رکورد اسکان اضطراری شکست

گزارش «شهروند» از پشت صحنه تلاش شبانه روزی امدادگران در کمپ‌های زلزله زدگان خوی

یک هفته‌ای می‌شود که راهی شهرستان خوی شده‌اند تا به مردم زلزله‌زده امدادرسانی کنند. در این فاصله، تیم‌های عملیاتی مختلفی آمده و رفته‌اند و جای خود را به نیروهای تازه‌نفس داده‌اند. برخی هم حالاحالاها در خوی ماندگار شده‌اند تا کمپ‌های اسکان اضطراری را مدیریت کنند. از شب اول زمین‌لرزه، برف، خیال قطع شدن ندارد؛ گاهی تندوپنبه‌ای و گاهی به شکل دانه‌های تگرگ می‌بارد و شرایط را برای تیم‌های عملیاتی و مردم زلزله‌زده، سخت‌تر می‌کند. در انبار اردوگاهی مدرسه «حکمت» در محله «چهل‌پل» به‌ندرت می‌توان ساعاتی را سراغ داشت که سکوت کامل حکمفرما شود و همه مشغول استراحت باشند؛ حتی ساعات نیمه‌شب که چراغ چادرهای اسکان اضطراری خاموش می‌شود هم صدای رفت‌وآمد امدادگران و تیم‌های عملیاتی به گوش می‌رسد که بارهای از راه رسیده را جابه‌جا می‌کنند یا مشغول تقسیم‌بندی اقلام اضطراری هستند.

مرضیه موسوی- شهروند آنلاین؛ ساعت از دو نیمه‌شب گذشته. کامیون نان بسته‌بندی‌شده تازه از راه رسیده. امدادگران بی‌آنکه کسی آنها را صدا زده باشد، به خط می‌شوند و دست‌به‌دست، بسته‌های نان را گوشه‌ای از سالن مدرسه که حالا به محل دپوی اقلام امدادی تبدیل شده، می‌چینند. خستگی و بی‌خوابی از چهره مسئول انبار می‌بارد. با این حال به زبان آذری قربان‌صدقه اعضای تیمش می‌رود تا هرچه زودتر بار را تخلیه کنند.

«حسین امان‌زاده» از امدادگران آذربایجان شرقی و از شب وقوع زلزله در خوی، به این شهرستان اعزام شده. امدادگران، حسین‌آقا را به خلق‌وخوی خوش می‌شناسند و شوخ‌طبعی. مدیران امدادونجات استان آذربایجان شرقی هم کم از جدیت او در کارومسئولیت‌پذیری‌اش تعریف نمی‌کنند. همه اینها باعث شده تا حسین‌آقا در اردوگاه ماندگار شود. آخرین نفری که شب‌ها در اردوگاه چشمش را می‌بندد، اوست و نخستین نفری که صبح‌ها به سراغ چادر امدادگران می‌رود تا آنها را برای توزیع صبحانه در کمپ‌ها، بیدار کند.

او می‌گوید: «آذربایجان شرقی 5 اردوگاه اسکان اضطراری در محله چهل‌پل شهرستان خوی دایر کرده است. امدادگران ما در روزهای نخست بعد از زلزله، شبانه‌روزی تلاش کردند تا چادرهای اسکان اضطراری را برپا کنند و بسته‌های غذایی 72ساعته، اقلام بهداشتی، و وسایل گرمایشی را در کمپ‌ها توزیع کردند. بعد هم نوبت به سایر اقدامات لازم در اردوگاه‌ها رسید.»

 

کارهای بی‌پایان اردوگاه

می‌گوید اردوگاه، مثل یک موجود زنده نیاز به رسیدگی مداوم دارد و سطح نیازهای مردم در آن، هر روز تغییر می‌کند. کارها، تمامی ندارد و همه اینها زمان کمی را برای استراحت و آسایش تیم‌های عملیاتی باقی می‌گذارد. حسین‌آقا، با این‌حال به جای اینکه از خستگی‌های خودش بگوید، صحبت از ساعات کم‌خوابی امدادگران اردوگاه را به میان می‌آورد.

او می‌گوید: «سه-چهار روز اول بعد از زلزله، بچه‌ها شاید در طول شبانه‌روز دو ساعت هم نمی‌خوابیدند. با یکی از بچه‌ها مشغول صحبت بودم که ناگهان درست کنار من از هوش رفت. کمی آب به‌صورتش زدیم و به او رسیدگی کردیم تا چشم باز کند. بعدا فهمیدم که 58ساعت بی‌خوابی کشیده بود. این بچه‌ها بدون هیچ چشمداشتی در این شرایط سخت، در این سرما به هموطنان خود خدمت می‌کنند و هیچ چیزی پاداش جبران زحمات آنها نمی‌شود.»

از شایعات و اخباری که این روزها در برخی رسانه‌ها به گوش می‌رسد، چیزی ندیده و نشنیده؛ مگر حرف‌هایی که جسته‌وگریخته از زبان دیگران حین کار شنیده باشد: «اصلا وقت این را نداریم که خبری را بخوانیم و اظهارنظری را بررسی کنیم، اما هر قدرنشناسی‌ای از هلال‌احمر به گوش امدادگران می‌رسد، خستگی را در تن‌شان باقی می‌گذارد.»

حسین امان‌زاده، خستگی این روزها را با دیدن بچه‌هایی که در اردوگاه‌ها بازی می‌کنند و می‌خندند در می‌کند. او می‌گوید: «دو روزی در کمپ‌ها، سخت مشغول کار بودیم. توزیع اقلام گرمایشی و بسته‌های بهداشتی و غذایی به پایان رسیده بود. برای بچه‌های کوچک، کلوچه و خوراکی برده بودیم تا کمی حال‌وهوایشان عوض شود. چند ساعت بعد، در اردوگاه مشغول بار زدن اقلام بودیم که یکی از همان بچه‌ها را دیدم که به سمتم می‌آمد. مشت کوچکش را به طرفم گرفت و آن را باز کرد؛ برای قدردانی و تشکر از ما، برایمان تخمه آورده بود.»

این بزرگ‌ترین تجربه هلال‌احمر ایران در برپایی اردوگاه‌های اسکان اضطراری است و پیش از این هلال‌احمر در هیچ حادثه‌ای این تعداد اردوگاه برپا نکرده بود. مرادی‌پور می‌گوید: «در این زمین‌لرزه در مجموع 40 هزار چادر توزیع شده یا در اردوگاه‌های اسکان اضطراری، در اختیار مردم قرار گرفته است. در این زلزله برخلاف تجربه‌های قبلی ما در زمین‌لرزه، دلیل توزیع چادر و برپایی اردوگاه اسکان اضطراری، حمایت روحی روانی از مردم بود، چراکه مردم به‌دلیل پس‌لرزه‌ها ترسیده بودند و از ماندن در خانه خودداری می‌کردند.»

امداد از صبح خروس‌خوان

نمازخانه مدرسه حکمت محله چهل‌پل، جایی است که امدادگران فرصت ساعتی استراحت یا خوردن غذا را در آن به‌دست می‌آورند. ساعت از 12ظهر گذشته و امدادگران هلال‌احمر از توزیع اقلام غذایی به اردوگاه برگشته‌اند. 7نفری دور سفره کوچکی نشسته‌اند و از سر صبح تا این ساعت، تازه فرصتی برای خوردن صبحانه برایشان پیدا شده. صبحانه، تکه‌ای نان، خرما و پنیر است با چایی که از صبح دم شده. «رضا سعادتی»، امدادگر اهل شهرستان اهر می‌گوید: «تازه آمده‌ایم که صبحانه بخوریم. برخی روزها حتی فرصت خوردن سه وعده غذا را هم نداریم.»

با خنده، خاطرات روزهای نخست بعد از زلزله را تعریف می‌کنند که از شدت بی‌خوابی حتی توان حرف زدن هم نداشتند: «ما در زلزله اهر و ورزقان، فولاد آب‌دیده شده‌ایم. به زندگی در شرایط سخت عادت کرده‌ایم.»

او از روزهایی می‌گوید که صبح خروس‌خوان کفش امدادی را به پا می‌کردند و تا 20ساعت بعد، حتی فرصت نشستن و استراحت نداشتند؛ چه برسد به خوابیدن. حتی سرمای استخوان‌سوز این روزهای خوی هم آنها را از پا در نمی‌آورد. او می‌گوید: «شب اول که در خوی بودیم، تندوسریع باید چادر نصب می‌کردیم. در نهایت یکی دو ساعتی وقت خواب و استراحت پیدا کردیم اما خودمان چادر نداشتیم و در فضای باز، بدون سقف و چادر خوابیده بودیم.»

 

همیشه حق با مردم است

«محمد احمدی» را در اردوگاه‌های اسکان اضطراری آذربایجان شرقی به نام «آقای احمدی» می‌شناسند؛ رئیس اداره عملیات هلال‌احمر آذربایجان شرقی که با برپایی 5کمپ اسکان اضطراری، به اسکان مردم زلزله‌زده در روزهای نخست زلزله کمک زیادی کرده است. ساکنان کمپ‌های اسکان، با دیدن آقای احمدی به سراغش می‌روند و در تلاشند تا تلخی‌های روز نخست زلزله را از دلش دربیاورند.

احمدی می‌گوید: «وقتی حادثه‌ای مثل زلزله در چند ثانیه مردم را از خانه و زندگی‌شان دور می‌کند و در این سوز سرما آنها را به زندگی در کمپ و داخل خودروها مجبور می‌کند، نمی‌توان انتظار داشت که مردم خونسرد باشند و خشم را در رفتار خود نشان ندهند، اما ما به‌عنوان عضوی از هلال‌احمر یاد گرفته‌ایم که همیشه به مردم حق بدهیم و در مقابل ناملایمتی‌های دیگران، سکوت کنیم.»

مناطق متاثر از زلزله خوی، به 11منطقه عملیاتی تقسیم شده و علاوه بر استان آذربایجان غربی، 10استان دیگر نیز در عملیات امدادرسانی به مردم زلزله‌زده مشارکت دارند. به‌گفته معاون عملیات سازمان امدادونجات جمعیت هلال‌احمر تا شامگاه شنبه، یعنی دقیقا یک هفته بعد از زلزله، 100اردوگاه اسکان اضطراری در خوی دایر کرده. مرتضی‌مرادی‌پور می‌گوید: «با برپایی اردوگاه‌ شماره ۱۰۰ به‌عنوان آخرین مکان اسکان اضطراری در شهر خوی، عملیات اسکان اضطراری به پایان رسید، اما کمک‌های معیشتی و غذایی با تلاش سازمان داوطلبان و خیریه‌های مردمی تا اطلاع ثانوی ادامه خواهد داشت.»

به‌گفته او، این بزرگ‌ترین تجربه هلال‌احمر ایران در برپایی اردوگاه‌های اسکان اضطراری است و پیش از این هلال‌احمر در هیچ حادثه‌ای این تعداد اردوگاه برپا نکرده بود. مرادی‌پور می‌گوید: «در این زمین‌لرزه در مجموع 40 هزار چادر توزیع شده یا در اردوگاه‌های اسکان اضطراری، در اختیار مردم قرار گرفته است. در این زلزله برخلاف تجربه‌های قبلی ما در زمین‌لرزه، دلیل توزیع چادر و برپایی اردوگاه اسکان اضطراری، حمایت روحی روانی از مردم بود، چراکه مردم به‌دلیل پس‌لرزه‌ها ترسیده بودند و از ماندن در خانه خودداری می‌کردند.»

او با تکیه بر گزارش بنیاد مسکن درباره میزان آسیب‌دیدگی خانه‌های مسکونی می‌گوید: «طبق گزارش‌های بنیاد مسکن، تعداد خانه‌هایی که قابل سکونت نیست و آسیب جدی دیده‌اند کمتر از 2 هزار خانه است. با این‌حال ما 20 برابر بیشتر از میزان اضطراری، شرایط را برای اسکان در چادر فراهم کرده‌ایم.»

// انتهای پیام

خانه‌های چادری «وار»

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

از اینکه دیدگاه خود رو با ما در میان گذاشتید، خرسندیم.