این مدرسه خانه مردم زلزله‌زده است

گزارش میدانی «شهروند» از اردوگاه اسکان اضطراری هلال احمر در خوی

بچه‌ها دور آتشی که تازه در حیاط مدرسه‌شان جان گرفته نشسته‌اند. تا قبل از شامگاه شنبه، اینجا فقط محلی برای درس‌خواندن پسران دبیرستانی خوی بود اما حالا به یکی از اردوگاه‌های اسکان اضطراری هلال‌احمر تبدیل شده است. چادرهایی که از روز شنبه دورتادور حیاط مدرسه نصب شده‌اند حالا سقف بالای سر بیش از 25خانوار اهل خوی است؛ خانواده‌هایی که تنها در دو روز گذشته، بیش از 40پس‌لرزه را از سر گذرانده‌اند. زندگی در خوی از شکل و شمایل همیشگی‌اش فاصله گرفته، اغلب مغازه‌ها تعطیل است و تامین غذای گرم و سرپناه، مهم‌ترین دغدغه این روزهای مردم مناطق زلزله‌زده است.

مرضیه موسوی-شهروند آنلاین؛ «دخترم بعد از زلزله آنقدر ترسیده بود که مجبور شدم او را به خانه اقوامم به ارومیه بفرستم. خودم و همسرم و دو پسرم اینجا مانده‌ایم تا نزدیک خانه و وسایل‌مان باشیم.» «ظریفه» اینها را به زبان آذری می‌گوید. فلاسک و لیوان‌هایی که در دست دارد را در کنار آبخوری مدرسه می‌شوید و منتظر است تا با وصل شدن کابل‌های برق در چادر، هیتربرقی را روشن کند.

شب اول بعد از زلزله را در خیابان، داخل ماشین صبح کرده و وقوع پس‌لرزه‌های مداوم، او و خانواده‌اش را به کمپ اسکان اضطراری کشانده است. پسر کوچکش، متین، را صدا می‌زند تا حرف‌هایش را به فارسی ترجمه کند.

متین می‌گوید: «زلزله که آمد، داشتیم شام می‌خوردیم. یکهو برق قطع شد و همه جا لرزید. همه به سمت حیاط دویدیم.» سرش هنوز از ضربه قاب عکسی که به سمتش برخورد کرده بود، درد می‌کند. بعد از این را متین، از قول خودش می‌گوید. پسربچه‌ای که هنوز از صدای مهیب زلزله و تاریکی مطلق بعد از آن، حتی از نام زلزله هم می‌ترسد. او می‌گوید: «همه خانواده‌مان در چادر زندگی می‌کنیم، اما خیال‌مان بابت زلزله راحت است. سردمان می‌شود، چادر کوچک‌تر از خانه است، اما حداقل می‌دانیم که زنده می‌مانیم.»

ساکنان اردوگاه اضطراری

امدادگران شهرستان اهر، مسئولیت تامین امکانات و رسیدگی به اردوگاه مدرسه رسالت را برعهده دارند. موکت‌ها، پتو و نان‌های تازه از راه رسیده را سوار خودروهای هلال‌احمر می‌کنند تا در اردوگاه‌ها و در میان خانوارهای اسکان داده شده، توزیع کنند.

«رضا بهجت بخشایش»، کارشناس امداد و معاون شعبه هلال‌احمر شهرستان اهر می‌گوید: «تجربه زلزله اهر باعث شد تا در این عملیات، امدادگران اهر سرعت عمل بالایی داشته باشند، اما به هرحال مثل هر حادثه و بحران دیگری، تامین همه انتظارات مردم کار ساده‌ای نیست.»

گرچه ساعات اول بعد از راه‌اندازی کمپ، مردم استقبال چندانی از آن نکرده بودند، اما هنوز به ظهر نرسیده چادرهای کمپ‌ها پر شده و به تعداد اردوگاه‌های اسکان اضطراری اضافه شده است. بخشایش می‌گوید: «خانه‌ها شاید آسیب خیلی زیادی در ظاهر ندیده باشند، اما وقوع پس‌لرزه‌های زیاد، باعث شده تا مردم در خانه نمانند و در چادرها یا ماشین بخوابند. بسیاری از مردم به جای اینکه به کمپ بیایند، می‌خواهند که چادر را از ما تحویل بگیرند و نزدیک خانه و حتی داخل حیاط خانه‌شان چادر بزنند. این موضوع کار را برای ما سخت کرده است.» توزیع پتو، موکت و بسته‌های غذایی به پایان رسیده است و امدادگران به خانواده‌ها کمک می‌کنند تا نایلون‌ها را روی چادرهای اردوگاه بکشند؛ شب کم‌کم از راه می‌رسد و بارندگی و سرما در راه است.

مردم به هم کمک می‌کنند

به جز پتو و اقلام اضطراری‌ای که هلال‌احمر در کمپ‌ها توزیع کرده است، تک‌وتوک وسایلی در برخی از چادرها به چشم می‌خورد. خانواده‌های اسکان داده‌شده در کمپ‌ها مدام در رفت‌وآمد هستند تا تکه‌تکه وسایلی را که می‌توان از خانه‌ها نجات داد، با خود بردارند، اما کسی جرأت ماندن در خانه را ندارد.
«غفار نادری» یکی از افرادی است که به همراه دو خانواده از همسایه‌هایش، در کمپ مدرسه رسالت سر می‌کند. خانه خودش چندان تخریب نشده اما در و دیوار خانه همسایه‌هایش فرو ریخته است. ماشینش در روزهای بعد از زلزله به وسیله‌ای برای حمل اسباب‌واثاث همسایه‌ها تبدیل شده است.

او می‌گوید: «خانه‌ها، حتی خانه‌های نوساز، قابل سکونت نیست. مردم حتی می‌ترسند به خانه برگردند و وسایل باقی‌مانده را یکجا جمع کنند. هر از گاهی با یکی از همسایه‌ها به خانه‌اش می‌رویم، یک‌تکه وسیله ضروری را برمی‌داریم و سریع از خانه خارج می‌شویم. کسی نمی‌داند زلزله بعدی کی قرار است، رخ دهد.»

هرچه به غروب نزدیک‌تر می‌شویم، تعداد افرادی که در مقابل محل استقرار نیروهای امدادی جمع شده‌اند، اضافه می‌شود. خانواده‌هایی که در کمپ‌ها ساکن نشده‌اند برای دریافت چادر و وسایل گرمایشی مقابل در ایستاده‌اند.
«شمس‌الدین اکبرزاده» از اهالی خوی که خانه‌اش دیگر قابل سکونت نیست و به کمپ آمده، می‌گوید: «آنها که قوم‌وخویشی در شهرهای دیگر داشتند، خوی را ترک کرده‌اند. برخی هم در کمپ‌ها مستقر شده‌اند و برخی از مردم هم خودشان در زمین‌های خالی داخل شهر چادر زده‌اند. بعد از زلزله، بسیاری از مردم هم شب‌ها در ماشین می‌خوابند. برای همین پمپ‌بنزین‌های خوی بسیار شلوغ است و باید برای هر بار بنزین‌زدن چندساعت در صف بمانیم. گرچه در ظاهر، بسیاری از خانه‌ها آسیبی ندیده‌اند یا زلزله فوتی نداشته، اما هوا بسیار سرد است و نمی‌توان در این سرما بدون سقفی بالای سر، شب را سر کرد.»
او درباره وضعیت مردم خوی در روزهای بعد از زلزله می‌گوید: «مردم هم ترسیده‌اند و هم نیاز به کمک دارند. ممکن است خشمگین باشند چراکه در آنی، زندگی‌شان را از دست داده‌اند. در این روزها مسئولان زیادی به اینجا رفت‌وآمد داشته‌اند، دعا می‌کنم به وعده‌هایی که داده‌اند عمل کنند تا خانه‌ها دوباره بازسازی شود و زندگی در شهر به حالت عادی برگردد.»

//انتهای پیام

صفر تا صد زلزله غرب ایران/ خوی تنها نمی‌ماند

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.