خانه‌های چادری «وار»

گزارش «شهروند» از روستایی در خوی که زلزله بیشترین تخریب را در آن برجای گذاشته است

روستای «وار»، تکیه داده به منطقه کوهستانی خوی، از روستاهایی است که زلزله در آن تخریب نسبتا زیادی ایجاد کرده است. 95درصد خانه‌های این روستا در زلزله روز شنبه دچار آسیب و خسارت شده و نزدیک به 100خانه این روستا دیگر قابل تعمیر نیست و بنیاد مسکن دستور تخریب آن را صادر کرده است. حیاط هر خانه به محلی برای اسکان هر خانواده تبدیل شده است و مردم روستا با اندک وسایلی که از آوار دیوارها باقی‌مانده، روزگار می‌گذرانند. با جاگیر شدن اغلب خانواده‌ها در چادرهای اسکان، اهالی روستا برای خروج از شرایط اضطراری آماده می‌شوند و به‌دنبال ساختن دوباره خانه‌هایشان هستند.

مرضیه موسوی-شهروند آنلاین؛ سومین روز بعد از زلزله 5.9ریشتری خوی است. حدود 100نفری از مردم روستای وار مقابل ساختمان دهیاری ایستاده‌اند تا چادرهای هلال‌احمر را که تازه از راه رسیده تحویل بگیرند. دهیار روستا، از روی کاغذی که در دست دارد، اسامی افرادی که برای دریافت چادر ثبت‌نام کرده‌اند، می‌خواند و یکی‌یکی چادرها را به آنها تحویل می‌دهد؛ تحویلی که به‌گفته دهیاری و شورای روستای وار، براساس ضرورت هر خانوار اولویت‌بندی شده.

وار تنها یکی از 70روستای خوی است که با وقوع زلزله، دچار خسارت شده و ساکنانش روزهای سردوسختی را پشت‌سر می‌گذارند.

با این‌حال به‌گفته «اصغر پورعباس»، از امدادگران استان آذربایجان غربی که در روستای وار حضور دارد: «یکی از مهم‌ترین چالش‌های روند کمک‌رسانی در زلزله، توزیع درست اقلام اضطراری ازجمله چادر است. طبق تصمیم مدیریت بحران در شهر خوی افرادی که به اسکان نیاز دارند باید به اردوگاه‌ها بروند، اما در روستاها امکان چادر زدن در حیاط خانه‌ها وجود دارد و به همین دلیل چادرها در اختیار مردم قرار می‌گیرد.»

چادرهای هلال‌احمر در هر روستا تحویل دهیاری و شورای‌روستا می‌شود تا با اولویت‌بندی انجام‌شده، آنها را بین خانواده‌هایی که بیشترین نیاز را به چادر دارند، توزیع کنند. برای همین به‌گفته پورعباس، همکاری دهیاری‌ها و شورای‌روستا برای ارزیابی درست و تهیه لیست اقلام اضطراری بسیار اهمیت دارد.

او می‌گوید: «در روستای وار باوجود اینکه میزان خسارت‌ها خیلی زیاد بود و اغلب خانه‌ها غیرقابل‌سکونت هستند، دهیاری و شورای‌روستا همکاری خیلی خوبی با هلال‌احمر داشتند و با تعیین اولویت، روند کمک‌رسانی با نظم و آرامش خوبی پیش رفته است.»

شب‌های سرد

بیش از 1500خانوار در روستای وار سکونت دارند؛ با جمعیتی حدود 6هزار نفر.

«ابراهیم علی‌اکبرلو»، عضو شورای‌روستا درباره میزان خسارت‌های زلزله در وار می‌گوید: «نزدیک به 95درصد از خانه‌های روستا آسیب دیده و 100خانه باید به‌صورت صددرصدی تخریب شود و قابل تعمیر هم نیست. در سه روز نخست بعد از زلزله به هزار خانوار روستا چادر تحویل داده شده و وسایل گرمایشی و پتوهای هلال‌احمر در بین مردم توزیع شده است، اما همچنان در روستا با مشکلاتی روبه‌رو هستیم، ازجمله اینکه برخی از مردم دسترسی به وسایل زندگی خود ندارند و امکان پختن غذا و… برای آنها وجود ندارد.»

لوله‌های بخاری گازی که از در برخی چادرها بیرون زده را نشان می‌دهد و می‌گوید: «اینجا منطقه‌ای کوهستانی و شب‌ها بسیار سرد است. برای همین برخی از مردم برای گرم‌شدن از بخاری گازی استفاده کرده‌اند. 3چادر در این روزها آتش گرفته و می‌دانیم که مشکل گازگرفتگی هم این خانواده‌ها را تهدید می‌کند. نیاز به وسایل گرمایشی و وسایل اولیه زندگی در این روستا خیلی زیاد است.»

 

اهالی خانه‌ها را ترک می‌کنند

دیوار اغلب خانه‌ها فرو ریخته. کوچه و گذری در روستای وار نیست که آوار دیوار در آن به چشم نخورد. روی در خانه‌ها با ماژیک قرمز نوشته شده: «بازدید شد. زلزله».

تعدادی از اهالی مشغول بار زدن وسایل سالم‌مانده از زلزله هستند و خانه خود را تخلیه کرده‌اند. «محمد کوسه‌لو» یکی از اهالی است که آخرین تکه‌های وسایل را هم پشت نیسان می‌گذارد.

او می‌گوید: «در ارومیه یک انبار اجاره کرده‌ایم تا موقتا وسایل را آنجا قرار دهیم. بنیاد مسکن گفته باید خانه را تخلیه کنیم تا کار تخریب آغاز شود، اما خدا می‌داند که تا چه زمانی طول می‌کشد.» به خانه‌ای که در و دیوارش در هم کوبیده شده نگاه می‌کند و می‌گوید: «خدا می‌داند این روستا دوباره کی سرپا می‌شود.»

درست چند خانه بالاتر، سنگ‌های بزرگی از کوه جدا شده و بخشی از دیوار همسایه را تخریب کرده‌اند. دیوارهای نیمه فرو ریخته، در تمام روستا به چشم می‌خورد. عمو محمد می‌گوید: «روند آواربرداری و تخریب خانه خیلی کند است. هر پس‌لرزه یا باد شدیدی که می‌وزد خطر فرو ریختن دیوار در کوچه‌ها وجود دارد. در این 3روز بارها شاهد بودیم که این سازه‌ها فرو ریخته‌اند.»

به همراه فرزندان و همسرش، در حیاط خانه یکی از همسایه‌ها و کنار چادر آنها چادرشان را برپا کرده‌اند. می‌گوید به‌دلیل وجود دام‌ها و احشام، توان رفتن از روستا و ترک کامل خانه را هم ندارند: «کجا می‌توانم بروم؟ برخی از وسایل زندگی‌مان زیر آوار خراب شده و از بین رفته. بیش از هر چیزی ظروف چینی شکسته شده. همینطور تلویزیون و وسایل دیگر، اما دام و احشام برای ما خیلی مهم است. طویله‌ها را با کاهگل ساخته‌ایم و یک زلزله دیگر، می‌تواند همه دیوار و سقف را سر دام‌ها آوار کند و آنها را از بین ببرد. این مشکلی است که همه روستا با آن روبه‌رو هستند و می‌ترسند که همه سرمایه یک عمر زندگی خود را به‌راحتی از دست بدهند. سرمای هوا هم این امکان را نمی‌دهد تا آنها را بیرون از طویله نگه داریم.»

 

مرغ‌های حنایی خاله ملیحه

«خاله ملیحه» کنار ویرانه‌های خانه‌اش آتشی روشن کرده و دستش را گرم می‌کند. همه وسایلش در خانه مانده و چیزی از کاسه‌بشقاب‌ها و حتی لباس‌هایش را نمی‌تواند از زیر خاک‌وآجر بیرون بکشد.

کاپشنی را که همسایه‌ها به او داده‌اند، تنش کرده و از دور به بازی کردن نوه‌هایش نگاه می‌کند. از کل خانه، فقط دری کج‌ومعوج باقی مانده و هیچ.

چادرش را در حیاط خانه یکی از پسرانش دایر کرده و می‌گوید: «خدا را شکر که بلایی سر کسی نیامد و مردم ده سالم هستند.» بعد بلافاصله یاد دختر یکی از اهالی می‌افتد که پا و سرش با فرو ریختن آجرها شکسته بود و حالا مثل دیگر اهالی روستا در چادر زندگی می‌کند. بعد یاد مرغ‌های حنایی‌اش می‌افتد که زیر دیوار حیاط جا ماندند و کشته شدند: «از دار دنیا سه مرغ برایم باقی‌ مانده بود که آن‌هم زیر آوار از بین رفت.»

تقریبا هیچ وسیله‌ای برایش از خانه باقی نمانده. با این‌حال با شرمندگی می‌گوید: «کاش ظرفی داشتم و برایتان شوربا درست می‌کردم.» به‌گفته اهالی روستا، خاله ملیحه با وجود همه سختی‌هایی که می‌کشد، اگر کمکی از دستش بربیاید برای دیگر اهالی روستا انجام می‌دهد و حتی گاهی مواد غذایی که خیران و هلال‌احمر برایش می‌برند را به بقیه می‌دهد.

 

کمک‌های داوطلبانه

داوطلبان و خیران هم دست به‌کار شده‌اند و سروکله‌شان در هر روستا و منطقه زلزله‌زده‌ای پیدا می‌شود.

«یاسر رحمانی»، یکی از خیرانی است که بعد از 15سال به شهر مادری‌اش برگشته تا به خانواده‌های زلزله‌زده کمک کند. او می‌گوید: «مادرم اهل خوی است و من وقتی خبر زلزله را شنیدم بعد از 15سال به اینجا آمدم تا به مردم کمک کنم.»

خودش را از تهران به خوی رسانده و حالا در روستای وار، از مردم و نیروهای هلال‌احمر درباره مهم‌ترین نیازهای مردم زلزله‌زده پرس‌وجو می‌کند. او می‌گوید: «وقتی خبر زلزله را شنیدم، آرام و قرارم را از دست دادم. به همراه تعدادی از کسبه بازار مبلغی پول جمع‌آوری کرده‌ایم و به‌دنبال تهیه اقلام هستیم تا آن را به‌دست مردم نیازمند برسانیم.»

اولین باری نیست که در بزنگاه حادثه و بحران، با دیگر کسبه بازار دست‌به‌دست می‌دهند تا گره از کار مردم آسیب‌دیده باز کنند.

با لبخند، با مردم روستا حرف می‌زند و آنها را دلداری می‌دهد. او می‌گوید: «به شهر خوی سر زدم و بعد از آن به چند روستا رفتم تا اوضاع مردم را از نزدیک ببینم. تامین همه احتیاج‌هایی که کردم اینجا دارند کار ساده‌ای نیست اما براساس اولویت‌هایی که مشخص شده به خانواده‌های نیازمند کمک می‌کنیم.»


با وجود تخریب‌های بالا در روستای وار و جمعیت قابل‌توجه روستا، اینجا یکی از روستاهایی است که کمک‌ها با نظم و هماهنگی انجام می‌شود و به‌نظر می‌رسد به‌زودی تمام اهالی این روستا از امکانات اسکان موقت بهره‌مند شوند. آنچه مردم وار و دیگر روستاها پیگیرش هستند، شروع تخریب خانه‌های آسیب‌دیده و بازسازی‌هاست تا به‌زودی به خانه‌هایشان برگردند.

// انتهای پیام

این مدرسه خانه مردم زلزله‌زده است

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.