روزنهای از عشق و امید در دل تاریکی و پلشتی
صدرنشین آرای مردمی جشنواره فجر گذشته و یکی از پرفروشترین فیلمهای این روزها از زبان کارگردانش
پولاد امین، شهروندآنلاین: این روزها فیلم «ملاقات خصوصی» روی پرده است. عاشقانهای تاثیرگذار که به عنوان اولین فیلم امید شمس یکی از انگشتشمار فیلمهای ایرانی است که در سینمای راکد این روزها تماشاگران را پای گیشه میکشاند و میفروشد. فیلمی با فیلمنامه مشترک امید شمس، بهمن ارک و علی سرآهنگ و بازی پریناز ایزدیار، هوتن شکیبا، ریما رامینفر، رؤیا تیموریان، نادر فلاح، سیاوش چراغیپور و پیام احمدینیا- که در اولین رونمایی خود در جشنواره فجر 1400، با این که درگیر حواشی و جنجالهای پرشماری شد و در آخر هم ساعاتی مانده به اختتامیه جشنواره خود را از داوری کنار کشید، اما توانست توجهات بسیاری را به خود جلب کرده و نقطه شروع محکمی برای کارگردانش به شمار آید. این فیلم در روزهای جشنواره هم با کسب ۸۱۸ میلیون تومان توانست عنوان پرفروشترین فیلم در میان ۲۲ فیلم بخش مسابقه جشنواره فجر را به دست آورد و این روزها هم در حدود چهار میلیارد تومان فروخته است.
«ملاقات خصوصی» به عنوان فیلمی که داستان دختری به نام پروانه را روایت میکند که به دلیل زندانی شدن پدرش دل به یکی از همبندان او باخته و سر همین هم مجبور میشود روی زندگیاش قمار کند؛ عاشقانهای گرم- در مقیاس سینمای ایران- است. فیلمی که به همین دلیل هم یکی از امیدهای فروش اکران 1401 محسوب میشد- که البته بعد از اینکه به دلیل مسایل اجتماعی موفق به نمایش عمومی در موعد مقرر در اوایل مهرماه نشد، بالاخره از روز چهاردهم دیماه و برخلاف میل کارگردانش روی پرده آمد. اکرانی که البته با این که باب میل کارگردانش نبود و عملا هم نتوانست آرزوهای اقتصادی سازندگان فیلم را- که امید فروشی به مراتب بیشتر را داشتند- برآورده کند، اما به هر حال با رسیدن به مرز یک میلیارد تومان در چهارمین روز اکران رکورد بهترین افتتاحیه در سه ماه گذشته را به خود اختصاص داد و ثابت کرد که توقعات موجود بیراه نبوده و این فیلم بیش از دیگر فیلمهای روی پرده توانسته اقبال و استقبال تماشاگران باوفای سینما را به دست آورد.
«ملاقات خصوصی» علاوه بر استقبال مخاطبان توانست در میان منتقدان و اهالی رسانه هم با اقبال مواجه شود. این فیلم بعد از جشنواره به همراه فیلم «نگهبان شب» به عنوان فیلم برگزیده منتقدان و نویسندگان ماهنامه سینمایی فیلم امروز انتخاب شد. کاربران وبگاه سینماتیکت هم این فیلم را به عنوان بهترین فیلم چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر انتخاب کردند. سایتها و مجلات مختلف سینمایی از جمله سایت جامع منتقدان فارسیزبان نیز «ملاقات خصوصی» را به عنوان بهترین فیلم جشنواره گذشته انتخاب کردند.
آنچه در پی میآید؛ اشاراتی به مسایل مختلف این فیلم از جمله شایعات مطرحشده درباره آن از زبان امید شمس کارگردان فیلم است- که البته بخشی از آن هم در زمان جشنواره انجام گرفته بود…
بیسانسور
در ماههای اخیر و بهخصوص بعد از اعلام خروج «ملاقات خصوصی» از داوری جشنواره شایعات زیادی درباره ممیزی و سانسور و حتی توقیف این فیلم در رسانهها مطرح شد. امید شمس اما میگوید که فیلمی که این روزها روی پرده است، اصلاً سانسور نشده و تقریباً همان نسخهای است که تماشاگران در جشنواره فیلم فجر تماشا کردهاند. در واقع تنها نکته ممیزیشده فیلم این است که آن جایی که در تیتراژ آغازین نوشته شده بود که این فیلم بر اساس واقعیت ساخته شده، از فیلم برداشته شده است.
اما اینکه دلیل حساسیتهای بهوجود آمده برای «ملاقات خصوصی» چه بود؛ امید شمس میگوید که «عاشقانه بودن فیلم و وقوع رخدادهای فیلم در زندان دلیل اصلی این اتفاق بود- که البته برخی از تهیهکنندههایی که از بالا آمدن این فیلم در جشنواره فجر ناراحت بودند و سعی داشتند جلوی آن را بگیرند، این جریان را کلید زده بودند. این در حالی است که این فیلم یک عاشقانه سالم است و حتی شخصیتهایی که به هم علاقمند شدهاند با هم ازدواج میکنند و در واقع چیزی خارج از عرف کشورمان در آن وجود ندارد».
یکی از مسایل دیگری که درباره «ملاقات خصوصی» مطرح شده؛ بیمیلی کارگردان به اکران فیلمش است. در واقع در این دو سه هفته بارها و بارها از امید شمس نقل شده که مایل به اکران «ملاقات خصوصی» در این روزها نبوده و مجبور به این کار شده است. او در این زمینه میگوید که «به این دلیل که این فیلم اول من است و برای ساخت آن خیلی زحمت کشیدهام و در شرایط سختی آن را ساختهام؛ دوست داشتم در بهترین شرایط فیلم را اکران کنم. اما شش هفت ماه فیلم به دلیل جوسازی بعضی از همکاران از اکران بازماند، و بعد از آن هم در مهرماه- که پروانه نمایش فیلم صادر شده بود- شرایط اجتماعی برای اکران فیلم مناسب نبود، و به هر حال مجبور شدیم فیلم را این روزها اکران کنیم- که البته من راضی نبودم، چون احساس میکردم هنوز مخاطبان سینما کم هستند».
ملاقات خصوصی و واقعیت
یکی دیگر از ویژگیهای «ملاقات خصوصی» میزان انطباق آن با واقعیت است. رویکردی که البته در فیلمهای شاخص سه چهار سال اخیر رویه غالبی بوده و شاهد نوعی رویکرد واقعنمایانه افراطی در فیلمهای تحسینشده این سالها بودهایم- که نمونههایش را در ساختههای سعید روستایی و «شنای پروانه» محمد کارت میتوان به وضوح به مشاهده نشست. به نظر میرسد «ملاقات خصوصی» هم از این منظر ویژگیهای قابل توجهی دارد و تلاش کرده انطباق کاملی با واقعیت پیرامونش داشته باشد.
امید شمس در این زمینه- در مورد میزان واقعنمایی فیلمش و تلاشی که برای عبور از اتهام سیاهنمایی به انجام رسانده- میگوید که «در پرداخت مسایل اجتماعی و به خصوص زندان و آدمهای زندانی در این فیلم نه تنها تلاش کردهام چیزی خارج از ادبیات و فضای حاکم بر زندانها روایت نکنم، بلکه حتی از برخی مسایل هم گذشتهام تا متهم به زیادهروی در واقعنمایی نشده باشم. این در حالی بوده که من جزو آنهایی هستم که به جرات میتوانم ادعا کنم که شناخت کاملی از آن آدمها و فضاها دارم و آن چیزی هم که در ملاقات خصوصی میبینید حاصل سالها تحقیق و زندگی من است. به هر حال من در محله خرمدشت کرج بزرگ شدهام و خانواده من هنوز آنجا زندگی میکنند. همچنین سالها پیش برای ساخت مستندی به سفارش قوه قضاییه هم تحقیقات زیادی در بین زندانیان زندانهای کچویی و قزلحصار انجام دادهایم و بنابراین درباره بزهکاری و جرم اطلاعات خوبی دارم- و در این روند هم ایده اصلی و اولیه این فیلم شکل گرفته است».
اما فارغ از فضای کلی فیلم؛ آیا قصههایی هم که در فیلم روایت میشوند ریشه در واقعیت دارند؟
امید شمس میگوید: «پیرنگ اصلی درباره انتقال مواد مخدر توسط زنان در آن زمان که به همراه علی سرآهنگ برای ساخت مستند به زندان کچوئی رفته بودیم، پیدا شد. علاوه بر آن اما یک سری خردهپیرنگ هم در فیلم وجود دارد- که بعضی از آنها مثل همان ماجرای تعطیلی مسابقه مردان آهنین که باعث شده برخی افراد به مسیر خلاف بروند، واقعی هستند و بعضی هم ریشههای دیگری دارند».
بازیگران ملاقات خصوصی
اما نمیتوان درباره «ملاقات خصوصی» حرف زد و به بازیهای فیلم اشاره نکرد. چه از نظر تک تک لحظاتی که جلوی دوربین نقش خود را ایفا کردهاند و البته چه از نظر ترکیب کلی بازیگران- که در کنار هم شیمی کمنظیری به مخاطبان منتقل میکنند. در این میان البته حضور پریناز ایزدیار، هوتن شکیبا و البته پیام احمدینیا بیشتر به چشم آمده است. درخششی حاصل انتخابهایی درست- که البته امید شمس میگوید که بعضی از این انتخابها را از ابتدا در ذهن داشته و بعضی اما در پروسه انتخاب بازیگران پیش آمده است: «در فیلم ملاقات خصوصی بازیگرانی از طیفهای متفاوت- چه بازیگران سینما، چه تئاتر و چه حتی نابازیگر- حضور دارند. در این میان باید بگویم که پریناز ایزدیار را از همان ابتدا در ذهن داشتم. اما برای بازیگر نقش مرد که حالا هوتن شکیبا بازی کرده، گزینه اول من پارسا پیروزفر بود، که در پیشتولید اول فیلم هم کنار ما بود- که البته آن بار کار به دلیل کرونا عقب افتاد و به فیلمبرداری نرسید و پارسا پیروزفر هم رفت سر سریال یاغی و ما هم رفتیم سراغ هوتن شکیبا و او را به دلیل چهره و جنس بازیاش که تلفیقی از معصومیت و رندی را ارائه میدهد انتخاب کردیم».
روزنهای از امید
نکته دیگر وجوه عاشقانه «ملاقات خصوصی» است- که انگار به عنوان نوعی راه حل برای عبور از بحرانهای فیلم مطرح میشود. مهمتر از نقش محتوایی این عاشقانه، اما حسوحال آن است که در سراسر فیلم جاری است و کارگردان توانسته آن را به خوبی منتقل کند. تعریفی که البته دستاورد اندکی در یک فیلم ایرانی نیست و کمتر فیلم ایرانی را به یاد داریم که در این وادی توانسته باشد به موفقیت برسد.
امید شمس ساختن فیلم عاشقانه را کاری دشوار عنوان میکند- و میگوید: «میدانستم که ساخت فیلم عاشقانه در ایران چه کار دشواری است. به همین دلیل دریافت پروانه ساخت هم شش ماه طول کشید. ولی به هر حال بعد از رعایت اصلاحیههایی که برای فیلمنامه مطرح شده بود، فکر میکردیم که در زمان نمایش با مشکلات چندانی مواجه نخواهیم شد. به خصوص که فیلم را کاملا مطابق فیلمنامهای که پروانه گرفته فیلمبرداری کرده بودیم و تائیدیه سازمان زندانها و قوه قضاییه را هم داشتیم. اما در مسیر به مشکلات پرشماری برخوردیم».
بازگردیم به مفهوم عشق به عنوان راهی برای عبور از بحرانهای زندگی. امید شمس میگوید که «شاید این حرفها ایدهآلیستی به نظر برسد، ولی فراموش نباید کرد که اخلاق و عشق و ابعاد انسانی حتی در بدترین شرایط و اوج ناامیدی هم میتوانند نجاتدهنده باشند. به خصوص عشق که روزنه امیدی است که در هر شرایطی باز میشود و میتواند آن دشت سبز را در میان انواع و اقسام پلشتیها و کثافت جلوی چشم قرار دهد»…