شب سیاه بوکان
گفتوگوی «شهروند آنلاین» با تیمهای امدادی و آشنایان ۶ عضو خانواده بوکانی که در اثر انفجار مواد محترقه جانشان را از دست دادند
به گزارش خبرنگار شهروندآنلاین؛ ساعت وقتی ایستاد روی ششوچهل دقیقه، قیامت شد. آسمان منطقه مسجد درالاحسان قرمز شد و زمین زیر آن هم، رنگ خون، رنگ انفجار. دود سیاه نمیگذاشت چشم، چشم را ببیند. همه ساکنان بوکان صدا را شنیدند.
دو انفجار پشت سر هم غروب پنجشنبه را انتخاب کردند تا کام ساکنان کوچه بهار را تلخ کنند. دود سیاهی به آسمان بلند شد. خاک و دود کوچه بهار را تسخیر کرد. انفجارپشتانفجار خانه دوطبقهای را خاکستر کرد.
خیابان در قرق تیمهای امدادرسان
خبر وقتی به آتشنشانی رسید و دستگاههای خدماترسان اورژانس، جمعیت هلالاحمر و نیروی انتظامی خودشان را به منطقه رساندند. شلوغ شد آنقدر شلوغ که امدادرسانی با مشکل مواجه شد. خاکوخاکستر، زمین را اشغال کرد و آسمان را پُر.
خیلی زود لودرها، ماشینهای اورژانس، آتشنشانی و هلالاحمر خیابان بهار را قرق کردند. از همان زمان که صدای انفجار در خانهها پیچید، زندگی در منطقه مختل شد. همه به محل انفجار آمدند. صدها تماشاچی در کوچه بهار به صف شدند. آنها، نه فقط اهالی کوچه بهار، حتی دیگر ساکنان شهر هم صدای انفجار مهیب را شنیده بودند و به خیابان آمدند تا تماشاگر ویرانههای خانه مرگ باشند.
از دور ماشینهای سنگین مشغول خاکریزی را نگاه میکنند. به انتظار ایستادهاند تا ببینند سرنوشت چه حکمی برای ساکنان خانه قدیمی کوچه بهار صادر کرده است.
وحشت در بوکان
صدای انفجار، وحشت در کوچه بهار را حکمفرما کرده است. صدای انفجار همسایهها را شوکه کرد. یکی میگوید: «هر چیزی تصور میکردم جز انفجار. از زلزله تا سقوط هواپیما.»
مریم حسینی، دبیر آموزشوپرورش بوکان است. همسایه دیواربهدیوار خانه ویرانشده: «حدود ساعت ۷ بود. در اتاق دیواربهدیوار خانه آقای شاهمحمدی نشسته بودم که صدای انفجار میخکوبم کرد. شیشههای خانه همه شکست و خرد شد. دیوارهای خانه همه ترک خورد. صدایش شبیه زلزله بود، فکر کردیم زلزله آمده. همسر و دخترم هم در خانه بودند. به خیابان آمدیم که متوجه شدیم خانه همسایه منفجر شده.»
اینها را با لرزهای که در صدایش نهفته است، تعریف میکند: «صدای وحشتناکی بود، شبیه انفجار بود، وحشت کرده بودیم، همه ریختیم در خیابان تا ببینیم چه شده که با ویرانههای خانه همسایه مواجه شدیم.»
این زن و دخترش از ترس به مرکز درمانی رفتند، اما پس از بازگشت با تجمع هزاران نفر در کوچه بهار مواجه شدند.
اوضاع وحشتناکی بود. هرکسی سعی میکرد خود را به ویرانهها نزدیک کند تا علت حادثه را جویا شود: «به ما گفتند خانههایتان را تخلیه کنید و از خیابان دور شوید.»
قطع برق، آب و گاز
از زمانی که انفجار رخ داد، آب، برق، گاز و تلفنهمراه و ثابت قطع شد، همهاش با هم. سروصدا هم تمامی ندارد، کلا زندگیشان بههم ریخته.
«خانواده آقای شاهمحمدی از فروردین ماه به این خانه دوطبقه آمده بودند. تصور میکردیم مالک این خانه هستند اما دیشب متوجه شدیم مستاجرند. صاحبخانه سقزی است. پدر و مادربزرگ در طبقه بالا زندگی میکردند و پسر، عروس و دو نوهاش به نامهای نیلا و نیما در طبقه پایین. ما خیلی این خانواده را نمیشناختیم. رفتوآمدشان از در دیگری بود. فقط میدانیم که آقای غفور شاهمحمدی در بنگاه املاک کار میکرد. گاهی پسرشان را میدیدیم که با ماشینش به خانه میآید. حیاط خانه، کوچک بود به همینخاطر ماشین را جلوی در خانه پارک میکرد.»
تخلیه خانههای کوچه بهار
نیروهای امدادی هم سر صحنه حاضر شدند اما در هیاهوی جمعیت کار با کندی پیش میرفت.
صدای شکستن شیشههای خانههای کوچه بهار و ویرانههای خانه دوطبقه، وحشت به راه انداخته بود و هیچکس از سرنوشت اهالی خانه آقای شاهمحمدی خبر نداشت. شاهدان ماجرا بلافاصله این آتشسوزی مهیب را به سازمان آتشنشانی مخابره کردند. چند دقیقه بعد صدای آژیر خودروهای امدادی در خیابانهای اطراف محل حادثه پیچید. با حضور تیمهای امدادرسان در محل حادثه عملیات امدادونجات افراد گرفتار زیر آوار مرگ آغاز شد. درحالیکه تیمهای امدادی از تعداد افراد گرفتار در ساختمان ویرانشده هیچ اطلاعی نداشتند عملیات نجات ساکنان خانه شماره ۶۶ کلید خورد. زنان و مردان و کودکان درحالیکه در وضع خطرناک و مرگباری قرار گرفته بودند توسط نیروهای امدادی از خانههای اطراف تخلیه شدند.
علت انفجار
«علت انفجار خیلی مبهم بود به همین خاطر برق و گاز منطقه قطع شد. «این را رئیس آتشنشانی بوکان میگوید.» مردی که خود نیز در این حادثه مجروح شد.
«دو کیلومتری با حادثه فاصله داشتم که صدای انفجار را شنیدم. با ایستگاه تماس گرفتم. همه ۴ ایستگاه شهر بوکان که ۳۰ آتشنشان دارد به منطقه رفتیم. عمق فاجعه زیاد بود. حادثه ساعت حدود ۱۹ روز پنجشنبه در خیابان ورزش بوکان رخ داد.»
او گفت: «به علت انفجار گاز شهری یک خانه دوطبقه صددرصد دچار تخریب و خانه دیگر نیز دچار خسارت ۷۰ درصدی شد.
کارشناسیهای اولیه نشان میداد که نشت گاز باعث این انفجار است.
بلافاصله ماموران آتشنشانی بوکان با حضور در محل به ایمنسازی و آواربرداری منازل تخریبشده پرداختند.
نیروهای امدادی و آتشنشانی با کمک یک قلاده سگ زندهیاب بعد از ساعتها جستوجو موفق به خارج کردن ۶ عضو خانوادهای از زیر آوار شدند، اما هنگام آواربرداری متوجه وجود پوکههای موادمحترقه دستساز شدیم که میتواند دلیل این انفجار بزرگوتلخ باشد. کارشناسان در منطقه در حال بررسی موضوع هستند.»
تاریکی تلخ
تاریکی هوا و خاموشی منطقه خودروهای سنگینی را که مجهز به پروژکتور بودند، به منطقه کشانده بود. نور سفید میان ویرانههای خانه آقای شاهمحمدی تابانده میشد. امدادگران و آتشنشانان در میان خرابهها در جستوجوی مدفونشدگان بودند. صدای ضجههای دختران آقای شاهمحمدی هم در آنسوی ویرانهها به گوش میرسید. دخترانی که با شنیدن این خبر تلخ خود را به ویرانکده رسانده بودند.
لودرها و بیل مکانیکی خاک، سنگ و کلوخ را پس میزدند تا حیاتی در میان خروارها سنگ پیدا کنند، اما جانی در انبوه خاک و سنگ وجود نداشت. ابتدا جسد نیما از زیرخروارها خاک بیرون کشیده شد. پدربزرگ اما دومین پیکری بود که با آمبولانس به پزشکی قانونی تحویل داده شد.
عقربههای ساعت به جان کندن افتاده بودند. تلاش تیمهای نجات هم فایدهای نداشت. حجم آوار زیاد بود. بیلها و لودر توان یافتن جانهای دفن شده را نداشتند.
نجات با کمک سگ زندهیاب
سگ زندهیاب باید در این مهلکه دود و خون و خاک کمک میکرد.
گرگی به همراه مربیاش به محل حادثه فراخوانده شد.«وقتی رسیدیم لودرها و بیل مکانیکی در منطقه بودند. پیکر اعضای خانواده شاهمحمدی پیدا نمیشد. تااینکه گرگی توانست نقطه دفنشدگان حادثه را نشان بدهد.»
گرگی ۵ سال است که توسط هادی براخاص تربیت شده است. نژاد ژرمن و آکیتا دارد. سگی که بسیار باهوش و ۷۰ فرمان مربیاش را اجرا میکند. تربیت و آموزش گرگی توسط هادی براخاص کمکی بزرگی برای تیمهای امدادی بوکان است. مربی ۳۴ ساله این سگ که خود شناگر رکورددار بوکانی است از جزئیات امدادرسانی در دل حادثه میگوید: «وقتی گرگی همه نقاط دفنشده اعضای خانواده شاهمحمدی را نشان داد با لودر و بیل مکانیکی پیکر بیجان یکبهیک خانواده بیرون کشیده شد.
این نخستین باری نبود که گرگی در عملیاتهای سخت شرکت میکند. او بارها شناگران غرقشده در رودخانههای شهرهای بوکان، بانه و شاهیندژ را نجات داده است.» هادی براخاص میگوید گرگی دیگر پیر شده است. عمر مفید سگ ۵ سال است. این مرد جوان در کنار گرگی از ۴ سگ دیگر نگهداری میکند و به آنها آموزش نجات میدهد تا در هنگام حادثه مفید باشند.
امدادرسانی امدادگران هلالاحمر
۱۱ امدادگر هلالاحمر هم در این حادثه به عنوان نیروی پشتیبان حضور داشتند. این را انور بیادار، رئیس شعبه بوکان به «شهروند» میگوید:
«انفجار منزل مسکونی در بوکان ۶ کشته و ٢ مصدوم برجای گذاشت و باعث تخریب کامل ۲ خانه مسکونی و نیز خسارات به چندین منزل اطراف شد.
حوالی ساعت ۱۹ روز پنجشنبه پس از اعلام حادثه انفجار منزلی در کوچه بهار ۸، بیش از ۴۰ نفر از نیروهای عملیاتی و امدادی شهرداری، آتشنشانی و هلالاحمر در قالب ۱۲ دستگاه ماشینآلات امدادی و نیز تجهیزات آواربرداری به محل اعزام شدند و عملیات امدادی و آواربرداری را با کمک دیگر عوامل امدادی حاضر در صحنه آغاز کردند.»
این عملیات بیش از ۷ ساعت طول کشید و سرانجام در ساعت ۰۲:۲۰ بامداد روز جمعه با پیدا شدن ششمین جسد که در زیر آوار مدفون شده بود، به پایان رسید.
عملیات پاکسازی محل و معبر پس از وقفهای چند ساعته از صبح جمعه توسط شهرداری از سر گرفته شد.