*معصومه اشتیاقی/پژوهشگر محیطزیست
اینکه چرا وضعیت تالاب میانکاله هماکنون به شکلی نگرانکننده درآمده، سوالی کلی است و پاسخ به آن نیازمند اشارهکردن به موارد متعدد در حوزههای مختلف است. با این حال، اگر بخواهیم در این مجال درباره چرایی آن صحبت کنیم، باید به تصمیمات مهمی که در بستر زمان در حوزههای مختلف گرفته شده، اشاره کنیم. متاسفانه در طول سالیان تصمیماتی گرفته شده که حیات تالاب را در معرض خطر قرار داده است. با این حال، خوشبختانه این تالاب وضعیتی بهتر از دیگر تالابهای کشور دارد.
نخستین بار در سال 87 درباره میانکاله مقالهای پیرامون ارزیابیهای اجتماعی این تالاب نوشتم. در آن مقاله به پروژههای صنعتی حاشیه میانکاله که در طول زمان احداث شد، اشاره کردم. این پروژهها در نوار شرقی ساحلی در فاصله کمتر از 5کیلومتر تا ورودی تالاب واقع شدهاند. در حقیقت 10-12 صنعت ازجمله سکوی حفاری شمال، نیروگاه شهید سلیمی که مازوتسوزی در آن مطرح شد، کشتیسازی صدرا و تاسیسات صنعتی منطقه آزاد امیرآباد در حاشیه و در واقع در حریم میانکاله واقع شدهاند. این صنایع حجم انبوهی از باری است که به منطقه تحمیل شده و تاثیراتش را در طول زمان بر حیات میانکاله گذاشته است. مثلا برای ساخت شرکت کشتیسازی مجبور شدند بخشی از تالاب میانکاله را که مردم محلی به نام سکوی زاغمرز میشناختند، به بهانه جادهسازی از بین ببرند. این در حالی است که براساس قانون نباید در محدودههای منتهی به تالابهایی که ثبت جهانی هستند، پروژههای صنعتی ساخته شوند و گسترش پیدا کنند. تصورش برای بازدیدکنندگان غیربومی از منطقه سخت است که در فاصله یک کیلومتری صنایع حاشیه ساحل، تالاب و جزیره میانکاله واقع شده باشد. این پدیده را در هیچ کجای جهان نمیتوان توجیه کرد. آنقدر که کامیون و وسایل نقلیه سنگین با آلودگی صوتی، مازوتسوزی و آلودگیهای محیطزیستی دیده میشود، فکر اینکه در این حوالی تالابی زیستگاه پرندگان و آبزیان است، مشکل است. این صنایع یک حلقه از زنجیرهای است که در کنار هم بر شرایط امروز میانکاله تاثیر گذاشتهاند.
از سوی دیگر، روستاهای اطراف میانکاله و جزیره میانکاله، از نظر اقتصادی و فرهنگی، روستاهای فقیری هستند که متاسفانه مردمان بومی آن هیچ آشنایی و آگاهی از محیطزیست و اهمیت تالاب ندارند. تغییراتی که در اکوسیستم اتفاق افتاده، بهواسطه ناآگاهی مردم محلی است.اغلب این اشخاص برای ارتزاق در تالاب شکار میکنند. این افراد سمومی در تالاب میریختند یا کارهایی میکردند تا شرایط به دام افتادن شکار فراهم شود. همین کارهایی که از روی ناآگاهی توسط افراد محلی صورت گرفته، اکوسیستم تالاب را به هم زده است. مردم محلی و ساکنان روستاهای اطراف تالاب اذعان میکنند دیگر پرندگان مهاجر را حتی در فصولی که انتظار حضور پررنگ آنها میرود، نمیبینند. پرندگان هم بهواسطه تغییرات اکوسیستمی که در تالاب رخ داده، دیگر احساس امنیت نمیکنند و مجبورند از زیستگاه مهم خودشان مهاجرت کنند.
در حوزه کشاورزی هم همینطور؛ بحران آب همه جا هست، در شرق مازندران هم کشاورزان با این مسأله دستوپنجه نرم میکنند. کشاورزان برای تامین آب شالیزارها و زمینهای کشاورزی مسیری را که آب به سمت تالاب میرفت، دستکاری کردند تا به زمینهای کشاورزی و شالیکاریهایشان آب برسانند. نمیتوان از این مسائل به سادگی عبور کرد، چراکه در طول سالیان متمادی تکتک این رویدادها در سایه بیتوجهی سازمانهای ناظر، وضعیت فعلی تالاب را رقم زده است.
بهطور کلی و در نگاهی کلان، در بحث اشتغال و گردشگری در منطقه میانکاله و اطرافش مدیریت پایداری نداشته و نداریم. تمام افرادی که بهعنوان ذینفعان میانکاله میشناسیم، از صیادان و کشاورزان گرفته تا روستاییان و گردشگران و حتی مدیران و تصمیمسازان در ایجا د زنجیرهای از دلایل برای شرایط فعلی میانکاله مسئول هستند و نقش دارند. .