی آنها ساخته. همچنین مستندهایی درباره عملیاتهای نجات غریق و … .
خاطرات زیادی از نجات حیوانات گرفتارشده در خطر را در ذهن مرور میکند؛ از نجات حیواناتی که تیر خورده و خون زیادی از آنها رفته گرفته تا نجات بزغاله وحشیای که از گله جا مانده و مقابل پرتگاهی گرفتار شده بود.
او میگوید: «محیطزیست منطقه دنا در سالهای گذشته دستخوش اتفاقات زیادی بوده که چندان خوشایند نیست؛ از سال 1399 ما پدیده آتشسوزی جنگلها را در این منطقه شاهد هستیم و مناطق زیادی از جنگلهای ما در آتش میسوزد. در سالهای گذشته در عملیاتهای اطفایحریق هم حضور داشتم و به محیطبانها کمک میکردم. به کمک خیران توانستیم دو دستگاه دمنده تهیه کنیم و به تیمهای عملیاتی برسانیم تا آتش سریعتر خاموش شود.»
اعتماد مردم محلی
فیلمها و تصاویری که از این حوادث در فضای مجازی منتشر کرده، بارهاوبارها طبیعت این منطقه را نجات داده است و افراد زیادی را پای کار کشانده است.
هادی اصل میگوید: «چندسال پیش در جریان آتشسوزی منطقه دنا، فیلمی منتشر شد که در آن صدای فریاد من در تاریکی به گوش میرسید و البته آتشی که داشت درختان را شعلهور میکرد. بعد از انتشار این ویدیو علاوه بر اینکه مردم زیادی برای کمک به اطفای حریق پیشقدم شدند، نهادهای دولتی هم پای کار آمدند و بالگردهای آبپاش و دیگر تجهیزات به منطقه اعزام شد و آتش را خاموش کردیم.»
از بازخوردهای انتشار عکسش، در حین تیمار از پرندهای که به پایگاه آورده شده بود، میگوید: «این روزها مردم حال و روز چندان خوشی ندارند. با این حال انتشار عکسی ساده از کمک کردن یک امدادگر به یک پرنده زخمی، برای جامعه خبری امیدوارکننده است و واکنشهای مثبتی از طرف آنها دریافت میکنیم.»
تلاشهای چندین و چندسالهاش برای حفظ محیطزیست، امدادونجات در هلالاحمر و آموزش باعث شده تا مردم منطقه دنا اعتماد زیادی به این جوان 35 ساله داشته باشند؛ به طوری که او را برای کمک به افراد نیازمند همراهی میکنند.
نمونهاش چوپانی که سال گذشته در دنا بر اثر حمله خرس دچار جراحتهای شدیدی شده بود و نیاز به کمک برای تامین هزینههای درمان داشت: «چوپان، جوان مهاجری بود که از خدمات بیمهای بهرهمند نبود و نمیتوانست هزینههای درمان را پرداخت کند. وقتی ماجرای این جوان را اعلام کردم، مردم منطقه دنا دستبهدست دادند و تمام هزینههای جراحی و بستری او را تامین کردند و بعد از 20 روز بستری شدن در بیمارستان، بالاخره سلامتیاش را به دست آورد.»
// انتهای پیام
از «بهبهان» تا «ماناسلو»، امدادگرم