روزنامه های امروز به بررسي تغيير دبير شوراي عالي فضاي مجازي ، نارسایی کلیوی، آخرین بازمانده سه قلوهای «ایران» ، پاسخ منفی تهران به ایده مذاکره مستقیم، توسعه سلاحهای استراتژیک بومی از جمله انواع موشکهای بالستیک کلاف سردرگم نیمکت تیم ملی و… پرداخته بودند
به گزارش شهروند آنلاین؛ چشمانداز دلار در سال آینده در صدر توجه و تحلیل برخی از مطبوعات بود. روزنامه های امروز همچنین به بررسي تغيير دبير شوراي عالي فضاي مجازي ، نارسایی کلیوی، آخرین بازمانده سه قلوهای «ایران» ، پاسخ منفی تهران به ایده مذاکره مستقیم، توسعه سلاحهای استراتژیک بومی از جمله انواع موشکهای بالستیک کلاف سردرگم نیمکت تیم ملی و… پرداخته بودند. با هم مروری داریم به برخی از این عناوین؛
دلار راهحل دارد؟
روزنامه وطن امروز: روند رشد قیمت دلار در بازار آزاد در روزهای اخیر غیرمنطقی است. بانک مرکزی با این استدلال که این نرخها غیر واقعی است، برای کنترل بازار اقدام به ایجاد «مرکز مبادله ارز و طلای ایران» کرد؛ مرکزی که در آن تمام نیازهای واقعی ارز تامین میشود و میتوان امیدوار بود با تعمیق این بازار در بلندمدت شاهد کاهش قیمت ارز باشیم. نکته قابل توجه اینجاست که هم اکنون عنان قیمت دیگر کالاها به دست همین نرخهای موهوم افتاده و مردم از این بابت تحت فشار هستند. با این تفاسیر چشمانداز دلار در سال آینده با ثبات است. البته در کنار مرکز مبادله باید به مسائل دیگری مانند افزایش درآمدهای ارزی با اجرایی شدن و توسعه تفاهمهای بینالمللی، اجرایی کردن پیمانهای پولی چندجانبه و پیادهسازی قانون مالیات بر سوداگری اشاره کرد. در صورتی که دولت در این 3 موضوع به توفیق برسد، سرعتگیرهای مناسب و بلندمدتی برای نرخ دلار ایجاد خواهد کرد. * تأثیر انتظارات بر موج افزایش نرخ ارز مطالعات اقتصادی و تجربیات داخلی و جهانی نشان میدهد افزایش قیمت در یک بازار به صورت دامنهدار، جریان خودافزا و صعودی را به وجود میآورد، زیرا استمرار روند صعودی قیمت، طیف بیشتری از افراد را متوجه آن بازار کرده و آنها را متوجه امکان کسب سود از این بازار میکند. در صورتی که بازار مذکور، بازاری باشد که بهای سایر کالاها و خدمات را تحت تاثیر قرار دهد، این جریان خودافزا، تشدید خواهد شد. اوضاع این روزهای بازار ارز ایران اینگونه است. از شهریور که ناآرامیهایی در سطح کشور به وجود آمد، بازار ارز از حالت ثبات به سمت التهاب رفت و با ادامهدار شدن این التهاب، تقاضای سوداگری و تقاضای ناشی از حفظ ارزش دارایی ورود وسیعتری به بازار ارز پیدا کرد؛ نتیجه تشدید ورود به بازار ارز، رشد بیشتر نرخ و تشدید انتظارات تورمی بود.
«پیروز» در بیمارستان
روزنامه ایران:دیروز جامعه ایرانی چشمنگران تنها یوز بازمانده از پروژه تکثیر در اسارت شد. یوزپلنگ نماد محیط زیست ایران است و پیروز به یکی از نمادهای اجتماعی جامعه ایرانی تبدیل شده است. حالا نارسایی کلیوی، آخرین بازمانده سه قلوهای «ایران» و «فیروز» را به بیمارستان کشانده تا نگاههای نگران افکار عمومی به بیمارستان دامپزشکی مرکزی در تهران خیره شود.پیروز آنطور که «غلامرضا ابدالی» مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش به «ایران» میگوید با نارسایی کلیوی و مشکل در دستگاه گوارش به دنیا آمد. این نارسایی پیش از این یکی از سه توله را از «ایران» و «پیروز» در پارک ملی توران (محل اجرای پروژه تکثیر در اسارت) گرفت. توله دوم هم قربانی شیردهی اشتباه شد. آن روزها برخی از منتقدان اعلام کردند سزارین پیروز اشتباه بود و همین اشتباه باعث شد تا تولهها با نارسایی در برخی از اعضای داخلی بدن خود به دنیا بیایند. این موضوع هرگز نه رد شد نه اثبات! تا نخستین سزارین یوزپلنگ در جهان به یکی از ابهامات پروژه تکثیر یوز در اسارت در ایران تبدیل شود. در نهایت مرگ دو توله باعث شد تا سازمان حفاظت محیط زیست پیروز را از توران به «پردیسان» بیاورد و علیرضا شهرداری نگهبان و پرستار 24 ساعته پیروز شود. چندی پیش بود که عکسی از پیروز با گردنبند الیزابت در فضای مجازی چرخید و موجی از نگرانی را برای این گونه در معرض انقراض به وجود آورد. خبرها حاکی از استفاده پماد آنتی هموروئید برای پیروز بود. آن روز «حسن اکبری»معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست به «ایران» گفت: پیروز، هیچ مشکل خاصی ندارد و حالش خوب است. اکبری در پاسخ به این نکته که گفته میشود پیروز در حال حاضر دچار بیماری یبوست است و همچنین داروی آنتی هموروئید برای او تجویز میشود، میگوید: پیروز هیچ بیماری ندارد. بارها گفته ایم که پیروز به دلیل اینکه از ابتدا، دارای سیستم ایمنی ضعیفی بود، به مقدار زیاد حساس است و غالباً دستگاه گوارش او مشکل پیدا می کرد و گاه به دلایل دیگر تحت درمان قرار می گرفت. اما اکنون شرایطش خوب است و مشکل خاصی ندارد.
بازنگری دولت در فیلترینگ اینترنت
روزنامه آرمان امروز: با اعلام رسمي تغيير دبير شوراي عالي فضاي مجازي، متن حکم سيد ابراهيم رييسي براي سيد محمد آقاميري منتشر شد. حکمي که در آن بر بازنگري در سياستهاي مسدودسازي فضاي مجازي با تأکيد بر ارزشهاي ديني و انقلابي و توجه به اقتضائات نوين فضاي مجازي تاکيد شده است. همچنين در اين حکم که در آن از تاکيد بر حمايت از اقتصاد ديجيتال تا صيانت از کاربران و ديپلماسي تعامل نکاتي به ميان آمده است، تاکيد شده: تحقق دولت هوشمند و حکمراني فناورانه و مبتني بر «داده» به منظور بسط عدالت و شفافيت. ارتقاي مشارکت اجتماعي و تسهيل زندگي مردم از طريق توسعه خدمات هوشمند ديجيتال. تکميل و توسعه شبکه ملي اطلاعات.تقویت کننده شنوایی دستگاه های تقویت کننده صدای شخصی دیجیتال قابل شارژ… تقويت سياستهاي صيانت از حريم خصوصي کاربران و امنيت سايبري. توجه ويژه به اقتصاد ديجيتال و رشد سهم آن در اقتصاد و توليد ملي. بازنگري در سياستهاي مسدودسازي فضاي مجازي با تأکيد بر ارزشهاي ديني و انقلابي و توجه به اقتضائات نوين فضاي مجازي. مواجهه هوشمندانه با فرصتها و تهديدهاي فضاي مجازي با رويکرد بسط فرهنگ ايراني.
سرباز نجاتبخش
روزنامه اعتماد:بالگرد يك بار مينشيند و دوباره بلند ميشود… پنجشنبه چهارم اسفند ماه سال جاري حميد سجادي، وزير ورزش و جوانان كشور با بالگردي كه حامل او و هيات همراهش بود در ورزشگاهي در شهر «بافت» كرمان درست هنگام نشستن و درحالي كه ارتفاعش را كاهش داده بود، دچار سانحه شد و عملا سقوط كرد. پس از آن وزير ورزش دچار «خونريزي مغزي» و در بخش ICO بيمارستان «باهنر» بستري شد. اسماعيل احمدي، مديركل حوزه رياست وزارت ورزش نيز جانش را در اين حادثه از دست داد. گزارشهاي اوليه حاكي از آن بود كه اكثر مديراني كه در اين بالگرد حضور داشتند دچار شكستگي دست و پا شده بودند. محمد حسيني، معاون پارلماني رييسجمهور روز حادثه براي عيادت از حال وزير ورزش و مصدومان حادثه به كرمان سفر كرد و درباره حال مصدومان اعلام كرد: «همه كساني كه در بالگرد بودند به نوعي آسيب ديدند اما حال مصدومان نسبتا مساعد است و در شرايط بهتري هستند.»اين درحالي است كه بامداد ديروز وزير ورزش از بيمارستان باهنر كرمان به يكي از بيمارستانهاي تهران منتقل شد. همچنين محسن معتمدكيا، مدير روابط عمومي وزارت ورزش و ايمان روحانيمنش، مدير تشريفات وزارت ورزش و جوانان پس از انتقال به تهران، براي ادامه روند درمان در بيمارستان بستري شدند. گفتني است كه براساس اخبار منتشر شده اين بالگرد يك بار مينشيند و سپس دوباره بلند ميشود كه موقع نشستن دچار چنين حادثهاي ميشود. اين هليكوپتر (بالگرد) متعلق به جمعيت هلالاحمر بود و به گفته رييس سازمان هوايي اين بالگرد در سامانه سازمان ثبت نشده بود. پيش از اين حادثه پيرحسين كوليوند، رييس جمعيت هلال احمر عنوان كرده بود: «10 بالگرد هلالاحمر به دليل كمبود اعتبار تعميرات اساسي زمينگير شده است.»يكي از افرادي كه در لحظه سقوط بالگرد آنجا بوده به «اعتماد» ميگويد: «بالگرد در لحظه سقوط دچار «نقص فني» و واژگون شد. در آن لحظه همهمهاي برپا بود.»
پاسخ منفی تهران به ایده مذاکره مستقیم
روزنامه تجارت:طی ماههای اخیر، کشورهای غربی سطحی قابل توجه از فشار را بر ایران اعمال کرده تا تهران را وادار به تسلیم در برابر خواستههای خود کنند. بر خلاف خواست آمریکا و کشورهای اروپایی، جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر باور به راهحل دیپلماتیک، همچنان بر عدم ورود به مذاکره مستقیم بر واشنگتن تاکید میکند.به گزارش تجارت، در تایید این موضوع، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در گفتوگویی با خبرگزاری اسپوتنیک به تشریح مناسبات ایران و روسیه، وضعیت برجام و … پاسخ داد. کنهانی در این گفتگو تاکید میکند: همان طور که مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کردند، روابط و همکاریهای نظامی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران و روسیه، مسبوق به آغاز بحران نظامی در اوکراین است. بنابراین ارتباط دادن یا تلاش برخی طرفها برای مرتبط کردن همکاریهای دفاعی و نظامی ایران و روسیه با موضوع جنگ در اوکراین یک اقدام سیاسی انحرافی است و برای ایجاد انحراف در اذهان مردم منطقه و افکار عمومی است.وی افزود: جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده در ارتباط با جنگ در اوکراین هیچگونه تسلیحات و تجهیزاتی برای استفاده در جنگ در اوکراین به هیچ طرفی از جمله به روسیه نداده است.ما همکاریهای دفاعی دو کشور را همکاریهای متعارفی میدانیم که در ضدیت با هیچ کشور دیگری تعریف نشده است. در ارتباط با جنگ اوکراین هم، تهران همواره موضع خود را به طور صریح اعلام کرده است. ما معتقد به ضرورت توسل به راهکار سیاسی برای پایان دادن به جنگ اوکراین هستیم. استمرار جنگ به نفع هیچ کدام از طرفها، به نفع صلح و امنیت در منطقه و در سطح بینالمللی نیست.
توان تهاجمی ما را روز حادثه خواهید دید
روزنامه جوان:فرمانده نیروی هوافضای سپاه یک هشدار سخت و دقیق به دشمنان داد: «توان تهاجمی ما را روز حادثه خواهید دید». این پیام البته مخاطب خاص دارد، زیرا سردار در همین سخنان نشان داد که قدرت ایران قرار نیست همه را بترساند: «برد موشکهای ما به احترام اروپا ۱۶۰۰است، پس احترام خود را حفظ کنند». اما آن مخاطب خاص که یک ماه پیش مانور مشترک با امریکا برگزار کرد، چند روز دیگر نیز قرار است مانوری گسترده با شبیهسازی حمله به تأسیسات هستهای ایران انجام دهد. این مانور میتواند چند هدف داشته باشد، اول انتقال توجهات از خیابانهای انباشته از معترضان صهیونیستها به خارج، و دوم ادامه جنگ ترکیبی علیه ایران با محور بحرانزایی اقتصادی و سیاسی. اما خنثیسازی این مانور و این هیاهوها علاوه بر آنکه زودتر در سخنان فرمانده هوافضای سپاه داده شد: «هایپرسونیک ما را اگر باور هم نکردند، روز حادثه خواهند دید»، سالها پیش نیز در هشدار رهبر معظم انقلاب نمود یافت: «اگر اسرائیل غلطی بکند، تلآویو و حیفا را با خاک یکسان میکنیم». ما حادثه نمیآفرینیم، اما از حادثه نیز نمیترسیم و برای آن آمادهایم.تهدیدات مقامات درمانده رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران که گفته میشود با هدف فرافکنی از اختلافات داخلی و پیشگیری از تشدید گسلهای داخلی این رژیم صورت میگیرد، هر از گاهی به سطح رسانهها میآید و آنها از تهدید نظامی جمهوری اسلامی ایران سخن به میان میآورند. همین چهارشنبه گذشته بود که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی باز هم به طناب پوسیده تهدید علیه ایران متوسل شد و به بهانه آنچه او «جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی» نامید، ایران را به اقدام نظامی تهدید کرد. دیروز، اما فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بی آنکه پاسخی به این سگ هار امریکاییها در منطقه بدهند، ارباب او را به طور غیر مستقیم خطاب قرار دادند و تأکید کردند با توسعه سلاحهای استراتژیک بومی از جمله انواع موشکهای بالستیک، کروز، پهپادهای تهاجمی و اکنون موشک مافوق صوت هایپرسونیک، نه تنها دنبالههای منطقهای او که ماشین جنگی امریکا را در منطقه از کار انداخته و بی خاصیت کردهاند.
کلاف سردرگم نیمکت تیم ملی
روزنامه خراسان:فدراسیون فوتبال پس از پایان همکاری با کارلوس کی روش سرمربی سابق تیم ملی هنوز جانشین او را انتخاب نکرده و این در حالی است که تیم ملی ایران باید در تعطیلات نوروزی دو دیدار دوستانه با عراق و روسیه انجام دهد. حالا چند روزی است فدراسیون فوتبال به تکاپو افتاده تا سرمربی جدید تیم ملی را انتخاب کند و بنا به گفته علوی،مدیر روابط عمومی فدراسیون فوتبال قرار است پیش از 28 اسفند ماه که تمرینات تیم ملی آغاز خواهد شد، سرمربی جدید یوزها انتخاب شود. وعده ای که باید دید این بار به تحقق می انجامد یا بلاتکلیفی نیمکت تیم ملی همچنان ادامه خواهد داشت . از این رو اواخر هفته گذشته فدراسیون فوتبال و برخی منابع خبری نام چندین مربی ایرانی و خارجی را منتشر کردند که گزینه های هدایت تیم ملی هستند. ابتدا یک فهرست 7 نفره اعلام شد که پنج مربی ایرانی و دو مربی خارجی در آن قرار داشت و سپس اعلام شد از دو مربی وطنی دیگر هم برنامه خواسته اند. در حالی که بازار بحث و تحلیل درباره گزینه های سرمربیگری تیم ملی داغ بود روز گذشته دو نفر از کاندیداهای سرمربیگری انصراف دادند تا نگرانی درباره آینده نیمکت تیم ملی وارد مرحله تازه ای شود. روز گذشته امیر قلعه نویی که از او به عنوان گزینه اصلی جانشینی کارلوس کی روش یاد می شد و حتی می گفتند با فدراسیون فوتبال به توافق اولیه رسیده است، با انتشار یک رشته استوری از پذیرفتن هدایت تیم ملی انصراف داد و حتی با نام بردن از یحیی گل محمدی سرمربی پرسپولیس که بین گزینه های سرمربیگری تیم ملی نبود، به صورت ضمنی از فدراسیون فوتبال بابت نبود گل محمدی و چند مربی موفق دیگر در بین گزینه ها انتقاد کرد. چند ساعت پس از انصراف قلعه نویی، مهدی تارتار سرمربی ذوب آهن و دیگر گزینه هدایت تیم ملی هم از پذیرفتن این مسئولیت انصراف داد اما از امیر قلعه نویی درخواست کرد که از تصمیم اش صرف نظر کند. در حالی که بازار انصراف داغ بود، حسین فرکی سرمربی سابق تیم ملی اولین مربی بود که به درخواست فدراسیون فوتبال لبیک گفت و برنامه هایش را ارائه داد. او در گفت و گویی کوتاه ضمن تایید ارائه برنامه هایش گفت:« دوست دارم به تیم ملی فوتبال کمک کنم و اگر کاری از دستم برآید برای تیم ملی انجام دهم.»
عنصر غربگرا عاشق دستگاه قضایی صهیونیستها شد!
روزنامه کيهان:متهم پرونده جعل نظرسنجی به نفع آمریکا، برای تخطئه نظام جمهوری اسلامی، از رژیم صهیونیستی تمجید کرد.عباس عبدی در گفتوگو با «جماران» اظهار داشت: مطلبی را درباره حکومت اسرائیل میخواندم. اعرابی که در اسرائیل هستند، بیشتر از همه به دیوان عالی اسرائیل اعتماد دارند. دیوان عالی یعنی بالاترین مرجع قضایی اسرائیل و اتفاقاً نتانیاهو به دنبال آن است که اختیارات دیوان عالی را محدود کند. این به معنای آن است که در جوامع مدرن(!)، بالاترین مرجع قدرتشان نهادهای قضایی است. چرا؟ به این دلیل که آنها استقلال دارند و استقلالشان نیز حفظ میشود. به محض آنکه بین مردم به عنوان یک طرف قرارداد و حکومت طرف دیگر قرارداد اختلافی به وجود میآید، مرجع رسیدگی به اختلافات دستگاه قضایی آنهاست. دستگاه قضایی اسرائیل با همه قوانین احتمالا تبعیضآمیز، آن قدر استقلال دارد که اعراب اسرائیل به نهاد قضایی بیشترین اطمینان را دارند تا سایر نهادها.عبدی توضیح نداده که منبع مورد اشارهاش کجا بوده و چگونه توانسته یک رژیم ذاتا اشغالگر و جنایتکار را که هماینک درباره از دست رفتن استقلال دستگاه قضایی شاهد اعتراضات و هشدارهای گسترده صهیونیستهاست، قابل اعتماد (آن هم برای اعراب) معرفی کند؟!وی همچنین به جماران گفته است: ماهیت حکومت برآمده از انقلاب، یک ماهیت حکومت «کارگزاری/ کارفرمایی» بوده است. وقتی که شما قانون اساسی را مینویسید و رأی میدهید تا عدّهای بروند و در جایگاهی قرار بگیرند، به معنای آن است که آنها کارگزار شما هستند. وقتی که این فرد کارگزار است، باید تابع مردم باشد. اما تعبیر و تعریفی که اکنون حکومت از خودش دارد این نیست. حکومت از خودش تعبیر «هادی» و هدایتکننده دارد. حکومت خودش را هدایتکننده و مردم را هدایت شونده میداند. به لحاظ تحلیلی، شکلگیری این نوع حکومتها به این معنا است که شکافی بین دولت و ملت شکل میگیرد.
قلعه نوعی دست فدراسیون را خواند!
روزنامه اطلاعات:با اعلام اسامی مربیان مد نظر فدراسیون فوتبال برای سرمربیگری تیم ملی، این ماجرا وارد چرخه تازهای شد و باید منتظر بود و دید در نهایت بعد از جلسه هیأت رئیسه، چه کسی سرمربی تیم ملی خواهد شد. البته نام چند مربی خارجی هم مطرح است که هنوز فدراسیون واکنش رسمی به صحت این ادعا نشان نداده است.جذب مربی خارجی به دلیل غیر شفاف بودن پرداختها و اینکه چند درصد از کل قرارداد به مربی خواهد رسید و چند درصد بین دلالان رسمی و غیر رسمی پخش خواهد شد برای کسانی که دنبال منافع مالی هستند جذابتر است ولی با توجه به ناکامی کی روش در جام جهانی، طرفداران مربی داخلی بیشتر است.فدراسیون فوتبال هم با اشراف به این موضوع اسامی ۵ مربی ایرانی را اعلام کرد تا از بین آنها یکی سرمربی تیم ملی بشود. هرچند با کنارهگیری روز گذشته امیر قلعه نوعی و مهدی تارتار این تعداد به ۳ نفر کاهش یافت.با نگاهی به اسامی این افراد که همگی از مربیان خوب و با سابقه فوتبال ما هستند میتوان متوجه شد که فدراسیون برای پاک کردن مهر بی تدبیری که پس از شکست پروژه «کیروش» در جام جهانی روی پیشانی اش خورد راهکاری را در پیش گرفته است که در هر صورت برای فدراسیون برد برد خواهد بود.هر ۵ مربی اسامی شناخته شده و خوشنام فوتبال ما هستند ولی هرکدام شرایطی دارند که در تیم ملی به مشکل خواهند خورد و فدراسیون فوتبال با علم به این موضوع این نفرات را انتخاب کرده است.حسین فرکی با اینکه مربی با تجربهای است ولی هیچگاه در قامت سرمربی شش دانگ در فوتبال ما حتی در سطح باشگاهی مطرح نبوده است و اوج موفقیت او در یک بازه زمانی کوتاه در سپاهان بود که تداوم نداشت و چند سالی است که از فوتبال دور بوده و با فضای این روزها بیگانه است.جواد نکونام با اینکه مربی جوان و موفقی است ولی با حواشی متعددی که در چند هفته اخیر داشت و استعفایی که در اوج مسابقات تیم فولاد در لیگ قهرمانان آسیا داد، ناگهان مخالفان زیادی در بین هواداران فوتبال پیدا کرد و محبوبیت گذشته را از دست داد و حتی بعضی کارشناسان انتخاب وی از طرف فدراسیون در بین نامزدهای سرمربیگری تیم ملی را عجیب دانستند.
احضار روح هیتلر در جشنواره برلین
روزنامه جام جم:وقتی در ۲۹ ژانویه ۲۰۲۰ هفتهنامه معتبر دیزایت افشا کرد که آلفرد باوئر، بنیانگذار و نخستین دبیر جشنواره فیلم برلین که از ۱۹۵۱ تا ۱۹۷۶ به مدت ۲۵ سال این سمت را تا زمان بازنشستگی خود برعهده داشت، یک مورخ فیلم نبوده و اسناد بهدستآمده از اوایل دهه ۱۹۴۰ میلادی تصریح دارد که او یکی از اعضای فعال حزب ناسیونالیسم سوسیالیسم آلمان تحت هدایت آدولف هیتلر بوده و همچنین از اعضای بلندپایهموسسهرایشفیلم (Reichsfilmintendanz) از زیرمجموعههای بخش فیلم وزارت پروپاگاندا (تبلیغات) نازیها بهشمار میآمده، ناگهان کلیت این جشنواره آنهم در آستانه برگزاری هفتادمین دوره خود زیر علامت سؤال رفت.اگرچه این واقعیت را ولفگانگ بکر (نویسنده و سینماگر آلمانی و سازنده فیلمهایی همچون خداحافظ لنین) در کتاب خود تحت عنوان «فیلم و حکومت» در سال ۱۹۷۳ نیز بیان کردهبود و آلفرد باوئر که در آن زمان دبیر جشنواره برلین بود را به همکاری با دستگاه تبلیغاتی هیتلر و گوبلز و همچنین عضو گروه ضربت حزب نازی آلمان معروف به «پیراهنقهوهایها» متهم کرد اما متاسفانه در آن زمان این افشاگری بکر در پردهای از سانسور باقی ماند و همچنان آلفرد باوئر به ریاست خود بر یکی از قدیمیترین جشنوارههای جهانی ادامه داد و حتی پس از بازنشستگی هم از سال ۱۹۸۶ جایزهای تحت عنوان جایزه آلفرد باوئر به بهترین فیلم جشنواره که دیدگاههای نوینی را در دنیای سینما مطرح کند اعطا میشد که این جوایز نیز به مدت ۲۵ سال تا ۲۰۲۰ و دوره هفتادم این جشنواره ادامه داشت تا اینکه حدود ۲۰ روز قبل از برگزاری این دوره از جشنواره افشاگری نشریه دیزایت، آبپاکی را روی دست همه ریخت که جشنواره محبوبشان تاکنون درواقع با تفکرات فاشیستی و نژادپرستانه اداره میشدهاست!
سرنوشت مبهم ۲۳ هزار ماشین ایرانخودرو
روزنامه فرهیختگان:طی سالیان اخیر و در پی جهشهای قیمتی متعدد بازار خودرو در وضعیتی قرار گرفته که بهواسطه قیمتگذاری دستوری هم انگیزه خودروساز جهت افزایش کیفیت یا تولید کاهش یافته و هم تقاضای سفتهبازانه و نگاه سرمایهای به این محصول افزایش یافته است. البته واضح است که کلاف پرپیچوخم صنعت خودرو سرنخهای زیاد داخلی و خارجی دارد، اما یکی از مهمترین آنها همین قیمتگذاری دستوری است. نتیجه این موضوع نیز چنان شده که بهدلیل عدمانگیزه خودروساز برای افزایش تولید نهتنها عطش سمت تقاضا کاهش نیافته، بلکه ساختار مالی خودروسازان نیز دچار چالش شده است. برای مثال در بررسی صورتهای مالی ششماهه گروه ایرانخودرو، صریحا ذکر شده که از محل اختلاف بهای تمام شده و قیمت تکلیفی، این شرکت برای تولید 263 هزار دستگاه خود متحمل زیان 13 هزار و 286 میلیارد تومانی شده که براساس مفاد ماده 90 قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44، دولت مکلف به پوشش این زیان از راه بخشودگی مالیاتی یا پرداخت نقدی است. البته موضوع قیمتگذاری دستوری زمانی غیراقتصادیتر میشود که بدانیم براساس نظر کارشناسان، دولت میتوانست با کنارگذاشتن قیمتگذاری دستوری، طی سال 1396 تا امروز و از محل مالیات بر ارزش افزوده، مالیات بر عملکرد و مالیات بر سود سهام خودروسازان حدود 92 هزار میلیارد تومان درآمد داشته باشد که مجموعا چوب دوسر ضرر برای دولت، قصه پرغصهای را برای این صنعت خودرو و کیفیت غمانگیز محصولات مورد استفاده مردم رقم زده است.
جدال با آتش در بهار
روزنامه همشهری:ساختمانی10طبقه در خیابان بهار که پیش از این پلمب، اما پلمب آن شکسته و به انبار تبدیل شده بود دچار آتشسوزی شد تا آتشنشانان پایتخت را راهی عملیاتی سخت و نفسگیر کند. در جریان عملیات اطفای این حریق گسترده یکی از آتشنشانان به شهادت رسید.به گزارش همشهری، ساعت 10:22 دیروز(شنبه) به آتشنشانی تهران خبر رسید که ساختمان شماره153 واقع در خیابان بهار که 10طبقه دارد دچار آتشسوزی شده است.اولین گروه از آتشنشانان در زمانی کمتر از 4دقیقه توانستند خود را به محل حادثه برسانند. بررسیهای اولیه از گستردگی این حادثه حکایت داشت و نشان میداد آتشسوزی در طبقات زیرین ساختمان رخ داده است. به همین دلیل آتشنشانان از ایستگاههای دیگر نیز همراه با نردبان هیدرولیکی، خودروی حامل تجهیزات تنفسی و تانکر آب خود را به محل حادثه رساندند و شمار ایستگاههای اعزامی به 6رسید.سیدجلال ملکی، سخنگوی آتشنشانی تهران که در محل وقوع حادثه حضور داشت در اینباره به همشهری گفت: با حضور آتشنشانان در محل، مشاهده شد که این ساختمان دارای 7طبقه روی زمین و 3طبقه زیر سطح زمین است و آتشسوزی در طبقات زیرین اتفاق افتاده است و همین موضوع عملیات اطفای حریق را با دشواری مواجه کرده بود. با وجود این عوامل آتشنشانی همزمان با قطع جریان گاز و برق محل با تقسیم شدن به 2گروه عملیات خود برای اطفای حریق و نجات افراد را آغاز کردند.عملیات اطفای حریق در شرایطی آغاز شده بود که آتشنشانان هنوز بهدرستی نمیدانستند که چه وسایلی در آتش میسوزد اما آنطور که ساکنان محل میگفتند در طبقات پایین تعداد زیادی صندلی و باتری قرار داشت.سخنگوی آتشنشانی تهران درباره ادامه عملیات گفت: یک گروه از آتشنشانان در همان دقایق اولیه 10نفر را که در طبقات بالایی ساختمان حضور داشتند از میان دود و شعلههای آتش نجات داده و به فضای باز منتقل کردند و همزمان گروه دیگر از آتشنشانان نیز خود را به کانون حریق در زیرزمین این ساختمان قدیمی رسانده و عملیات خود برای خاموش کردن آتش را آغاز کردند.
چیزی نظیر آتش در جانم پیچید
روزنامه شرق:کتک خوردیم. طالب جوری میزد تا نتوانیم زخممان را به دنیا نشان دهیم. هر بار که از خانه بیرون میرفتیم، همین اتفاق میافتاد». 18 ماه از سقوط کابل گذشته است. از جولان طالبان در ولایات افغانستان. بعد از 20 سال دوباره پشت «شَیما» تیر کشید. «چیزی نظیر آتش» در جانش پیچید. دوباره هفتساله شد و وقتی داشت از پشت ویترین مغازه خودکارها و مدادهای رنگی را نگاه میکرد، کمرش داغ شد، رویش سرخ. «شَیما» فراموش کرده بود یا میخواست فکر کند که فراموش کرده است؛ اما نشد، جای شلاق طالب بعد از 20 سال دوباره سوخت. دوباره جانش لرزید، مگر پدرش نگفته بود «خیر است بچه، این ظلم باقی نمیماند». پس چرا ظلم رفته دوباره بازآمده بود؟18 ماه از سقوط کابل گذشته است. از جولان طالبان در ولایات افغانستان. از آوارگی خانوادهها و خانهنشینی زنان. دوماهو نیم است دختران و زنان افغانستانی اجازه حضور در مدارس و دانشگاهها را ندارند و ادامه تحصیل زنان در این کشور ناممکن است. «کویتا صدیقی»، فعال مدنی، فعال حقوق زنان و عضو برد مشورتی کمیته صلح در ریاستجمهوری افغانستان در دولت پیشین به «شرق» میگوید که در این دو ماه زنان افغانستانی تمام تلاش خود را کردهاند تا صدایشان را به گوش جهانیان برسانند؛ اما گوش دنیا به صدای آنها بدهکار نیست؛ «حمایت جامعه جهانی و سازمان ملل از زنان افغانستان کافی نبوده است. مظالمی که امروز روی زنان و دختران افغانستانی وضع شده است، محرومیتها و محکومیتهایی که زنان افغانستان با آنها دست به گریباناند، اگر در هر کشور دیگری بود، طور متفاوتتری با آنها رفتار میشد؛ اما زن افغانستانی تنهاست».«کویتا» از جبر جغرافیایی میگوید، از سرنوشت محکوم زنان افغانستان: «زنان افغانستان بهناچار محکوم به زندگیکردن در این جغرافیا هستند. حمایتهای جهانی از ما بسنده نبوده است. وقتی آمریکا افغانستان را با یک گروه تروریستی معامله و به آن واگذار کرد، توقع داشتیم از ما حمایت کند؛ اما به نظر میرسد فعلا بازیچه دست کشورهای ابرقدرت دنیا هستیم. تا زمانی که منافع کشور خودشان تأمین نشود، به وضعیت سیاسی و بحرانی و وضعیت زنان افغانستان توجهی نمیکنند. همگی در پی رسیدن به خواستهها و مطالبات خودشان هستند».
//انتهای پیام