یک دههای از عمر مشارکتهای داوطلبانه جهانبخش شکری با جمعیت هلال احمر میگذرد و او معتقد است در تمام طول این سالها توانسته با طیب خاطر کمکهای خیرخواهانه خود را در اختیار این جمعیت قرار دهد. اصالتا کرمانشاهی است، اما به واسطه فعالیتهای اقتصادی که دارد ساکن تهران است. حضور پررنگ جمعیت هلال احمر در حوادث و بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله او را ترغیب کرد تا در کنار موسسه خیریه خانوادگیشان که به نام پدر مرحومش عظیم شکری است، فصلی نو از خدمات داوطلبانه را در کنار جمعیت هلال احمر باز کند و از این بابت بسیار خرسند و راضی است.
فاطمه عسگرینیا- شهروند آنلاین؛ حدود 10 سال پیش بود که یکی از بهترین دوستان جهانبخش در ارتفاعات کرمانشاه دچار حادثه شد: «بهسختی توانست با خانوادهاش تماس بگیرد و آنها را در جریان وضعیت خطرناک خود قرار دهد. وقتی از طریق خانوادهاش در جریان این حادثه قرار گرفتیم، موضوع را به اورژانس اطلاع دادیم.
طبق عادت، گمان میکردیم فقط این مرکز میتواند در این شرایط یاریگر ما باشد، اما مسیر صعبالعبور کوهستان و نیاز به متخصصان کوهنوردی و امداد و نجات در کوهستان، نجاتگران هلال احمر را راهی منطقه کرد. دل توی دلمان نبود. مسیر دسترسی بسیار سخت و دلنگرانی از بابت سلامتی دوستمان آنقدر زیاد بود که هیچکس چشم از کوه برنمیداشت.»
نجاتگران هلال احمر راهی منطقه شدند و بعد از ساعتها تلاش توانستند دوست جهانبخش را به پایین ارتفاعات منتقل کنند: «شبیه معجزه بود. من همانجا عاشق هلال احمر شدم. بچههایی که بدون هیچ چشمداشتی خطر را به جان خریدند برای نجات جان یک انسان و این بسیار ارزشمند بود. از همانجا تصمیم گرفتم با این جمعیت همکاری کنم، البته چون دورههای تخصصی را نگذرانده بودم و به دلیل سن و سال هم توانایی لازم را نداشتم، ترجیح دادم با پشتیبانی مالی از جمعیت در فعالیتهای داوطلبانه شرکت کنم.»
زلزله کرمانشاه آمد. یأس و ناامیدی در میان مردم زلزلهزده موج میزد. در همان ساعات اولیه، تمام گروههای داوطلب از خیریههای سراسر کشور راهی منطقه شدند.
هر کس به نوعی میخواست گوشهای از کار را بگیرد، اما هیچکدام از گروههای خیریه تجربه ساماندهی کمکهای مردمی در مناطق زلزلهزده را نداشتند: «کمکهای مردمی بسیار بود، اما چون برنامه و ساختاری برای توزیع کمکها وجود نداشت، خیلی ناعادلانه تقسیم میشد تا اینکه سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر همه گروههای خیریه را دور هم جمع کرد و از آنها خواست طی تعامل و همکاری با جمعیت هلال احمر از هدررفت سرمایههایی که برای کمک به مردم زلزلهزده در اختیار دارند، جلوگیری کنند. همراهی موسسات خیریه با جمعیت هلال احمر در این زلزله باعث شد تا هم ما از سردرگمی که در آن گرفتار شده بودیم، خلاص شویم و هم کمکهای بیشتر و بهتری به دست مردم زلزلهزده برسد.»
این تجربهای که شکری به نیکی از آن یاد میکند در جریان سیل یکی، دو سال اخیر هم تکرار شد: «بعد از زلزله کرمانشاه، شاهد وقوع سیل در اقصینقاط کشور از جمله کرمانشاه بودیم، اما جریان کمکرسانی در زلزله کرمانشاه برای ما عبرت بزرگی شده بود، بهطوری که اینبار در سیل موفق شدیم قبل از هر اشتباهی زیر چتر هلال احمر کمکهای داوطلبانه خود را سریعتر به دست نیازمندان برسانیم.»
اعتماد مردم به هلال احمر
شکری حالا خوب میداند پایگاههای جمعیت هلال احمر در جادهها و شهرها چه تاثیر مثبتی در نجات جان انسانها دارند. به همین دلیل، با اختصاص یکهزار متر مربع زمین و تقبل ساخت پایگاه جادهای در محور شهرستان هرسین به ارزش 60 میلیارد ریال، تلاش میکند ضریب امدادرسانی به حادثهدیدگان این منطقه را افزایش دهد: «تعداد پایگاههای امداد و نجات در محورهای مواصلاتی کشور کافی نیست. از آنجا که جمعیت هلال احمر هم بودجه کافی برای ساخت پایگاهها را ندارد، بهتر است خیرین در این بخش آستین بالا بزنند و با ساخت پایگاههای امداد و نجات به یاری هلال احمر بیایند.»
به گفته شکری، جمعیت هلال احمر، جمعیتی مردمی و شناختهشده در عرصه بینالمللی است که تلاش میکند کمکهای مردمی به این جمعیت، به دست نیازمندان واقعی حتی در دورافتادهترین مناطق کشور برسد؛ موضوعی که به هیچوجه در توان خیریهها و موسسات مردمی به تنهایی نیست. در نقاط دورافتاده کشور شاهد زندگی مردمی هستیم که از کمترین امکانات زندگی محروم هستند، راه دسترسی به آنها سخت است و در خیلی از مناطق باید با کمک بالگرد به آنها کمکرسانی کرد؛ کاری که جمعیت هلال احمر به راحتی از عهده آن برمیآید: «به اعتقاد من، همه خیّران امانتداران خدای متعال هستند که خود را موظف کردهاند بخشی از درآمدشان را صرف امور خیریه کنند. امیدوارم همه خیریهها و خیّران بزرگ با شناخت کافی از جمعیت هلال احمر و پیوستن به این مجموعه بستری را فراهم کنند که نیاز نیازمندان سریعتر تامین شود.»
به گفته شکری، دوره اپیدمی کرونا یکی از سختترین دورههایی بود که سازمانهای زیادی برای خدمترسانی به مردم تلاش میکردند، اما یکی از مجموعههای مردمی و داوطلبانه که در این دوره در همه بخشهای پیشگیری، درمان و تامین دارو سنگ تمام گذاشت جمعیت هلال احمر ایران بود: «اگر این مجموعه و داوطلبان و نیکوکاران همکار این مجموعه نبودند، ما در بخش تامین کپسول اکسیژن، تخت بیمارستانی، دارو و… با هزار و یک مشکل روبهرو میشدیم. داوطلبان و خیّران هلال احمری با مشارکت در پویش نفس و اهدای دستگاههای اکسیژنساز بخش قابل توجهی از نیاز کشور را تامین کردند.»
درست است که شکری فعالیتهای یدی در مجموعه هلال احمر ندارد، اما بچهها و اعضای خانوادهاش هر کدامشان امروز یک هلال احمریاند و با گذراندن دورههای امدادی در ماموریتهای امداد و نجات هم حاضر میشوند: «فعالیتهای داوطلبانه در خانواده ما به صورت نسل به نسل میچرخد و هر کدام از اعضای خانواده بر حسب علاقه، توانایی و وقتی که دارند، لیستی از فعالیتهای داوطلبانه برای خود تهیه کردهاند و همه این فعالیتها در قالب جمعیت هلال احمر سازماندهی شده است.»
// انتهای پیام
بزرگترین آرزویم داوطلب ماندن است