زخم‌های دردناک جنگ تمام‌نشدنی!

نگاهی از نزدیک به فیلم‌های جدی اسکار امسال

پولاد امین، شهروندآنلاین؛ برای کسانی که سینمای جهان را جدی‌تر دنبال می‌کنند، فیلم‌های بخش بهترین فیلم بین‌المللی اسکار ارزش، اهمیت و اعتباری بسیار بسیار بیشتر از دیگر بخش‌های اصلی اسکار دارند که عمدتا جریان اصلی سینمای تجاری را پوشش می‌دهند. مروری حتی گذرا به فیلم‌های برنده این بخش در سال‌های اخیر مبین این موضوع است: «یک دور دیگر» ساخته درخشان توماس وینتربرگ، «روما»ی آلفونسو کوارون، «عشق» میشائیل هانکه، «راز چشمان‌شان» فیلم درخشان آرژانتینی به کارگردانی             خوان خوزه کامپانلا و فیلم تکان‌دهنده «زندگی دیگران» ساخته فلوریان هنکل فقط و فقط شماری از فیلم‌های برنده اسکار بین‌الملل در دو دهه اخیر هستند. این واقعیت نیز که فیلمسازانی چون ویتوریو دسیکا، فدریکو فلینی، اینگمار برگمان، آکیرا کوروساوا و رنه کلمان روی‌ هم پانزده‌بار این جایزه را در دست گرفته‌اند، تأکیدی مکرر بر توجه این بخش به سینمایی جدی‌تر و متفکرتر می‌تواند به شمار آید.

حالا چند هفته پس از معرفی 15 نامزد اولیه اسکار بین‌المللی 2023 -که مشخص کرد سینمای ایران امسال شانسی برای تکرار موفقیت‌های اصغر فرهادی ندارد- به ‌نظر می‌رسد می‌توان نگاهی دقیق‌تر به فیلم‌هایی انداخت که احتمال موفقیت در این بخش را در اسکار امسال دارند. فهرستی از شماری از بهترین فیلم‌های غیر آمریکایی یک سال اخیر که می‌توان تماشای آنها را برای هر آن‌ کسی که دل در گرو سینمای جدی دارد، پیشنهاد کرد.

در جبهه غرب خبری نیست: تلفات جنگ!

فیلم آلمانی «در جبهه غرب خبری نیست» به کارگردانی ادوارد برگر، درامی ضد جنگ بر اساس رمانی درخشان به همین نام از اریش ماریا رمارک است که با ترجمه به بیش از 55 زبان مختلف به‌عنوان مشهورترین رمان ضد جنگ در سراسر جهان شناخته می‌شود. این فیلم که داستانش در سال‌های پایانی جنگ جهانی اول اتفاق می‌افتد، زندگی یک دانش‌آموز 18ساله آلمانی به نام پل بویمر را روایت می‌کند که پس از ثبت‌نام در ارتش -تحت ‌تأثیر سخنرانی‌های میهن‌پرستانه معلمش- از همان نخستین روز در معرض خطرات و واقعیات جنگ قرار گرفته و رویاهایش برای قهرمان‌شدن را از دست‌رفته می‌بیند. بسیاری از منتقدین بر این باورند که این فیلم با تمرکز بر بیهودگی جنگ، توانسته به اثری هم‌سنگ با منبع کلاسیک خود بدل شده و حداقل اینکه احترام آن را حفظ کند.

«در جبهه غرب خبری نیست» که بعد از نخستین رونمایی در جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو در مراسم و جوایز دیگر همواره با واکنش‌های خوبی مواجه شده، امیدواری‌های زیادی برای موفقیت در اسکار دارد. به‌خصوص که نسخه اول این فیلم به کارگردانی لوئیس مایلستون نیز در سال 1930 تقریبا همزمان با نخستین دورهای انتشار گسترده رمان رمارک توانست جوایز اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردان را دریافت کند و حالا با توجه به فضای ضد جنگی که بعد از حمله روسیه به اوکراین در غرب حاکم شده، به‌ نظر می‌رسد همه‌چیز برای تکرار این موفقیت‌ در اسکار امسال فراهم باشد.

درباره «در جبهه غرب خبری نیست» باید به این موضوع نیز اشاره کرد که منتقدین استقبال خوبی از این فیلم به عمل آورده‌اند. به‌عنوان مثال 94 درصد از منتقدین در وب‌سایت «راتن تومیتوز» آن را فیلمی خوب ارزیابی کرده و نمره ۸٫۴ به آن داده‌اند. وب‌سایت متاکریتیک نیز امتیاز ۷۵ از ۱۰۰ نمره ممکن را به «در جبهه غرب خبری نیست» داده که نشان‌دهنده موضع مطلوب منتقدین است.

تصمیم به رفتن: عشق در بستر جنایت!

نماینده امسال کره ‌جنوبی در اسکار «تصمیم به رفتن» به کارگردانی پارک چان ووک است. فیلمی معمایی که پیش از رقابت اسکار در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۲ جایزه بهترین کارگردان را دریافت کرد تا سازنده‌اش که با «سه‌گانه انتقام: آقای انتقام، اولدبوی و بانوی انتقام» شهرت جهانی و تحسین کوئنتین تارانتینو را دارد، به اسکار معرفی شده و این فرصت را داشته باشد که این جایزه را نیز به سیاهه افتخاراتی چون نخل طلای کن و جایزه بفتا اضافه کند!

«تصمیم به رفتن» داستان یک بازرس پلیس را روایت می‌کند که در زمان تحقیق درباره مرگ مردی که در کوهستان مرده، گرفتار جذابیت مرموز بیوه نه‌چندان غمگین او می‌شود. داستانی ترکیبی- از ژانرهای مختلف ازجمله پلیسی و عاشقانه- که به‌گفته بسیاری از منتقدین چنان جذاب روایت شده که بعید نیست امسال هم شاهد ادامه سونامی بزرگی باشیم که سینمای کره ‌جنوبی بعد از تاریخ‌سازی فیلم «انگل» و سریال «بازی مرکب» در دنیا به راه انداخته است. کارگردان «تصمیم به رفتن» البته می‌گوید که نباید با این توقعات با این فیلم مواجه شد: «فیلم‌های قبلی من از قبیل کنیز یا اولدبوی از نظر بصری خیلی متمایز، پرزرق‌وبرق و به‌اصطلاح باروک هستند، اما این یکی این ویژگی‌ها را ندارد و یک فیلم ساکت است که البته فکر می‌کنم این هم خودش یک سبک است. به هر حال این فیلم در ادامه مسیر استادان بزرگ‌ سینمای کره ظاهری کلاسیک‌تر دارد و این بسیار ترسناک است، چون می‌دانم که مردم از من انتظار دیگری دارند.»

آرژانتین ۱۹۸۵: تجربه دردناک محاکمه رهبران دیکتاتوری نظامی

تریلر سیاسی «آرژانتین 1985» چه در اسکار ۲۰۲۳ موفق شود، چه نه، فیلم جذاب و نویدبخشی است. فیلمی بر اساس تجربه دردناک محاکمه رهبران دیکتاتوری نظامی این کشور که در فاصله سال‌های ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ باعث مرگ حدود سی هزار نفر از مردم آرژانتین شدند؛ که سانتیاگو میتره، کارگردان این فیلم، با هدف یادآوری این گذشته تاریک جلوی دوربین برده و از همان نخستین نمایش در هفتادونهمین دوره جشنواره فیلم ونیز نیز مورد استقبال قرار گرفته و بعدتر هم این استقبال در جشنواره‌های سن‌سباستین و لندن تکرار شده است.

ایندی‌وایر درباره این فیلم نوشته: فیلم میتره دادگاه شورای نظامیان آرژانتین را روایت می‌کند که چگونه گروهی وکیل با دعوت شجاعانه از قربانیان برای شهادت در دادگاه، بر جنجال عمومی و تهدیدهای مرگ غلبه کرده با محاکمه اعضای اصلی حکومت دیکتاتوری سابق زمینه‌هایی برای مواجهه کشور با گذشته تاریک خود به‌وجود آوردند.

البته این تمام داشته‌های «آرژانتین ۱۹۸۵» نیست. نکته مهم علاوه بر ارزش‌های موضوعی این فیلم -که باعث شده بسیاری از سایت‌های سینمایی آن را «تجسم عدالت در دنیای سینما از دادگاه‌های صلیبی تاکنون» بنامند- استقبال گسترده منتقدین سینمایی از آن است. تا جایی که 98 درصد از منتقدین در وب‌سایت «راتن تومیتوز» نگاهی مثبت به این فیلم داشته‌اند و میانگین امتیاز ۷٫۷ را به آن داده‌اند. در وب‌سایت «متاکریتیک» نیز این فیلم امتیاز ۷۸ را از ۱۰۰ امتیاز ممکن کسب کرده که یعنی نگاه منتقدین اغلب مطلوب بوده است. اینها یعنی هفتمین فیلم سانتیاگو میتره را می‌توان بهترین و موفق‌ترین فیلم کارنامه او ارزیابی کرد.

باردو: رنج‌های سرزمین مادری

«باردو: وقایع‌نگاری اشتباه مشتی حقیقت» به‌عنوان هفتمین ساخته آلخاندرو گونزالس ایناریتو اگرچه در رسانه‌های سینمایی با واکنش‌های متفاوتی مواجه شده و البته در تنها حضور جشنواره‌ای‌اش در فستیوال ونیز هم جشنواره را دست ‌خالی ترک کرده، ولی فقط به این دلیل که کارگردانش ایناریتوست، می‌تواند در اسکار موفقیت‌های بزرگی به‌دست آورد؛ کارگردان فیلم‌های «عشق سگی»، «21گرم»، «بابل»، «زیبا»، «مرد پرنده‌ای» و «از گور برگشته» که تاکنون در جشنواره‌های پرشماری ازجمله کن جوایز مهمی به‌دست آورده و ازجمله دو فیلم آخرش جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را در اسکار تصاحب کرده است.

«باردو» راوی داستان بازگشت یک روزنامه‌نگار و مستندساز مشهور مکزیکی به سرزمین مادری است که باعث درگیری او با هویت، روابط خانوادگی، خاطرات و گذشته کشورش می‌شود. فیلمی که اگرچه شاید به واسطه این واقعیت که با استقبال خوبی تاکنون مواجه نشده و منتقدین هم از مواضع ستایشگرانه خود درباره سازنده‌اش فاصله گرفته‌اند، شانس زیادی در اسکار امسال نداشته باشد؛ اما فراموش نباید کرد که ایناریتو همیشه ایناریتوست. با این حال «باردو» در وب‌سایت «راتن تومیتوز» فقط رضایت 51 درصد از منتقدین سینمایی را به‌دست آورده و نکته جالب اینکه این فیلم در سایت «متاکریتیک» نیز نمره 51 گرفته است.

ایناریتو درباره «باردو» گفته: «چند سال پیش، ناگهان متوجه شدم جاده‌ای که در پیش‌رو دارم بسیار کوتاه‌تر از جاده‌ای است که پشت‌ سر گذاشته‌ام. به ناچار شروع کردم به کاوش در گذشته و درونم. هر دو مسیر گریزناپذیر و هزارتویی هستند. در هم آمیختگی زمان و مکان از روایتی که زندگی ما را می‌سازد، چیزی بیش از یک سراب کاذب نیست که به وسیله رویدادهایی، تجربه ذهنی توسط سیستم عصبی محدود ما ساخته شده است. حافظه فاقد حقیقت و فقط دارای باور عاطفی است. حقیقتی در آن احساسی وجود دارد که من سعی داشتم در کشوی عظیم واهی‌هایی که با خود حمل می‌کردم به جست‌وجوی آن بپردازم. من باید از پیش به شما هشدار بدهم: من هیچ حقیقت مطلقی پیدا نکردم. فقط یک سفر بین واقعیت و تخیل. یک رویا. رویاها به‌عنوان سینما واقعی هستند، اما حقیقت ندارند. در هر دو، زمان مایع است. باردو وقایع سفر بین آن دو توهم است که مرزهایشان غیرقابل کشف است.»

ای.او: دنیا از نگاه یک الاغ

«ای.او» یا «داستان یک الاغ» به‌عنوان جدیدترین ساخته یرژی اسکولیموفسکی، استاد 84ساله لهستانی -که دوستداران سینما او را با آثاری چون «مهتاب»، «فریاد» و «پایان عمیق» به یاد دارند- شانس خوبی به نمایندگی از لهستان در اسکار امسال دارد. فیلمی درباره یک الاغ خاکستری آواره‌ که پس از ترک کردن یک سیرک سیار با جلوه‌هایی از مهربانی و بی‌رحمی توأمان مواجه می‌شود.

«ای.او» که بعد از رونمایی در فستیوال کن تاکنون حضور موفقی در جشنواره‌های جهانی تجربه کرده، یک فیلم جنون‌آمیز و دیوانه‌وار است. داستانی پیکارسک با قهرمانی یک الاغ که بعد از جدایی از زنی که در سیرک کار می‌کند، پرسه‌زنی‌هایش را آغاز می‌کند. نتیجه: فیلمی به‌شدت احساسی و پرشور از اسکولیموفسکی -یکی از همدوره‌ای‌های رومن پولانسکی در سینمای لهستان- که فقط از یک استاد برمی‌آید! فیلمی که در لحظاتی به‌شدت احساسی و احساساتی است و در لحظاتی مانند آنجایی که یک مسابقه فوتبال را از دید الاغ نشان می‌دهد -که در نهایت تصمیم می‌گیرد وارد زمین شود و بازی را به هم بزند- تجسمی از یک طنز ناب!

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.