ماجرای فروش میلیونی بستههای آجر و گچ
قاچاقچیان موادمخدر، پس از فروش مواد قلابی، تحت عنوان مامور از خریداران مواد اخاذی میکردند
بستهبندیها کاملا شبیه به مواد بودند. هرکس آنها را از نزدیک میدید، تصور میکرد داخلشان تریاک و هروئین است. اما قاچاقچیان به طرز ماهرانهای سعی در فریب و سرقت از خریداران موادمخدر داشتند. آنها آجر و گچ را به جای مواد میفروختند. با این حال، به همین موضوع نیز قانع نمیشدند و چند متر آن طرفتر، درست بعد از معامله، تحت عنوان مامور پلیس از خریداران مواد اخاذی میکردند. اعضای این باند حرفهای، موادمخدر را در ازای خودروهای مدل بالای سرقتی میخریدند.
سیما فراهانی _ شهروندآنلاین؛ آنها موادمخدر را بهعنوان تست، در اختیار خریداران قرار میدادند تا بتوانند بهراحتی فریبشان دهند. تبهکاران با همین ترفند عجیب توانستند چندین خریدار موادمخدر را سرکیسه کنند. اما آنها درنهایت به جرم سرقت خودرو دستگیر شدند و وقتی ماموران در مخفیگاهشان تجهیزات پلیسی و بسته آجر و گچ را پیدا کردند، به این جرم عجیب خود نیز اعتراف کردند. سردسته این باند حرفهای در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» از جزئیات این سرقتها میگوید:
به چه جرمی دستگیر شدی؟
ما به جرم سرقت خودرو دستگیر شدیم. هنگام تردد با خودروی سرقتی ماموران ما را شناسایی و دستگیر کردند.
با خودروهای سرقتی چه کار میکردید؟
خودروهایی را که سرقت میکردیم، به مرز میبردیم و به جای آنها موادمخدر میگرفتیم.
موادمخدر را چطور به تهران میآوردید؟
آنها را داخل خودروهایمان جاسازی میکردیم و به تهران میآوردیم تا توزیع کنیم.
یعنی فقط برای خرید و توزیع موادمخدر، سرقت میکردید؟
بله، خودروها را بهخاطر همین مسأله سرقت میکردیم، چون نمیتوانستیم با خودروهای سرقتی تردد کنیم. مالخری هم برای فروش این خودروها نداشتیم. آنها را سرقت میکردیم تا به قاچاقچیان بدهیم و در ازایش موادمخدر بگیریم.
ماجرای بستههای آجر و گچ چیست؟
این بستهبندیها کاملا شبیه به مواد هستند. گچها را به جای هروئین و آجر را به جای تریاک میفروختیم. در واقع ترفندی بود برای فریب خریداران موادمخدر.
بیشتر توضیح بده؟
ما وقتی موادمخدر را از مرز به تهران میآوردیم، آنها را نمیفروختیم و فقط برای تست به خریداران موادمخدر نشان میدادیم. بعد از شناسایی خریداران، مواد واقعی را به آنها نشان میدادیم. وقتی معامله جور میشد، بسته آجر و گچ را در ساک جاسازی میکردیم. درست شبیه بستههای هروئین و تریاک؛ در قسمت رویی مواد واقعی را میگذاشتیم و در قسمت زیرین، همگی آجر و گچ بودند.
قاچاقچیان چطور به این سادگی فریب میخوردند؟
چون در ابتدا مواد مرغوب را به آنها نشان میدادیم، حرفمان را باور میکردند. سر قرار نیز آنقدر بازارگرمی میکردیم که خریداران تصور میکردند این مواد مرغوب را با قیمت مناسب میخرند. اکثرشان فریب میخوردند و بدون اینکه کاملا بستهها را چک کنند، این معامله را انجام میدادند.
اگر مواد قلابی میفروختید، پس چرا از آنها اخاذی میکردید؟
ما یکسری تجهیزات پلیسی برای اخاذی خریده بودیم، چون نمیخواستیم به همان پول بسنده کنیم. خریداران را مورد اخاذی قرار میدادیم و برای قسمت دوم نقشهمان گروه بعدی وارد عمل میشد. گروه دوم کمی پایینتر از محل قرار میایستاد. بعد از پایان معامله به همدستانمان خبر میدادیم که خودروی خریداران با این مشخصات تا دقایقی دیگر عبور خواهد کرد. آنها هم در نقش پلیس و با تجهیزات، جلوی خودروی قاچاقچیان را میگرفتند. در بازرسی از خودرو مواد قلابی و حتی مواد غیرقلابی را که روی ساک بود، پیدا میکردند. بعد هم از قاچاقچیان باج میگرفتند تا دستگیرشان نکنند. ناگفته نماند که همان مقدار مواد واقعی را که به آنها فروخته بودیم هم از این طریق پس میگرفتیم. این کار را میکردیم چون میدانستیم آنها به هیچ عنوان نمیتوانند شکایت کنند و به راحتی میتوانستیم پولدار شویم.
سابقهدارید؟
ما همگی سابقهدار هستیم. قبلا چندبار به جرم سرقت دستگیر شده بودیم. این بار هم به جرم سرقت خودرو دستگیر شدیم، ولی بهخاطر کشف آجرها و تجهیزات پلیسی، راز سرقتهایمان از قاچاقیان نیز برملا شد.